حرف زدن
با على
دايى در
مورد
ناکامى
تيم‌ملي،
موضوع
مهمى است.
او در گفت‌وگو
با
خبرگزارى
فوتبال
ايران در
مورد
دلايل
ضعيف
نتيجه
گرفتن
تيم‌ملى
صحبت کرد.
بخوانيد
حرفهاى
او را:
* زياد دوست
ندارم در
مورد تيم‌ملى
حرف بزنم.
خوشبختانه
مردم ما
به
اندازه
کافى
فوتبال
را مى‌فهمند
و مى‌دانند
چه
مسائلى
باعث
ناکامى
تيم‌ملى
شد.
* تيم‌ملى
در اين
مسابقات
نفرات
سرشناسى
را در
اختيار
داشت و
بهترين
امکانات
را هم
براى اين
تيم مهيا
کردند ولى
به نظر من
بازيکنان
خيلى
بزرگتر از
کادرفنى
بودند و
تيم‌ملى
از اين
موضوع
ضربه
شديدى
خورد.
* مسئولان
فدراسيون
در گرفتن
هر تصميمى
بايد خيلى
خوب فکر
کرده و
عاقلانه
رفتار
کنند. در
اين دوره
بازيکنان
بسيار
خوبى
داشتيم
که
کادرفنى‌در
مقابل
آنها کوچک
بود و در
اين
شرايط
نوعى
ناهماهنگى
به وجود
مى‌آيد که
همه چيز
را به هم
مى‌ريزد.
درضمن
دوست
ندارم در
مورد شخص
خاصى حرف
بزنم.
* اسم و
شاخصه‌هاى
يک مربي،
بسيار مهم
است و
مطمئن
باشيد اگر
سرمربى
ايران
بزرگ و
شناخته‌شده
بود،
نتايج
بهترى مى‌گرفتيم.
اکثر
بازيکنان
تاثيرگذار
ما در تيم‌هاى
اروپايى
زيرنظر
بهترين
مربيان
دنيا کار
مى‌کنند و
طبيعى
است آنها
نسبت به
کادرفنى
برترى
داشته
باشند.
* همانطور
که گفتم
دوست
ندارم در
مورد شخص
خاصى حرف
بزنم و
مردم
بهترين
قاضى
هستند. نمى‌دانم
انتخاب
سرمربى و
ديگر
اعضاى
کادرفنى
بر چه
اساسى
بود و همه
ديدند که
از نسل‌هاى
مختلف
فوتبال
در اين
کادر حضور
داشتند و
در نهايت
تيم‌ملى
به
موفقيت
قابل‌توجهى
نرسيد.
آقايان
فکر اين
روزها را
نکرده
بودند ولى
فوتبال
هميشه
بالا و
پايين
دارد و
آنهايى
که
مصاحبه‌هاى
آنچنانى
کردند و بى‌رحمانه
به
ديگران
تاختند،
خدا
جوابشان
را داد و
حالا مى‌بينيد
که سکوت
کرده‌اند.
باز هم مى‌گويم
کادرفنى
مقابل
بازيکنان
خيلى
کوچک بود
و اين
موضوع
عامل
اصلى
ناکامى
تيم‌ملى
محسوب مى‌شود.
* متاسفانه
بعضى‌ها
فقط براى
رسيدن به
اهداف
شخصى‌شان
به صورت
غيرمنطقى
انتقاد
کردند ولى
باز هم مى‌گويم
مردم به
اندازه
کافى فهم
فوتبال
دارند و طى
اين مدت
هيچ‌وقت
از طريق
آنها مورد
بى‌احترامى
قرار
نگرفتم.
* فعلاً در
سايپا
هستم و از
حالا در
مورد
آينده هم
نمى‌توان
حرف زد.
البته
بايد
بگويم
نشستن
روى
نيمکت
تيم‌ملى
فوتبال،
آن هم به
عنوان
سرمربى
براى هر
شخصى
افتخار
بزرگى
محسوب مى‌شود.