رفقای خوب به تلویزیون میآیند
مارتین اسکورسیزی فیلمساز قدیمی و مستقل سینما در یک همکاری تازه با رسانه تلویزیون، قصد تولید یک مجموعه تازه را براساس قصه فیلم معروف دهه نودی خود رفقای خوب دارد.
نسخه سینمایی رفقای خوب از فیلمهای مورد علاقه و محبوب این فیلمساز است که اسکورسیزی در سال ۱۹۹۰ کارگردانی کرد و اولین کار سینمایی اوست که حال و هوایی گنگستری و جنایتکارانه دارد. اسکورسیزی که از طرفداران سینمای گنگستری است، بعدها در چند فیلم سینمایی دیگر خود این راه را ادامه داد و فیلمهای مطرحی را در این ژانر سینمایی کارگردانی کرد. این فیلمساز نیویورکی رفقای خوب را براساس فیلمنامهای از نیکلاس پیگلی ساخت.
پیگلی که قبل از ورود به دنیای سینما، به عنوان یک نویسنده مطرح نامی برای خود دست و پا کرده بود، این فیلمنامه را با نگاهی به قصه کتابی از خود به نام «آدم عاقل» نوشت. این نویسنده مدتی قبل از سوی اسکورسیزی دعوت شد تا فیلمنامهای تلویزیونی براساس شخصیتهای اصلی و محوری فیلم رفقای خوب بنویسد تا بتوان به کمک آن یک مجموعه تلویزیونی تهیه کرد.
پیگلی طرح اصلی قصههای قسمتهای مختلف مجموعه را در ذهن دارد و قرار است بزودی آنها را روی کاغذ بیاورد. قصه مجموعه پیش درآمدی بر قصه نسخه سینمایی آن خواهد بود و به این ترتیب، ماجراهای آن در دورانی قبل از شروع قصه فیلم سینمایی اتفاق میافتد. اما هنوز معلوم نیست قصه مجموعه چند سال به عقب برخواهد گشت.
مارتین اسکورسیزی فیلمساز قدیمی و مستقل سینما در یک همکاری تازه با رسانه تلویزیون، قصد تولید یک مجموعه تازه را براساس قصه فیلم معروف دهه نودی خود رفقای خوب دارد.
نسخه سینمایی رفقای خوب از فیلمهای مورد علاقه و محبوب این فیلمساز است که اسکورسیزی در سال ۱۹۹۰ کارگردانی کرد و اولین کار سینمایی اوست که حال و هوایی گنگستری و جنایتکارانه دارد. اسکورسیزی که از طرفداران سینمای گنگستری است، بعدها در چند فیلم سینمایی دیگر خود این راه را ادامه داد و فیلمهای مطرحی را در این ژانر سینمایی کارگردانی کرد. این فیلمساز نیویورکی رفقای خوب را براساس فیلمنامهای از نیکلاس پیگلی ساخت.
پیگلی که قبل از ورود به دنیای سینما، به عنوان یک نویسنده مطرح نامی برای خود دست و پا کرده بود، این فیلمنامه را با نگاهی به قصه کتابی از خود به نام «آدم عاقل» نوشت. این نویسنده مدتی قبل از سوی اسکورسیزی دعوت شد تا فیلمنامهای تلویزیونی براساس شخصیتهای اصلی و محوری فیلم رفقای خوب بنویسد تا بتوان به کمک آن یک مجموعه تلویزیونی تهیه کرد.
پیگلی طرح اصلی قصههای قسمتهای مختلف مجموعه را در ذهن دارد و قرار است بزودی آنها را روی کاغذ بیاورد. قصه مجموعه پیش درآمدی بر قصه نسخه سینمایی آن خواهد بود و به این ترتیب، ماجراهای آن در دورانی قبل از شروع قصه فیلم سینمایی اتفاق میافتد. اما هنوز معلوم نیست قصه مجموعه چند سال به عقب برخواهد گشت.
سریال ادامه فیلم نیست
مجموعه تلویزیونی رفقای خوب فعلا در یک فصل تهیه خواهد شد و در ۱۳ اپیزود روی آنتن میرود. برای تولید مجموعه هزینهای ۲۵ میلیون دلاری در نظر گرفته شده است. این رقم معادل همان رقم تولید فیلم سینمایی در سال ۱۹۹۰ است. به احتمال زیاد اسکورسیزی کارگردانی چند اپیزود مجموعه را به عهده خواهد گرفت، ولی کارگردان تمام قسمتهای آن نخواهد بود. قرار است هر چند قسمت از مجموعه را یک فیلمساز متفاوت کارگردانی کند.
پیگلی که این روزها اغلب اوقات خود را با اسکورسیزی میگذراند و مشغول بحث درباره چند و چون فیلمنامه هستند، میگوید: مذاکرات اولیه برای کار نوشتن متن فیلمنامه هنوز ادامه دارد. من و مارتی (نام مخفف مارتین اسکورسیزی که دوستان نزدیکش به این نام او را صدا میزنند) هر دو مشتاق هستیم که این اتفاق زیبا رخ بدهد و مجموعه رفقای خوب وارد مرحله تولید شود. کمپانی برادران وارنر که نسخه سینمایی را تهیه کرد نیز خیلی مایل است نسخه تلویزیونی آن ساخته شود. در قصه نسخه سینمایی تمام شخصیتهای اصلی در پایان فیلم کشته شدند. پس ما نمیتوانیم ادامه قصه آنها را برای یک مجموعه تلویزیونی دنبال کنیم. این قصه در آن زمان تمام شد. به این ترتیب، ما باید فکر چارهای میکردیم که منطقی و قابل قبول باشد.
همان طور که در سینما ما نسخههایی از فیلمها را داریم که نوعی پیشدرآمد بر قصه آنها هستند، میتوان این کار را در مورد یک مجموعه تلویزیونی هم انجام داد. پیگلی و اسکورسیزی مجبور هستند که در مجموعه تلویزیونی رفقای خوب قصه گذشته شخصیتهای اصلی نسخه سینمایی را تعریف کنند و این به معنی آن است که هیچ یک از بازیگران اصلی فیلم سینمایی در مجموعه تلویزیونی آن حضور نخواهند داشت.
در نسخه سینمایی در کنار رابرت دنیرو بازیگر محبوب اسکورسیزی در دهه ۹۰ (که با همکاری یکدیگر بیش از ۵ فیلم سینمایی را کار کردند) جو پشی، ری لیوتا، لورین براکو و پل ساروینو هم بازی داشتند. قصه فیلم درباره هنری هیل (با بازی لیوتا و نه دنیرو!) یک گنگستر خردهپا بود که با همراهی جیمی کانری (دنیرو) و تامی دویتو (پشی) دست به یک سرقت بزرگ میزنند.
کانری و دویتو هم مثل هیل گنگسترهایی هستند که خودشان را در مقامی برتر از هیل میبینند. این دو برای این که ردی از خود به جای نگذارند، تمام کسانی را که در این سرقت دست داشتهاند، از بین میبرند و پلههای ترقی را بسرعت طی کرده و بالا میروند.هنری هیل که به خاطر موفقیت فراوان همکاران خود بشدت تحت تاثیر قرار گرفته، تصمیم میگیرد آنها را از سر راه خود بردارد.
منتقدان سینمایی از رفقای خوب به عنوان اثری یاد کردند که کالبدشکافی صادقانهای را در ارتباط با گنگسترها ارائه میدهد و به روانکاوی این خلق و خو میپردازد.
نسخه سینمایی در زمان نمایش عمومی خود در آمریکای شمالی ۴۷ میلیون دلار فروش کرد که با توجه به هزینه ۲۰ میلیون دلاری تولید، کاری سودآور ارزیابی شد. منتقدان سینمایی هم فیلم را پسندیدند و موفقیت مالی و انتقادی آن راه را برای تولید یک سری فیلم گنگستری (که دوران اوج آن دو دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی بود و پس از آن تب ساخت این نوع فیلمها فروکش کرد) هموار کرد.
آدم عاقل و رفقای خوب
مارتین اسکورسیزی، در ارتباط با پروژه تلویزیونی رفقای خوب سکوت کرده و هنوز درباره آن با رسانههای گروهی صحبت نکرده است. این فیلمساز پس از کارگردانی درام دلهرهآور «جزیره شاتر» (با فروشی ۱۴۰ میلیون دلاری در جدول گیشه نمایش سینماهای آمریکای شمالی) امر تهیه مجموعه تلویزیونی «امپراتوری بوردواک» را به عهده گرفت و چند ایپزود آن را کارگردانی هم کرد.
وی تازه از کارگردانی اکشن ماجراجویانه و نوجوانانه «هوگو کابرت» براساس قصه کتاب پرخواننده برایان سلزنیک فارغ شده و گفته میشود قصد دارد درام شرح حالگونه «سیناترا» را با بازی آل پاچینو و رابرت دنیرو جلوی دوربین ببرد. منتقدان تلویزیونی بعید میدانند این فیلمساز و تهیهکننده تا زودتر از یک سال دیگر کار تولید رفقای خوب تلویزیونی خود را آغاز کند. به گفته آنها، کار نگارش فیلمنامه مجموعه ـ که در مراحل مقدماتی قرار دارد ـ حداقل ۹ ماه طول خواهد کشید.
نیکلاس پیگلی همسر نورا افران، فیلمساز سرشناس و کمدیساز سینماست که مشهورترین اثر ادبی او همین «آدم عاقل» است. او فیلمنامه درام ضدگنگستری «کازینو» (۱۹۹۵) را نیز براساس قصه کتابی از خود برای مارتین اسکورسیزی نوشت. «سیتی هال» (۱۹۹۶) و «گنگستر آمریکایی» (۲۰۰۷) از دیگر کارهای مطرح سینمایی او هستند. وی در چند سال اخیر در زمینه مدیریت تولید و تهیهکننده هم با فیلمهای سینمایی همکاری داشته است.
پیگلی کار نوشتن را با روزنامهنگاری شروع کرد و از دوران جوانی علاقه زیادی به تحقیق درباره مافیا و گروههای گنگستری داشت. نزدیکان او میگویند این روزها سخت به دنبال سوژههایی برای اپیزودهای مختلف مجموعه تلویزیونی رفقای خوب است و به همین دلیل، بقیه کارها و پروژههای خود را به حالت تعلیق درآورده است. او هنگام تولید نسخه سینمایی کتاب خود «آدم عاقل» نام آن را به رفقای خوب تغییر داد.
علت این تغییر این بود که تماشاگران سینما و تلویزیون آن را با یک مجموعه تلویزیونی محصول سال ۱۹۸۷ به نام آدم عاقل اشتباه نگیرند. این مجموعه تلویزیونی با بازی جیم بایرنز در ۷۴ اپیزود پخش شد و یک کار موفق پلیسی در زمان پخش خود بود. پخش این مجموعه تا سال ۱۹۹۰ که رفقای خوب روی پرده رفت، ادامه داشت.
کارنامهای برای رفقای خوب
اسکورسیزی و پیگلی برای فیلمنامه رفقای خوب نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلمنامه شدند، ولی بخش مهمی از صحنهها و دیالوگهای فیلم نتیجه بداههسازیهای بازیگران اصلی آن بود. در همین ارتباط است که پیگلی میگوید در مجموعه تلویزیونی خبری از بداههسازی نخواهد بود و همه چیز براساس فیلمنامه او کار خواهد شد و به جلو خواهد رفت. البته یک دلیل دیگر هم میتوان برای عدم بداههپردازی بازیگران مجموعه ارائه کرد.
بازیگران جوان و تازهوارد مجموعه رفقای خوب فاقد قدرت و توانایی بازیگران حرفهای و کارکشتهای مثل رابرت دنیرو و جو پشی هستند.
پیگلی پس از انتشار کتاب آدم عاقل تصدیق کرد که شخصیتهای اصلی قصه او برگرفته از آدمهای واقعی هستند و او هنگام نگارش قصه کتاب خود، تغییراتی در آنها و ماجراجوییهای واقعیشان ایجاد کرده است. برای مثال شخصیت جیمی کانوی با الهام از شخصیت جیمی بروک گنگستر نیویورکی نوشته شده است.
بروک در عالم واقعیت در سال ۱۹۹۶ و در شرایطی که هنوز در زندان بود به دلیل سرطان ریه درگذشت، ولی جیمی کانوی در قصه فیلم در جریان یک درگیری به قتل میرسد. رسانههای گروهی در زمان نمایش عمومی فیلم نوشتند جیمی بروک به قدری تحت تاثیر بازی دنیرو در نقش خود قرار گرفت که با وی تماس گرفت و از او تشکر کرد، ولی پیگلی این ادعا را رد کرد، با این حال، او تصدیق کرد که هنگام فیلمبرداری فیلم آدمهای غریبهای در صحنه حضور داشتند که شخصیتهای اصلی فیلم را بخوبی میشناختند.
در فیلم مستند تلویزیونی «رفقای خوب واقعی» (۲۰۰۶) هم هنری هیل گنگستر مدعی شد رابرت دنیرو حداقل ۸ بار با او تماس گرفت تا درباره کارها و طرز رفتار جیمی بروک با وی صحبت کند.
پیگلی همکاری دوباره با اسکورسیزی را یک موفقیت تازه برای خودش ارزیابی میکند و میگوید: یادم میآید روزی را که مارتی به من زنگ زد و گفت کتابم را با ولع تمام خوانده است. او جملهای به زبان آورد که مرا تکان داد و گفت در تمام عمرم منتظر چاپ چنین کتابی بودم تا آن را تبدیل به یک کار سینمایی کنم. در جواب گفتم من هم در تمام عمرم منتظر یک چنین تماس تلفنی بودم. به همین دلیل سریال تلویزیونی رفقای خوب برای هر دوی ما از اهمیت ویژهای برخوردار است و میخواهیم که یک کار پرقدرت تلویزیونی براساس آن ارائه دهیم.
اسکورسیزی در تلویزیون
اسکورسیزی همکاری خود با تلویزیون را از سال ۱۹۸۶ و با مجموعه «قصههای شگفتانگیز» شروع کرد. این مجموعه تا سال ۱۹۸۷ روی آنتن بود و درباره یک نویسنده قصههای ترسناک است که در هر اپیزود آن با ماجراهای تازهای روبهرو میشود.استیون اسپیلبرگ، یکی از نویسندگان فیلمنامه این مجموعه بود و اسکورسیزی چند اپیزود از ۴۶ اپیزود آن را کارگردانی کرد. اسپیلبرگ هم کارگردانی ۲ قسمت این مجموعه را بهعهده داشت و تعدادی از بازیگران مطرح سینما در قسمتهای مختلف آن بازی کردند.
اسکورسیزی در سال ۲۰۰۱ یک اپیزود از مجموعه «کنسرتی برای شهر نیویورک» را کارگردانی کرد و در سال ۲۰۰۴ دوباره به رسانه تلویزیون برگشت تا فیلم مستند «بانوی دریا» را بسازد.در کارگردانی این مستند، کنت جونز با اسکورسیزی همکاری داشت. مجموعه جدید تلویزیونی «امپراتوری بوردواک» به تهیهکنندگی این فیلمساز مدتی قبل روی آنتن رفت و فصل اول آن که در ۱۲ اپیزود تهیه شده، با استقبال تماشاگران روبهرو شد.
اسکورسیزی که سال ۲۰۰۴ فیلم تلویزیونی «فرانکشتاین» را به کارگردانی مارکوس نیپل تهیه کرد، همکاری با رسانه تلویزیون را به صورت جدی دنبال میکند و آن را یک زنگ تفریح بین کارهای سینمایی خود نمیداند.
در بین کارهای تلویزیونی این فیلمساز، مجموعه رفقای خوب جایگاه ویژهای دارد و به همین دلیل، نزدیکان فیلمساز پیشبینی میکنند خود او کارگردانی تمام اپیزودهای آن را به عهده بگیرد. اگر این اتفاق بیفتد، مجموعه رفقای خوب اولین کار کامل تلویزیونی این فیلمساز اسکار گرفته برای صفحه کوچک و جادویی است.