درباره «آقای فاکس شگفتانگیز» نامزد اسکار بهترین انیمیشن
هیچ چیز ذات یک روباه را تغییر نمیدهد*
صداپیشگان: جورج کلونی (آقای فاکس) – مریل استریپ (خانم فاکس) – جیسن شوارتزمن (اش) – بیل موری (گورکن)– ویلم دافو (رت) – اوون ویلسون و مایکل گمبون
خلاصه داستان:
آقای فاکس که کارش دزدیدن مرغ و خروس از خانه مردم است یک روز و به درخواست همسرش که باردار است تصمیم میگیرد دور دزدی را خط بکشد. چند سال بعد در حالی که کارش نوشتن ستونی در یک روزنامه محلی به نام «گازت» است و پسرش «اش» هم بزرگ شده به سرش میزند که دست به یک سرقت بزرگ بزند و زندگیاش را از حالت روزمره خارج و کمی هیجان به آن اضافه کند.
او قصد دارد با کمک یکی از دوستانش به سه مزرعه بزرگ شهر که متعلق به مزرعهداران خبیثی به نام بوگیس (چاق)، بانس (کوتاه) و بین (لاغر) است، دستبرد بزند و خانوداهاش را برای یک عمر از لحاظ مالی تامین کند. بعد از این ماجرا آقای فاکس تبدیل میشود به دشمن درجه یک این سه مزرعهدار، که حاضراند برای نابودیاش دست به هر کاری بزنند.
درباره سازندگان:
وس اندرسن ۴۱ ساله و اهل تگزاس کارگردان صاحب سبکی است. بهطوری که از حال و هوای فیلمهایش کاملا میتوان تشخیص داد که چه کسی آنها را ساخته است.
هیچ چیز ذات یک روباه را تغییر نمیدهد*
صداپیشگان: جورج کلونی (آقای فاکس) – مریل استریپ (خانم فاکس) – جیسن شوارتزمن (اش) – بیل موری (گورکن)– ویلم دافو (رت) – اوون ویلسون و مایکل گمبون
خلاصه داستان:
آقای فاکس که کارش دزدیدن مرغ و خروس از خانه مردم است یک روز و به درخواست همسرش که باردار است تصمیم میگیرد دور دزدی را خط بکشد. چند سال بعد در حالی که کارش نوشتن ستونی در یک روزنامه محلی به نام «گازت» است و پسرش «اش» هم بزرگ شده به سرش میزند که دست به یک سرقت بزرگ بزند و زندگیاش را از حالت روزمره خارج و کمی هیجان به آن اضافه کند.
او قصد دارد با کمک یکی از دوستانش به سه مزرعه بزرگ شهر که متعلق به مزرعهداران خبیثی به نام بوگیس (چاق)، بانس (کوتاه) و بین (لاغر) است، دستبرد بزند و خانوداهاش را برای یک عمر از لحاظ مالی تامین کند. بعد از این ماجرا آقای فاکس تبدیل میشود به دشمن درجه یک این سه مزرعهدار، که حاضراند برای نابودیاش دست به هر کاری بزنند.
درباره سازندگان:
وس اندرسن ۴۱ ساله و اهل تگزاس کارگردان صاحب سبکی است. بهطوری که از حال و هوای فیلمهایش کاملا میتوان تشخیص داد که چه کسی آنها را ساخته است. اندرسن کارگردانی را با ساخت فیلمی کوتاه در سال ۱۹۹۴ شروع کرد و پس از آن یک فیلم کوتاه دیگر و ۶ فیلم بلند از جمله «باتل راکت» (۱۹۹۶)، «راشمور» (۱۹۹۸)، «تننبام سلطنتی» (۲۰۰۱) و «دارجلینگ با مسئولیت محدود» (۲۰۰۷) را ساخت که همگی در عین تنوع در موضوعاتشان در نکاتی بسیاری مشترکاند که آنها را میتوان گذاشت پای سبک خاص وس اندرسن. اندرسن انیمیشن «آقای فاکس شگفت انگیز» را بر اساس رمانی از رولد دال (نویسنده انگلیسی و خالق آثاری چون چارلی و کارخانه شکلات سازی) و به روش «استاپ موشن» یا «ایست حرکتی» ساخت. روش بسیار وقتگیری که امروزه و با پیشرفت سرسام آور تکنولوژی دیگر طرفدار چندانی ندارد.
یکی از نکات قوت فیلم انتخاب مناسب صداپیشگان برای شخصیتهای مختلف آن است. جورج کلونی بهترین انتخاب ممکن برای صداپیشگی آقای فاکس بود. انگار نویسندگان فیلم هنگام خلق این شخصیت کاملا از صدا و شخصیت جورج کلونی الهام گرفتهاند. از طرفی صدای مریل استریپ هم کاملا برای شخصیت جسور خانم فاکس که تلاش میکند در همه حالت منطقاش را حفظ کند، مناسب است. دیگر صداپیشگان و به خصوص مایکل گمبون (در نقش آقای بین لاغر و خطرناک) هم به خوبی از پس جان بخشیدن به شخصیتهای مختلف فیلم برآمدهاند.
«آقای فاکس شگفت انگیز» یک حاشیه صوتی بسیار جذاب هم دارد که توسط الکساندر دسپلات (کسی که موسیقی متن شاهکار فیلم دوستداشتنی «مورد عجیب بنجامین باتن» را ساخته است) انتخاب و ساخته شده است که در بسیاری از موارد نقش بسیار مهمی را در جان بخشیدن و جذابتر کردن سکانسهای مختلف فیلم ایفا میکند.
درباره فیلم:
انیمیشن «آقای فاکس شگفت انگیز» بیش از هر چیز درباره اعتماد کردن به غرایز و سرشت درونی است. اینکه چطور گاهی اوقات انسانها (البته در اینجا روباهها) باید تن به شرایط دست و پا گیر زندگی در جامعه بدهند و پا روی غرایز و علایقشان بگذارند. آقای فاکس وقتی به میان سالی میرسد به فکر یک سرقت بزرگ میافتد نه فقط به خاطر اینکه میخواهد زندگی خودش و خانوادهاش را بهتر کند، برای اینکه او در زندگی بیش از هر چیز به ماجراجویی و ریسک کردن احتیاج دارد. اصلا این خاصیت روباهها است. در دنیای روباهها همه چیز سر سام آورتر و شتابزدهتر از دنیای عادی است (مثلا ۳ روز در دنیای معمولی در دنیای روباها به اندازه یک و نیم هفته میگذرد). آقای فاکس هم دیگر از زندگی روتین و بدون هیجانش خسته شده و میخواهد پاسخ این غرایزش را با یک سرقت هیجانانگیز و خطرناک بدهد. او تا حالا هم به خاطر شرایط جامعه و خانوادهاش کوتاه آمده ولی دیگر تحملش تمام شده. هر چه باشد او پیش از اینکه یک همسر و یک پدر باشد یک روباه است و روباه بودن یعنی تجربه کردن یک زندگی دیوانهوار. البته این فقط آقای روباه است که دنبال بر هم زدن روزمرگی در زندگیاش است. بقیه حیواناتی که در همسایگیاش زندگی میکنند به نوعی تن دادند به زندگی آرام با حساب کتاب و ماشینی انسانها، انگار نه انگار که خیلی از آنها حیوانات وحشیاند. این میشود که وقتی آقای فاکس رهبری آنها بر عهده میگیرد تا با هم حساب مزرعهداران خبیث را برسند دوباره یادشان میافتد که چه بودهاند و چه ویژگیهایی دارند. آقای فاکس به آنها میآموزد که باید به غریزهشان اعتماد کنند، باید تن به شرایط دست و پاگیر جامعه ندهند و دنیای ایده آل خود را در دل جامعه ماشینی و بدون هیجان امروز بسازند. دراین بین پسر آقای فاکس هم یاد میگیرد که باید به غریزهاش اعتماد کند و آن چه را که دوست دارد نه به کمک عوامل بیرونی بلکه با استفاده از هر آنچه که در خود دارد بهدست آورد. در پایان هم که میبینیم چگونه آقای فاکس مرام زندگیاش را به دیگران تحمیل میکند. حالا دیگر با خیال راحت میتواند در دنیای متمدن انسانها، یک روباه وحشی و یاغی باقی بماند و از زندگیاش لذت ببرد، و دیگر لازم نیست بین پدر و همسر بودن و وحشی بودن یکی را انتخاب کند، حالا او همه اینها را با هم دارد. راستش هنگام دیدن «آقای فاکس شگفتانگیز» یاد شخصیت اصلی فیلم «هرت لاکر» (کاترین بیگلو) افتادم که امسال اسکار بهترین فیلم و کارگردانی را هم برد. ویلیام جیمز در این فیلم نقش خنثی کننده بمبی را دارد که به هیجان و ریسک بالا اعتیاد دارد. انگار اصلا بلد نیست در دنیای آرام و بیاسترس زندگی کند. او در میان میدانهای مین و در دل جنگ است که آرام میگیرد. چون ذاتا اینگونه است. دقیقا مثل آقای فاکس که به نوعی هیجان و ماجراجویی در سرشتش است و کاریاش هم نمیشود کرد. شخصیت آقای فاکس میتواند یک نمونه ایدهآل باشد برای زندگی در این دنیای کامپیوتری و ماشینی امروز. اینکه بالاخره هر کس و در هر شرایطی بالاخره به کمی دیوانگی، هیجان و ماجراجویی احتیاج دارد و سازندگان فیلم از جمله خود وس اندرسن و البته جورج کلونی کاملا این موضوع را درک کردهاند و تا جایی که میتوانند در فیلمها و حتی در زندگی شخصیشان آن را رعایت میکنند و احتمالا به همین است که فیلم اینقدر جذاب و سر حال از آب درآمده است.
«آقای فاکس شگفتانگیز» فارغ از همه این بحثها فیلم بسیار مفرحی است که میتواند هم کودکان و هم بزرگسالان را جذب خود کند. فیلم داستانش را به سرعت تعریف میکند و پشت سر هم حوادث را به تصویر میکشد. فیلم از لحاظ بصری بسیار جذاب و چشمنواز و در به تصویر کشیدن جزئیات بسیار دقیق است و شخصیتهای دوست داشتنی و با مزهای دارد که نمک فیلم را بیشتر کردهاند.
ساخت فیلم به روش استاپ موشن مدتهاست کمتر استفاده میشود. این روزها اکثر انیمیشنها به روشهای کامپیوتری ساخته میشوند. اما سال ۲۰۰۹ که سال مهمی برای دنیای انیمیشن بود چند تا از بهترین انیمیشنهای سال به روشی غیر از روش کامپیوتری ساخته شدند. انیمیشنهایی مانند «مری و مکس» (که به نظرم بهترین انیمیشن سال بود)، «کورالاین» (ساخته هنری سلیک یکی از پر آوازگان ساخت انیمیشن به روش استاپ موشن در دنیا) و همین «آقای فاکس شگفتانگیز» که مملو از جزییات بینظیر و جذاب است که نشان از خلاقیت و هوش بالای سازندگانش دارد. درنهایت میشود گفت که سال گذشته برای دوستداران انیمیشن، یک سال رویایی بوده است.
* تیتر مطلب برگرفته از دیالوگ «هیچ چیز نمیتونه ذات یک مرد را تغییر بده» از فیلم شاهکار «دایره سرخ» اثر ژان پیر ملویل کبیر است.