بازیگران موفق سریالهای رمضان
بازیگران و بازیهای متفاوت آنها میتواند یک سریال را موفق کند. خیلیها بر این باورند که داستان در یک سریال نمایشی حرف اول را میزند، اما نباید از این نکته بسادگی گذشت که یک بازیگر با استفاده از توانمندیهای خود میتواند یک نقش و یک داستان را جذابیت ببخشد یا آن را نابود کند.
سریالهای ماه رمضان امسال را میتوان صحنهای برای رقابت تنگاتنگ چند بازیگری دانست که تاکنون در نقشهای مختلف بازی کردهاند و در هر کدام حرفی برای گفتن داشتهاند و نقش را چنان خوب بازی کردهاند که در ذهنها مانده است؛ نقشهایی که معمولا بیکم و کاست بودهاند و کمتر زمانی آنها مجبور شدهاند از نوع بازی خود دفاع کنند.
رضا رویگری را مدتهاست در نقشهای منفی میبینیم. این بازیگر بسیار اوقات مقابل خبرنگاران نشسته و توضیح داده که بازی در نقش منفی دشوارتر از ایفای نقش مثبت است. گاهی اوقات هم مجبور شده توضیح دهد که چرا برخی از نقشهایی که او بازی میکند تقریبا شبیه هم هستند. او به این سوالات در زمان پخش سریالهای به کجا چنین شتابان و تاوان بارها و بارها پاسخ داد. اما رویگری در سریال «ملکوت» خوب بازی میکند. آنقدر بجا و مناسب حرکت میکند که اگر او را از ملکوت حذف کنی تقریبا موتور سریال خاموش میشود. رویگری در ملکوت داماد حاج فتاح (سرمست) است. دامادی طماع که علنا انتظار مرگ حاجی را میکشد و حتی برای تسریع این مرگ هر کاری از دستش برآید، انجام میدهد.
بازیگران و بازیهای متفاوت آنها میتواند یک سریال را موفق کند. خیلیها بر این باورند که داستان در یک سریال نمایشی حرف اول را میزند، اما نباید از این نکته بسادگی گذشت که یک بازیگر با استفاده از توانمندیهای خود میتواند یک نقش و یک داستان را جذابیت ببخشد یا آن را نابود کند.
سریالهای ماه رمضان امسال را میتوان صحنهای برای رقابت تنگاتنگ چند بازیگری دانست که تاکنون در نقشهای مختلف بازی کردهاند و در هر کدام حرفی برای گفتن داشتهاند و نقش را چنان خوب بازی کردهاند که در ذهنها مانده است؛ نقشهایی که معمولا بیکم و کاست بودهاند و کمتر زمانی آنها مجبور شدهاند از نوع بازی خود دفاع کنند.
رضا رویگری را مدتهاست در نقشهای منفی میبینیم. این بازیگر بسیار اوقات مقابل خبرنگاران نشسته و توضیح داده که بازی در نقش منفی دشوارتر از ایفای نقش مثبت است. گاهی اوقات هم مجبور شده توضیح دهد که چرا برخی از نقشهایی که او بازی میکند تقریبا شبیه هم هستند. او به این سوالات در زمان پخش سریالهای به کجا چنین شتابان و تاوان بارها و بارها پاسخ داد. اما رویگری در سریال «ملکوت» خوب بازی میکند. آنقدر بجا و مناسب حرکت میکند که اگر او را از ملکوت حذف کنی تقریبا موتور سریال خاموش میشود. رویگری در ملکوت داماد حاج فتاح (سرمست) است. دامادی طماع که علنا انتظار مرگ حاجی را میکشد و حتی برای تسریع این مرگ هر کاری از دستش برآید، انجام میدهد. شخصیت سرمست پیچیدگیهای خاص خود را دارد. او نیرنگبازی قهار است و رویگری این نیرنگ را بخوبی در بازی خود درآورده است. دلیل دیگری که باعث شده بازی رویگری در ملکوت دیده شود، شخصیتهای مثبت زیادی است که در این سریال وجود دارند؛ آنها شخصیتهای سفید یا مایل به سفیدی هستند که در کنار آنها شخصیت سیاه سرمست بیشتر دیده میشود.
کوروش تهامی هم یکی از شخصیتهای دیدنی ملکوت است، اما آنچه او را به چشم آورده نه بازی او بلکه گریم و نوع پوشش سفید اوست.
فرزاد موتمن که سریال جوانپسندانه نون و ریحون را برای شبکه تهران ساخته است حتما در زمان انتخاب بازیگران به تواناییهای بازیگران جوان فکر میکرده؛ بازیگرانی که بتوانند با استفاده از این تواناییها بین مخاطبان جایگاه ویژهای پیدا کنند و با همین جایگاه بتوانند برای سریال امتیاز مثبت جمع کنند. با نگاهی به بازیگران این سریال و نوع بازی آنها در مرحله اول نمیتوان بازی خوب شقایق دهقان را نادیده گرفت. دهقان که سالهاست در سریالهای طنز بازی میکند، شاخصههای بازی در این ژانر را به خوبی میشناسد و مرز لودگی و شوخی را با کمدی میداند، به همین دلیل از لودگی و شوخی برای خنداندن استفاده نمیکند. او موقعیت خلق میکند و تلاش میکند در موقعیت ایجاد شده چنان کنش و واکنشهای خوبی داشته باشد که مخاطب را به خنده وادارد. البته نمیتوان اعتباری را که دهقان در چند سال اخیر کسب کرده نادیده گرفت. این اعتبار برای مخاطب اعتماد ایجاد میکند و مخاطب به دهقان و بازی او اعتماد میکند و با نگاهی به پرونده کاری این بازیگر متوجه میشود که دهقان در کار خود کمفروشی نمیکند.
رضا داوودنژاد هم در نون و ریحون خوب ظاهر شده است. او در همه فیلمهای پدرش (علیرضا داوودنژاد) بازی کرده است. همه آنهایی که این فیلمها را دیدهاند، میدانند که رضا داوودنژاد مقابل دوربین بازی خاصی از خود نشان نمیدهد و معمولا همان جوری که در زندگی واقعی است در دنیای بازیگری هم هست. البته داوودنژاد هم آنقدر در پرونده کاری خود،کار کمدی داشته است که بداند در یک سریال که تلاش میکند طنز باشد، چگونه ظاهر شود.
در ویترین سریال «در مسیر زایندهرود» بازیگران خوبی دیده میشود. از حسین محجوب گرفته تا مهرانه مهینترابی و مسعود رایگان. اینها بازیگرانی هستند که نام آنها کافی است هر بیننده حرفهای تلویزیون را به سمت بازی آنها جلب کند.
اما در کنار این بازیگران کهنهکار، بازیگران جوان هم خوب ظاهر شدهاند؛ بازیگرانی مانند بهنوش طباطبایی که بازی او در سریال در مسیر زایندهرود دیدنی و گرم است. او از لهجه اصفهانی برای کامل کردن بازی خود استفاده میکند. طباطبایی که نوروز امسال با سریال چاردیواری به شبکه یک آمد با سریال در مسیر زایندهرود نشان داد که برای هر نقشی تحلیل خود را دارد و تصمیم دارد به عنوان یک بازیگر توانمند، حرفه بازیگری را ادامه دهد. مهرداد ضیایی و پردیس افکاری را هم باید به مجموعه بازیگران خوب در مسیر زایندهرود اضافه کرد.
حالا امین تارخ میتواند از سریال جراحت به عنوان یکی از بهترین کارهای تلویزیونی خود یاد کند. بازی او در سریال اغماء هم خوب بود، اما واقعیت این است که در آن سریال بازی بازیگران در سایه داستان قرار گرفته بود، اما در جراحت بازی خوب بازیگرانی مانند امین تارخ است که داستان را جذاب میکند و چالشهای آن را باورپذیر میکند. با دیدن بازی آتنه فقیهنصیری در نقش انسی اولین چیزی که به ذهن میرسد این نکته است که او برای بازی در این نقش انرژی فوقالعادهای گذاشته است. نقش انسی با همه نقشهایی که تاکنون از او دیده بودیم متفاوت است. علی عمرانی را هم میتوان به فهرست بازیگران خوب این سریال اضافه کرد.
هر بازیگری که نقشی را در کاری به عهده میگیرد نسبت به آن نقش تعهدی دارد. او تلاش میکند خوب بازی کند، اما در مسیر این خوب بودن برخی از آنها کلیشهها را رها میکنند و به دنبال خلاقیتهایی برای نوآوری هستند و برخی ترجیح میدهند که راه سابق خود را ادامه دهند و نقشی را به پرونده کاری خود اضافه کنند و در این بین از مقوله متفاوت بودن فاکتور میگیرند؛ فاکتوری که یک بازیگر را برای سالهای متمادی در صدر نگه میدارد یا او را به فهرست بازیگران معمولی اضافه میکند.