دغدغههای یک زن در فراز و فرود زندگی
گزارشی از روند تولید «تا ثریا» از زبان عوامل برنامه
وقتی آنونسهای تبلیغاتی مجموعه «تا ثریا» از شبکه اول سیما روی آنتن رفت، خیلیها منتظر بودند ببینند کارگردان موفق سالهای اخیر اینبار چقدر دست پر به تلویزیون آمده است. مجموعه ۳۲ قسمتی تا ثریا به کارگردانی سیروس مقدم از دوشنبه ۲۱ آذر به صورت پخش هر شبی روی آنتن رفته است. پس از سریال کمدی پایتخت، اینبار مقدم به سراغ یک موضوع اجتماعی رفته که قرار است روایتگر دغدغههای روزمره یک زن باشد. مقدم که پیش از این هم در مجموعههایش موضوع و مشکلات زنان جامعه را نشان داده بود، اینبار ثریا را بهانه کرده است تا از نگاهی دیگر این موضوع اجتماعی را به تصویر بکشد.
سیروس مقدم با فیلمنامهای از سعید فرهادی و استفاده از گروه جدید بازیگران، تا ثریا را جلوی دوربین برده است.
در این مجموعه بازیگرانی چون آزیتا حاجیان، همایون ارشادی، مهران احمدی، هومن سیدی، لیندا کیانی، الناز حبیبی، حسین مهری، میرطاهر مظلومی، پوراندخت مهیمن، مریم بوبانی و مجید سعیدی ایفای نقش میکنند.
خانواده از منظری دیگر
همایون ارشادی در مجموعه تا ثریا نقش سرهنگ بازنشستهای را بازی میکند که ثریا ـ با بازی آزیتا حاجیان ـ در بخشی از داستان مراقبت از وی را به عهده میگیرد. وی که طی سالهای اخیر خیلی در قاب شیشهای تلویزیون دیده نشده درباره حضور کمرنگ خود میگوید: آخرین حضورم در تلویزیون در مجموعه شمسالعماره بود. پیش از این هم در تلهفیلمی به نام هما تجربه همکاری با سیروس مقدم را داشتم.
ارشادی در پاسخ به این سوال که گویا قرار بوده این مجموعه در ماه رمضان سال آینده به نمایش درآید، میگوید: به نظر من تمام کارهای سیروس مقدم به نوعی مناسبتی هستند، چراکه همیشه مسائل روز اجتماعی و پیامهای انسانی دارند. یکی از مواردی که در این مجموعه بسیار بارز است، مذهب است که از ایام محرم نیز به دور نیست.
ارشادی، پیامرسانی اصلی تا ثریا را نگاه به خانواده و مشکلات مربوط به آن میداند. وی در ادامه میگوید: تا ثریا نگاه خوبی به مسائل واقعی جامعه دارد بخصوص مواضع واقعی که در بطن خانوادهها به چشم میخورد.
پیچیدگی کار در عین سادگی
فرشاد گلسفیدی، مدیر تصویربرداری این مجموعه است. وی که پس از حدود یک ماه از شروع تصویربرداری به جمع این گروه پیوسته است، میگوید: ابتدا امیر معقولی، تصویربردار این مجموعه بود که به دلایل شخصی از ادامه کار انصراف داد و پس از حدود یک ماه من این سمت را به عهده گرفتم. از همان ابتدا با دقت هر چه تمام سکانسهای تصویربرداری شده را نگاه و تلاش کردم که با حضور من دودستگی در کار اتفاق نیفتد.
گلسفیدی، تا ثریا را اولین تجربه کاری خود با سیروس مقدم میداند. وی معتقد است او به لحاظ روند کاری سبک و خطمشی مشخصی دارد و سعی میکند همه چیز را راحت و ساده برگزار کند. شاید خصیصه اصلی مقدم سادگی نگاه ایشان باشد. من پیش از تصویربرداری، ابتدا با دقت فیلمنامه را مطالعه میکنم و میکوشم درک درستی از فیلمنامه داشته باشم، چون معتقدم به همان اندازه که متن یک اثر مهم است به همان اندازه هم تصاویر باید گویای مفهوم فیلمنامه باشند.
مجموعههایی که سیروس مقدم کارگردانی میکند معمولا به صورت دوربین روی دست است. گلسفیدی در این ارتباط میگوید: این اتفاق موجب میشود بیننده همذاتپنداری بیشتری با تصاویر داشته باشد و ارتباط بهتری برقرار کند. البته باید خیلی دقت کرد تا مخاطب خسته نشود. داستان تا ثریا اینگونه ایجاب میکرد که فرمت تصویربرداری کار دوربین روی دست باشد. البته خود من سعی کردم در جاهایی که قرار است کار تنش کمتری داشته باشد یا دیالوگهای گفتوگویی وجود دارد از نماهای حرکتی کاسته شود.
این تصویربردار در ادامه میگوید: سعی میکنم سکانس را بخوبی حس کنم. نماهایی را که قرار است به تصویر بکشم از قبل مرور میکنم و با این هدف کار را پیش میبرم که مخاطب از زاویه و دید لنز من بازی مخاطب را احساس کند. وی درباره نورپردازی کار هم اینگونه توضیح میدهد: عموما از منابع نور طبیعی و حاضر در صحنه مثل پنجره یا حتی آباژور استفاده میکنم. این منابع نوری موجود در دل خود، کار را تقویت میکنند. تا ثریا یک کار اجتماعی و رئال است و نباید از نورهای قوی و زننده که چشم مخاطب را میزند، استفاده کنیم.
وی با وجود سابقه طولانی در تصویربرداری یادآور میشود که کار کنار سیروس مقدم برای او مانند یک کلاس دانشگاهی بوده است.
پرهیز از شعارزدگی
سعید فرهادی، نویسنده فیلمنامه تا ثریاست. وی میگوید: موضوع اصلی در این سریال پرداختن به نزول و رباست. وی درباره اینکه چرا خواسته این موضوع را در تا ثریا به تصویر بکشد، میگوید: این مساله از مدتها پیش ذهنم را به خود مشغول کرده بود. فکر میکردم بالاخره باید در جایی مطرح شود، ولی نباید خیلی واضح و گلدرشت به آن پرداخت که شعاری به نظر برسد. دلم میخواست خیلی با احتیاط به آن وارد شوم و به مخاطب بفهمانم خود ربا و نزول چه تبعاتی میتواند داشته باشد، بخصوص خیلیها نمیدانند کاری که در حال انجامش هستند، همان نزول است. از طرف دیگر فکر کردم تا به حال مجموعهای ساخته نشده که یک زن به عنوان سرپرست خانواده و قهرمان اصلی قصه را پیش ببرد و قطعا نگاه ما به یک زن با همه مشکلات و مصائبی که پیشرو دارد میتواند برای مخاطب جالب بوده و تازگی داشته باشد.
فرهادی در ادامه میگوید: بشدت تلاش کردم با پرداختن به چنین مسائلی از کلیشه بودن و شعاری شدن بپرهیزم، چرا که وقتی با یک نگاه اجتماعی پیش میرویم و قرار است آینه تمام و کمال مسائل روز اجتماعی باشیم باید بشدت مواظب باشیم پرداخت سادهانگارانه و سطحینگر ما، مخاطب را پس نزند و این دقیقا همان معضلی است که در بیشتر کارهای تلویزیونی سالهای اخیر با آن روبهرو هستیم.
تلاش من این بود فیلمنامهای را به نگارش درآورم که پتانسیل بالایی داشته باشد و بدون ورود به ورطه شعارزدگی پیام خودش را منتقل کند. فرهادی در دیگر توضیحاتش اشاره میکند: برخلاف خیلی از سریالها که کنار قصه اصلی، چند قصه فرعی را هم روایت میکنند در «تا ثریا» قرار نیست چنین اتفاقی بیفتد، چون خود قصه آنقدر پرکشش است که دیگر لازم نبود قصههای دیگر هم کنار آن روایت شوند. شخصیتهایی که در این قصه طراحی شدهاند برای همه ما شناخته شده هستند و مخاطب به نوعی آنها را از خودش میداند. به همین دلیل از بودن و همراهی با کاراکترهای داستان، احساس خستگی نمیکند. خیلی از نویسندهها وقتی مشغول نوشتن کاری هستند از قبل تصویرسازی خاصی برای اینکه چه کسی قرار است آن نقش را بازی کند، دارند ولی سعی من در همه کارهایی که تا امروز انجام دادهام این بوده که چنین اتفاقی نیفتد و هیچگاه براساس خصوصیت شخصی یک بازیگر نقشی را ننوشتهام.
پرهیز از خودنمایی
مهران احمدی، نقش رضا را در تا ثریا به عهده دارد؛ پسر سرهنگ بازنشستهای که به خاطر اطمینانی که ثریا به او دارد، بخشی از پولش را به او میدهد تا به واسطه سود آن کمک خرج خود و خانوادهاش باشد. مهران احمدی پس از غیبت چندساله به تلویزیون برگشته است. خودش در این باره میگوید: نقشهایی را که طی سالهای اخیر در تلویزیون بازی کرده بودم، دوست نداشتم و تن دادن به ایفای هر نقشی برایم جذابیت نداشت. بازیگری برای من فقط صرف درآمدزایی و پول درآوردن نبوده و نیست. این شد که پس از حضور در یکی دو نقش خوب سینمایی سعی کردم در انتخابهایم دقت بیشتری کنم و این شد که کمتر دیده شدم.
مهران احمدی، تا ثریا را مهمترین حضور خود طی سالهای اخیر در تلویزیون میداند و این اتفاق را به فال نیک میگیرد. وی میگوید: آدمهای این سریال همه شبیه زندگی هستند. کافی است کمی بازتر و دقیقتر نگاه کنیم، آن موقع است که امثال رضا، ثریا و خیلیهای دیگر را اطراف خودمان میبینیم. به نظر من این هنر یک کارگردان است که همه چیز را از نوع واقعی آن به مخاطب عرضه کند. همین هم بوده که سازندگانی مثل سیروس مقدم تا اینجا توانستهاند از جمله افراد موفق در عرصه سریالسازی باشند. نگاه مقدم به این عرصه، صادق است و برای همین همیشه مجموعههایی را ساخته که بالاترین درصد مخاطب را داشته است.
وی میافزاید: هیچ کدام از شخصیتها به صورت مطلق و صرف مثبت و منفی نیستند و از زمان متن و نگارش قصه همه آدمها خاکستری طراحی شدهاند و این یکی دیگر از دلایل موفقیت تا ثریاست. رضا هم از این خصوصیت مستثنا نیست. حتی خیلی جاها بیننده حق را به او میدهد و همین باعث شده تمام سکانسهای این مجموعه به نظر جذاب بیایند. در ضمن قصه به گونهای طراحی شده که خیلی جاها افت و خیزهای زیادی دارد و به هیچ عنوان نمیشود از قبل پیشبینی کرد در قسمت بعدی چه اتفاقی قرار است بیفتد. وی در خاتمه یادآور میشود در تمام سالهای حضور خود، به هیچ عنوان سعی نکرده با ایفای نقشی که به وی محول میشده خودنمایی کند. او میگوید: از نقشهای آرتیستی که بار نمایشی با خود به همراه دارند خیلی خوشم نمیآید، چراکه همیشه دوست داشتم ازجنس مردم و از جنس زندگی باشم. مخاطبی هم که مرا میشناسد به خوبی به این نکته پی برده که هیچگاه قصد نداشتهام غلو شده و نمایشی ظاهر شوم و همیشه از این موضوع گریزان بودهام.
الناز خیلی از من دور بود
الناز حبیبی، بازیگر جوانی است که در این مجموعه نقش الناز، دختر کوچک ثریا را بازی میکند. او که در ماه رمضان امسال در مجموعه پنج کیلومتر تا بهشت و سیامین روز حضور داشته اینک الناز را با همان شور هیجانی که در شخصیت خودش مستتر است، ایفا میکند. الناز حبیبی، دانشآموخته رشته فیلمسازی و تدوین است و پس از حضور در مجموعه روزگار قریب اینک حدود ۹ سال است که در مجموعههای مختلف ایفای نقش میکند. وقتی از او میپرسم الناز تا ثریا تا چه اندازه به شخصیت خودش نزدیک بوده در پاسخ میگوید: جاهایی الناز را به خودم نزدیک میدیدم، ولی خیلی جاها هم از او دور بودم و خیلی سعی میکردم خودم را به آن نزدیک کنم. این اتفاق غیر از جذابیتهایی که در اختیار بازیگر میگذارد تا بتواند تواناییهای خودش را محک بزند، سختیهایی هم دارد. یکی این که در عبور دادن نقش از فیلتر وجودی بازیگر باید دقت کرد تا خیلی از خصوصیات خود بازیگر به نقش تحمیل نشود و از طرفی تعریف آن کاراکتر زیر سوال نرود.
بازیگر نقش الناز میگوید: شرایط فرهنگی و خانوادگی الناز از من خیلی دور بود. حتی خیلی جاها به آقای مقدم میگفتم نظرات و حرفهای الناز از خود واقعی من خیلی دور است. سیروس مقدم و برزو نیکنژاد، دستیار ایشان خیلی به من کمک کردند. یادم میآید چند بار همراه لیندا کیانی که نقش نگین، خواهر بزرگترم را بازی میکرد به مناطق پایین شهر میرفتیم و چند ساعت زندگی آدمهای آن منطقه و حتی لباس پوشیدن آنها را نگاه میکردیم. خیلی سعی کردم خودم را به الناز نزدیک کنم. به نظرم سادگی در رفتار او به چشم میخورد که خیلی این نقش را باورپذیر میکند. بارها در جلسات دورخوانی، شخصیتهایی را که قرار بود بازی کنیم تحلیل میکردیم و از طرفی بیوگرافی آن نقشها را برای خودمان مینوشتیم. این اتفاق خیلی به من کمک کرد تا بتوانم الناز را با همه وجوه شخصیتیاش بشناسم. این ایده بسیار خوبی بود تا علاوه بر این که نقشها را در همان زمان و سن و سالی که قرار است بازی کنیم در چند سال قبل هم برای خودمان تعریف کنیم و شناخت درست و واضحی از آن نقش به دست بیاوریم. این که مثلا فلان نقش به دلیل مشکلاتش اینقدر پرخاشگر به نظر میآید یا اگر شخصیتی منفی شده، قطعا شرایطی وجود داشته که پیشزمینه بد بودن آن آدم شده است.
حبیبی، حضور کنار سیروس مقدم و گروهش را بهترین تجربه سالهای اخیر میداند و امیدوار است باز هم افتخار همکاری کنار بزرگان تلویزیون را داشته باشد. وی در آخر میگوید: امیدوارم توانسته باشم الناز را به همان اندازهای که باید به مخاطب معرفی کرده باشم. دلم میخواهد حضور من تا حد اندکی ادای دینی باشد به همه لطفی که این گروه به من داشتهاند.
یک مجموعه پرلوکیشن و پربازیگر
محمود اتحادی در پروژه تا ثریا سمت مدیر تولید را به عهده دارد. مجموعه تا ثریا از زمان تولید تا پخش راه درازی طی نکرد. وقتی از اتحادی درباره سختیهایی که این مجموعه با آن مواجه بود میپرسم در پاسخ میگوید: تا ثریا اوایل تیر امسال در تهران کلید خورد و اوایل آذر هم به پایان رسید. این سریال را در زمان بسیار مناسبی کلید زدیم و شتاب و عجله زیادی هم در روند تولید آن نداشتیم. به هر حال تمام کارهای تلویزیونی سختیهای خاص خودشان را دارد و این سختیها در کارهای سیروس مقدم زبانزد است، چراکه ایشان وسواس و دقت بسیار بالایی در کار خود دارند و بسادگی از چیزی نمیگذرند.
اتحادی که تقریبا در همه مجموعههای سیروس مقدم حضور داشته است، میگوید: مشکل اساسی در مجموعههای مناسبتی تلویزیون نبود فیلمنامه است که اتفاقا در این کار چنین شرایطی وجود نداشت و ما از همان زمانی که کار را کلید زدیم با یک فیلمنامه کامل و با برنامهریزی مواجه بودیم. خیلی از مشکلاتی که در سایر پروژههایی از این دست با آن مواجه هستیم در این کار وجود نداشت. همه لوکیشنها و مکانهایی که قرار بود آنجا کار کنیم از قبل مشخص شده بود و با این که چیزی بالغ بر ۱۰۰ لوکیشن اصلی و فرعی در این کار وجود داشت هیچ محدودیت و مشکلی برای ما ایجاد نمیکرد.
یکی از مواردی که مدیر تولید مجموعه به آن اشاره میکند این که نظر سیروس مقدم این بود با توجه به فضای خاصی که در مجموعه وجود داشت باید لوکیشنهای مخصوصی برای آن انتخاب شود. یکی این که از لوکیشنهای بکر و تازه استفاده کردیم. دیگر این که فضاهای به کار رفته در تا ثریا فضاهای خاصی بود که باید وسواس و دقت خاصی در انتخاب آنها انجام میشد. وی در ادامه توضیحاتش میگوید: اکثر لوکیشنهای انتخابی ما در مناطق بالای شهر بود که بافت بسیار سنتی داشت و میتوانست این ذهنیت را ایجاد کند که در مناطق خاصی از پایین شهر تصویربرداری شده است. در کنار همه اینها، این کار بشدت پربازیگر بود و چون قرار بود خیلی از تصاویر آن کاملا واقعی و مستندگونه باشد، مجبور بودیم در صحنههای بسیار شلوغ و پررفت و آمد حضور داشته باشیم که همه اینها در خیلی جاها مشکلات یک مجموعه ۳۲ قسمتی را دوچندان میکرد.
چیزی شبیه زندگی عادی
لیندا کیانی در نقش نگین، دختر بزرگ خانواده است. وی که سومین تجربه کاری خود را با سیروس مقدم پشتسر گذاشته است درباره حضور خود در این مجموعه میگوید: به نظرم یکی از دلایل ارتباط برقرار کردن مخاطب با مجموعههای سیروس مقدم این است که او رگ خواب مخاطب را بخوبی میشناسد و میداند در هر زمان ذائقه او چیست. خانواده ثریا، دختران و حتی دامادهایش مثل خیلی از آدمهایی هستند که اطرافمان میبینیم. حتی نوع دیالوگهایی هم که میان آنها رد و بدل میشود شبیه گفتوگوی عادی است که هر کدام از ما در زندگی روزمره داریم.
نگین یکی از شخصیتهای اصلی قصه است که دقیقا از زمانی خانوادهاش را درگیر مسائل و مشکلاتی میکند که همسرش هم خیلی بیتقصیر نیست. به همین دلیل در ادامه داستان خیلی احساس گناه میکند و خودش را به آب و آتش میزند تا این مشکل را برطرف کند. کیانی معتقد است: لحن خوب و صمیمی که تا ثریا دارد برای خود من باعث شده نگین را همهجوره باور کنم. حتی الان که تصویربرداری مجموعه به پایان رسیده است خیلی جاها نگین را در بطن شخصیت خودم میبینم. به نظرم تا ثریا ریتم بالا و گیرایی دارد و همهجوره مخاطب را درگیر اتفاقات میکند. حتی برای خود من که به عنوان بازیگر در این کار حضور داشتم، جذاب است به تماشای آن بنشینم و با این مجموعه همراه شوم.
قصهای از جنس زندگی
سیروس مقدم، تا ثریا را یک مجموعه کاملا اجتماعی میداند که برخلاف مجموعه پایتخت در حال و هوای کمدی سیر نمیکند. به گفته این کارگردان، شاید از نظر واقعگرایی و پرداخت یک درام اجتماعی به پایتخت شباهتهایی داشته باشد، ولی از نظر لحن متفاوت است. ثریا زنی است که در جامعه فعلی ما، مابهازای خارجی دارد و در گوشه و کنار این شهر میتوان زنانی را یافت که مثل ثریا با مشکلاتی که پیشرو دارند، دست به گریبان هستند. وی حال و هوای این سریال را به نسل خودش بسیار نزدیک میداند و در این ارتباط میگوید: زمانی که فیلمنامه را میخواندم انگار از قبل ثریا را میشناختم و بسیار سعی کردم این شخصیت را به نوعی به مخاطب خودم معرفی کنم که انگار آنها هم از قبل با ثریا آشنا هستند. ثریا یک زن معمولی است که در کشاکش زندگی موفقیتها و شکستهایی را متحمل میشود و میکوشد موقعیت اجتماعی خود را با وجود همه ناملایماتی که زندگی برایش درپی داشته است، حفظ کند.
مقدم که همیشه سعی دارد تلخیهای اجتماعی را در قالب کارهایی که ساخته است به تصویر بکشد درخصوص این سریال میگوید: تا ثریا قصهای از جنس زندگی است که با قاطعیت میگویم شباهتی به هیچ یک از کارهای دیگرم ندارد. شاید مثل مجموعه رستگاران و زیر هشت تلخیهایی داشته باشد، ولی جنس تلخیهایش با آن کارها متفاوت است. با توجه به اینکه داستان براساس واقعیت پیش میرود، پس کاملا طبیعی است جاهایی هم تلخ باشد.
وی در ادامه توضیح میدهد: خیلی تلاش کردهام انتخاب بازیگران و طراحی شخصیتهای آنها به آدمهای واقعی جامعه نزدیک باشد. معمولا سعی میکنم شخصیتهایم خیلی اغراقشده نباشند، چراکه در کارگردانی قصههایی که از جنس خود زندگی واقعی هستند کوچکترین خطایی مخاطب را دلزده و از داستان دور میکند. مقدم درباره همکاری خود با سعید فرهادی میگوید: پیش از این هم تجربه همکاری با این نویسنده را در یک تلهفیلم داشتم. قلم فرهادی بسیار به زندگی واقعی نزدیک است و دوست داشتم تجربه دومی را هم با این نویسنده داشته باشم. به نظرم قصه پتانسیل بالایی برای به تصویر کشیدن داشت. دلیل عمده آن هم این بود که ثریا از جمله زنانی بود که جایگاه خوبی در اجتماع دارند، با اعتماد به نفس بالا زندگی میکرد و با وجود مسائل و مشکلاتی که پیش رو داشت، دست نیاز پیش کسی دراز نکرده بود. حالا وقتی چنین زنی در یک دوراهی میان درست و غلط چشمش را میبندد و به خاطر بهتر شدن اوضاع و شرایط زندگیاش راه غلط را انتخاب میکند قطعا میتواند برای مخاطب جذابیتهایی را داشته باشد.
کارگردان تا ثریا در خاتمه حرفهایش یادآور میشود: مجموعههایی که درباره مسائل اجتماعی ساخته می شوند معمولا خیلی نگاه درست و عمیقی درخصوص زنان و مسائل مربوط به آنها ندارند و تلاش گروه سازنده تا ثریا این بوده که این روایت اجتماعی را از دریچهای دیگر به تصویر بکشند.