جلال چراغپور در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاري فارس، اظهار داشت: استقلال چند مشكل اساسي دارد. اولين مشكل اين تيم از دست دادن هافبكي به نام حسين كاظمي بود. جانشين اين بازيكن يعني سان جان، از خط نيمه رد نمي‌شود. به سمت دوارزه حريف شوت نمي‌زند. او پاس خطرناك ارسال نمي‌كند و نمي‌تواند توپ‌هاي حريف را به خوبي قطع كند. بنابراين، استقلال يك هافبك طراز اول را از دست داده و يك هافبك در كلاس 2 جذب كرده است.
وي ادامه داد: دومين مشكل، مهاجماني هستند كه قرار است پا به توپ از مدافعين عبور كنند. به اين ترتيب، سانترهاي منيعي و نوازي از چپ و راست بي‌اثر مي‌ماند چرا كه بياتي‌نيا و برهاني سرزن نيستند.
چراغپور عنوان كرد: آرش برهاني و محسن بياتي نيا سه سال پيش كه سر حال تر و شاداب تر بودند، سخت گل مي‌زدند. در تيم پاس دوران مربيگري جلالي، شاهرخي و دنيزلي، اين دو مهاجم موقعيت‌هاي گل زيادي را از دست دادند.
وي افزود: يكي از دلايل بر كناري جلالي، گل نزني همين مهاجمان بود. استقلال بعد از سه سال، به سراغ آنها رفته است؛ آن هم در ليگي كه آنها امتحان خود را در آن پس داده‌اند. اگر همين روند ادامه پيدا كند، اين تيم و ناصر حجازي به مرور دچار مشكل مي‌شوند.
اين كارشناس فوتبال گفت: سومين مشكل، مدافعاني هستند كه راحت دريبل مي‌خورند. تاكنون نديده‌ام يك مدافع وسط اين قدر بي‌خيال و راحت دريبل بخورد. در گل دوم استقلال، پيروز قرباني به راحتي دريبل شد. در دفاع مركزي سه نفره، پژمان منتظري تا حدي خوب كار كرد.
جلال چراغپور در خصوص اينكه استقلال در مسابقه اول با دفاع چهار نفره بازي كرد، اظهار داشت: بله اما تغيير از دفاع سه نفره به چهار نفره يا بالعكس، مهم نيست؛ بلكه مهم شرح وظايف بازيكنان است و همان نقشه دفاعي كه بايد طراحي ‌شود. استقلال به روش 2-5-3 بازي نمي‌كرد؛ بلكه سه مدافع مركزي داشت، همراه ميثم منيعي و محمد نوازي كه هافبك- مدافع بودند. اين تيم در مواقعي 5 مدافع داشت و تعويض‌هايي هم كه انجام داد، معنايش اين بود كه براي نباختن به انزلي رفته بودند.
وي در خصوص اينكه مهم‌ترين دليل باخت استقلال به ملوان چه بود، عنوان كرد: 38 درصد گل‌هايي كه در فوتبال دنيا رد و بدل مي شود، از روي سانترها و ضربات سر است. استقلال همانطوريكه گفتم، آن 38 درصد را ندارد؛ به دليل آنكه يك مهاجم نوك كلاسيك در اختيار ندارد. مهاجمان نوكي كه نتوانند دروازه حريفان را باز كنند، تاريخ مصرفشان به پايان مي‌رسد؛ امثال مايكل اوون و باتيستوتا چون گلزني نمي‌كنند، به پايان مي‌رسند.
وي افزود: اگر يك مهاجم نوك بتواند سازندگي كند، مي‌تواند در يك خط عقب‌تر مورد استفاده قرار بگيرد. اين استيل فوتبال ايراني است. الزاما حضور يك مهاجم نوك ضروري است. در تيم ملي اگر بر تن همين علي دايي نصفه و نيمه پيراهن مي‌پوشاندند، در جام ملت‌هاي آسيا حذف نمي‌شديم.
چراغپور تاكيد كرد: پرسپوليس هم مهاجم نوك ندارد. به عقيده من اين تيم هم در حال حاضر در فصل بهار است و زمستان آن پيش رو است. هنوز حركت موزون بگوويچ با شال گردن قرمز را در ورزشگاه آزادي را به خاطر دارم. مسابقه پرسپوليس و پگاه در هفته دوم ليگ هم، همان حركت موزن بود.
وي متذكر شد: استقلال براي آنكه مشكل اصلي خود را حل كند، بايد يك مهاجم نوك جذب كند چون بياتي‌نيا و برهاني در ادامه به دليل گل نزدن، اعتماد به نفس خود را از دست خواهند داد. تركيب اين دو مهاجم نمي‌تواند مفيد باشد. اين تيم بايد هرچه سريعتر يك مهاجم تمام عيار نوك جذب كند.