گزارشی از سریال «این خانه همیشه ابری نیست»
گاهی آفتابی، گاهی بارانی
مدتها بود که پرداختن به موضوع قشر جوان و حتی نوجوان و مسائل آنها در سیما کمرنگ شده بود. اما با ساخت سریال «این خانه همیشه ابری نیست» باردیگر مشکلات این قشر از مخاطبان تلویزیون نیز به تصویر کشیده شد.
این مجموعه مدتی است که از شبکه یک سیما روی آنتن رفته است. هرچند در ابتدا قرار بود ۳ روز در هفته پخش شود، اما با توجه به سیاستهای سازمان صدا و سیما تصمیم بر این شد که این مجموعه بهصورت هفتگی پخش شود. به هر حال برای چگونگی تهیه و تولید این سریال سراغ تعدادی از عوامل آن رفتیم تا با شیوه کارشان بیشتر آشنا شویم.
در ابتدا پوررحمانی به عنوان نویسنده و تهیهکننده این کار با ما همکلام شد. وی سالهاست که در عرصه تهیهکنندگی سابقه دارد و پیش از این نیز مدتی در آموزش و پرورش به عنوان مدیر دبیرستان و دبیر نیز حضور داشته است.
مسائل جوانان باید دغدغه همه ما باشد
وی ابتدا و در پاسخ به این سوال که طرح و قصه این کار چگونه شکل گرفته است، گفت: با توجه به سابقه و اشرافی که روی مسائل جوانان داشتم، طرح این کار را با یکی از دوستان نویسنده در میان گذاشتم، اما سرانجام قصه آنطور که میخواستم جلو نرفت و مجبور شدم که خودم کار را بازنویسی کنم.
گاهی آفتابی، گاهی بارانی
مدتها بود که پرداختن به موضوع قشر جوان و حتی نوجوان و مسائل آنها در سیما کمرنگ شده بود. اما با ساخت سریال «این خانه همیشه ابری نیست» باردیگر مشکلات این قشر از مخاطبان تلویزیون نیز به تصویر کشیده شد.
این مجموعه مدتی است که از شبکه یک سیما روی آنتن رفته است. هرچند در ابتدا قرار بود ۳ روز در هفته پخش شود، اما با توجه به سیاستهای سازمان صدا و سیما تصمیم بر این شد که این مجموعه بهصورت هفتگی پخش شود. به هر حال برای چگونگی تهیه و تولید این سریال سراغ تعدادی از عوامل آن رفتیم تا با شیوه کارشان بیشتر آشنا شویم.
در ابتدا پوررحمانی به عنوان نویسنده و تهیهکننده این کار با ما همکلام شد. وی سالهاست که در عرصه تهیهکنندگی سابقه دارد و پیش از این نیز مدتی در آموزش و پرورش به عنوان مدیر دبیرستان و دبیر نیز حضور داشته است.
مسائل جوانان باید دغدغه همه ما باشد
وی ابتدا و در پاسخ به این سوال که طرح و قصه این کار چگونه شکل گرفته است، گفت: با توجه به سابقه و اشرافی که روی مسائل جوانان داشتم، طرح این کار را با یکی از دوستان نویسنده در میان گذاشتم، اما سرانجام قصه آنطور که میخواستم جلو نرفت و مجبور شدم که خودم کار را بازنویسی کنم. ابتدا شروع به تحقیقات کردم. به عنوان مثال با تعدادی از مدیران دبیرستان دخترانه گفتو گو کردم تا با مشکلات جوانان امروز بیشتر آشنا شوم و سرانجام هم رسیدیم به این قصه ۲۶ قسمتی که در حال حاضر میبینید.
پوررحمانی درخصوص این که چرا مشکلات دانشآموزان دبیرستانی را مایه کارش قرار داده است، گفت: فکر میکنم به مسائل ازدواج جوانان به اندازه کافی پرداخته شده و طرح مشکلات جوانان و نوجوانان مهجور مانده است. در حال حاضر مشکلات زیادی در مقاطع مختلف تحصیلی ما وجود دارد که خیلیها از آن بیخبر هستند، بنابراین به نوعی خواستم با این کار پاسخگوی برخی دغدغههای والدین باشم. تهیهکننده سریال این خانه همیشه ابری نیست درخصوص این سوال که آیا این سریال به سمت کلیشه رفته است یا خیر میگوید: ما بسیار تلاش کردیم که این کار به سمت شعار نرود تا مخاطب جوانمان هم دلزده نشود و با اشتیاق کار را دنبال کند، شاید یکی از دلایلی هم که خواستم محسن یگانه روی تیتراژ این کار بخواند، جذب مخاطب جوان بود، چراکه دوست داشتم جوانان بیشتر از همه این کار را دنبال کنند. البته هنوز قصههای زیادی وجود دارد که در ادامه کار خواهید دید.
پوررحمانی در پاسخ به این سوال که چرا این کار را در شبکه ۳ سیما نساخته است، آن هم به عنوان یک شبکه جوان میافزاید: به نظرم باید در تمامی شبکهها مسائل جوانان مطرح شود و نوع شبکه چندان اهمیتی ندارد، ضمن این که شبکه یک، شبکه ملی است و همهنوع مخاطبی دارد. وی همچنین به این نکته اشاره کرد که ساخت این سریال حدود یک سال طول کشیده است.
ساخت این سریال یک تلنگر به خانوادهها بود
فلور نظری یکی از بازیگران پرکار تلویزیون است که تا به حال کارهای متفاوتی از او دیدهایم. از سریال «خانه به دوش» گرفته تا «خانه بیپرنده». او در این سریال نقش یکی از مادران را بازی میکند.
فلور نظری درخصوص این که چطور به این گروه پیوسته است، میگوید: من قبلا با آقای پوررحمانی همکاری داشتم و مطمئن بودم که اینبار هم سراغ یک سوژه اجتماعی و فرهنگی رفته است. ضمن این که وجود آقای عالمزاده هم به عنوان کارگردان برایم مهم بود، برای همین پس از صحبتهای اولیه پذیرفتم که در این کار حضور یابم. این بازیگر درخصوص اجرای نقشش اینگونه توضیح داد که وقتی فیلمنامه را خواندم، احساس کردم جای کار دارد و در حین بازی سعی کردم نقشم را طوری ایفا کنم که مخاطب هم باور کند و هم من را در این کاراکتر بپذیرد.
فلور نظری معتقد است که ساخت اینگونه سریالها میتواند یک تلنگر بزرگ برای خانوادههایی باشد که جوان دارند و به نوعی این کارها میتواند دغدغه آنها را تا حد زیادی برطرف کند. وی اضافه میکند: حدود ۲ ماه بازیام در این سریال طول کشید. البته پشت سر هم بازی نداشتم. نظری میگوید: هنوز قصههای ناگفته زیادی هست که در ادامه سریال خواهید دید.
کار قابل دفاعی شده است
خانم فاطمی به عنوان مدیر تولید در این کار حضور داشته است. وی درخصوص شکلگیری این کار میگوید: قبل از تصویربرداری جلسات زیادی در رابطه با نگارش فیلمنامه داشتیم که در نهایت هم آقای پوررحمانی نگارش پایانی قصه را به عهده گرفت. نزدیک به ۲ ماه پیشتولید این کار طول کشید و بالاخره در آبان سال گذشته کار را کلید زدیم.
وی ادامه میدهد: چون شخصیتها و نوع قصه بسیار متنوع بود، بنابراین با تعدد لوکیشنهای زیادی مواجه بودیم که این مساله کارمان را سخت میکرد، اما تازگیکار به نوعی انرژی مضاعفی را به ما میبخشید.
وی در پاسخ به این سوال که نتیجه کار را چگونه ارزیابی میکنید، گفت: به نظرم کار قابل دفاعی است و تاثیر خوبی هم در جامعه و قشر جوان داشته است.
فاطمی در پاسخ به این سوال که چرا این سریال بهصورت روتین پخش نشده است، توضیح میدهد: این دیگر به سیاست سازمان برمیگردد و ما هم از ایننظر گلهمند هستیم، چراکه این کار و موضوعش آنقدر مهم است که جا داشت بهای بیشتری به آن داده شود. متاسفانه با این نوع پخش یعنی به صورت هفتگی مخاطب نمیتواند بخوبی ارتباط برقرار کند و حتی گاهی ممکن است فراموش کند.
شخصیت حسام دور از ذهن نبود
کاوه خداشناس یکی دیگر از بازیگران این مجموعه است که در آن نقش حسام، یکی از جوانان سریال را ایفا میکند. وی در مورد حضورش در اینکار این گونه توضیح داد: من زمانی به این گروه ملحق شدم که نزدیک به ۶ ماه از کارشان میگذشت. از شمال مستقیم سر صحنه این سریال رفتم و صحبتهای ابتدایی را با آقای عالمزاده و پوررحمانی داشتم. قرار شد که من نقش حسام، یکی از جوانان سریال را بازی کنم.
خداشناس ادامه میدهد: آقای پوررحمانی حال و هوای قصه را بنا به سلیقه خودش تغییر داده بود و بهنوعی میشود گفت آن را رنگآمیزی کرده بود که همین مساله به نظرم موجب شده مخاطب ارتباط بیشتری برقرار کند، چراکه هر کدام از شخصیتها بهنوعی پاسخگو و نماینده قشری از جوانان و خانوادههای امروزی هستند.
خداشناس در ارتباط با نقش حسام میگوید: شخصیت حسام حسینی دور از ذهن نبود و مانند او در جامعه ما بسیار است. قصه حسام به نوعی قصه تقابل نسلهاست. این که جوانان نمیتوانند یا کمتر میتوانند والدین خود را درک کنند و بعکس. حسام ابتدا پسری محجوب و خانوادهدوست است، ولی در ادامه، حتی از خانه فرار میکند.
این بازیگر در مورد این که چگونه لحنش را با لحن نسل جوان امروز یکی کرده است، گفت: در مورد این مساله فیلمنامه بسیار برایم راهگشا بود. ضمن این که حسام یک پسر دبیرستانی نبود که بخواهد جور خاصی حرف بزند. به هر حال سعی کردم او را بسیار رئال بازی کنم.
بازیگر نقش حسام، از نتیجه کار راضی است و میگوید: موضوع این سریال را بسیار دوست دارم. البته این کار هم مانند کارهای دیگر بیعیب و نقص نیست، اما تازگیهایی که در قصه و فرم این سریال وجود دارد، میتواند مخاطب را تا انتها با خود همراه کند. ضمن این که تنوع بازیگر در این سریال یکی از نکات مثبتی است که مخاطب براحتی میتواند از کار لذت ببرد و خسته هم نشود.
در نهایت مخاطب باید از نتیجه کار راضی باشد
ناصر ممدوح یکی از باسابقهترین دوبلورهای سیماست؛ هرچند سالهاست که پا در جرگه بازیگری گذاشته است و تاکنون مجموعههایی همچون «زیر هشت» و «اغما» را از او دیدهایم. او در این سریال عهدهدار نقش پویاست. وی از این تجربه چنین برایمان گفت: از سوی آقای پوررحمانی برای بازی در این سریال دعوت به همکاری شدم. وقتی فیلمنامه را خواندم، متوجه شدم سوژه تازه و متفاوتی است، ضمن این که از قبل با آقای پوررحمانی آشنایی داشتم و مطمئن بودم که باز هم کارشان در ارتباط با مسائل فرهنگی است. بنابراین پذیرفتم که در این کار به ایفای نقش بپردازم.
ممدوح در ارتباط با نقش خود، یعنی آقای پویا گفت: پویا یک پدر مهربان و خانوادهدوست است و دوست دارد که اصول اخلاقی در خانوادهاش رعایت شود و اعضای خانواده احترام یکدیگر را داشته باشند ممدوح در پاسخ به این سوال که آیا این سریال میتواند تلنگری برای خانوادهها باشد یا خیر گفت: قطعا بیتاثیر نیست. البته این که مخاطب چه برداشتی از کار داشته باشد، خود مبحث دیگری است.
ممدوح معتقد است: محوریت این سریال و قصه آن بیشتر در ارتباط با خانمهاست تا آقایان، برای همین خانمها و مادران بیشتر باید به این سریال توجه کنند. ممدوح در حال حاضر تنها در بخش دوبله مشغول به کار است و کار تازهای برای نمایش ندارد.
نقطه سر خط…
هر ساله سریالهای متعددی با موضوعات مختلف از شبکههای سیما روی آنتن میرود. از کارهای طنز گرفته تا تاریخی و حتی پلیسی، اما واقعا چند درصد از این کارها میتوانند مسائل واقعی و جدی روز را مطرح کنند تا مخاطب بتواند از طریق این آینه تمامقد و واقعی، خود را ببیند تا شاید تلنگری برای او و اطرافیانش باشد. برای مثال این خانه همیشه ابری نیست، پس از سالها جوانان دبیرستانی را مورد هدف قرار داده است؛ قشری که شاید دیگر به ورطه فراموشی رفته است. امید است، در آینده شاهد سریالهای دیگری از این دست باشیم. چراکه دغدغه مخاطب امروز تنها ازدواج، سرگرمی، تفریح و… نیست. یادمان باشد که همه ما گاهی به یک تلنگر هرچند کوچک نیاز داریم.