رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

By registering with this blog you are also agreeing to receive email notifications for new posts but you can unsubscribe at anytime.


رمز عبور به ایمیل شما ارسال خواهد شد.


کانال رسمی سایت تفریحی

دکه سایت


نظر سنجی

نظرسنجی

به نظر شما کدام سریال امسال ماه رمضان بهتر است؟

Loading ... Loading ...

کلیپ روز




logo-samandehi

تصاویری از فرش قرمز اختصاصی برای بازیگران دیر رسیده در جشنواره فجر

عکس از جشن تولد ۳۸ سالگی آزاده صمدی

مصاحبه از زندگی شخصی امیرحسین مدرس و همسر دومش

عکس همسر آزاده نامداری و دخترش گندم

عکس جدید مهناز افشار و دخترش لینانا

نامه عسل پورحیدری در شبکه اجتماعی پس از خاکسپاری پدر

عکسی جالب از تینا آخوندتبار با دستکش بوکس در حال ورزش

تصاویر تبلیغاتی الیکا عبدالرزاقی و همسرش امین زندگانی

رتبه بدهید:

گفت و گو با نیما رئیسی بازیگر نمایش «آنفلوانزای خوکی»

به آرامش رسیده‌ام
شاید بیشتر صدای او را به خاطر داشته باشید اما نیما رئیسی پیش از آنکه گوینده، دوبلور یا صداپیشه باشد، دغدغه بازیگری داشته و در این سال‌ها با هر فرصتی که به دست آورده به عرصه بازیگری برگشته و در کارهای ماندگاری حضور یافته است. سریال‌هایی مثل «غریبانه»، «میوه ممنوعه»، تله فیلم «تلخون» و… نمونه‌های خوبی است که در کارنامه بازیگری رئیسی دیده می‌شود. البته او در این زمینه وسواس داشته و گزیده‌کاری را ترجیح می‌دهد.
 چطور شد که بعد از پنج سال دوباره به تئاتر برگشتید؟
صادقانه‌ترین حالت این است که اصولا بازیگری در شکل واقعی و آنطور که من را راضی می‌کند در صحنه و تئاتر اتفاق می‌افتد. معجزه انرژی و واکنش گرفتن از تماشاگر حتی اگر تنها بیننده باشد و کاری نکند، برای من لذت‌بخش است. در عین حال خود بازی روی صحنه هم برایم بسیار لذت‌بخش است. این را باید اعتراف کنم که دوران اجرا برایم بهتر از تمرین است. در اجرا اتفاقاتی رخ می‌دهد که در تمرین یک میلیون آن پیش نمی‌آید. نمونه‌اش همین نمایش آنفلوانزای خوکی و نقش من که بیشتر آن، حتی انتخاب لباس در اجراها شکل گرفت. علاقه من به جریان بازیگری در تلویزیون، تله فیلم و حتی فیلمسازی ما اتفاق نیفتاد. یک زمانی با علیرضا امینی، علیرضا بذرافشان، بهرنگ توفیقی، ایرج کریمی، اصغر فرهادی و… که آدم‌های خوش‌فکری هستند، تجربه‌های خوب بازیگری را پشت سر گذاشتم

به آرامش رسیده‌ام
شاید بیشتر صدای او را به خاطر داشته باشید اما نیما رئیسی پیش از آنکه گوینده، دوبلور یا صداپیشه باشد، دغدغه بازیگری داشته و در این سال‌ها با هر فرصتی که به دست آورده به عرصه بازیگری برگشته و در کارهای ماندگاری حضور یافته است. سریال‌هایی مثل «غریبانه»، «میوه ممنوعه»، تله فیلم «تلخون» و… نمونه‌های خوبی است که در کارنامه بازیگری رئیسی دیده می‌شود. البته او در این زمینه وسواس داشته و گزیده‌کاری را ترجیح می‌دهد.
 چطور شد که بعد از پنج سال دوباره به تئاتر برگشتید؟
صادقانه‌ترین حالت این است که اصولا بازیگری در شکل واقعی و آنطور که من را راضی می‌کند در صحنه و تئاتر اتفاق می‌افتد. معجزه انرژی و واکنش گرفتن از تماشاگر حتی اگر تنها بیننده باشد و کاری نکند، برای من لذت‌بخش است. در عین حال خود بازی روی صحنه هم برایم بسیار لذت‌بخش است. این را باید اعتراف کنم که دوران اجرا برایم بهتر از تمرین است. در اجرا اتفاقاتی رخ می‌دهد که در تمرین یک میلیون آن پیش نمی‌آید. نمونه‌اش همین نمایش آنفلوانزای خوکی و نقش من که بیشتر آن، حتی انتخاب لباس در اجراها شکل گرفت. علاقه من به جریان بازیگری در تلویزیون، تله فیلم و حتی فیلمسازی ما اتفاق نیفتاد. یک زمانی با علیرضا امینی، علیرضا بذرافشان، بهرنگ توفیقی، ایرج کریمی، اصغر فرهادی و… که آدم‌های خوش‌فکری هستند، تجربه‌های خوب بازیگری را پشت سر گذاشتم اما نه من می‌توانم در همه کارهای مثلا علیرضا امینی باشم و نه او همیشه مشغول فیلمسازی است. به شکل روتین نمی‌توانم پذیرای این شیوه کار باشم و به همین دلیل تئاتر برای من دوست داشتنی است. البته در این سال‌ها به منابع مالی تئاتر اعتمادی نداشتم اما الان خودم احساس آرامشی دارم که خیلی زیاد به مسائل مالی فکر نمی‌کنم و راحت‌تر آمده‌ام که تئاتر کار کنم. درست مانند نمایش «آب مرا قصه کرد» در سال ۸۴ که آرامش داشتم، همین روحیه را الان هم دارم.
 در این سال‌ها پیشنهاد کاری داشتید و نمی‌خواستید کار کنید؟
بله، ولی آمادگی آن را نداشتم ضمن اینکه مسائل مالی برایم مهم بود. یعنی در شرایطی نبودم که بی‌خیال شوم و بگویم کار می‌کنم. اما الان با تمام وجود در اختیار تئاتر هستم.
 زمانیکه این نمایش پیشنهاد شد، متن و نقش چه ویژگی داشت که پذیرفتید؟
کتمان نمی‌کنم که حضور فرزین صابونی و نیما دهقان به عنوان اولین دلیل بسیار موثر بود. دلیل دوم هم این بود که ممکن است متن چیز عجیب، غریبی نباشد اما فضایی را به وجود می‌آورد که برای من جذاب نبود. جدا از این، نقش هم تکراری نبود. یعنی آنچه در کار تصویری برایم زجرآور است که همیشه نقش‌های خوب، مثبت و تک بعدی پیشنهاد می‌شود، نبود. در نمایش آقای غفاری هم نقش من متفاوت بود. در واقع من در تئاتر اجازه تجربه نقش‌هایی را دارم که واقعا نقش هستند، می‌توانم بازی کنم و لذت ببرم نه اینکه حتما چیزی را اجرا کنم که به من می‌آید!
 در این نمایش آن چهره مثبت و خوبی که همیشه از شما دیدیم، شکسته شده و بیشتر بازی دارید.
دقیقا، بازیگری اینجا اتفاق می‌افتد چون ما بازیگر هستیم. بر خلاف فیلم‌ که نباید بازیگر بودن را به نمایش بگذاریم اینجا به معنای واقعی بازیگری می‌کنیم. تمام چیزهایی که انگار این پنج سال در من خاموش شده بود دوباره زنده و متبلور شد یعنی وقتی روی صحنه آمدم، بیدار شدم و گفتم پس می‌توانم خیلی کارها را انجام دهم. برای من حداقل این است که در تئاتر یک کاراکتر کلیشه‌ای و چارت‌بندی شده را بازی نخواهم کرد. اصولا تئاتر کاری می‌کند که شما از بازی روی صحنه لذت ببرید. زمانی هم که من نمایش «خسیس» به کارگردانی ابوالفضل پورعرب را بازی کردم، همین اتفاق افتاد. یعنی گریم و لباس یک چیز متفاوت و کلاسیک، بازی‌ام هم شکلی نبود که اصولا همه در جای دیگر دیده بودند.
 یکی از ویژگی‌های شما داشتن صدایی است که در این نمایش هم به شکلی از آن استفاده شده. این بنا به خواسته خودتان بود؟
از کار جداست. این یک کمکی بود که من دوستانه به نیما دهقان کردم و می‌توانستیم از صدای هر دوبلور دیگری استفاده کنیم اما من خواستم که این کار را انجام دهم. البته خیلی با صدای خودم نریشن‌های نمایش را نگفتم و بیشتر یک صدای خوب است که باید روی صحنه می‌آمد. کنتراست بین صدا و آدمی که لب می‌زند حسی را ایجاد می‌کند که جالب است.
 نیما دهقان همیشه در کارهایش برگ برنده‌ای دارد و آن شیوه اجرایی است که برای نمایش خود در نظر می‌گیرد. چقدر با این شیوه راحت بودید و آن را دوست داشتید؟
هر آدمی ممکن است به شیوه و سبک‌های مختلف علاقه داشته باشد. شاید من هم آدم پارادوکسیکالی باشم چون در کنار به اجرا در سبک ناتورالیست و شکل کار مثلا محمد یعقوبی، به شیوه اجرایی نیما علاقه بسیار دارم. نمی‌خواهم روی اجرای نیما اسم بگذارم اما برای من شکل ابزورد دارد و یاد یونسکو می‌افتم. به شدت به این شیوه معتقد هستم و با توجه به کارهای قبلی که از او دیده بودم می‌دانستم در این شیوه اجرا به شعور تماشاگر احترام گذاشته می‌شود، خیلی هم مخصوص تئاتر است. در فضاهایی به انیمیشن نزدیک می‌شود و اغراق آگاهانه دارد. اتفاقی که در فیلم و سریال رخ می‌دهد.
 چقدر تا به حال از کار و حضور دوباره خودتان در تئاتر استقبال شده است؟
تا الان که بسیار خوب. به هر حال واکنش‌ها به اینکه بعد از پنج سال نمایشی را بازی کنید که برای دیگران تازه و جدید باشد، جالب بوده است. استقبالی که من تا الان دیدم خوب بوده و این دلیل بر بی‌نقص بودن نیست چون اگر بعد از مدت‌ها هم کاری را انجام دهید همه به شما محبت و لطف دارند و انتقادی نمی‌کنند. هنوز فرصت نکردیم بنشینیم و درباره کاستی‌های کار حرف بزنیم اما تا الان از حضور خودم بازخورد خوب دیدم و برایم مانند تشویق بوده که توانستم حضور در نمایش دیگری را هم بپذیرم.
 چطور شد نمایش «اتوبان» خانم محرابی که همزمان با اجرای نمایش‌تان مشغول تمرین آن هستید، را پذیرفتید؟
من سال‌ها با آشا محرابی در بسیاری از کارها چه تئاتر و چه رادیو همبازی بودیم. یک همانندی به لحاظ سلیقه و شیوه فکری در کار با او داشتم چون بسیار با هم صحبت می‌کردیم و به نقاط مشترکی می‌رسیدیم. تا اینکه سال گذشته نمایش او را روی صحنه دیدم و بسیار لذت بردم، اعتراف می‌کنم طوری بود که فکر آن را نمی‌کردم. پس از آن او درباره گروهی که می‌خواهد تشکیل دهد صحبت کرد و من ابراز تمایل کردم، تا زمان تمرین نمایش تازه او شد و متن را به من داد. متنی که خودش براساس فیلم‌ها و نمایش‌هایی که دیده بود و من دوست داشتم نوشته بود. البته الان آقای آذرنگ به گروه پیوستند و متن را تغییراتی دادند که خوب است ولی متن اولیه به سلیقه من نزدیک‌تر بود. به هر حال کلیت کار آشا محرابی و شیوه کاری او به شکلی است که من دوست دارم.

تصاویر جدید بنیامین بهادری در کنار زن سال هند

تصاویر و حواشی حضور سحر قریشی و بازیگران در جشن پیراهن استقلال

عکسی جدید از آنا نعمتی و برادرش در رستوران

تصاویر جدید از هدیه تهرانی و مهران مدیری در سری جدید «قلب یخی»

عکس هایی از عروسی گلزار و النازشاکردوست در یک فیلم عروسی

دو عکس متفاوت الناز شاکردوست با عروسک گوفی و در آمبولانس

تصاویر نرگس محمدی به همراه مادرش در کنسرت موسیقی

تصاویری از حضور هنرمندان در کنسرت بابک جهانبخش

تبلیغ فروشگاهی

مطالب مرتبط با این موضوع

اجباری اجباری، ایمیل شما هرگز منتشر نخواهد شد