حاشیههای «مختارنامه» از زبان تدوینگر سریال
زیر نظر آقای کارگردان
«مهدی حسینیوند» تدوینگر سریال «مختارنامه» از حاشیههای کارش در گفت و گو با تهران امروز میگوید
تدوین یک سریال تاریخی میتواند یکی از ارکان اصلی آن محسوب شود. بههمین دلیل است که همیشه کارگردانان بزرگ وقتی میخواهندکارشان را به پایان برسانند، به سراغ کسانی میروند که بتوانند با اعتماد به آنها کارشان را به بهترین نحو تحویل تهیهکننده و مخاطب دهند. خیلی از هنرمندان، منتقدین و نویسندگان سینمایی معتقدند که حتی یک تدوین خوب میتواند یک کار متوسط را از افتادن به ورطه بد و غرق شدن آن نجات دهند. مهدی حسینوند تدوینگری است که سابقه طولانی در تدوین کارهای تاریخی دارد.
شش سال در گیر و دار مختارنامه
مختارنامه سریال بزرگی است، همین که همینقدر طول کشید تا ساخته شود و همین که کارگردانی مثل داوود میرباقری پشت آن بود، کفایت میکرد تا این فکر تقویت شود. حسینیوند به عنوان تدوینگر این سریال هم نقش موثری در کیفیت کار دارد. این سریال، اولین کار دیدهشدهاش نیست او این اواخر تدوینگر سریال «در چشم باد» هم بوده. بهنظر میرسد که او کار در پروژههای بزرگ را دوست دارد و خوب از پس آن برآمده. حسینیوند تدوین پروژه مختار را از سال ۸۴ شروع میکند و در طی این ۵-۶ سال تمام راشها را تدوین میکند. شاید در یک نگاه کلی کار با داوود میرباقری سخت باشد اما به نظر حسینیوند کار با امثال داوود میرباقری اصلا سخت نیست، آن هم به دلیل اینکه میرباقری یک فیلمنامه کامل در ذهنش دارد و بر مبنای آن دکوپاژ میکند و سریالش را پیش میبرد: «۶ سال درگیر کار بودم و در این ۶ سال هر سکانسی که گرفته میشد، تصاویر خامش به سرعت روی میز تدوین میآمد و من هم براساس دکوپاژ مونتاژ میکردم. به این دلیل که سال ۸۴ وارد این پروژه شدم، یکسال از گروه عقب بودم و همین باعث شده بود که برای این کار یک برنامهریزی خاص در نظر بگیرم. بعد از اینکه راشها را مونتاژ میکردم برای میرباقری میفرستادم تا ببیند و تصحیح کند و اگر تغییراتی قرار است در آن بدهد، آن تغییرات را اعمال کند. وقتی که فیلمبرداری تمام شد من خدا را شکر میکردم که توانسته بودم ۹۰-۸۰ درصد کار را به اتمام برسانم. سال ۸۸ کار آماده بود و یک بار دیگر با آقای میرباقری نشستیم و از اول تدوین کار را بررسی کردیم. آن موقع بود که دیگر ۴۰قسمت کار را بستیم.»
زیر نظر آقای کارگردان
«مهدی حسینیوند» تدوینگر سریال «مختارنامه» از حاشیههای کارش در گفت و گو با تهران امروز میگوید
تدوین یک سریال تاریخی میتواند یکی از ارکان اصلی آن محسوب شود. بههمین دلیل است که همیشه کارگردانان بزرگ وقتی میخواهندکارشان را به پایان برسانند، به سراغ کسانی میروند که بتوانند با اعتماد به آنها کارشان را به بهترین نحو تحویل تهیهکننده و مخاطب دهند. خیلی از هنرمندان، منتقدین و نویسندگان سینمایی معتقدند که حتی یک تدوین خوب میتواند یک کار متوسط را از افتادن به ورطه بد و غرق شدن آن نجات دهند. مهدی حسینوند تدوینگری است که سابقه طولانی در تدوین کارهای تاریخی دارد.
شش سال در گیر و دار مختارنامه
مختارنامه سریال بزرگی است، همین که همینقدر طول کشید تا ساخته شود و همین که کارگردانی مثل داوود میرباقری پشت آن بود، کفایت میکرد تا این فکر تقویت شود. حسینیوند به عنوان تدوینگر این سریال هم نقش موثری در کیفیت کار دارد. این سریال، اولین کار دیدهشدهاش نیست او این اواخر تدوینگر سریال «در چشم باد» هم بوده. بهنظر میرسد که او کار در پروژههای بزرگ را دوست دارد و خوب از پس آن برآمده. حسینیوند تدوین پروژه مختار را از سال ۸۴ شروع میکند و در طی این ۵-۶ سال تمام راشها را تدوین میکند. شاید در یک نگاه کلی کار با داوود میرباقری سخت باشد اما به نظر حسینیوند کار با امثال داوود میرباقری اصلا سخت نیست، آن هم به دلیل اینکه میرباقری یک فیلمنامه کامل در ذهنش دارد و بر مبنای آن دکوپاژ میکند و سریالش را پیش میبرد: «۶ سال درگیر کار بودم و در این ۶ سال هر سکانسی که گرفته میشد، تصاویر خامش به سرعت روی میز تدوین میآمد و من هم براساس دکوپاژ مونتاژ میکردم. به این دلیل که سال ۸۴ وارد این پروژه شدم، یکسال از گروه عقب بودم و همین باعث شده بود که برای این کار یک برنامهریزی خاص در نظر بگیرم. بعد از اینکه راشها را مونتاژ میکردم برای میرباقری میفرستادم تا ببیند و تصحیح کند و اگر تغییراتی قرار است در آن بدهد، آن تغییرات را اعمال کند. وقتی که فیلمبرداری تمام شد من خدا را شکر میکردم که توانسته بودم ۹۰-۸۰ درصد کار را به اتمام برسانم. سال ۸۸ کار آماده بود و یک بار دیگر با آقای میرباقری نشستیم و از اول تدوین کار را بررسی کردیم. آن موقع بود که دیگر ۴۰قسمت کار را بستیم.»
دوهزار دقیقه برای تلویزیون
شاید برای ساخت چنین سریالهایی راشهای زیادی روی میز تدوین بیاید و در این میان هم خیلی از راشها مورد استفاده قرار نگیرد اما در مختارنامه این اتفاق نیفتاده است. داوود میرباقری خیلی خوب میدانسته که چه چیزی میخواهد و به همین دلیل هم حسینی وند در جواب اینکه در مختارنامه به خاطر محدودیت زمانی تلویزیون، تصویر دور ریخته زیاد داشته یا نه، میگوید: «اصلا. در این کار ما هیچ تصویری را دور نریختیم ولی پیش آمد که جاهایی از سکانس که در حد ۳۰ ثانیه است را به خاطر اینکه سکانس بیش از حد کشدار و خستهکننده نشود، کم کنیم. ما در جایی از کار که ۵ دقیقه فیلمبرداری بود میدیدیم ۴:۳۰-۴ دقیقهاش کافی است و کار را فشردهتر میکردیم اما حذفی صورت نگرفت. آقای میرباقری دو هزار دقیقه به تلویزیون تعهد داشت ولی این باعث نشد که او از سکانس هایش بزند در ضمن مسئولان هم خیلی با او راه آمدند و اصلا محدودش نکردند و دستش باز بود.»
همراه و همقدم با کارگردان
حسینیوند همه چیز را با حوصله توضیح میدهد، سکانسهای جنگی میتواند یکی از بلندترین سکانسهای سریال باشد. اما وقتی از او میپرسیم که چگونه سکانسهای جنگ را کوتاه کردید، می گوید: «ما در هیچ جای جنگ محو سکانسها نمیشدیم و هرجا که فکر میکردیم که سریال دارد از ریتم میافتد خلاصهاش میکردیم. الان هم در تمام این کار ویژگی که آن را متمایز میکند سکانسهای موجز است.» به نظر مهدی حسینیوند، تدوینگر باید مکمل کارگردان باشد و اگر این همکاری وجود داشته باشد، کار درست پیش میرود. این نظر کاملا درست است، چون یک تدوینگر میتواند با همراهیاش و همراه شدن با کارگردان و مشترک کردن علایقشان کار خوب و شسته ورفتهای را تحویل مخاطب دهند: «من سعی میکردم در جهت ذهنیت کارگردانم کار کنم و اگر هم کارگردان در دسترس نبود، سعی میکردم خودم به آن فکر و ذهنیت برسم. مثلا اینکه کاتها در جهت قصه بیفتد و اذیت نکند.»
سکانسهای سخت جنگی
او در یک سال تمام این کار را با حضور کارگردان تدوین کرد: «ویژگی خوبی که داوود میرباقری دارد این است که اصلا پیش نیامد که او در کنار میز مونتاژ، تدوین کند. او در کنار میز مونتاژ، کار تدوین را کارگردانی میکرد.» به نظر او سختترین سکانسها برای تدوین سکانس بمباران مکه و جنگ حضرت عباس بود: «که هم آقای میرباقری و هم من نگران این بودیم که تصویری را از دست ندهیم. در این صحنهها حجم عظیمی از راش ها کنار دستمان بود که باید خوب تدوین میشد. ولی با این وجود، به خاطر نظم زیاد داوود میرباقری و طراحی جنگی که در ذهنش داشت این کار برای هر دوی ما خیلی راحت شده بود» حسینیوند حتی برای یک پلان هم از صحنههای تکراری استفاده نکرده و هیچ پلانی را برای اسکن نگاتیو آن به لابراتوار نفرستاده: «در این کار نه از پلان تکراری استفاده کردم نه حتی سفارش مونتاژ دادم. گاهی پیش میآمد که آقای میرباقری در پلان جنگها خودشان به این نتیجه میرسیدند که این آدم نباید زود تسلیم بشود و دوباره میرفتند آن پلان را میگرفتند وگرنه اصلا از پلانی مشابه و تکراری درکار استفاده نشد.» او معتقد است که تدوین کار تاریخی با کار معمولی تفاوتی ندارد: «تدوین ربطی به تاریخی بودن و در حال اتفاق افتادن داستان ندارد. تدوین، تدوین است و نهایت کاری که میتوانی در تدوین کار تاریخی انجام بدهی مونتاژ کلاسیک است مثل همین سریال. این مونتاژ یعنی اینکه کارگردان تو را به کاتهای ریز هدایت میکند و خود پلان با تو حرف میزند و میگوید بس است، این پلان را ببند. در یک قصه یا روایت یک اتفاق شروع میشود و در آخر تمام میشود. وقتی این داستان به سینما بیاید، تقطیع میشود در پلانهای مختلف. ما در کارهای تاریخی هم مونتاژ مدرن داریم که به زبان کار بستگی دارد. در مختارنامه چون زبان کار کلاسیک بود، مونتاژ کلاسیک شد. ما فقط در جنگها و درگیریها کلیت را به سمت کاتهای ریزتر و جامپ کات سوق دادیم.»
پلانهای شناسنامهدار
به نظر او در این کار هر پلان شناسنامه خودش را دارد: «مثلا اگر قرار است من نسبت به یک دیالوگی واکنش نشان بدهم، آن واکنش برای آن پلان طراحی شده بود. ممکن بود که پلانها را جا به جا کنیم اما تغییرات کلی نمیدادیم.» او تدوینگر مهمان مامان، سنتوری، حلقه سبز و دعوت (ابراهیم حاتمی کیا) و کلی سریال ریز و درشت بوده و با اینکه جوان است توقعی غیر از این در ذهن نداریم که این کار را هم خوب انجام داده. ۴ قسمت از مختارنامه نشان داده شده و در جواب ما میگوید:
«به هر حال زبان هنر طوری است که هر روزش با دیروزش فرق میکند. در مختارنامه ما روند معمولی تدوین را داشتیم و از درازگویی خودداری کردیم. من یکسال بعد از شروع پروژه آمدم و این کار یکبار اتفاق نیفتاد. بعد از تدوین کلی یکبار با آقای میرباقری نگاه کردیم، بعد از آن موقع صدابرداری هم دوباره بررسی شد و از زیر ذره بین ردش کردیم. درحالحاضر که پخش میشود، جای افسوس و ای کاشی باقی نگذاشته و از تدوین راضی هستیم. هم من، هم آقای میر باقری، تمام سعیمان را کردیم که کار خوبی بشود.»
کاری که آب بسته نمیشود
اینسرت (insert) یکی از روشهایی است که کارگردانان و تدوینگران برای پیش بردن روند داستان و سرهم کردن سکانسها و پلانها از آن زیاد استفاده میکنند. وقتی از او میپرسیم که در کارش اینسرت هم داشته یا نه؟ با حوصله شروع میکند به توضیح دادن: «اینسرت اندازه پلان است مثل لانگ شات و کلوزآپ که گاهی بنا به ضرورتش استفاده میشود. یک عده هم اینسرت را به عنوان مسئله غیر معمول و بد میدانند که اگر دو پلان به هم نچسبیده باشد بالاجبار به کار میبرند تا پلان ها به هم بچسبند.» مهدی حسینی وند در حال حاضر هم تدوین یک فیلم سینمایی دیگر را بر عهده دارد به نام «انتهای خیابان هشتم». به گفته او این فیلم کار خوش ریتمی است و مونتاژ آن هم تحت تاثیر ریتم آن ریتمیک شده که خیلی جذاب شده: «بعد از مونتاژ مختارنامه آقای میرباقری، کار دیگری به من پیشنهاد شد. فیلم سینمایی که به کارگردانی علیرضا امینی است. این فیلم، مونتاژی جالب و پرشتاب دارد و البته یک ریتم خوب. مونتاژ این مجموعه مدرن است و این کار را تا یک هفته آینده تمام میکنم.» عوامل مجموعه و البته کارگردان، آقای علیرضا امینی در فکر هستند این فیلم را به جشنواره برسانند. باید دید مونتاژ این فیلم سینمایی هم به اندازه مختار به چشم میآید!