ایزابل آلنده در رفت و آمد بین واقعیت و خیال
آن دوره دیگرتمام شده
ایزابل آلنده متولد دوم آگوست ۲۴۹۱ است، یعنی او همین دو سه هفته پیش ۸۶ سالگیاش را پشت سر گذاشت. این بانوی سرشناس که به خاطر اسم آلنده پیش از هر چیز آدم را به یاد سالوادور آلنده، رئیسجمهور محبوب مردم شیلی میاندازد ـ که در سال ۳۷۹۱ به دست دارودسته پینوشه از کار برکنار و کشته شد ـ امروز به عنوان مهمترین رماننویس این کشور شناخته میشود.
با این حال او در شیلی به دنیا نیامده و متولد شهر لیمای پرو است. او شیفته گابریل گارسیا مارکز است و احتمالا به همین دلیل بیشتر به سبک رئالیسم جادویی مینویسد. پدر ایزابل پسر عموی سالوادور آلنده و سفیر پرو در شیلی بود. اما ایزابل وقتی ۳ ساله بود، پدرش را از دست داد و بعد از آن در بولیوی زندگی کرد و پس از تحصیل در سال ۸۵۹۱ بود که به شیلی بازگشت. او که با ترجمه، کار ادبیاش را شروع کرد با سقوط دولت سالوادور آلنده توسط پینوشه، در فهرست تحت تعقیبها قرار گرفت و ۳۱ سال به عنوان یک تبعیدی در ونزوئلا زندگی کرد. به این ترتیب میشود دریافت که سیاست از اول در زندگی ایزابل آلنده حضوری قوی داشت. با این حال ایزابل در همان ونزوئلا هم به نوشتن پرداخت و برای روزنامهها مطلب مینوشت.
آن دوره دیگرتمام شده
ایزابل آلنده متولد دوم آگوست ۲۴۹۱ است، یعنی او همین دو سه هفته پیش ۸۶ سالگیاش را پشت سر گذاشت. این بانوی سرشناس که به خاطر اسم آلنده پیش از هر چیز آدم را به یاد سالوادور آلنده، رئیسجمهور محبوب مردم شیلی میاندازد ـ که در سال ۳۷۹۱ به دست دارودسته پینوشه از کار برکنار و کشته شد ـ امروز به عنوان مهمترین رماننویس این کشور شناخته میشود.
با این حال او در شیلی به دنیا نیامده و متولد شهر لیمای پرو است. او شیفته گابریل گارسیا مارکز است و احتمالا به همین دلیل بیشتر به سبک رئالیسم جادویی مینویسد. پدر ایزابل پسر عموی سالوادور آلنده و سفیر پرو در شیلی بود. اما ایزابل وقتی ۳ ساله بود، پدرش را از دست داد و بعد از آن در بولیوی زندگی کرد و پس از تحصیل در سال ۸۵۹۱ بود که به شیلی بازگشت. او که با ترجمه، کار ادبیاش را شروع کرد با سقوط دولت سالوادور آلنده توسط پینوشه، در فهرست تحت تعقیبها قرار گرفت و ۳۱ سال به عنوان یک تبعیدی در ونزوئلا زندگی کرد. به این ترتیب میشود دریافت که سیاست از اول در زندگی ایزابل آلنده حضوری قوی داشت. با این حال ایزابل در همان ونزوئلا هم به نوشتن پرداخت و برای روزنامهها مطلب مینوشت.
جدیدترین رمان ایزابل آلنده به نام «جزیرهای در زیر دریا» که پاییز سال گذشته منتشر شد در مراسم رونماییاش، سر و صدای زیادی کرد و به حواشی سیاسی آمریکا کشیده شد. این رمان درباره زن بردهای در قرن ۸۱ است که برای آزادی خود تلاش میکند و آلنده سرنوشت یک برده را محمل مناسبی دانست تا از تبعیض نژادی در روح بسیاری از سیاستمداران آمریکایی انتقاد کند.
او هرچند انتخاب اوباما را اتفاقی خیرهکننده نامید، اما گفت خیلی از سیاستمداران آمریکایی در ایالات متحده گرایشهای نژادپرستانه دارند و در دنیایی قائل به تفکیک نژادی رشد کردهاند.
درباره میشل باچلت، رئیسجمهور شیلی که هم زن است و هم سوسیالیست، چه فکر میکنید؟
«میشل باچلت»، شخصی خارقالعاده است و کارهایش را بسیار خوب انجام میدهد. زندگی او هم خودش یک رمان است. پدر او که ژنرالی بسیار محترم بود در جریان کودتای نظامی سال ۱۹۷۳ در زندان شکنجه شد و درگذشت، زیرا با نظامیان سرکوبگری که علیه رئیسجمهور محبوب مردم کودتا کرده بودند، همکاری نکرد و به قانون اساسی دموکراتیک کشورش وفادار ماند. همسر او و دخترش میشل که در آن زمان نوجوان بود نیز بازداشت شدند و تحت شکنجه قرار گرفتند و سرانجام شیلی را ترک کردند. میشل در آلمان داروسازی خواند و وقتی حکومت دیکتاتوری پینوشه در سال ۱۹۸۹ سقوط کرد به شیلی برگشت. او قبل از انتخابات ریاست جمهوری وزیر بهداشت بود و در مبارزات ریاست جمهوری از اصلاحات دفاع کرد.
از این جهت میگویم زندگی وی خودش یک رمان است که او هرگز سعی نکرد از سابقه تلخی که خانوادهاش تجربه کرده بودند برای مقاصد سیاسی خودش استفاده کند و هرگز هم در گذشته باقی نماند و برای این رنجها با کسی تلخی نشان نداد. با این حال او اعتقاد دارد که نمیتواند به عنوان رئیسجمهور از کسی بخواهد تا این گذشته را فراموش کند یا از کسانی که خانوادهشان را از دست دادهاند بخواهد تا شکنجهگرانشان را ببخشند. در حقیقت همه ما هر چند از آنچه بر شیلی رفت، هرگز راضی و خشنود نیستیم، اما میتوانیم به آینده امیدوار باشیم و از آن احساس رضایت بکنیم.
آیا شما و خانوادهتان کوبا را برای تبعید انتخاب کردید؟
من ارتباطی با کوبا در آن زمان نداشتم و این کشور را به عنوان پناهگاه پیشنهاد نکردم. در روزهای کودتا یعنی ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳، حکومت مرکزی پیشنهاد پناهگاهی برای خانواده سالوادور آلنده، دوستان نزدیک و تعدادی از اعضای حکومت او داد و مهماننوازی گرم مکزیکیها شامل حال این گروه شد. تنها یکی از دختران آلنده به کوبا رفت، چون با یک دیپلمات کوبایی ازدواج کرده بود. اما من نمیخواستم شیلی را ترک کنم، زیرا اعتقاد داشتم حکومت دیکتاتوری نمیتواند دوام داشته باشد. فکر میکردم سربازان به سربازخانهها برمیگردند و خیلی زود انتخاباتی خواهیم داشت و حکومت دموکراسی مانند گذشته ایجاد میشود.
اگر به شیلی برمیگشتید، قبول میکردید کاندیدای ریاست جمهوری بشوید؟
نه چنین مسالهای هرگز مطرح نشد.
از این که فیلمی با اقتباس از آثارتان ساخته شود، موافق هستید؟
احساس من این است که داستانهایم امکان تبدیل شدن به فیلم، تئاتر، موسیقی، باله یا اپرا را دارند. اما در هر اقتباسی وفادار بودن به متن اهمیت دارد، ضمن این که باید تا حدودی از کتاب هم فاصله گرفت تا بتوان داستان را برای بازگویی به زبان یک رسانه دیگر آماده کرد.
فکر میکنید سرانجام عدالت، جانیانی را که در رژیم پینوشه بر سرکار بودند، به مجازات برساند؟
البته که نه، این غیرممکن است. امروز هرچند کسی در شیلی وجود ندارد که بتواند بیرحمیها و قساوتها را انکار کند، اما دیگر آن دوره تمام شده و ما به زندگی جدید در این کشور فکر میکنیم. من سعی نمیکنم این اختلاف را از بین ببرم. من داستانها را آنطور که میدانم، میگویم.
چطور شد که به آمریکا رفتید؟ آنجا را چطور دیدید؟
من در سال ۲۰۰۳ راهی آمریکا شدم. اما برای تحقق رویای رفتن به آمریکا به این کشور نرفتم؛ بلکه عاشق مردی بودم که فکر میکردم میتوانم به او برسم؛ اما چنین نشد.
من خیلی زود متوجه شدم که اغلب آمریکاییها از تاثیر آمریکا بر کودتای پینوشه خبر ندارند و زمانی که به آنها در مورد مداخله سیا در کشورهای دیگر میگفتم و هزینههایی که برای زندگی کردن باید تحمل کرد، بیشترشان وحشت زده شدند. آنها از حکومتهای استبدادی خارجی حمایت و آنها را فاسد میکنند در حالی که هرگز تحمل وجود چنین حکومتی را در سرزمین خودشان ندارند.
برای شما وقتی در کالیفرنیا زندگی میکنید، مساله رسیدگی به امور مهاجران لاتین چقدر اهمیت دارد؟
من در سال ۲۰۰۷ به وضعیت آنها اعتراض کردم و درباره این موضوع بحث زیادی به راه افتاد. من با خارجیها و مهاجران هم بسیار کار کردم و میدانم چقدر زندگی برای آنها مشکل است، حتی آنهایی که وضعیتی قانونی هم دارند، باز در تبعیض به سر میبرند.
نظرتان درباره تاثیر و نتیجه خشونت ناشی از مواد مخدر که از خط مرزی مکزیک به آمریکا سرازیر میشود، چیست؟
تأثیر اعتیاد در آمریکا بسیار واضح است. ۳فرزند همسرم اعتیاد را تجربه کردند؛ یکی از آنها نیمی از زندگیاش را در زندان گذراند و تنها دختر او به خاطر مصرف موادمخدر مرد. اعتیاد جرم، فساد، انحراف و خشونت کنترل نشدنی را به همراه میآورد. شاید همانطور که نویسندگان دیگری چون کارلوس فوئنتس تاکید میکنند، زمان این رسیده باشد که حمل و نقل مواد مخدر را آزاد کنیم تا حداقل برای فروش و انتقال آن کسی کشته نشود. به این ترتیب ارتباط مواد مخدر با قتل متوقف میشود و به مسوولان اجازه میدهد که اثرات وحشتناک جهانی مصرف مواد مخدر را کنترل کنند.
نگاهی به آثار آلنده
«خانه اشباح» نخستین اثر آلنده است. این کتاب که در سال ۱۹۸۲ منتشر شد، سرگذشت یک خانواده شیلیایی را در ۴ نسل روایت میکند. این رمان در آغاز قرن ۲۰ شروع میشود و پایان آن سال ۱۹۷۵ است. شخصیت اصلی خانه اشباح، استبان تروئبا از خانوادهای اشرافی است که با فقر روبهرو میشود اما میتواند دوباره روی پا بایستد و خانوادهای ثروتمند را شکل دهد. او و فرزندانش طی سالهایی که از پی میآید هریک نقشی متفاوت در کودتای شیلی دارند و بخشی از داستان بیپایان درد، خون و عشق هستند. خانه اشباح، رمانی است درباره قدرت بیدلیل و روزافزون پدرسالاری در اشکال مختلف آن در خانواده، سیاست، اقتصاد و ارتش.
او «پائولا» را در دهه ۹۰ نوشت. این کتاب که به عنوان دومین شاهکار آلنده شناخته میشود، خطاب به دختر جوانش نوشته شده که بر اثر تزریق اشتباه دارو به کما رفت و سرانجام درگذشت. او در این کتاب نگاهی به خانواده خود و در کنار آن سرگذشت کشورش شیلی دارد.
۱۳ سال پس از پائولا، آلنده ادامه سرگذشت این خانواده را باز هم خطاب به دخترش نوشت و آن را «همه روزهاى ما» نامید. این کتاب داستان زندگى خانواده ایزابل و همه نزدیکانى است که هر روز با هم در رفت و آمد بودند.
«اینس در جان من» که ۳ سال پیش انتشار یافت به پرفروشترین رمان کشور شیلی تبدیل شد. این رمان داستان زنی بهنام اینس دی سوارز است که ماجرایی عاشقانه و حماسی را پشت سر گذاشته، اما همین داستان نگاهی تاریخی به جنگ اسپانیا و شیلی در قرن ۱۶ دارد که موجب شد شیلی جزو مستعمرات اسپانیا شود. آلنده ۴سال را صرف تحقیق و مطالعه تاریخی کرد تا این رمان را بنویسد.
آلنده در ایران
بیشتر آثار آلنده به فارسی ترجمه شدهاند. که از آن جمله میتوان به خانه ارواح با ترجمه حشمت کامرانی، از عشق و سایهها ترجمه عبدالله کوثری، داستانهای اوالونا مجموعهای شامل چند داستان ترجمه علی آذرنگ، پائولا با ترجمه مریم بیات، دختر بخت با ترجمه اسدالله امرایی، پرتره به رنگ سپیا، زورو، اینس روح من با ترجمه عبدالله کوثری، جنگل کوتولهها به ترجمه آسیه و پروانه عزیزی و تصویر کهنه به ترجمه بیتا کاظمی اشاره کرد. تابستان امسال هم همه روزهای ما که در سال ۲۰۰۸ به زبان انگلیسی منتشر شد، به عنوان جدیدترین کتاب آلنده به زبان فارسی با ترجمه صالح واحدی منتشر شده است.