بازی به نفع دایی عوض می شود؟

علی دایی ایرادها و نقاط ضعف و قوتی دارد ولی افتخارات او را نمی توان با این ایرادها نادیده انگاشت و این مسائلی که مدیریت حاکم برسایت و روزنامه باشگاه مطرح کرده با هیچ منطقی پذیریفتنی نیست.
متاسفانه ما در این بخش بزرگترین ایراد را به علی دایی وارد می دانیم که چرا بعضا بدون مطالعه خود را وارد معرکه ایی می کند که هیچ شناختی از آدم ها و افکار آنها ندارد و خود و اعتبارش را خرج کسانی می کند که مشخص نیست به دنبال چه اهدافی هستند ضمن اینکه دایی قدر جایگاه و منزلت و موقعیت خود را هم نمی داند.
دایی اگر قدر دایی را بداند و بداند که چه سرمایه عظیمی برای ورزش ایران است یقینا به این راحتی خود را خرج نمی کند اما او همچنان پرتلاطم است و درونش پر از غوغایی است که همواره با آن درگیر است و این تضادهای درونی اجازه نمی دهد دایی خود دایی باشد.
دایی اگر می خواهد دایی باشد اولا باید گفته بزرگانی همانند حسن روشن ، ناصر حجازی، علی پروین ، حسین کلانی و… را آویزه گوش خود کند و به دنبال مدیریت بر فوتبال قاره و حتی جهان باشد چه اینکه تمام خصوصیات و ویژگی های آن را دارد مشروط برآنکه در یک برنامه ریزی دقیق تمامی ارکان ورزش و دیپلماسی بالای ورزش ایران و همچنین رسانه ها او را در این راه یار و یاور باشندمشروط بر آنکه دایی اول از همه این موضوع را بخواهد و بپذیرد.

علی دایی ایرادها و نقاط ضعف و قوتی دارد ولی افتخارات او را نمی توان با این ایرادها نادیده انگاشت و این مسائلی که مدیریت حاکم برسایت و روزنامه باشگاه مطرح کرده با هیچ منطقی پذیریفتنی نیست.
متاسفانه ما در این بخش بزرگترین ایراد را به علی دایی وارد می دانیم که چرا بعضا بدون مطالعه خود را وارد معرکه ایی می کند که هیچ شناختی از آدم ها و افکار آنها ندارد و خود و اعتبارش را خرج کسانی می کند که مشخص نیست به دنبال چه اهدافی هستند ضمن اینکه دایی قدر جایگاه و منزلت و موقعیت خود را هم نمی داند.
دایی اگر قدر دایی را بداند و بداند که چه سرمایه عظیمی برای ورزش ایران است یقینا به این راحتی خود را خرج نمی کند اما او همچنان پرتلاطم است و درونش پر از غوغایی است که همواره با آن درگیر است و این تضادهای درونی اجازه نمی دهد دایی خود دایی باشد.
دایی اگر می خواهد دایی باشد اولا باید گفته بزرگانی همانند حسن روشن ، ناصر حجازی، علی پروین ، حسین کلانی و… را آویزه گوش خود کند و به دنبال مدیریت بر فوتبال قاره و حتی جهان باشد چه اینکه تمام خصوصیات و ویژگی های آن را دارد مشروط برآنکه در یک برنامه ریزی دقیق تمامی ارکان ورزش و دیپلماسی بالای ورزش ایران و همچنین رسانه ها او را در این راه یار و یاور باشندمشروط بر آنکه دایی اول از همه این موضوع را بخواهد و بپذیرد.
اما دایی اهل مبارزه و عاشق حضور در زمین فوتبال است و می خواهد با مبارزه بی امان به آنچه که می پندارد دست یابد.
او را خوب می شناسم و برای همین بود که خیلی زودتر از آنچه که می پنداشتیم عهده دار مربیگری تیم ملی شد و در آن وادی هم وقتی متوجه نیات متولیان آن روز فوتبال و ورزش شد که دیرشده بود چه اینکه دایی می پنداشت دیگران هم مثل خود او با همان جوش و حرارت فقط و فقط در راه موفقیت تیم ملی تمام هم و غم خود را می گذارند اما غافل از اینکه عده ایی نان به نرخ روز خور در این فوتبال و ورزش حضور دارند که برای بقای خود حاضرند هر سدی را بشکنند و از هر حریمی عبور کنند و دیگران را له کنند تا خود بمانند.
دایی خود البته مقصر اصلی است ،او مشورت پذیر نیست و همان روزها اگر حرف و نصیحت بزرگانی مثل دکتر دادکان را گوش می داد به این راحتی وارد ورطه ایی نمی شد که آخر و عاقبتش غرق شدن خود او باشد و دیگرانی که این ورطه را بوجود آوردند در ساحل نجات بنشینند و برایش دعا کنند!
با این وجود تصور ما این بود که بعد ازآن اتفاقات تیم ملی او هوشیارانه تر گام بر می دارد اما وقتی اواسط فصل گذشته پرسپولیسی را پذیرفت که توسط سیاسیون اداره می شد دوباره این سوال در ذهن ما آمد که دایی را چه می شود؟ مگر او یکبار از این سوراخ گزیده نشد؟
پس چرا قدم در راهی گذاشت که از همان ابتدا مشخص بود این راه پر از دست انداز و سنگلاخ است.
او که خود در پرسپولیس بازی کرده می دانست که پرسپولیس در شرایط طبیعی پر از حوادث ریز و درشت است چه رسد به اینکه گروهی تازه به ورزش رسیده در درون این باشگاه نفوذ کنند و بخواهند با تخریب یکی مثل علی دایی هر روز بیش از دیرزو خود را مطرح کنند.
با این وجود دعوای طرفین از ۴ شنبه هفته گذشته وارد فاز تازه تری شد و آن هم زمانی بود که علی سعیدلو رییس سازمان تربیت بدنی خیلی سفت و سخت از دایی حمایت کرد و سرپرست منصوب خود در باشگاه را به نوعی وادار به تبعیت از علی دایی کرد.
علی سعیدلو در آن جلسه با دست به پشت علی دایی می زند و با گرمی هر جه تمام میگوید تو محکم به کارت ادامه بده و به هیچکدام از این مسائل توجه نکن. دایی هم لبخند زنان از دفتر جناب رییس که همزبان هم هستند خارج می شود و پیامد آن گفت و گوی صمیمی را پرسپولیسی ها در بازی با پیکان بروز دادند.
اکنون سرپرست باشگاه حتما متوجه شده که دایی جایگاه و پایگاه محکم تری در نزد سازمان نشینان دارد و از این رواست که دایی در تازه ترین اظهاراتش بیان کرده که من را سعیدلو آورد ه و خود او هم می تواند بردارد و این یعنی از دور خارج کردن سرپرست باشگاه برای فصل آینده.
بنابراین اگر سعیدلو در سازمان ماندنی باشد و تغییر نکند شاید علی دایی برنده این جنگ و نزاع باشد واگر هم سعیدلو برود بازهم معلوم نیست سرپرست فعلی باشگاه دارای چه جایگاهی خواهد بود اما دایی تحت هر شرایطی علی دایی خواهد بود البته اگر در این گیر ودار آبدیده تر شده باشد…اگر…