نگاهی به دو فیلم «آقا یوسف» و «اینجا بدون من»
کارگردان اینجا بدون من: به نظرم نباید از تنوع فرار کرد. ما سینمایی داریم که در آن سالی ۷۰ فیلم تولید میشود. ما نباید این تنوع موجود را به سمت یکسان سازی برده و فیلمهای تلخ را به حاشیه برانیم. به نظرم این تنوع زیباست چون سلیقههای مختلفی در میان مردم وجود دارد و برای این تنوع سلیقه باید تنوع فیلم هم وجود داشته باشد. مخاطب از فیلم خوب تلخ فرار نمیکند و خوشبختانه به سمت فیلم ضعیف شاد هم نمیرود
در این ۴ ماه حد اقل سه فیلم توانستند با موفقیت در گیشه رونقی به سینماها بدهند. یک فیلم اجتماعی و دو فیلم کمدی تا کنون پر فروش ترین فیلم های سال ۹۰ هستند. حالا دو فیلم تحسین شده در جشنواره ها نیز به روی پرده سینماها رفته است. دو فیلمی که هر دو اجتماعی هستند و شخصیت هایی را به پرده سینماها آورده اند و سعی دارند با تلخی های زندگی مبارزه کنند. فیلم آقا یوسف به کارگردانی علی رفیعی و با بازی بازیگرانی چون مهدی هاشمی، هانیه توسلی و صابر ابر و همچنین فیلم اینجا بدون من به کارگردانی بهرام توکلی و با بازی بازیگرانی چون فاطمه معتمد آریا، صابر ابر، نگار جواهریان و پارسا پیروزفر، دو فیلمی هستند که از چهارشنبه اکران شدند و انتظار می رود با استقبال خوبی از سوی مخاطب رو به رو شوند. کما اینکه خبر می رسد: «آقا یوسف» به کارگردانی علی رفیعی که از چهارشنبه هفته گذشته، ۲۲ تیرماه اکران شد، روندی صعودی در فروش دارد و احتمال دارد علاوه بر افزایش تعداد سینماها در تهران، سینمای مراکز استان نیز به جمع سینماهای نمایش دهنده «آقایوسف» بپیوندند. این فیلم اکنون در تهران، ۱۵ سینما در اختیار دارد که در این تعداد سینما از اولین روز اکران، ۲۱میلیون تومان فروش داشته است.
کارگردان اینجا بدون من: به نظرم نباید از تنوع فرار کرد. ما سینمایی داریم که در آن سالی ۷۰ فیلم تولید میشود. ما نباید این تنوع موجود را به سمت یکسان سازی برده و فیلمهای تلخ را به حاشیه برانیم. به نظرم این تنوع زیباست چون سلیقههای مختلفی در میان مردم وجود دارد و برای این تنوع سلیقه باید تنوع فیلم هم وجود داشته باشد. مخاطب از فیلم خوب تلخ فرار نمیکند و خوشبختانه به سمت فیلم ضعیف شاد هم نمیرود
در این ۴ ماه حد اقل سه فیلم توانستند با موفقیت در گیشه رونقی به سینماها بدهند. یک فیلم اجتماعی و دو فیلم کمدی تا کنون پر فروش ترین فیلم های سال ۹۰ هستند. حالا دو فیلم تحسین شده در جشنواره ها نیز به روی پرده سینماها رفته است. دو فیلمی که هر دو اجتماعی هستند و شخصیت هایی را به پرده سینماها آورده اند و سعی دارند با تلخی های زندگی مبارزه کنند. فیلم آقا یوسف به کارگردانی علی رفیعی و با بازی بازیگرانی چون مهدی هاشمی، هانیه توسلی و صابر ابر و همچنین فیلم اینجا بدون من به کارگردانی بهرام توکلی و با بازی بازیگرانی چون فاطمه معتمد آریا، صابر ابر، نگار جواهریان و پارسا پیروزفر، دو فیلمی هستند که از چهارشنبه اکران شدند و انتظار می رود با استقبال خوبی از سوی مخاطب رو به رو شوند. کما اینکه خبر می رسد: «آقا یوسف» به کارگردانی علی رفیعی که از چهارشنبه هفته گذشته، ۲۲ تیرماه اکران شد، روندی صعودی در فروش دارد و احتمال دارد علاوه بر افزایش تعداد سینماها در تهران، سینمای مراکز استان نیز به جمع سینماهای نمایش دهنده «آقایوسف» بپیوندند. این فیلم اکنون در تهران، ۱۵ سینما در اختیار دارد که در این تعداد سینما از اولین روز اکران، ۲۱میلیون تومان فروش داشته است. تهیهکننده «اینجا بدون من» نیز درباره فروش روزهای ابتدایی اکران این فیلم اظهار کرد: «اینجا بدون من» در سه روز اول اکران، روندی صعودی در فروش را پیش رو داشته است. به طوری که این فیلم تنها در شهر تهران در روز اول پنج میلیون تومان، در روز دوم ۱۰ میلیون و پانصد هزار تومان و در روز سوم ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان فروش داشته است.وی یادآور شد: «اینجا بدون من» در تهران ۱۳ سینما و در شهرستانها هفت سینما را در اختیار دارد که این تعداد سینما در روزهای آینده افزایش پیدا خواهد کرد و در مجموع تاکنون ۲۸ میلیون فروخته است.
آقا یوسف، درباره تنهایی آدمها
خود علی رفیعی می گوید: داستان «آقایوسف» قصه تنهایی آدمها در کلانشهری به نام تهران است.رفیعی کارگردانی سینما را دیر شروع کرد، در آستانه ۷۰ سالگی اما این کارگردان شناخته شده تئاتر بعد از فیلم ماهی ها عاشق می شوند ۶ سال فیلم نساخت تا رسید به آقا یوسف. آقایوسف فیلمش را هم مهدی هاشمی قرار داد بازیگری که با بازی در این فیلم توانست سیمرغ بهترین بازیگری را از جشنواره فیلم فجر بگیرد. رفیعی از حضور مهدی هاشمی در فیلم «آقایوسف» بسیار راضی است و می گوید: مهدی هاشمی پیش از آن مشغول بازی در اثر دیگری بود اما حضورش مانند ارمغانی برای من بود.
فیلم آقایوسف از ریتم خاصی در روایت پیروی میکند که کارگردانش درباره آن میگوید: «آقایوسف» مراحل مختلفی را طی میکند. پیمودن مرحله درعرفان ما به شدت وجود دارد. هر چند این فیلم عرفانی نیست اما طی مراحل برایم بسیار مهم است. میخواستم شش خانه را پشت سر بگذارد. چون گذران مراحل، معرفت و شناختی به او میداد که مجموع اینها از او فردی تازه برای آیندهاش میساخت.
از سوی دیگر این فیلم تقابل دو نسل است اما رفیعی درباره این موضوع می گوید: هرگز به این فکر نکردم که کدام یک از شخصیت ها نماینده جوان ایرانی است. بلکه همه اینها در بطن خانواده ما وجود دارد. من قصهگویی را از نظامی آموختم که برای مکان و زمان اهمیتی قائل نیست. قصه «آقایوسف» قصه تنهایی آدمهاست.
اینجا بدون من، یک اقتباس دیدنی
فیلم اینجا بدون من یکی از معدود آثار اقتباسی سینمای ایران است که شاید یکی از بهترین این اقتباس ها هم باشد. فیلمی که با برداشتی آزاد از نمایشنامه باغ وحش شیشه ای تنسی ویلیامز ساخته شده است. خود بهرام توکلی، کارگردان فیلم مهمترین ویژگی فیلمش را طرح موضوعات قابل تامل با حفظ ظاهری ساده میداند. بهرام توکلی میگوید: همیشه اولویت پیشنهادهایم به تهیه کنندهها، فیلمنامههای اقتباسی بوده است اما در هر صورت سینمای ایران، سینمایی است که شما باید با دهها ایده پیش بروید تا یکی از آن ها مورد قبول واقع شود. من در دو فیلم قبلیام هم تلاش داشتم که اقتباسی کار کنم اما شرایط آن فراهم نشد.
کارگردان «پابرهنه در بهشت» و «پرسه درمه»، درباره تمایلش به ساخت فیلمهای اقتباسی، خاطرنشان میکند: به طور کلی هر تفکر و نوشتاری ارزش اینکه بخواهید برای آن زمان و هزینه صرف کنید را ندارد. همچنین معدود کارگردانانی هستند که حرف و ایدههای جدی برای گفتن دارند. به این دلیل که من از آن دسته از کارگردانها نیستم، همیشه سعی میکنم به منابع اقتباسی متوسل شوم که این نقص را در من جبران کند.
وی ادامه میدهد: در سینمای کشورهای دیگر هم، در عمده آثار سینمای جریان اصلی و سینمای مستقل بحث اقتباس راهکاری جدی است، ما از معدود کشورهایی هستیم که اقتباس در سینما را فراموش کردهایم. اقتباس در یک سینمای سالم، از نظر اقتصادی نیز میتواند مهم باشد. در سینمای کشورهای دیگر، کارگردانان و تهیه کنندگان سراغ منابعی میروند که قبلا جواب پس داده است. این نکته در سینمای ایران فراموش شده، بنابراین از هر ۶۰-۷۰ فیلمی که در ایران ساخته می شود شاید ۴-۵ عنوان از آنها قابل تامل باشد. نباید فراموش کرد که کارگردانان و فیلمنامهنویسها در هیچ سینمایی تولید کننده اندیشه نیستند.
توکلی در ادامه، با اشاره به این مطلب که نباید کپی کردن و اقتباس را با هم اشتباه گرفت، خاطرنشان می کند: به فیلمی که از روی یک فیلم دیگر ساخته شده باشد، فیلمی اقتباسی نمیگویند. این کار در سینمای دنیا تعریف مشخصی به نام بازسازی دارد. البته آنطور که در ایران گفته میشود، بازسازی پدیده مذموم و زشتی نیست. آنچه که زشت است، پدیدهای به نام اقتباس پنهان در سینمای ایران است که وقتی شما منبع ایده و فیلمنامه را از کارگردان میپرسید او کلا وجود منبع اصلی را منکر میشود، چه برسد به اینکه بخواهد تایید کند این ایده را از فیلم دیگری گرفته و کارش نوعی بازسازی است.
وی اقتباس پنهان را پدیدهای خطرناک برای سینمای ایران دانست و عنوان میکند: به نظرم اقتباس پنهان کاری بسیار اشتباه و در عین حال خطرناک است. این پدیده ما را در سینما به سمتی میبرد که سینماگرانمان خودشان نباشند. متاسفانه اکنون در حال مشاهده رشد چنین پدیده مذمومی در سینمای حتی متفاوت ایران نیز هستیم. بنابراین آدمها امتیازهای زیاده از حد به نسبت توان خودشان میگیرند،این متاسفانه دارد باب میشود.
کارگردان «اینجا بدون من» در پاسخ به اینکه «با توجه به انتخاب یک نمایشنامه تئاتری، آیا نترسیدید که فیلمتان به سمت تئاتری شدن پیش رود؟» می گوید: کارگردان اگر بتواند تماشاگر را با قصهاش همراه کند، تکنیک بیرونی فیلم در ذهن مورد پرسش قرار نمیگیرد. زمانی در مورد سرو شکل اثر سوالی در ذهن مخاطب ایجاد میشود که از داستان فاصله بگیرد. در کل باید تلاش شود که ارتباط تماشاچی با اصل قصه قطع نشود. البته نکاتی که باعث ماندگاری متن شده نیز نباید به بهانه سینمایی کردن اثر از بین برود. در «باغ وحش شیشهای» ویژگی بسیار مهمی که باعث ماندگاری آن شده، حفظ ظاهر ساده و در عین حال طرح موضوعات دقیق با ابزاری به نام شخصیتپردازی است. تنسی ویلیامز ، سعی میکند با یک شخصیتپردازی ظریف در قالب یک ساختمان ساده، موضوعات بسیار عمیقی را مطرح کند. حال اگر کارگردانی بخواهد به بهانه سینمایی کردن «باغ وحش شیشه ای»، ساختمان ساده آن را کنار بزند، مانند این است که نکات مثبت آن را دور ریخته باشد.
توکلی در ادامهی با بیان اینکه تلاش زیادی برای تطابق نمایشنامه «باغ وحش شیشه ای» با فرهنگ ایرانی کرده است، گفت: آنچه مسلم به نظر میرسد این است که در اقتباسهایی که از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر انجام میشود طبیعی است بسیاری از عناصر داستان از بین برود. به عنوان مثال در جایی خواندم که نوشته بود در «نمایشنامه باغ وحش شیشهای»، تک شاخی وجود دارد که یکی از عناصر اصلی داستان است و چرا این عنصر در «اینجا بدون من» دیده نمیشود؟ این طبیعی است که ما مجبور هستیم چنین المانی را حذف کنیم، چرا که تک شاخ در فرهنگ غربی – مسیحی نماد معصومیت است و به طبع در فرهنگ ما معنی خاصی ندارد.