عکسهایی از خاطره اسدی

خاطره اسدی متولد مهرماه ۱۳۶۲ بازیگر ایرانی است
 

عکسهایی از خاطره اسدی بازیگر سریال سقوط یک فرشته – خاطره اسدی متولد مهرماه ۱۳۶۲ بازیگر ایرانی است.

 اسم؟ خاطره اسدی
سن؟ متولد مهرماه ۱۳۶۲ است.
کارنامه؟ ساناز «دیشب باباتو دیدم آیدا»، کسی که قصه را به یک مسیر تازه انداخت. همیشه سر کلاس دیر می‌رسید، ماشینش پنچر می‌شد و تازه گواهینامه‌اش را گرفته بود و اجازه نداشت توی اتوبان‌ها رانندگی کند. کمی خلاف، کمی فضول، که آخر سر هم مانیفست بچه‌های طلاق را ارایه کرد! خودش می‌گوید از بازی‌اش در آن سکانس خیلی راضی نیست.
تحصیلات؟ دیگر دارد تمام می‌شود و لیسانسش را به زودی می‌گیرد. به خاطر سینما تعدادی از واحدهایش را حذف کرده است.
خلق و خو؟ کمی خجالتی است، هر چند که خودش انکار کند.جلوی دوربین ساتیار نمی‌داند با دست‌هایش چکار کند. اهالی پشت صحنه «تقاطع» ابوالحسن داوودی، اعتقاد دارند دختر بسیار بااستعداد و خوش‌اخلاقی است.
تقاطع؟ تاریخ اکرانش خیلی معلوم نیست. یک فیلم پازل‌گونه که خاطره در نقش شادی یک بازی ظریف را به نمایش می‌گذارد. آنهایی که فیلم را در جشنواره دیده‌اند، روی خاطره به عنوان یک بازیگر باهوش و بادقت حساب بازکرده‌اند.
هنرپیشه زن مورد علاقه؟نیکول! نیکول کیدمن. با هم راجع به آن سکانس سه دقیقه‌ای Birth (تولد) حرف می‌زنیم؛ سکانسی که می‌گویند شاهکار بازی نیکول است. یک کلوزآپ از چهره‌اش، بدون اینکه حرفی بزند تنها با برق چشمان و تغییر خطوط ریز صورت، هزار و یک حس متفاوت و گاه متناقض را نمایش می‌دهد. خاطره می‌گوید این چیزها تمرین می‌خواهد و یک هوش خاص. از بین بازیگران زن ایرانی هم رویا نونهالی، گلاب آدینه و سوسن تسلیمی را می‌پسندد.
نقش؟ خودش هم دنبال نقش‌هایی است که از شخصیتش دور است. می‌گوید این نقش‌ها را بهتر در می‌آورد. او هیچ شباهتی نه به ساناز «دیشب باباتو دیدم آیدا»ی صدر عاملی دارد و نه به «شادی» تقاطع که او هم در نوع خود دختر عاصی و مشکل‌داری است.خاطره اتفاقا می‌تواند دختر خیلی آرامی باشد.سیگار کشیدن، سخت‌ترین کاری بوده که او باید برای ایفای نقش شادی از پسش بر می‌آمده.
تلویزیون؟ نه! آن طرف‌ها آفتابی نمی‌شود. خوشش نمی‌آید مردم موقع صحبت‌های تلفنی یا هنگام سبزی پاک کردن(!) نگاهش کنند. ترجیح می‌دهد در تیررس آنهایی باشد که سینما را می‌شناسند و بازی او را با وسواس پی می‌گیرند.
گیشه؟ ستاره؟ خیلی علاقه‌ ندارد. بیشتر به نقش فکر می‌کند؛ به نقش‌های عجیب و خلاقانه.
فیلم مورد علاقه؟ سینما پارادیزو، بارها نگاه کرده است. عین هزار دفعه هم اشک ریخته است.
کتاب؟ خب دختر کتابخوانی است.نیچه می‌خواند،‌ابرمرد را تازه تمام کرده و هیچ دل خوشی ندارد از آن جمله معروف نیچه که می‌گوید با زن‌ها با شلاق و تازیانه و مزخرفاتی از این دست!
به زودی؟ هنوز تصمیم نگرفته، چند تا فیلمنامه در دست دارد که هنوز بینشان انتخاب نکرده است، اطلاعات بیشتری در این مورد نمی‌دهد. اطلاعات نداریم.
تئاتر؟ موقعیت خوب پیش بیاید حتما کار می‌کند.
بازیگری؟ می‌گوید که عاشق خلق کردن است. عاشق بازیگری است و البته کارگردانی. دو فیلم کوتاه هم ساخته است. به کارگردانی فکر می‌کند.
کلیشه؟ خودش حواسش هست در نقش دختران خلافکار، یاغی و عصیانگر و… کلیشه نشود.
این همه آن چیزی است که خاطره وقتی روی «صندلی زرد»‌نشست، گفت. البته تقریبا همه‌اش…