گفتوگو با مسعود روشنپژوه مرد مهربان صبحهای جمعه
هنوز کودک را جدی نگرفتهایم
مرد مهربان بازیهای کودکانه صبحهای جمعه سر و کلهاش پیدا میشود؛ یعنی وقتی بچهها تازه از خواب بیدار شدهاند و میخواهند روز تعطیلشان را با شادی و نشاط سپری کنند. در دنیایی که مسعود روشنپژوه برای کودکان میسازد، بازیگوشی ممنوع نیست. بچهها میتوانند شیطنت کنند و این طرف و آن طرف بدوند و کارهای بامزه انجام دهند بدون این که کسی آنها را سرزنش کند. رمز موفقیت روشنپژوه در ارتباط صمیمانهای است که با کودکان برقرار میکند. او هماکنون یکی از قدیمیترین برنامههای تلویزیون را اجرا میکند. مسابقهای که پیشینهاش به ۱۰ سال قبل میرسد و هنوز هم تازگی و طراوتش را حفظ کرده است. در این مصاحبه به سراغ این مجری موفق رفتیم و با او درباره حضور مستمرش در دنیای کودکان همصحبت شدیم.
پس از گذشت بیش از یکی دو دهه از اجرای مسابقه محله، چگونه این برنامه هنوز روی دور است و برای مخاطب تازگی دارد؟
دلیلش چیزی نیست جز تنوع حضور بچهها. بههرحال دنیای بچهها بسیار شیرین، زیبا و جذاب است و کار کردن با آنها این فرصت را در اختیار ما قرار داده تا از حضور و پاکی و صداقتشان بهره ببریم و همین مساله منجر میشود تا برنامهای همچون مسابقه محله، رنگ و لعابی واقعی به خود گیرد و این واقعیت میتواند در پس تعدادی برنامه اتفاق بیفتد؛ به نحوی که تنوع، شادابی و نشاط خود بچهها بهعنوان یکی از اصلیترین عناصر برنامهسازی ماست و چون این ویژگیها پایانپذیر نیست، برنامه ما نیز همچنان در جریان و پویاست.
چه ویژگی باعث میشود این برنامه با وجود تکرار، همچنان پویا باشد؟
این برنامه بهصورت هفتگی پخش میشود و اعتقاد بنده این است که وقتی برنامهای یک روز در هفته روی آنتن برود، انتظار میرود دیده و در اذهان ماندگار شود. شاید اگر مسابقه محله بهصورت روزانه و مداوم پخش شود، تکرار گریبان برنامه را بگیرد؛ اما چون تمام زوایای نهان و آشکار این برنامه را کشف کردهام و با سبک و سیاقش بخوبی آشنایی دارم نسبت به ساخت آن اشراف دارم و تقریبا توانستهام از پس ساخت آن برآیم.
مسلما شعار برنامه نیز همچون بسیاری از برنامههای اینچنینی در اقبال این مسابقه بیتاثیر نبوده است؟
به همین دلیل جمله معروف یک و یک و یک را شعار برنامه قرار دادهایم (میخندد). این جمله به عنوان یک فرصت مسابقهای باعث شد تا مسابقه محله بر سر زبانها بیفتد و بنده نیز به نوعی با همین عنوان شناخته شوم. فکر میکنم شاید جزو اولین کسانی بودیم که سعی کردیم با یک جمله، برنامهمان را در تلویزیون جا بیندازیم تا از این طریق در ذهن بیننده حک شود.
آیا خودتان را مجری- مولف میدانید؟
در ژانر کودک و نوع مسابقهای که اجرا میکنم مطمئن هستم حضور دوربین در دنیای پاک و ساده بچهها نوعی بدعت را پایهریزی کرد. دوربین ما میان کودکانی تردد میکند که با لباسی بسیار ساده و گاه با یک دمپایی ظاهر میشوند. به تصویر کشیدن این کودکان دوستداشتنی مخصوصا ابتدای کار و شروع این برنامه حرکتی بود که شاید کمتر از تلویزیون انتظار میرفت و هماکنون نیز همچنان استمرار دارد.
بچههایی که در برنامههای کودک به عنوان مهمان یا شرکتکننده حضور دارند عمدتا ظاهری اتوکشیده دارند و این ویژگی بسیار برای تهیهکنندگان و برنامهسازان مهم است، ولی کودکان مسابقه محله همه به این شکل و یکجور نیستند.
از دیگر ویژگیهای مثبت برنامه این است که طنز سیال موجود در اجرایتان اصلا به سمت لودگی کشیده نمیشود. در این زمینه توضیح دهید؟
امیدوارم اینطور بوده باشد. در اجرای این برنامه تلاش میکنم بیشتر با بچهها شوخی کنم که مسلما این شوخیها اندازه خاصی دارد و سعی میکنم طنزی که در کلام و رفتار بهکار میبرم، برخورنده نباشد و با عکسالعملهای کودکانه به بچههایی که در هر شرایط سنی هستند، القا میکنم یکی از دوستانشان روبهروی آنها قرار گرفته است. تلاش کردم طنز را در قالب بخشهایی که به بچهها نزدیک و با روحیه آنها سازگارتر باشد، جای دهم.
اگر موافق هستید از مسابقه محله اندکی فاصله بگیریم و به سمت ویژگیهای این ژانر برنامهسازی در ایران برویم. آیا در حوزه برنامهسازی تعریف شاخصی برای ژانر مسابقه وجود دارد؟
مسابقههای تلویزیونی بهرغم سختی کار و حجم سنگین تولیدی، چندان جدی گرفته نمیشوند و با اینکه درگیری و سختی کار در حد آثار «الف» تلویزیونی است، اما در گروه «ج» طبقهبندی میشوند. مسابقه نیازمند تنوع بخش، طراحی سوال دقیق و ریزهکاریهای متعددی است که کار در این گونه برنامهسازی را با دشواریهایی روبهرو میکند. مثلا مسابقه محله با وجود فضای ساده و سیالی که دارد تولید پرزحمتی دارد. هماهنگی ۵۰۰۰ بچه، خود به عنوان یک پروژه وقتگیر و زمانبر است. تمرین بخشها، شمارش آنها، توجیه شرکتکنندهها و… از موضوعاتی هستند که باید در زمان تولید لحاظ شوند و کار را برای ما مشکل میکنند.
به نظر میرسد از طرفی بسیاری از کارهای شاخص این حوزه کپی ساختاری و محتوایی از مسابقات شناختهشده شبکههای خارجی هستند.
کارهای داخلی، کپی صددرصدی از کارهای خارجی نیستند، ولی به هر حال این ژانر جدی گرفته نمیشود. هرچند برخی مسابقات هزینههای سرسامآوری دارند، ولی بیننده خاص خود را نیز داراست. نمیدانم چرا سیاستهای تلویزیون چندان بر ساخت برنامههایی در این ژانر استوار نیست و امیدوارم مسوولان تلویزیون نگاهی دقیق و خریدارانهتر نسبت به این برنامهها داشته باشند.
با توجه به تغییر کارکرد شبکه ۲ سیما به عنوان شبکه کودک، توفیق این ژانر را تا چه اندازه میبینید؟
ما همچنان در گیر و دار وجودی این ژانر در تلویزیون هستیم و به جرات میتوانم بگویم هنوز کودک را جدی نگرفتهایم. همچنان برنامهها را طبق روال گذشته مدیریت میکنیم؛ البته رویکرد شبکه ۲ دچار تغییراتی شده، ولی فکر میکنم این شعارزدگی در شبکه ۲ کمی کمرنگتر شده است و هنوز هم طبق سیاستهای گذشته برای بچهها برنامهسازی میکند و به عنوان یک پایگاه تخصصی برای کودکان به این شبکه نگاه نمیشود.
سیاست برنامهسازان دهه ۶۰ و ۷۰ در ژانر کودک موفقتر بود یا اینکه کودکان آن دوره توقع کمتری نسبت به برنامههای تلویزیون داشتند؟
در حال حاضر سطح توقع کودکان با توجه به نوع سرگرمیهایی که در دسترس دارند بسیار متفاوت و گستردهتر از قبل شده است. بچه ۸ ـ۷ ساله امروز هیچگاه با عروسکهای دهه ۶۰ سرگرم نمیشود. این روزها بخشهای کودکانه به لحاظ بصری، فیزیکی و حرکتی بسیار جذابتر هستند و طبیعتا در ساخت برنامههای کودک نیازمند جهشی تکنیکی و تخصصی هستیم تا مورد پسند بچههای این دوره قرار گیرد. از طرفی بچهها نسبت به گذشته دارای سطح توقع بالاتری و بهدنبال سرگرمیهای بهروزتری هستند.
در این میان به لحاظ مدیریتی جلسات هماندیشی و محتوایی نیز در ژانر و گروه کودک برگزار میشود؟
اتفاقاتی در شرف جریان است. میزگردها و کمابیش جلسات هماندیشی برگزار میشود. امیدوارم در حقیقت تبادل نقطهنظرات دست به دست هم دهد تا آثار خوبی برای کودکان تهیه شود.
در یکی دو سال اخیر در برنامه «هفته به هفته» نوع دیگری از اجرای شما را در ژانر بزرگسال شاهد هستیم. آیا این به معنای فاصلهگیری از حوزه کودک است؟
خیر. پیش از این نیز در اجرای حوزه مخاطب بزرگسال فعالیت داشتهام؛ همچون مسابقه فانوس و برنامههای ترکیبی متعددی که از شبکههای مختلف روی آنتن رفته است. به هر حال تلاش ما این است که بیننده و مخاطب را نزد شبکههای داخلی حفظ کنیم. ما در سازمانی با عنوان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکنیم و اصلیترین وظیفهمان این است که بیننده را پای برنامههای این شبکهها نگه داریم.
تنوع این برنامهها مستلزم تلاش همه دوستان و همکاران است و اگر میخواهیم در مقابل هجوم امواج ماهوارهای بایستیم، باید سیاستهای بلندمدتی اعمال شود تا بینندههای ما راغب به دیدن برنامههای داخلی باشند و این تلاش برای بهروز کردن و بهرهمندی از محتوایی تکنیکی، فرهنگی و… باید افزایش یابد.
دلیل باز بودن فضای موسیقایی این برنامه چیست؟
این اتفاق به مرور زمان در این برنامه رخ داد. از ابتدا قرار شد افرادی که در عرصه موسیقی فعالیت دارند و حتی اگر به تولید یک قطعه کوچک اقدام کرده باشند، به نحوی در این برنامه حضور یابند تا تشویق شوند و راهی برای نشان دادن هنر و استعدادشان پیدا کنند و این برنامه کمکی باشد به افرادی که در عرصه موسیقی فعال هستند.
در اجرای این برنامه وجود متن و چقدر اهمیت دارد؟
در برنامههای ترکیبی متن چندان کمککننده نیست. مجری در تلویزیون بیش از هر چیز نیازمند حرکت بجا، بهرهگیری از میمیک و ری اکشنهای خوب و نیز جابهجایی و فعالیت مناسب است تا تصویری که از خود ارائه میکند، دائم در حال جابهجایی و تنوع باشد؛ بنابراین جذابیت در برنامه در پی متنخوانی و استفاده مداوم از متن اتفاق نمیافتد و تحرک و پویایی مجری است که میتواند برنامهای را جذاب کند.
چه ویژگی برنامه باعث میشود مخاطب با مجریان احساس نزدیکی داشته باشد؟
راحت بودن مهمترین ویژگیای است که منجر میشود مخاطب حس کند برنامه را از دریچه پنجره خانهاش تماشا میکند. ظاهر مجری نیز در حد آراسته بودن از دیگر ویژگیهای برقراری ارتباط مناسب با مخاطب است. در این میان چهره بسیار کمککننده است، اما چهرهای که بهگونهای دربردارنده نوعی بازی باشد، چون در حقیقت مجری باید یک بازیگر باشد تا بیننده را به دنبال خود بکشد و در شرایط لزوم عکسالعملهای مناسب با فضای برنامه از خود بروز دهد.
این ویژگی به معنای تیپسازی نیست؟
خیر، به هیچ عنوان تیپسازی نیست، چون اجرای یک برنامه با گستردگی بالایی به لحاظ موضوعی و محتوایی مواجه است و امکان تیپسازی در این حوزه وجود ندارد، اما مجری باید این قابلیت را داشته باشد که در زمینههای مختلف عکسالعملهای متنوع و درخور ساختار برنامه را از خود بروز دهد.