گزارشی از سریال«از یاد رفته»
روبهرو شدن با واقعیت در رسانه
بازگشت به گذشته و قدم زدن در تاریخ را میتوان یکی از دغدغهها و شاید وسوسههایی دانست که همه انسانها دارند. این که در گذشته چه رخ داده است برای همه ما جذاب بوده و حس کنجکاویمان را برمیانگیزد. از یاد رفته، درامی عاشقانه است که به تهیهکنندگی علی لدنی برای پخش از شبکه یک سیما تهیه شده است. این مجموعه داستان، مقاومت انسان را در برابر شرایط نافرجام و تراژیک روایت میکند.
در این داستان، زندگی قهرمانانه طی دورهای ۴۰ ساله تعریف میشود. تصویربرداری این سریال به نویسندگی و کارگردانی فریدون حسنپور، اواخر سال ۸۸ در شمال کشور آغاز شده و با ضبط سکانسهای اروپایی در اتریش به پایان رسید. این مجموعه از شنبه تا چهارشنبه، هر شب ساعت ۱۵/۲۲ روی آنتن شبکه یک سیما میرود. گفتوگو با عوامل سریال را در ادامه خواهید خواند.
داستان از یاد رفته بیننده را خسته و دلزده نمیکند
علی لدنی تهیهکننده مجموعه در پاسخ به اینکه چگونه تهیه مجموعه تلویزیونی از یاد رفته را پذیرفته، توضیح میدهد: این مجموعه تلویزیونی در مقایسه با کارهای دیگرم تفاوت بسیار دارد، چرا که داستان روایتی از بایدهای زندگی است و با تکیه بر ارزشهای انسانی و سیر انسان به رشد و تعالی بنا شده است. قصه سریال برآمده از بطن جامعه و چینش و ترسیم شخصیتهای آن نیز به گونهای است که مخاطب با آنها همذاتپنداری میکند و هیچ گونه شعارزدگی در آن دیده نمیشود. امروزه اکثر سریالها تخیلی و غیرواقعی هستند و حرف دل مردم جامعه را نمیزنند، اما از یاد رفته در این زمینه موفق بوده است. بنابراین تفاوت بسیاری برای مخاطبان خواهد داشت.
روبهرو شدن با واقعیت در رسانه
بازگشت به گذشته و قدم زدن در تاریخ را میتوان یکی از دغدغهها و شاید وسوسههایی دانست که همه انسانها دارند. این که در گذشته چه رخ داده است برای همه ما جذاب بوده و حس کنجکاویمان را برمیانگیزد. از یاد رفته، درامی عاشقانه است که به تهیهکنندگی علی لدنی برای پخش از شبکه یک سیما تهیه شده است. این مجموعه داستان، مقاومت انسان را در برابر شرایط نافرجام و تراژیک روایت میکند.
در این داستان، زندگی قهرمانانه طی دورهای ۴۰ ساله تعریف میشود. تصویربرداری این سریال به نویسندگی و کارگردانی فریدون حسنپور، اواخر سال ۸۸ در شمال کشور آغاز شده و با ضبط سکانسهای اروپایی در اتریش به پایان رسید. این مجموعه از شنبه تا چهارشنبه، هر شب ساعت ۱۵/۲۲ روی آنتن شبکه یک سیما میرود. گفتوگو با عوامل سریال را در ادامه خواهید خواند.
داستان از یاد رفته بیننده را خسته و دلزده نمیکند
علی لدنی تهیهکننده مجموعه در پاسخ به اینکه چگونه تهیه مجموعه تلویزیونی از یاد رفته را پذیرفته، توضیح میدهد: این مجموعه تلویزیونی در مقایسه با کارهای دیگرم تفاوت بسیار دارد، چرا که داستان روایتی از بایدهای زندگی است و با تکیه بر ارزشهای انسانی و سیر انسان به رشد و تعالی بنا شده است. قصه سریال برآمده از بطن جامعه و چینش و ترسیم شخصیتهای آن نیز به گونهای است که مخاطب با آنها همذاتپنداری میکند و هیچ گونه شعارزدگی در آن دیده نمیشود. امروزه اکثر سریالها تخیلی و غیرواقعی هستند و حرف دل مردم جامعه را نمیزنند، اما از یاد رفته در این زمینه موفق بوده است. بنابراین تفاوت بسیاری برای مخاطبان خواهد داشت.
تولید اثری که تعدد لوکیشن و بازیگر دارد و در آن، از بازیگران آماتور استفاده میشود، کار دشواری است. بخصوص که این مجموعه در ۳ بخش جداگانه (تهران، شمال و اتریش) شکل گرفته است.
تهیهکننده مجموعه در این باره میگوید: در این مجموعه با تعدد لوکیشن و بازیگر روبهرو بودیم. بیش از ۴۵ بازیگر در این مجموعه ایفای نقش میکردند و به همین دلیل کار چندان راحت نبود. اما خوشبختانه خروجی کار نشان میدهد، حتی بازیگران آماتور توانستند بخوبی از عهده کار برآیند. از یاد رفته علاوه بر تعدد بازیگر، تعدد لوکیشن نیز دارد و علاوه بر تصویربرداری در تهران و شمال کشور ۳۰ درصد سکانسها در اتریش مقابل دوربین قرار گرفت.
تهیهکننده مجموعه درباره وجه تمایز این مجموعه با آثار دیگر میگوید: برخلاف سایر مجموعههای نمایشی ماجرای این مجموعه واقعی است. محتوای از یاد رفته پیچیدگی سنخیتی ندارد و داستانهای آن از تخیلگرایی و روزمرگی دور و عین واقعیت است. وفادار بودن به فیلمنامه، یکی دیگر از ویژگیهای این مجموعه است، سریال گزافه گویی ندارد و تمام دیالوگهای آن به دور از هرگونه شعارزدگی است.
وی تصریح میکند: داستان سریال از یاد رفته مخاطب را با فراز و نشیبهای روایی خود همراه میکند و مانع خستگی و دلزدگی او میشود.
تهیهکننده این سریال و سریال تبریز در مه در ادامه میگوید: گلرخ با بازی سپیده خداوردی، مرتضی (میانسال) با بازی محمدرضا فروتن و مینا با بازی بهنوش طباطبایی، شخصیتهای محوری سریال هستند و تمام داستانها برپایه تفکرات، عملکردها و مقاطع مختلف زندگی این سه کاراکتر شکل میگیرد. باید ذائقه مردم را تغییر داد و آن را به سمت واقعیتهای جامعه و تلخیهای معنادار برد.
لدنی درباره همکاری با حسنپور میگوید: حسنپور فیلمنامه از یاد رفته را براساس رمانی به همین نام که چند سال پیش آن را نوشته روی کاغذ برد، اما از قبل ایشان را میشناختم و با روحیات او در کار آشنا بودم؛ ضمن اینکه او جزو کارگردانان توانمند است و کارهایش مورد استقبال مردم و منتقدان قرار گرفته است. یکی دیگر از ویژگیهای بارز او این است که فقط از بازیگران مطرح استفاده نکرده و توانسته به خوبی از بازیگران آماتور بازی بگیرد.
تهیهکننده این مجموعه درباره انتخاب بازیگران و حاصل آن میگوید: توانستهایم بازیگرانی را که مد نظر داشتیم، جذب کنیم. براساس شخصیتهای فیلمنامه، بازیگران را انتخاب کردیم و فکر میکنم انتخاب شایستهای هم داشتیم. نقش بازیگران غیرچهره هم از بازیگران چهره کمتر نبود و همین ویژگی، مجموعه را متفاوت کرده است.
لدنی تصریح میکند: خط اصلی از یاد رفته در ارتباط با دختری به نام میناست که با استفاده از موقعیتهایی که در مقاطع مختلف زندگی برایش پیش میآید، میخواهد وضعیت زندگی خود را تغییر دهد. مینا دختری است که همه موفقیتهای خود را در سفر به خارج از کشور میبیند.
در سریال، تلخیهایی وجود دارد اما سریال تلخ، سریالی است که در آن ناامیدی وجود داشته باشد و به جای واقعیتزندگی مردم، سیاهنمایی در آن دیده شود.
علی لدنی که تهیه سریالهایی چون «تبریز در مه»، «سالهای مشروطه» و «روشناییهای شهر» را برعهده داشته، تأکید میکند: در یک سریال قطعا باید امید وجود داشته باشد تا بتواند حرکت ایجاد کند و روحیه بدهد؛ اگر این امید وجود نداشته باشد در فرهنگسازی و اطلاعرسانی که رسالت رادیو و تلویزیون است، مشکل ایجاد میشود.
حضور در پشت صحنه سختیهای زیادی دارد
مهدی بوستانپرور که همراه همیشگی حسنپور به عنوان دستیار کارگردان است، درباره حضورش در این سریال میگوید: چهاردهمین بار بود که در کنار آقای حسنپور کار میکنم، اول قرار بود برای نقش یداللّه که امیر نوری بازی کرده بیایم، اما بنا به مصلحت آقای حسنپور نقش داوود را بازی کردم.
بوستانپرور علاوه بر بازی مقابل دوربین، سختیهای پشت صحنه را هم لمس کرده است. او در اینباره میگوید: کار در پشت صحنه، سختیهای خاص خود را دارد، بخصوص اینکه همزمان مقابل دوربین و پشت دوربین باشی. تنها کسی میتواند حرف مرا درک کند که خودش کار کردن همزمان مقابل دوربین و پشت دوربین را تجربه کرده باشد.
وی ادامه میدهد، کسی که پشت دوربین باشد به دلیل اینکه به افکار کارگردان نزدیکتر است بهتر میتواند از عهده نقش بر بیاید و به آنچه مدنظر کارگردان است زودتر میرسد، من هم برای نزدیک شدن به نقشم، سعی میکنم خود را به خط فکری کارگردان نزدیک کنم.
مخاطب همواره به دنبال تماشای یک مجموعه با ایده جدید و روان است. بازیگر نقش داوود درباره این موضوع میگوید: بعد از سالها یک اثر متفاوت تولید شد که به زندگی امروز افراد جامعه نزدیک است. موضوع سریالها اخیرا پیرامون کلاهبرداری افراد پولدار و حول زندگی مردم ثروتمند جامعه است که با افراد کمتری ارتباط برقرار میکند. ما در زندگی مردم حضور نداریم؛ اگر در زندگی آنها حرکت و براساس چارچوب واقعی برایشان راهحل پیدا کنیم، سیاه نمایی و تلخی در سریالها پیشنمیآید و اگر تلخی هم باشد، شیرین میشود.
وی درباره سختی شرایط آب و هوایی و تصویربرداری در شمال کشور میگوید: تلاش ما این است که در روزهای آفتابی سکانسهای مربوط به لوکیشنهای باز تصویربرداری شود و صحنههای داخلی را به روزهای بارانی موکول کنیم. در حالت کلی، کار بدون سختی نبود و خدا را شکر خروجی کار خوب است و میتواند با مخاطب همذات پنداری کند.
دستیار کارگردان مجموعه درباره اینکه داوود چقدر در سریال سهم دارد میگوید: داوود در مثلث عشقی مرتضی و گلرخ است. او پسر شروری است که به دخترخاله خود (گلرخ) علاقه بسیاری دارد، اما موفق نمیشود با او ازدواج کند.
گفتنی است بوستانپرور در حال حاضر با عنوان دستیار کارگردان در فیلم، من و زیبا، کنار آقای حسنپور فعالیت میکند.
قهرمان اصلی قصه، گلرخ است
عمار آقایی در این مجموعه نخستین تجربه حضور مقابل دوربین را به دست آورده است. او ۲۱ ساله، اهل شمال و دانشجوی کارشناسی مدیریت جهانگردی است و ۵ سال در تئاتر شهرستان خود فعالیت کرده است. او علاقه بسیاری به بازیگری دارد و از اینکه تجربه اول خود را با حسنپور آغاز کرده، بسیار خوشحال است.
وی درباره نحوه حضورش در سریال میگوید: آقای حسنپور به اتفاق گروه آمده بودند شمال منطقه لاهیجان و تست بازیگری میگرفتند. یکی از دوستانم به من اطلاع داد چنین تیمی در لاهیجان حضور دارد. من هم خیلی اتفاقی رفتم و تست بازیگری دادم و اصلا تصور نمیکردم قبول شوم. بعد از گذشت مدتی آقای روحانی، دستیار کارگردان از شهسوار با من تماس گرفتند و گفتند قبول شدهام و باید بروم و تست گریم و لباس بدهم. بعد مورد تأیید واقع شدم و کار را در کنار این گروه شروع کردم.
هر کاری وقتی برای اولین بار انجام شود، پیامدهایی مثبت و منفی را برای فرد به همراه دارد. آقایی درباره نخستین تجربه حضورش مقابل دوربین میگوید: از حاضر شدن مقابل دوربین بسیار میترسیدم و اگر تلاش آقای حسنپور نبود، محال بود بتوانم بازی کنم. ایشان به من اعتماد کرد و یکی از نقشهای مهم قصه را به عهده من گذاشت ، حال امیدوارم نتیجه کار مورد قبول مخاطبان باشد.
بازیگر نقش مرتضی درباره اینکه تجربیات بازیگران با تجربه تا چه اندازه در بازی او مؤثر بوده است، میگوید: من تنها اجازه داشتم با آقای حسنپور و دستیارهایشان صحبت کنم. به نظرم این مسأله دلیل مهمی داشته که من نمیدانم؛ اما چون اجازه صحبت نداشتم کمتر توانستم از تجربیات بازیگران دیگر بپرسم و در حالت کلی سعی میکردم با نگاه دقیق به بازی بازیگران، نکتههایی را که متوجه میشدم در بازیام به کار گیرم. آقای حسنپور به من اجازه خواندن فیلمنامه را ندادند. خودشان برایم توضیح میدادند و من دیالوگها را حفظ میکردم.
آقایی درباره وجه تمایز این مجموعه با مجموعههایی که پیش از این دیده است، میگوید: قصه «از یاد رفته به خاطر واقعی بودنش، مردم را با خود همراه میکند. هیچگونه دروغ و شعاری در آن دیده نمیشود و به نظرم در همین قسمتهای ابتدایی توانسته مخاطب خود را جذب کند. وی درباره اینکه در نخستین تجربه حضور مقابل دوربین، چطور خود را به نقش نزدیک کرده است، میگوید: معیار اول و آخرم برای ایفای یک بازی خود صحبتها و نکتههای آقای حسنپور بود، اما وقتی فیلمنامه خوانده میشد روی آن تأمل کردم و هر چه از مرتضی در ذهنم میآمد، در بازی به کار میگرفتم و سعی میکردم با نقش زندگی کنم نه آن را بازی کنم و خودم را جای مرتضی تصور میکردم.
بازیگر نقش مرتضی درباره سهم مرتضی در این مجموعه میگوید: هر چه بیشتر پیش برویم، مخاطب بهتر اهمیت نقش مرتضی را درک میکند. اما به نظر من قهرمان اصلی قصه گلرخ است، به هر حال قصه بهگونهای است که هر کس بنا به برداشت خود میتواند قهرمان قصه را مشخص کند و این یکی از ویژگیهای قصه است.
کرم مهربان است
رضا ناجی ۵ دی ماه ۱۳۲۱ در تبریز دیده به جهان گشود. از کودکی به تئاتر علاقه داشت و در تئاترهای خیابانی مختلفی نقش بازی کرده بود. وی برای نخستینبار در سال ۱۳۶۶، با ایفای نقش اول نمایشنامهای به کارگردانی جواد درخشان با حمایت نیروی هوایی در جشنواره کارگری اصفهان ۷ جایزه کسب کرد. در بازگشت از اصفهان به تبریز، زادگاهش دچار سانحه تصادف شد و به تعداد جوایزی که گرفته بود در ستون فقراتش شکستگی ایجاد شد اما در راه بازیگری به فعالیتهایش ادامه داد. بچههای آسمان، تولد یک پروانه، باران، پرنده باز کوچک، سوداگر، او، بید مجنون، باغهای کندلوس، برای آمدنت دعا میکنم، یک قدم تا خدا، باد در علفزار میرقصد و آواز گنجشکها فیلمهایی است که رضا ناجی در آنها به ایفای نقش پرداخته است.
وی درباره حضور در سریال «از یاد رفته» میگوید: قبلا با فریدون حسنپور به همراه آقای فروتن فیلم سینمایی پای پیاده را بازی کرده بودم، بعد از این فیلم نیز دوستیمان ادامه پیدا کرد. من چون به کار ایشان ایمان دارم و مطمئن هستم خروجی کار با کیفیت است پیشنهادشان را میپذیرم.
ناجی درباره کارگردانی حسنپور میگوید: حسنپور کاربلد است و در کارهای خود تنها از بازیگران و چهرههای مطرح سینما و تلویزیون استفاده نمیکند و بخشی از بازیگران غیرچهره را به کار میگیرد. این هنر اوست که میتواند از یک نابازیگر به گونهای بازی بگیرد که هیچ مشکلی در کار هم ایجاد نشود. در کارش وسواس زیادی دارد و با تکنیکهای خاص به سوی هدفش میرود.
وی میگوید: من بارها به شوخی به آقای حسنپور گفتهام هالیوود شما تنکابن و شمال است، چرا که اکثر کارهای خود را آنجا میسازید. به هر حال کارکردن با ایشان لذتبخش است.
بازیگر نقش کرم درباره تعدد بازیگر در این مجموعه میگوید: قصه هرچه پیش میرود، مخاطب خواهد دید که نیازمند تعداد زیاد بازیگر است، چرا که «از یاد رفته» داستان زندگی قهرمانان طی یک دوره ۴۰ ساله را نمایش میدهد، اما چون هر کدام سر جای خود وارد و از قصه خارج میشوند لطمهای به کیفیت کار وارد نمیکند و به نظر من تنوع و ریتم قصه را جذابتر میکند و مخاطب از اول تا آخر داستان با یک کاراکتر روبهرو نخواهد بود.
ناجی در ادامه میگوید: قبول دارم که در این مجموعه بازیگر آماتور وجود داشت اما عادت کردم. به دلیل اینکه کارهای من مرتبط با کودک و نوجوان است، اینکه یک بازیگر آماتور مقابل من باشد برایم عادی شده و براحتی میتوانم با آنها کنار بیایم؛ هرچند بعضی از آنها واقعاً مستعد هستند و بخوبی از عهده کار برمیآیند. در این مجموعه نیز علاوه بر اینکه آقای حسنپور هنرمندانه از بازیگران بازی میگرفتند، من هم با آنها کنار میآمدم و همیشه سعی میکنم تا جایی که بتوانم به آنها کمک کنم. در بازیگری قسمتی از کار به پاسکاریهای ۲ کاراکتر مقابل هم مربوط میشود، اما خدا را شکر در از یاد رفته مشکلی در این زمینه نداشتم.
وی درباره قصه این سریال میگوید: اگر به زندگی مردم نگاهی بیندازیم، مانند مرتضی و گلرخ در جامعه بسیار میبینیم. قصه این مجموعه از بطن جامعه است و صددرصد میتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند.
بازیگر نقش کرم، درباره کاراکترش میگوید: کرم اگر مهره اصلی داستان نباشد یکی از مهرههای مهم است، چرا که اگر او نبود گلرخ همسر مرتضی نمیشد. او به مرتضی در حل مسائل مختلف کمک میکند و دلسوزی، کمک و حمایت کردن از ویژگیهای اصلی این کاراکتر است. او به واسطه دلسوزیاش، هرچه بلد است در اختیار مرتضی میگذارد و به او کمک میکند تا در فراز و نشیب زندگی پیش رود. کرم مورد قبول گلرخ و مرتضی است و گلرخ و مرتضی او را حامی خود میدانند.
ناجی درباره انتخاب نقشهایش میگوید: فیلمنامه بیش از هر چیز دیگری برایم اهمیت دارد. بعد از خواندن به کارگردان هم فکر میکنم، اما اگر قصه بکر و جدید باشد که کارگردان آن برای اولین بار بخواهد کار کند، حتماً قبول میکنم. در این زمینه خاطرهای هم دارم. دوستی داشتم به اسم نقی نعمتی. یک روز به من گفت، فیلم کوتاه «با او» را میخواهم بسازم. تو فیلمنامه را بخوان. اگر دوست داشتی، با ما همکاری کن. من فیلمنامه را مطالعه کردم و دیدم کار بسیار جدید است و قصه بکری دارد و با وجود اینکه نعمتی برای نخستین بار داشت این کار را انجام میداد، در آن بازی کردم. کارگردانی آن را هم رهبر قنبری بر عهده داشت.
آن فیلم کوتاه در چند جشنواره جایزه دریافت کرد و من از اینکه در آن بازی کرده بودم احساس رضایت داشتم، اما در مورد «از یاد رفته» چون به حسنپور و کارهایش ایمان داشتم، اگر فیلمنامه را هم نمیخواندم میپذیرفتم. چون معتقدم تمام کارهای حسنپور حرفی برای گفتن دارد و مخاطب را به خود جذب میکند.