حکايت
پرسپوليس
يادآور
قصه «فيل
در تاريکي»
مولاناست.
با اين
تفاوت که
سراينده
مثنوى
معنوى مىدانست
که چرا
چنين
اتاقى را
طراحى
کرده است
در حالى
که
متوليان
پرسپوليس
از آنچه
مىخواهند
به انجام
برسانند
بىخبرند
و هر لحظه
چون «باد»
تغيير جهت
مىدهند.
فردا کدام
سو مىوزيد؟
اولش مىگفتند:
سياسىها
آمدهاند
تا قدرت
را در
پرسپوليس
به دست
بگيرند.
بعد اما
هجمه
مردم و
مطبوعات
به بدنه
اين
تصميم،
جهت حرکت
آقايان
را تغيير
داد تا
ناخواسته
حکم به
بازگشت
انصارىفرد
بدهند.
انصارىفرد
که آمد،
سرنوشت
پرسپوليس
در جام
حذفى را
به مثابه
شيشه عمر
او
دانستيم.
ولى حال
که شيشه
شکسته
است،
زمزمههايى
به گوش
ميرسد دال
بر ابقاى
او. (؟!)
باز تا
همين چند
روز پيش «شايعاتي»
ساخته مىشد،
مبنى بر
اينکه
بيادى و
کاشانى
سرگرم
جمعآورى
مدارکى
هستند تا
به وسيله
آن پرده
از فساد
مالى
محمدحسن
بردارند،
اما در
آخرين
مرحله (تا
لحظه
تنظيم
اين مطلب
البته)
شنيديم
کاشانى
به سمت
فدراسيون
فوتبال
تغيير جهت
داده و
انصارىفرد
نيز به
رغم
اطلاع از
مصائب
مالى
ارتش سرخ
حرف از
ماندن
زده است!
بدين
ترتيب،
شما اگر
موفق به
پيدا کردن
پرتقال
فروش
شديد با
باشگاه
پرسپوليس
تماس
گرفته،
جواب را
بگوييد و
جايزه
بگيريد.
معدنچي،
بازيکن
بىدفاع
معدنچى
در عين
شايستگى
از حضور در
تيمملى
بازمانده
است، با
اين حال
صداى
اعتراض
از جايى
بلند نيست،
زيرا
پرسپوليس
را اين
روزها «صاحبي»
نيست که
بخواهد
براى
بازيکنش
دل
بسوزاند و
اقدامى
بکند.
البته
اميرخان
قلعهنوعى
که يد
طولايى
در
ابتکارات
عجيب و
غريب
دارند، به
عوض
معدنچى
آماده،
بادامکى
ناآماده
را به تيم
فراخواندهاند
تا هم با
پرسپوليسىها
بىحساب
شوند و هم
کسى را
داشته
باشند که
بتوانند
به راحتى
او را خط
بزنند.
ترکيب
جديد
گفته مىشد
که اگر
محمدحسن
بماند،
قرارداد
دنيزلى
هم تمديد
مىشود
اما از
کلاه
شعبدهباز
سرخ
ترکيب
تازهاى
بيرون
آمده است
و آن
ترکيب
چيزى
نيست مگر
زوج
انصارىفرد
بايک
سرمربى
ايراني؟!
اينجاست
که بايد
پرسيد: اگر
جناب
مديرعامل
به
مربيان
وطنى
اعتقاد
داشت، پس
چرا نزديک
به دو
ميليارد
تومان به
خاطر هان
و يونگ و
دنيزلى
هزينه
کرد؟ و اگر
او باور
دارد که
روى
نيمکت
پرسپوليس
نبايد کسى
به غير از
يک اسم
بزرگ
خارجى را
نشاند،
چگونه به
همکارى
با مربيان
کم تجربه
داخلى (منظورمان
کسانى
است که
در ليست
هيأت
مديره
هستند، (مثل
استيلي)
رضايت
داده است.
بالاخره
يا تصميم
امسال
انصارىفرد
اشتباه
است و يا
آنچه ظرف
دو سال
گذشته
انجام
داده؛ مگر
اينکه
محمدحسن
هم
نخواهد از
شيوه
کاملاً
مرسوم «توجيه»
و سفسطه
استفاده
کند.
شوخى
است، نيست؟
کاويانپور
جايى
گفته که
با استيلى
و کاشانى
در خصوص
بازگشت
به
پرسپوليس
مذاکره
کردهام.
مىپرسيم:
کدام
استيلى
را مىگوييد؟
همان که
هيچ سمتى
در اين
باشگاه
ندارد؟
... به نظر
شما حامد
سلامت
عقل خويش
را از دست
داده و يا
ديگرانى
که به او
نشانى
حميد را
دادهاند،
قصد بازى
دادنش را
داشتهاند؟
باز هم به
نظر شما
چند درصد
اين
احتمال
وجود دارد
که شوخى «سرمربيگرى
استيلى
در
پرسپوليس»
حقيقت
پيدا کند؟
... اينکه در
تيم
سرخپوشان
چه خبر
است، بر
همه
پوشيده
است، با
اين حال
اميدواريم
قهرمان
قصه هر چه
سريعتر از
دل کلاف
پرپيچ و
خم خارج
شود و
تکليف
همه را
روشن کند.