گفتگو با بهترین بازیگر مرد اسکار ۲۰۱۲
کارگردان باید مثل برادرم باشد
«هنرمند» قطعا پروژه سادهای نبوده. چطور هازاناویسیوس شما را متقاعد کرد که بازی در این فیلم میتواند نقطه عطفی در کارنامه شما باشد؟
همان اولینباری که او درباره این فیلم با من حرف زد، من جوابم مثبت بود. بعد از اینکه جواب دادم تازه برای یک لحظه دچار شک و تردید بزرگی شدم. دیگر مطمئن نبودم که باید این کار را انجام بدهم یا نه. میشل گفت: «تو تنها کسی هستی که میتواند این نقش را بازی کند، هیچکس دیگری به جز تو قادر به این کار نیست. اصلا من این نقش را برای تو نوشته ام. نمیتوانم مجبورت کنم اما…» و خب قبول کردم و عاشق فیلم شدم. الان دیگر فقط دلم میخواهد فیلمهای صامت بسازم.
این تجربه چه چیزی در خودش داشت که شما را عاشق فیلمهای صامت کرد؟
میشل سر صحنه فیلمبرداری موسیقی زنده میگذاشت. خب این کار احساسات بازیگر را برانگیختهتر میکند. این تنها فیلمی بود که شما میتوانستید سر صحنه آن، این کار را انجام دهید. وقتی سر صحنه بازی میکنی، انگار بخشی از زندگیات است. ۳۵ روز باورنکردنی سر صحنه این فیلم بودیم.
شما در فرانسه یک ستاره هستید اما برای بقیه جهان یک چهره غریبید. فکر میکنید این تازگی چهرهتان در دنیا توانسته کمکی به فیلم کرده باشد؟
بله قطعا چون هیچ انتظار و توقع و قضاوت و پیشداوری در کار نبود. آنها برنیس (بازیگر نقش زن فیلم) یا حتی میشل را هم نمیشناختند. در نتیجه انگار همه چیز از نقطه صفر شروع شده باشد. البته در کن هم وضعیت مشابهی داشتیم. محیط خیلی راحتی بود. هیچ فشاری در کار نبود. همهاش لذت بود. مردم خیلی مهربان بودند و از فیلم لذت بردند.
اما این قضیه احتمالا خشمگینتان نمیکرد که مجبور بودید دوباره خودتان را برای یکسری مخاطب جدید اثبات کنید؟
نه بهخاطر اینکه کار ما تمام شده بود. همه چیز آنجا روی پرده حاضر و آماده بود. من کارم را انجام داده بودم و حالا باید دربارهاش توضیح میدادم. خیلی هم لذتبخش بود. نمیخواهم همه مرا دوست داشته باشند، حتی این قصد را ندارم که آنهایی را انتخاب کنم که مرا دوست دارند. شما باید به مخاطبتان حق انتخاب بدهید.
ونسان کسل از آن بازیگرانی است که هم در فیلمهای فرانسوی به شهرت رسید و هم در فیلمهای بینالمللی که بازی کرد. آیا داشتن کارنامهای مانند کسل برای شما جذاب است؟ میخواهید ستاره فیلمهای هالیوودی هم بشوید؟
من فقط میخواهم در نقشی باشم که به دردم بخورد. باید اتفاق بیفتد. این مواجهه من با کارگردان و داستان است که تکلیف همه چیز را روشن میکند. همه چیز درباره رابطه انسانی است، نه درباره ماشین هالیوود. من میخواهم با کارگردانی کار کنم که برای دو ماه مثل برادرم باشد. چون تو خودت را به کارگردان واگذار میکنی. میدانید در فرانسه شما به کارهای زیادی نه میگویید تا به یک بله واقعی و از ته دل و خوب برسید.
تا به حال سه بار با میشل هازاناویسیوس همکاری کردهاید. پس بهنظر میرسد که آن رابطه انسانی مدنظرتان را با وی پیدا کردهاید. چه چیزی در او وجود دارد که شما را به همکاری با هم متمایل میکند؟
او خیلی آرام است. هیچوقت داد و هوار به راه نمیاندازد. یک بار هم در این ۳ فیلمی که با هم کار کردهایم، نشده عصبانی شود. او به شما اعتماد به نفس میدهد. خودش هیجانزده و عصبی است اما این را پیش خودش نگهمیدارد. سخت کار میکند اما حس شوخطبعیاش را هم حفظ میکند. فوقالعاده است.
«هنرمند» در گیشه سینماهای فرانسه بسیار موفق بود اما معلوم نیست که با بقیه مخاطبانش در سرتاسر دنیا هم بتواند این ارتباط را برقرار کند. خودتان در اینباره چه فکر میکنید؟
شاید فرانسویها بیشتر شیفته سینما باشند. فیلم برای بقیه دنیا یک چیز نمایشی و سرگرمی است. در فرانسه مردم با فیلم زندگی میکنند. سینما در فرانسه دیگر مثل قبل یک هنر روشنفکری نیست.