معرفی ۳ بازیگر اصلی فیلم «دختران»
با آقای رفیعی روان شناس هم ساعتها صحبت کردیم و بیماری بارداری کاذب را کاملا برایم توضیح داد. آن قدر به نقشم فکر میکردم که حتی دل درد میگرفتم و یک روز حس کردم درون شکمم نبض میزند!…
صوفیا دژاکام
– ۲۰ساله
– دانشجوی رشته نقاشی
– دخترامیر دژاکام و سیمین امیریان کارگردانان تئاتر
یاسی را میشناختم
صوفیا در «دختران» نقش یاسی را بازی کرده؛ دختری که به خاطر از دست دادن پدرش در وضعیت روحی بدی قرار دارد. برای پر کردن جای خالی پدر به مردی نزدیک میشود و بعد از اتفاقهایی که برایش میافتد خود کشی میکند.
«درست است که من چند سالی است از دوران دبیرستان فاصله گرفته ام و سن یاسی از سن واقعی خودم پایین تر است اما این دوران را گذرانده ام و کاملا با حال و مشکلات بچههای این سن و سال آشنا هستم. دختر دبیرستانیها در این سن و سال مشکلات زیادی دارند. کارهایی میکنند که شاید الان شما ببینید و بگویید اگر من بودم این کار را نمیکردم اما در آن سن و سال بچهها کارهای عجیب و غریب زیادی میکنند. من برای درک نقش یاسی از شنیدههایم کمک گرفتم. آشناهای دوری داشتم که خودکشی کرده بودند. البته آقای جعفری هم خیلی کمک کرد. من برعکس یاسی دختر شلوغ و شادی هستم ولی یاسی درون گرا بود و من تمام سعیم را کردم که با توجه به فیلمنامه به نقشم نزدیکتر شوم. گرچه نقاشی میخوانم اما دوست دارم بازیگری را ادامه بدهم. من از کودکی روی صحنه تئاتر بازی کرده ام و آخرین کارم هم نمایش خلیج فارس بود که در همان نمایش آقای جعفری من را دید و انتخاب کرد.»
شهرازد جعفری
– ۱۹ ساله
– دانشجوی طراحی صنعتی
– دختر قاسم جعفری کارگردان و صدیقه صحت تهیه کننده
فکر کردن به شوکا به قیمت دل درد
شهرزاد بازیگر یکی از پررنگترین قصههای فیلم است. بازیگر قصه شوکا که به خاطر اتفاقهایی که برای دوستانش میافتد روانی میشود.
«از همان طرح اولیه دوست داشتم شوکا را بازی کنم اما سنم کم بود تا اینکه بالاخره کار کلید خورد و سن من هم با شوکا متناسب شد. تقریبا هیچ کسی حاضر نبود به همین راحتی موهایش را بزند و کچل کند و در فیلم زشت باشد. اما من دوست داشتم این نقش را تجربه کنم، خیلی هم برایش تمرین کردم. اما وقتی فیلمبرداری شروع شد قصه شوکا تغییر کرد. نقش من روزانه نوشته میشد و چند ساعت قبل از فیلمبرداری میخواندم. قصه قبلی شوکا قصه پیچیده تری بود. برای فهمیدن حال و احوال شوکا به چند آسایشگاه روانی رفتیم تا با وضعیتشان آشنا شویم. با آقای رفیعی روان شناس هم ساعتها صحبت کردیم و بیماری بارداری کاذب را کاملا برایم توضیح داد. آن قدر به نقشم فکر میکردم که حتی دل درد میگرفتم و یک روز حس کردم درون شکمم نبض میزند! درست است که وجود پدرم کار را برایم راحت تر میکرد اما در مقابل هم پدرم به من بیشتر از باقی بچهها سخت میگرفت. بازیگر شدن هدفم نیست اما این شرایط چهره بودن را دوست دارم؛ مثلا در موقعیت شغلی خودم وقتی چهره باشی با آدمهای بیشتری میتوانی کار کنی. اما حاضر نیستم به خاطر این که تصویرم در ذهنها بماند از این به بعد هر نقشی را بازی کنم. چون بازیگری یک ریسک است؛ به خصوص برای زنها که فقط تا سن خاصی میتوانند نقشهای خوب بازی کنند.»
شیدا خلیق
– ۱۷ ساله
– سوم دبیرستان رشته ریاضی و فیزیک
– دختر ناهید مسلمی بازیگر
این اتفاقات را شنیده بودم
بازیگر نقش مانلی است. یکی از سه دختر پر ماجرای دختران که زندگی پر تضادی هم دارد ودر آرزوی یک زندگی مدرن بلاهای زیادی سر خودش میآورد.
«من همین تازگی روزهای دانش آموزیم را در دبیرستان تمام کردم. شبیه اتفاقهایی که برای دختران در فیلم میافتد را هر روز در مدرسه میشنیدم. ممکن است که مشکلات دقیقا همینها نبودند و سینما به خاطر محدودیتهایی که دارد نمیتواند داستانها را با جرئیات نشان دهد اما من این اتفاقها را دور و نزدیک تقریبا هر روز شنیده ام و شخصیت مانلی و ماجرای زندگی اش برایم غریبه نبود. گرچه مشکلات واقعی بچهها به همین راحتی حل نمیشود. به هر حال هم تجربههای خودم، هم راهنماییهای آقای جعفری و هم فیلمنامه به من کمک کرد مانلی را بهتر بشناسم. بازیگری برای من که از کودکی همراه مادرم سر صحنه فیلمها میرفتیم، آن قدر مهم است که قرار است شغلم بشود. بنابراین برایم مهم بود کار اولم را با چه فیلمنامه ای و چه فیلمی شروع کنم. همین روزها یعنی از اول تیر هم ان شاءالله قرار است در فیلم یک حبه قند رضا میر کریمی بازی کنم.»