حاجی فیروز، آتش افروز
مراسم استقبال از نوروز، بسیاری پیش از فرا رسیدن سال نو آغاز میشد و همه حاکی از بشارت رسیدن بهار، سال نو و رستاخیز بود. انگیزههای دینی و ملی، هر دو دست به هم داده و این گونه شگفت، انتظار نوروز را با مراسم و جشنهایی پیش درآمد، درهم و همراه میکرد: چند روز به نوروز مانده در کوچهها آتش افروز میگردد و آن عبارت است از دو یا سه نفر که رخت رنگ به رنگ میپوشیدند و به کلاه دراز و لباس شان زنگوله آویزان میکنند و به رویشان صورتک میزنند. یکی از آنها دو تخته را به هم میزند و اشعاری میخواند:
آتش افروز آمده، سالی یک روز آمده
آتش افروز صغیرم، سالی یک روز فقیرم
روده و پوده آمده، هر چی نبوده آمده.
و دیگری میرقصید و بازی در میآورد.
مراسم استقبال از نوروز، بسیاری پیش از فرا رسیدن سال نو آغاز میشد و همه حاکی از بشارت رسیدن بهار، سال نو و رستاخیز بود. انگیزههای دینی و ملی، هر دو دست به هم داده و این گونه شگفت، انتظار نوروز را با مراسم و جشنهایی پیش درآمد، درهم و همراه میکرد: چند روز به نوروز مانده در کوچهها آتش افروز میگردد و آن عبارت است از دو یا سه نفر که رخت رنگ به رنگ میپوشیدند و به کلاه دراز و لباس شان زنگوله آویزان میکنند و به رویشان صورتک میزنند. یکی از آنها دو تخته را به هم میزند و اشعاری میخواند:
آتش افروز آمده، سالی یک روز آمده
آتش افروز صغیرم، سالی یک روز فقیرم
روده و پوده آمده، هر چی نبوده آمده.
و دیگری میرقصید و بازی در میآورد.
فلفلی مرده؟ نمرده،
چشماش که وازه تخم گرازه
نون خورده و جون نداره دستش استخوان نداره
میل پشت بون نداره
امان از آش رشته بابام بزغاله کشته
ننم سر کار آشه دائیم قاشق تراشه
خانم میخوره میشاشه
دختر یه دندونه سوار پوس هندونه
هندونه یُرغه میره درخونه داروغه میره
شوورم زن کرده پشتشو بر من کرده
یه نون ازم کم کرده
این یدونه نون پرپری من بخورم یا اکبری؟
ابن معمار در نوروز سال ۳۴۶ ( = ۹۷۴ م ) اشاره میکند که مردم در مصر نمایش سیار بسیار با شکوهی برگزار کردند. این نمایش توسط بازاریان انجام شد که از جمله فیلهایی را با تزئینهایی بسیار جالب توجه آراسته و ضمن بازیها و نمایشهایی گوناگون، مسافت مبدأ تا مقصدشان را که قاهره بود، در طول سه روز طی کردند.