فوتبال یخ زده نیازمند کوره داغ جام ملتهای آسیا

تیم ملی فوتبال ایران سه شنبه شب طی یک بازی دوستانه وتدارکاتی به مصاف تیم ملی قطر رفت .
شاید چشم بسیاری از کارشناسان برای سنجیدن معیار و وزن فعلی تیم ملی به این بازی بود ، اگر چه نتیجه این دیدار آنچنان اهمیتی نداشت اما می توانست بیانگر بسیاری از واقعیتها باشد .
سکانس اول:
پیش زمینه بازی با قطر نشان داد که تیم ملی ما حداقل تا این لحظه ،از نظر فنی چندان کامل نیست . عیب های رفتاری و نواقص تاکتیکی در میان مجموعه ای که ساخته و پرداخته قطبی است به وضوح نمایان بود ومی توان گفت کار گروهی در تیم ملی اصلاً به چشم نیامد .هر چه بود ، اگر بود، کار فردی بود و از آنجا که ما در حال حاضر در تیم ملی در واقع بازیکن خلاق و فانتزی نداریم در نتیجه نتوانستیم کار فردی و تکنیک خاصی را در عملکرد بازیکنانمان مشاهده کنیم.اکثر ملی پوشان ما بازیکنانی قدرتی و سرعتی هستند که کار تاکتیکی و گروهی می تواند مهارتهایشان را نمایان کند ، تیم قطبی تاکتیک نداشت و به همین دلیل آچمز شد.
سکانس دوم:
چند صباحی است که بحث جانشینی قطبی پس از جام ملتها مطرح شده است و همچنان ادامه دارد . فدراسیون فوتبال ، البته به زعم نگارنده به درستی و طی یک اقدام حرفه ای مدتهاست که به این نتیجه رسیده است که باید با برنامه ریزی عمل کرده و به فکر تعیین جانشین قطبی باشد ، همانطور که افشین قطبی هم رفتار حرفه ای را سرلوحه کارش قرار داد ، تکلیفش را با انتقال به جی لیگ مشخص کرد

تیم ملی فوتبال ایران سه شنبه شب طی یک بازی دوستانه وتدارکاتی به مصاف تیم ملی قطر رفت .
شاید چشم بسیاری از کارشناسان برای سنجیدن معیار و وزن فعلی تیم ملی به این بازی بود ، اگر چه نتیجه این دیدار آنچنان اهمیتی نداشت اما می توانست بیانگر بسیاری از واقعیتها باشد .
سکانس اول:
پیش زمینه بازی با قطر نشان داد که تیم ملی ما حداقل تا این لحظه ،از نظر فنی چندان کامل نیست . عیب های رفتاری و نواقص تاکتیکی در میان مجموعه ای که ساخته و پرداخته قطبی است به وضوح نمایان بود ومی توان گفت کار گروهی در تیم ملی اصلاً به چشم نیامد .هر چه بود ، اگر بود، کار فردی بود و از آنجا که ما در حال حاضر در تیم ملی در واقع بازیکن خلاق و فانتزی نداریم در نتیجه نتوانستیم کار فردی و تکنیک خاصی را در عملکرد بازیکنانمان مشاهده کنیم.اکثر ملی پوشان ما بازیکنانی قدرتی و سرعتی هستند که کار تاکتیکی و گروهی می تواند مهارتهایشان را نمایان کند ، تیم قطبی تاکتیک نداشت و به همین دلیل آچمز شد.
سکانس دوم:
چند صباحی است که بحث جانشینی قطبی پس از جام ملتها مطرح شده است و همچنان ادامه دارد . فدراسیون فوتبال ، البته به زعم نگارنده به درستی و طی یک اقدام حرفه ای مدتهاست که به این نتیجه رسیده است که باید با برنامه ریزی عمل کرده و به فکر تعیین جانشین قطبی باشد ، همانطور که افشین قطبی هم رفتار حرفه ای را سرلوحه کارش قرار داد ، تکلیفش را با انتقال به جی لیگ مشخص کرد ، اما ایکاش فدراسیون فوتبال هر چه زودتر به نتیجه می رسید چرا که اگر سر مربی آینده تیم ملی مشخص می شد جام ملتها می توانست بهترین فرصت برای سنجش معیار فوتبال ایران برای این مربی جدید باشد . به هر حال این مهم تا کنون اتفاق نیافتاده و قطبی امروز پرچم دار مربیان داخلی لقب گرفته است ، شاید موفقیت قطبی در جام ملتها پوئن مثبتی برای مربیان داخلی باشد و مسئولان فدراسیون را ناخودآگاه به سمت و سوی انتخاب یک مربی ممتاز داخلی برای جانشینی قطبی سوق دهد و عدم موفقیت در جام ملتها منجر به انتخاب مربی خارجی برای تیم ملی شود . اما آنچه مسلم است فدراسیون فوتبال باید از همین امروز استراتژی خود را بدون توجه به نتایج جام ملتها مشخص کند و اگر این استراتژِی قرار است منجر به گزینش مربی خارجی شود که ظاهراً شواهد و قرائن اینگونه نشان می دهد ، نباید که نتایج کسب شده توسط شاگردان قطبی تاثیری بر روی این قضیه بگذارد.
سکانس سوم:
جام ملتهای آسیا تا چند روز دیگر آغاز خواهد شد، تورنمنتی مهم که اگر چه موفقیت یا عدم موفقیت در این تورنمنت تاثیری بر سهمیه جام جهانی ندارد اما دارای دو بخش عمده است که آن را بسیار با اهمیت کرده است ، بخش اول،مساله حیثیتی ماجراست . به زعم نگارنده جام ملتها از نظر حیثیتی حتی می تواند از مقدماتی جام جهانی هم مهمتر قلمداد شود چرا که آنجا در مقدماتی جام جهانی فقط صعود است که اهمیت دارد ، نه هیچ چیز دیگر ثانیاً، قرعه بازیها ممکن است به گونه ای رقم بخورد که بسیاری از تیمها به خصوص تیمهای بزرگ و نامی با هم هم گروه نشوند اما اینجا در جام ملتها به گونه ای متفاوت است . اینجا قدرتهای برتر به وضوح مشخص می شوند و تیمهایی که توانایی صعود داشته باشند باید که باهم بازی کنند و آن تیمی که درنهایت جام را در قاره کهن از آن خود می کند قدرت مطلق آسیا خواهد بود . به همین دلیل است که جام ملتها بسیار استراتژیک و مهم قلمداد می شود.
تیمها در جام ملتها اصولاً به دنبال دو هدفند . اول:نتیجه گرایی دوم :ایجاد آمادگی و فراهم کردن بستر و پیش زمینه ای برای جام جهانی
ما در واقع هدف دوم را با اشتباهات مکرر چه در انتخاب اولیه سر مربی و چه در نحوه بستن قراردادمان با قطبی حذف کرده ایم . امروز با توجه به اینکه قطبی پس از جام ملتها قراردادی با فدراسیون ما ندارد لزومی به استفاده از بازیکنان جوان و برنامه ریزی بلند مدت حس نمی کند و درست به همین دلیل است که ما و قطبی باید تمام افکارمان را معطوف هدف اول یعنی نتیجه گرایی کنیم . سالهاست که تیم ملی فوتبال ایران قهرمان جام ملتها نشده است و امروز با توجه به همه ناکامیهای گذشته باید که به هر شکل ممکن آبروداری کنیم . مردم ما برای آشتی دوباره با فوتبال به این قهرمانی نیاز دارند . از طرف دیگر افشین قطبی برای اعاده حیثیت و پربار کردن کارنامه اش هم که شده فقط برای نتیجه گرایی می آید و این موضوع می تواند کورسوی امیدی را برای آبروداری در آسیا در دل مردم فوتبالدوست ایران زنده کند.
سکانس چهارم:
رسیده ایم به جام ملتها . امروز دیگر زمانی برای نقد و ارائه نظرات منتقدانه باقی نمانده است . هر اختلاف نظری که وجود دارد دیگر اهمیتی ندارد . تیم ملی ما در آستانه جام ملتها نیازمند یک اتحاد ملیست . طی روزهای گذشته بعضاً شاهد بودیم که برخی بازیکنان حرفهایی زدند و بعضی کارشناسان تحلیل هایی کردند که امروز برای تیم ملی حرفهای خوبی محسوب نمی شود ، جواد نکونام ، کاپیتان تیم ملی علناً عنوان می کند که تیم قلعه نوعی بهتر از تیم قطبی است و حرفهای مشابهی که بعضاً در روزنامه ها و سایت های خبری شاهد آن هستیم سخنانی که بر فرض اگر درست هم باشد زمان خوبی برای بیان آنها انتخاب نشده است. امروز همه و همه از کارشناسان و پیشکسوتان و جماعت رسانه ای گرفته تا بازیکنان و مسئولان فوتبال باید که با اتحاد و هم دلی به استقبال جام ملتها برویم . کاپیتان تیم ملی ، کسی که وظیفه اش جمع و جور کردن تیم در این شرایط حساس است نباید خود باعث و بانی ایجاد حاشیه برای تیم ملی شود…
فوتبال یخ زده ما امروز نیازمند رفاقت و اتحاد ملیست بلکه با آبروداری در قاره کهن بار دیگر بر بلندای قاره آسیا بایستد و شور ونشاط را به جامعه فوتبال زده امروز تزریق کند…