باران کوثری: فعلا تئاتر
باران کوثری این بار با نمایش «زمستان ۶۶» میآید. میگوید بیش از هر چیز، شرایطی که طی سالهای اخیر بر سینمای ایران حاکم شده، او را به سمت تئاتر کشانده است. شور و شوقش در تمرینات حدوحصر ندارد. طوری بازی میکند که گویی جلو دوربین یا در برابر جمعیت قرار دارد. البته گاه در مکثهایی که ایجاد میشود، پیشنهادهایی را با محمد یعقوبی در میان میگذارد و مثلا میگوید احساسش این است که در این لحظه باید واکنشی دیگر داشته باشد. حضور باران کوثری بر صحنه تئاتر فرصتی برای کسب تجارب تازه در اختیار او گذاشته است.
«زمستان ۶۶» چندمین تئاترتان است؟
پنجمین کار. اولین تئاتری که بازی کردم، سال ۸۴ به کارگردانی امیررضا کوهستانی بود. این اولین تجربهام با محمد یعقوبی است.
مدتی است که بازیگران سینما در تئاتر فعالتر شدهاند. این به دلیل جذابیت و متفاوت بودن تئاتر است یا اینکه سینما و نقشهایی که پیشنهاد میشود، راضیتان نمیکند؟
طبیعی است که بازی در تئاتر تجربه متفاوت و بلکه ضروری برای هر بازیگری است. ولی به دلایلی که بر همه واضح است، وضعیت سینما در سالهای اخیر آنقدر بد شده که خیلی از بازیگران در سینما ارضا نمیشوند و در نتیجه به سمت تئاتر کشیده شدهاند. تئاتر توانسته هنوز استانداردهای خودش را حفظ کند. این روزها از میان ۲۰ فیلمنامهای که در سال به بازیگر پیشنهاد میکنند، شاید به زحمت بتوان دو، سه فیلمنامه را فقط خواند
باران کوثری این بار با نمایش «زمستان ۶۶» میآید. میگوید بیش از هر چیز، شرایطی که طی سالهای اخیر بر سینمای ایران حاکم شده، او را به سمت تئاتر کشانده است. شور و شوقش در تمرینات حدوحصر ندارد. طوری بازی میکند که گویی جلو دوربین یا در برابر جمعیت قرار دارد. البته گاه در مکثهایی که ایجاد میشود، پیشنهادهایی را با محمد یعقوبی در میان میگذارد و مثلا میگوید احساسش این است که در این لحظه باید واکنشی دیگر داشته باشد. حضور باران کوثری بر صحنه تئاتر فرصتی برای کسب تجارب تازه در اختیار او گذاشته است.
«زمستان ۶۶» چندمین تئاترتان است؟
پنجمین کار. اولین تئاتری که بازی کردم، سال ۸۴ به کارگردانی امیررضا کوهستانی بود. این اولین تجربهام با محمد یعقوبی است.
مدتی است که بازیگران سینما در تئاتر فعالتر شدهاند. این به دلیل جذابیت و متفاوت بودن تئاتر است یا اینکه سینما و نقشهایی که پیشنهاد میشود، راضیتان نمیکند؟
طبیعی است که بازی در تئاتر تجربه متفاوت و بلکه ضروری برای هر بازیگری است. ولی به دلایلی که بر همه واضح است، وضعیت سینما در سالهای اخیر آنقدر بد شده که خیلی از بازیگران در سینما ارضا نمیشوند و در نتیجه به سمت تئاتر کشیده شدهاند. تئاتر توانسته هنوز استانداردهای خودش را حفظ کند. این روزها از میان ۲۰ فیلمنامهای که در سال به بازیگر پیشنهاد میکنند، شاید به زحمت بتوان دو، سه فیلمنامه را فقط خواند و تصمیم گرفت که در آنها بازی کرد یا نه. ولی این ابتذال در تئاتر کمتر رخ داده و چون خودش را منزهتر نگه داشته، راحتتر میتوان به آن اعتماد کرد و حس بازیگری را در آن ارضا کرد.
یعنی شما خیلی از فیلمنامههای پیشنهادی را دوست نداشتهاید و از طرف دیگر نخواستهاید مکثی در کار بازیگریتان بیفتد و ترجیح دادهاید در این دوره ابتذال با تئاتر به تجربه و کارتان ادامه بدهید.
اگر کار نکردن خودخواسته باشد، مشکلی نیست ولی این روزها جو سینما به سمتی رفته که بازیگران فعال و تاثیرگذار کمتر میتوانند کار کنند. به هر حال باید پذیرفت که بازیگران هم میخواهند جوری خودشان را روی صحنه تئاتر یا جلوی دوربین نگه دارند. در مورد من دلیل اصلیاش همین است. یعنی وقتی به هر دلیل کمتر میتوانم در سینما کار کنم، ترجیح میدهم روی صحنه بمانم و به خصوص با کسانی مثل محمد یعقوبی و کوهستانی کار کنم.
اجرای قبلی نمایش زمستان ۶۶ را دیده بودید؟
بله. آن موقع ۱۲سالم بود.
نقش امروز شما را چه کسی بازی میکرد؟
زندهیاد پوپک گلدره.
سعی کردید از کار او اقتباس کنید؟ اصلا آن بازی در ذهنتان مانده؟
هر اجرای موفقی خواه ناخواه در ذهن بیننده میماند. این نمایش در زمان خودش بسیار موفق بود. من در آن سالها تماشاگر پیگیر تئاتر بودم و یادم هست که زمستان ۶۶ آنقدر تاثیرگذار بود که به یادماندنی شد. یکی از دلایل موفقیتش بازی خوب پوپک گلدره بود و به نظرم خبط است که بگویم میخواهم به سطح اجرای او برسم و بازی کنم. چون هم او بازیگر خیلی موفقی بود و هم اجرای آن سال تاثیر زیادی روی همه گذاشت. ما در اجرای جدید این نمایش به اصرار محمد یعقوبی سعی میکنیم آن اجرا را کنار بگذاریم و اجرای خودمان را داشته باشیم.
فکر میکنم یعقوبی خیلی خوب دارد این کار را انجام میدهد و قصد دارد بازتولید موفقی از زمستان ۶۶ روی صحنه ببرد. یعنی سر تمرین اصلا فکر نمیکنیم که این کار قبلا اجرا شده و ما باید مثل همان اثر را اجرا کنیم. به هر حال همانطور که میدانید زمستان ۶۶ در زمان خودش بسیار مورد توجه قرار گرفت و خیلی سخت است که دوباره به همان سطح و حتی بهتر از قبل بتوان آن را روی صحنه برد. اینکه کارگردان تصمیم گرفته اجرای خوب دوبارهای از آن نمایشنامه داشته باشد، جسارت قابل تحسینی است.
شما چرا زودتر از اینها وارد تئاتر نشدید؟ فضای سینما بهتر بود و تعدد کارها اجازه نمیداد یا تصمیمی برای حضور در تئاتر نداشتید؟
قبل از آن یا زیاد پیشنهاد تئاتر نداشتم یا پیشنهادهایی بود که مرا مجاب نمیکرد. سال ۷۶ یا ۷۷ که ۱۲سالم بود، در نمایش «آن سوی آینه» به کارگردانی آزیتا حاجیان یک نقش فرعی را بازی کردم. شاید دلیل اصلیاش این بوده که در آن سالها در سینما پرکارتر بودم و دلم میخواست پیشنهادهای سینمایی را بازی کنم. ولی اولین پیشنهاد خوب و جدی تئاتر را که از طرف امیررضا کوهستانی به من شد، با کمال میل پذیرفتم و تجربه دلپذیری از کار درآمد.