گفتوگو با آقا رشید (قدرتالله ایزدی)
بیشتر کارهایم فیالبداهه است
قدرت الله ایزدی معروف به آقا رشید از بازیگران کمدی ایرانی است. وی سال ۱۳۳۵ در شهرستان گز و برخوار استان اصفهان بهدنیا آمد و پس از تحصیل در رشته ادبیات فارسی به عنوان معلم در وزارت آموزش و پرورش استخدام شد.
وی سال ۱۳۶۴ از طریق صدا و سیما وارد دنیای بازیگری شد و سال ۱۳۷۵ اولین تئاتر خود را روی صحنه برد. آقا رشید در کنار فعالیت هنری به شغل معلمی نیز ادامه داد و در حال حاضر بازنشسته شده است.
از جمله فیلم های او می توان به کارآگاه رشید و رشید فراری و الم شنگه اشاره کرد.
چگونه وارد عرصه بازیگری شدید؟
یک روز از کنار پل خواجو با دوچرخه میرفتم که دیدم گروهی مشغول فیلمبرداری هستند. من هم که عاشق بازیگری بودم، ایستادم و نگاه کردم. آقایی آمد و گفت چند نفر برای سیاهی لشکر میخواهم. من هم رفتم و در صف کنار یک کیوسک تلفن عمومی ایستادم. دیالوگ نداشتیم. یکی از بازیگرهای فیلم در اول صف باید به کسی که داخل کیوسک بود غر میزد، ولی چون هی پته پته میکرد و هول شده بود کارگردان عصبانی شد و گفت کسی میتواند این نقش را بازی کند؟ من هم پریدم جلو و اعلام آمادگی کردم. کارگردان هم بعد از تست گرفتن قبول کرد. من ایستادم و فیالبداهه از خودم دیالوگ گفتم. با صدای آلن دلون صحبت کردم که کارگردان کات داد و آمد طرف من. من ترسیده بودم و پیش خودم گفتم الان سرم داد میزند
بیشتر کارهایم فیالبداهه است
قدرت الله ایزدی معروف به آقا رشید از بازیگران کمدی ایرانی است. وی سال ۱۳۳۵ در شهرستان گز و برخوار استان اصفهان بهدنیا آمد و پس از تحصیل در رشته ادبیات فارسی به عنوان معلم در وزارت آموزش و پرورش استخدام شد.
وی سال ۱۳۶۴ از طریق صدا و سیما وارد دنیای بازیگری شد و سال ۱۳۷۵ اولین تئاتر خود را روی صحنه برد. آقا رشید در کنار فعالیت هنری به شغل معلمی نیز ادامه داد و در حال حاضر بازنشسته شده است.
از جمله فیلم های او می توان به کارآگاه رشید و رشید فراری و الم شنگه اشاره کرد.
چگونه وارد عرصه بازیگری شدید؟
یک روز از کنار پل خواجو با دوچرخه میرفتم که دیدم گروهی مشغول فیلمبرداری هستند. من هم که عاشق بازیگری بودم، ایستادم و نگاه کردم. آقایی آمد و گفت چند نفر برای سیاهی لشکر میخواهم. من هم رفتم و در صف کنار یک کیوسک تلفن عمومی ایستادم. دیالوگ نداشتیم. یکی از بازیگرهای فیلم در اول صف باید به کسی که داخل کیوسک بود غر میزد، ولی چون هی پته پته میکرد و هول شده بود کارگردان عصبانی شد و گفت کسی میتواند این نقش را بازی کند؟ من هم پریدم جلو و اعلام آمادگی کردم. کارگردان هم بعد از تست گرفتن قبول کرد. من ایستادم و فیالبداهه از خودم دیالوگ گفتم. با صدای آلن دلون صحبت کردم که کارگردان کات داد و آمد طرف من. من ترسیده بودم و پیش خودم گفتم الان سرم داد میزند که دیدم خیلی آرام گفت پسر کارت خوب بود. فردا ساعت ۸ صبح بیا صدا و سیما. فردا تا رفتم دیدم نقش یک پیرمرد در یک کار طنز به نام مشاعره برای من گذاشتند و از همانجا فعالیت من آغاز شد.
شخصیت رشید از چه سالی و چگونه شکل گرفت؟
در سریال خواستگاری۱۳۷۰ این شخصیت شکل گرفت. من چون قدم کوتاه بود اسمی باید پیدا میکردم که ضد قدم باشد، بنابراین اسم رشید را انتخاب کردم و شخصیت رشید از همانجا به وجود آمد.
چه کسانی در پرورش این شخصیت موثر بودند؟
به نظر من مهمترین کسانی که در پرورش این شخصیت تاثیر فراوانی داشتند، خود مردم بودند.
فکر میکنید چه دلایلی باعث شد مردم بخوبی با این شخصیت ارتباط برقرار کنند؟
شاید شما هم بارها شنیده باشید که مردم با شخصیتهایی ارتباط برقرار میکنند که از میان خودشان باشند. به نظر من مردمی بودن شخصیت رشید باعث شد مردم این شخصیت را بشناسند و درکش کنند و آن را بپذیرند.
آیا شما نقشهایتان را با هماهنگی قبلی و به صورت از پیش تعیین شده بازی میکنید یا آنکه کارها و به اصطلاح اصفهانیها، تیکههای طنز را فیالبداهه انجام میدهید؟
بیشتر کارهایم فی البداهه است و همیشه سعی میکنم کارهایم تازه و به روز باشد، چون باید بپذیریم کارهای تکراری مردم را خسته میکنند. هنرمند همیشه باید خودش را با مردم پیش ببرد و از کارهای تکراری پرهیز کند. من تا آنجا که توانستهام هیچوقت کار تکراری نکردهام و به مخاطبانم احترام گذاشتهام تا به روز باشم و کارهای جدیدی برای تماشای مردم آماده کنم.
بیشتر کارهایتان را خودتان مینویسید؟
بله، البته با مشورت خانوادهام این کار را انجام میدهم.
از بازی در تئاتر، بیشتر لذت میبرید یا سینما و تلویزیون؟
از تئاتر چون به مردم بیشتر نزدیک هستم. اجرای روی سن در تئاتر زنده است و به همین دلیل بیشتر میتوانم با مردم ارتباط برقرار کنم و از حس آنها حس بگیرم.
تاکنون شخصیتی غیر از رشید بازی کردهاید؟
بله، دایی مهدی، احمد، ناصر و…
اگر یادتان هست برایمان بیشتر توضیح بدهید که چه نقشی بود و چرا آنها را پذیرفتید؟
در سریال «آنجا خانه من» است نقش دایی مسعود را بازی کردم که جدی بود. البته این را هم بگویم که اصلا نقش جدی را دوست ندارم. این نقش را هم به خاطر دوست خوبم آقای نصوحی پذیرفتم.
حالا که بازنشست شده اید، چه فعالیتهایی غیر از بازیگری دارید؟
اگر فرصتی دست بدهد بیشتر اوقات مطالعه میکنم و به ورزش اهمیت میدهم. مطالعه و ورزش از دغدغههایم محسوب میشود.
رشته ورزشی خاصی را دنبال میکنید؟
در رشته بسکتبال فعالیت دارم.
آموزگاری جدیت و جذبه خاصی میطلبد. از طرفی شما دارای شخصیتی شوخ طبع هستید. چگونه با این مساله کنار آمدهاید؟
کار طنز را دوست دارم و عاشقش هستم. از راه آموزگاری هم امرار معاش میکنم. یک جوری باید با آن کنار آمد. بالاخره هر کدام از آنها ویژگیهای خاص خودش را دارد.
بازیگری را بیشتر دوست دارید یا آموزگاری را؟
آموزگاری، شغل انبیاء است و شادکردن مردم هم از سفارشات انبیاء.من هر دو شغلم را دوست دارم و در تمام مدت فعالیتم این کارها را با عشق انجام دادهام و خواهم داد.
کار کدام یک از بازیگرهای طنز ایران را بیشتر میپسندید؟
من تمام هنرمندان را دوست دارم و به همه آنها احترام میگذارم و به خاطر زحمتهایی که میکشند از همه آنها تشکر میکنم بخصوص آقایان اکبر عبدی و علی صادقی.
بهترین خاطرهای که در حال اجرای نقش داشتهاید، چیست؟
همه کارهایی که داشتهام، صحنه به صحنه برایم خاطره هستند. اما بهترین خاطره من بازی با پسرم کمال (راننده تاکسی) در سریال کارآگاه رشید بود.
نقشهای جدی را راحتتر بازی میکنید یا طنز را؟
من نقش طنز را، هم دوست دارم و هم راحت بازی میکنم.
بیشتر چه نقشهایی به شما پیشنهاد میشود؟
نقشهایی که بازیگرش رشید باشد، چون دیگر مرا با این شخصیت میشناسند.
در حال حاضر تا چه اندازه برنامههای طنز تلویزیون را تماشا میکنید؟
هر موقعی که فرصت داشته باشم تماشا میکنم.
فکر میکنید چرا مردم ایران به برنامههای طنز بیشتر علاقهمندند؟
خندیدن باعث میشود آدم روحیه اش باز شود و احساس شادی بکند. در حال حاضر همه ما احتیاج به طنز و خنده داریم، پس اگر ببینیم برنامهای طنز پخش میشود یا روی صحنه تئاتر است، حتما تماشا میکنیم.
تاکنون خارج از کشور هم اجرا داشتهاید؟
بله، در کشورهای سوئد، دانمارک، هلند، فرانسه، آلمان، کویت، امارات و بحرین اجرا داشتهام.
نحوه استقبال آنها چگونه بود؟
بسیار خوب بود و من از مسوولان سفارت ایران تشکر میکنم که به فکر هموطنان ما در خارج از کشور هستند و به نوعی باعث شدند ما بتوانیم برنامههای طنزی را در کشورهای مختلف برای ایرانیان خارج از کشور اجرا کنیم.
به نظر شما برنامههای طنز تلویزیون چه جایگاهی دارند؟
مردم ایران شوخ طبع هستند و خنداندن آنها کار بسیار سختی است و به نظر من کار طنز در کشورمان در جایگاه بالایی قرار دارد.
فکر میکنید در حال حاضر از تولید برنامههای طنز در کشورمان حمایت میشود و چه کسانی باید حامی باشند؟
برنامههای طنز بدون حمایت نمیتوانند رشد کنند و مدیران سازمان صدا و سیما به عنوان مدیران رسانه ملی میتوانند با حمایتهای خود باعث گسترده شدن برنامههای طنز شوند. برنامههای طنز بدون شک میتوانند فضای شاد و مفرحی در سطح جامعه ایجاد کنند و گسترش شادی میتواند در همه کارها تاثیرگذار باشد.
جدیدترین خبرتان برای خوانندگان چیست؟
زمین گرد است، شوخی کردم. اما شنیدم قرار است آب زاینده رود باز شود و این برای ما بسیار خوشحالکننده است.
بهترین دوست زندگی شما چه کسی است؟
همسرم بهترین دوست من در زندگیم است. جا دارد اینجا از وی تشکر کنم که چنین شوهر خوشتیپی دارد.
بهترین سرگرمی؟
بازی با نوهام.
اینکه شما شخصیت طنزی را در تلویزیون داشتید، باعث ناراحتی خانوادهتان نمیشد؟
اوایل مقداری ناراحت شده بودند، اما آرام آرام با این موضوع کنار آمدند ولی هر وقت بعضی مردم در خیابان و مکانهای عمومی به من ابراز علاقه میکنند، این موضوع باعث ناراحتی خانواده میشود و به همین دلیل آنها از بیرون رفتن با من منصرف میشوند.
با توجه به اینکه شما معلم بودید نقش طنزتان در مدرسه باعث دردسر نمیشد؟ مثلا دانشآموزان بخواهند سوءاستفاده کنند.
اوایل کار من خیلی جدی بودم و موقعی که کارهایم پخش شد، بچهها میگفتند آقا ما شما را در تلویزیون دیدیم. برایمان مسخره بازی درآور. من هم یک روز همه بچهها را در حیاط جمع کردم و به آنها گفتم ببینید بچهها ما دو تا داداش دو قلو هستیم. یکی از ما دیوانه است و دنبال این کارهاست و من هم ناظمتان هستم. اما با وجود این بچهها میگفتند آقا اون داداشدا بوگو بیاد اون بهتره (با لهجه اصفهانی).
چند عروس و داماد و چند نوه دارید؟
من یک داماد و ۲ تا عروس و یه نوه دختری دارم.
آیا غیر از شما در خانوادهتان کسی وارد عرصه بازیگری شده است؟
کمال، پسرم که در زمینه موسیقی و بازیگری فعالیت میکند و علیرضا فرزند دیگرم نیز در زمینه تصویربرداری، میکس و مونتاژ و همچنین بازیگری فعالیت دارد.
اگر حرفی مانده است، بگویید.
من از تمام مردم خوب و عزیز متشکرم که اینقدر به من لطف دارند و با آرزوی قبولی طاعات و عباداتشان، ما را هم از دعاهای خیرشان بینصیب نگذارند.