مختارنامه، تصویر کامل و زیبا از یک قیام
با گذشت چند قسمت از سریال مختارنامه، به نظر میآید که نه تنها سریال جا افتاده و مخاطبان خود را پیدا کرده، بلکه تا حدود زیادی انتظار آنها را هم برآورده کرده است. با دیدن یک قسمت از مختارنامه میتوان به این نتیجه رسید که این اثر با سریالهای دیگر، حتی سریالهای تاریخی دیگر متفاوت است.
به وضوح مشخص است که میرباقری برای این که مختارنامه را یک سر و گردن بالاتر از حد استاندارد سایر سریالها بسازد، سالها به تحقیق در زمینه تاریخ و مذهب مشغول بوده است.
البته طبیعی به نظر میرسد کارگردانی که قصد ساخت سریال تاریخی دارد در این زمینه تحقیق کند، معمولا هم به همین منوال است اما در هر کاری میتوان کیفیتی ستودنی ارائه کرد یا همه چیز را به زور به سطح استاندارد رساند. در مختارنامه در بسیاری از زوایای سریال، کیفیت تا بالاترین حد ارتقاء پیدا کرده است.
به خاطر همین است که مختارنامه را از جهات بسیاری میتوان بررسی کرد. از کارگردانی و بازیگری تا طراحی لباس و صحنه و موسیقی و گریم، از بررسی مسائل تاریخی مطرح شده تا شخصیتپردازی نقشهای داستان، هر کدام از چند جنبه قابل بررسی هستند.
مختارنامه موفق شده که در بیشتر این زوایا موفقیت چشمگیری را به نمایش بگذارد. برای مثال طراحی و اجرای گریم در این سریال را در نظر بگیرید. گریم بسیار سنگین و پیچیده بازیگران یکی از جالبترین و هیجانانگیزترین نکات این سریال است. نکتهای که بیننده را هیجانزده میکند این نیست که مثلا فلان بازیگر چقدر تغییر کرده است
با گذشت چند قسمت از سریال مختارنامه، به نظر میآید که نه تنها سریال جا افتاده و مخاطبان خود را پیدا کرده، بلکه تا حدود زیادی انتظار آنها را هم برآورده کرده است. با دیدن یک قسمت از مختارنامه میتوان به این نتیجه رسید که این اثر با سریالهای دیگر، حتی سریالهای تاریخی دیگر متفاوت است.
به وضوح مشخص است که میرباقری برای این که مختارنامه را یک سر و گردن بالاتر از حد استاندارد سایر سریالها بسازد، سالها به تحقیق در زمینه تاریخ و مذهب مشغول بوده است.
البته طبیعی به نظر میرسد کارگردانی که قصد ساخت سریال تاریخی دارد در این زمینه تحقیق کند، معمولا هم به همین منوال است اما در هر کاری میتوان کیفیتی ستودنی ارائه کرد یا همه چیز را به زور به سطح استاندارد رساند. در مختارنامه در بسیاری از زوایای سریال، کیفیت تا بالاترین حد ارتقاء پیدا کرده است.
به خاطر همین است که مختارنامه را از جهات بسیاری میتوان بررسی کرد. از کارگردانی و بازیگری تا طراحی لباس و صحنه و موسیقی و گریم، از بررسی مسائل تاریخی مطرح شده تا شخصیتپردازی نقشهای داستان، هر کدام از چند جنبه قابل بررسی هستند.
مختارنامه موفق شده که در بیشتر این زوایا موفقیت چشمگیری را به نمایش بگذارد. برای مثال طراحی و اجرای گریم در این سریال را در نظر بگیرید. گریم بسیار سنگین و پیچیده بازیگران یکی از جالبترین و هیجانانگیزترین نکات این سریال است. نکتهای که بیننده را هیجانزده میکند این نیست که مثلا فلان بازیگر چقدر تغییر کرده است، البته درست است که این نکته هم بسیار جالب است، اما مساله تحسینبرانگیز این است که مسعود ولدبیگی به وسیله عامل گریم چقدر توانسته شخصیتها و بازیگران را به آنچه در تاریخ واقعیت داشته است، نزدیک کند. اکثر سریالهای تاریخی ما این مشکل را دارند که از خیلی از جهات، به آن دوره تاریخی که از آن سخن میگویند تعلق ندارند.
مثلا نوع لباس پوشیدن و چهره افراد یا دیالوگهایی که رد و بدل میشود، در آن دوره معمول نبوده یا وجود نداشته است. اما گریم سنجیده و دقیق مختارنامه باعث میشود که تصویری نزدیک به حقیقت از اعراب آن زمان به مخاطب عرضه شود. البته از عکسهایی که از گریم نقشها در قسمتهای بعدی منتشر شده است، کاملا مشخص است که چهرهپردازی مختارنامه یک اتفاق خوشایند برای تاریخ سینما و تلویزیون ما محسوب میشود. در قسمتهای بعدی مختارنامه میبینیم که علاوه بر استفاده از چهرهپردازیهای سنگین، ماسکهای عجیب و غریبی هم طراحی و ساخته شده تا استفاده از آن جایگزین گریمهای پیچیده شود. این مساله از چند جهت حرکت قابل تحسینی است. اولا اینکه تغییرات اساسی در ظاهر بازیگران ایجاد میکند. اگر عکسهای گریم شده بازیگران در سریالهای دیگر را با مختارنامه مقایسه کنید، از این همه تفاوت تعجب خواهید کرد. ثانیا از تلفشدن وقت برای ساعتهای متمادی گریمهای سخت و دقیق جلوگیری میشود و علاوه براین که خستگی مضاعفی را برای بازیگر و چهرهپرداز به همراه ندارد، باعث میشود که طراح گریم بتواند آزادی عمل بیشتری داشته باشد و از خلاقیت و ابتکار خود به آن صورتی که مناسب میبیند استفاده کند. چهرهپردازی مختارنامه با آن حجم و غلظت، ذائقه بصری مخاطب را به سطحی بالاتر از آنچه بود ارتقاء میدهد و چه بسا باعث میشود فیلمسازان دیگر هم به این مقوله توجه بیشتری کنند و بتوانند از این عامل تأثیرگذار برای برجستهکردن وجوه دراماتیک سریال بهره بگیرند.
البته نباید تصور کنیم که استفاده از ماسک و گریمهای سنگین باعث شده که مختارنامه به سریالی عروسکی تبدیل میشود. همین طور نباید فکر کنیم که بازیهای فوقالعاده و به واقع تحسین برانگیز بازیگران بهواسطه وجود عواملی مثل گریم و لباس است که برجسته شده است. بلکه میرباقری موفق شده که تواناییهای بازیگران خود را کشف کند و از تمام قدرت بازیگری آنها استفاده کند. مختارنامه تنها سریالی است که در مورد آن میتوان گفت اگر کسی بد بازی میکند یا در مقایسه با دیگران و یا نقش خودش نمیتواند انتظار مخاطب را برآورده کند، بیشک مشکل از توانایی او در بازیگری است.
برای مثال به بازی فوقالعاده فرهاد اصلانی در نقش ابنزیاد توجه کنید. در مورد او نه گریم عجیب و غریبی در کار است و نه عامل بیرونی دیگری. این «بازی» بسیار زیبا و ستودنی فرهاد اصلانی است که قابل تحسین است و البته این بازی زیبا مؤکد توانایی و تجربه کارگردان نیز است. این مساله را با نگاهی به کارنامه اصلانی هم میتوانید دریابید که چطور در بعضی از سریالها تواناییهای بالقوه او بلااستفاده مانده و به آن توجهی نشده است ولی در مختارنامه فرهاد اصلانی یکی از درخشانترین و تحسین برانگیزترین بازیهایش را در کارنامهاش به ثبت رسانده است.
در مورد مختارنامه با آن همه جزئیات و ظرایف، بیشتر از اینها میتوان حرف زد اما فعلا به ذکر همین یکی دو مورد مهم بسنده میکنیم چرا که این موارد آنقدر مهم هستند که باعث میشوند مختارنامه از تمام سریالهای تاریخی قبل از خود سبقت بگیرد و سطح استاندارد سریالها را به اندازه قابل توجهی بالا ببرد. مختارنامه یک اتفاق است. اتفاقی که کاش بیشتر و در ژانرهای دیگر غیر از سریالهای تاریخی هم تکرار شود.