در جذاب ترین نبرد فصل چه گذشت؟

سایت گل –  بحث فوتبال در روزنامه‌ها و حتی تلویزیون در سطح نازلی سیر می‌کند. چنانچه بعد از بازی هم عملا کارشناس محترم چیزی در چنته نداشت و اطلاعاتی کلی مثل تأثیرپذیری فوتبال بارسلونا از فوتبال هلندی بدون توضیح و یا تببین آن و شوخی‌های بی‌نمک از حضور همزمان ون گال و مورینیو و گواردیولا کاپیتان آن دوره بارسلونا به زبان آورد.
همچنین نویسنده محترم ورزشی که جملات خود را با شعار « قتل فوتبال زیبا با ضدفوتبال» آغاز کرد ، با آماری که می‌خواست ارائه دهد ، بی‌اشاره به کوچکترین نکته فنی به پایان رسید تا از نظر تحلیل فنی از یک بازی جذاب و سراسر التهاب هیچ چیزی عاید بینندگان نشود و بالاخره کسی  نفهمید فوتبالی که در ۱۰ دقیقه ۴ گل می‌زد با چه مشکلی مواجه شده است که با ۱۵۰ دقیقه کنترل بازی در بازی رفت و برگشت سه گل می‌خورد اما قادر به جبران ۳ گل به به میهمان خود که ۸۰ دقیقه با یک یار کمتر بازی می‌کند نیست؟
*توتال فوتبال
وقتی تیمی مثل بارسلونا (فارغ از تعداد و عناوین کسب شده‌اش) شهرت جهانی می‌یابد حتماً‌ فلسفه فوتبال خاص خود را دارد می‌توان ادعا کرد که از زمان حضور کرویف در بارسلون که فوتبال احساسی بارسلونا(با انگیزهای سیاسی) پوست انداخت و به فوتبالی صاحب سبک (متناسب با فوتبال احساسی‌اش) و به مدعی اصلی و همیشگی رئال مادرید تبدیل شد

سایت گل –  بحث فوتبال در روزنامه‌ها و حتی تلویزیون در سطح نازلی سیر می‌کند. چنانچه بعد از بازی هم عملا کارشناس محترم چیزی در چنته نداشت و اطلاعاتی کلی مثل تأثیرپذیری فوتبال بارسلونا از فوتبال هلندی بدون توضیح و یا تببین آن و شوخی‌های بی‌نمک از حضور همزمان ون گال و مورینیو و گواردیولا کاپیتان آن دوره بارسلونا به زبان آورد.

همچنین نویسنده محترم ورزشی که جملات خود را با شعار « قتل فوتبال زیبا با ضدفوتبال» آغاز کرد ، با آماری که می‌خواست ارائه دهد ، بی‌اشاره به کوچکترین نکته فنی به پایان رسید تا از نظر تحلیل فنی از یک بازی جذاب و سراسر التهاب هیچ چیزی عاید بینندگان نشود و بالاخره کسی  نفهمید فوتبالی که در ۱۰ دقیقه ۴ گل می‌زد با چه مشکلی مواجه شده است که با ۱۵۰ دقیقه کنترل بازی در بازی رفت و برگشت سه گل می‌خورد اما قادر به جبران ۳ گل به به میهمان خود که ۸۰ دقیقه با یک یار کمتر بازی می‌کند نیست؟

*توتال فوتبال

وقتی تیمی مثل بارسلونا (فارغ از تعداد و عناوین کسب شده‌اش) شهرت جهانی می‌یابد حتماً‌ فلسفه فوتبال خاص خود را دارد می‌توان ادعا کرد که از زمان حضور کرویف در بارسلون که فوتبال احساسی بارسلونا(با انگیزهای سیاسی) پوست انداخت و به فوتبالی صاحب سبک (متناسب با فوتبال احساسی‌اش) و به مدعی اصلی و همیشگی رئال مادرید تبدیل شد، رئال مادریدی را که نه تنها در اسپانیا بلکه در اروپا(باز هم با فلسفه فوتبالی خاص خودش) آقایی می‌کرد، از جایگاه دست نایافتنی‌اش به پایین کشید.

بااین سبک فوتبال که به فوتبال کامل یا توتال هلندی معروف است ، هلند دوبار به فینال جام جهانی راه یافت و آژاکس سه بار قهرمان اروپا شد. سبکی که آخرین تئورسین معتبر آن یعنی آقای ون گال با همین سبک با بایرن مونیخ، منچستر مدعی را حذف و لیون را سر راه خود له کرد و به فینال راه یافته است که خود نشان از پتانسیل بالای این سبک فوتبال دارد.

*چطور و چگونه؟

 این روش در خلاصه به معنی حرکت یکپارچه تیم مثل یک موجود ارگانیک و جدانشدنی از هم، به جلو در زمان حمله و به عقب در زمان دفاع می‌باشد سه عملکرد اصلی دارد:

۱- از لحظه تصاحب توپ حمله آغاز می‌شود.

۲- از لحظه از دست رفتن توپ دفاع شروع می‌شود.

 3- حرکت یکپارچه تیم به جلو و عقب چون باعث حفظ فاصله بازیکنان از هم می‌شود. لذا چه در حمله و چه در دفاع ، امکان حمایت بازیکنان از همدیگر فراهم می‌شد و در نیمه دفاع با حمایت نزدیکترین یار آغاز و در حمله نیز چه با پاسکاری سریع (نقطه قوت تیم گواردیولا) چه با فضاسازی برای حرکت بازیکن صاحب توپ (مثل حمایت از مسی در تیم) در سریع‌ترین زمان ممکن به دروازه‌ حریف می‌رسیدند.

 تیم کنونی بارسلونا نیز براساس این فلسفه و تفکر در فوتبال بنا شده است که دیگر جزو شناسنامه این باشگاه است چون  هنوز هم کرویف متفکر پشت پرده این باشگاه است ، چنانچه آقای بکن باوئر در بایرن مونیخ یا آقای بابی چارلتون در منچستر پاسداران سنت‌های فوتبالی این دو باشگاه هستند.

*بن بست نیمه نهایی

سال گذشته بارسا مقابل چلسی گاس هیدینک به بن‌بست خورد و معجزه‌وار در رفت . این نوع فوتبال در هر سه خط خود نیاز به حداقل یک بازیکن تکنیکی با قدرت بدنی بالا دارد که اوج چنین بازیکنی را در بازی‌های خود کرویف تجربه کرده بودیم .

بازیکنی که از چنان تکنیکی برخوردار بود که به راحتی یکی، دو دفاع را از پیش رو بردارد که با خواباندن یکی، دو دفاع توپ را عبور دهد و نیز از چنان قدرت بدنی برخوردار بود برخیزد که حریف را وادار به اشتباه کند.

 خرید زلاتان در جهت رفع چنین نقصی در سیستم آقای گواردیولا بود.همانطور که در هلند بازیکنی نظیر آری هان حضور داشت که علاوه بر قدرت و تکنیک با قدرت شوت مثال زدنی‌ در جام جهانی از ۴۰ متری دروزاه‌بان حریف را میخکوب کرد .

تا اینجا در خلاصه‌ترین بیان به تفکر حاکم بر فوتبال بارسلونا اشاره کردم تا خود هواداران بتوانند نقاط قوت و ضعف بارسلونای کنونی را تشخیص دهند. بله آقای گواردیولا تیم بارسلونا در یک وجه آن(پاسکاری) به اوجی دست نیافتنی رسانده و جای تردیدی هم وجود ندارد اما برخی نقاط قوت بارسلونا را به نقطه ضعف بدل کرده است. مثلا گلی هم دیشب به دست آمد به وسیله یک دفاع قدرتی و تکنیکی وارد دروازه حریف شد که با فلسفه فوتبال بارسلونا هماهنگی کامل داشت.

* ضعف بارسا- اینتر چه کرد؟

 اگر باشگاهی را واقعاً‌ دوست داریم نباید با یک شعار بی‌محتوی مثل «ضدفوتبال» حریف را تحقیر کنیم. مورینیو برعکس فرگوسن در فینال سال گذشته خود را در دام گواردیولا گرفتار نکرد و با تکیه بر سنت دفاعی اینتر(بازمانده از دوران طلایی هلینو هررا) بارسلونا را به عرصه جنگ فیزیکی کشاند. در علم حقوق به این عمل تعیین محل نزاع می‌گویند یعنی با تغییر محل نزاع به نقاط ضعف بارسلونا حمله کرد.

 بارسلونای کنونی فاقد بازیکنان فیزیکی در خطوط میانه و حمله است و نیز عدم اشتیاق استفاده مستمر از زلاتان در طول فصل نیز او را به عنصر ناهماهنگ با تیم بدل کرده است وگرنه یکی از خصوصیات بارز سبک فوتبال بارسلونا در گذشته قدرت در جنگ‌های فیزیکی  است همان چیزی که در پویول می‌بینیم و تحسین می‌کنیم.بله ، آنها مقابل اینتر حریف بازوان ستبر تیم مورینیو نشدند…