پيام هاي  اس ام اسيSMS

 - 9 - 8 - 7 - 6 - 5 - 4 - 3 - 2 - 1

   
   
اگه خوابي بيدار شو .اگه بيداري بشين .اگه نشستي پاشو راه برو .اگه راه ميري بدو. اگه ميدوي يه پشتک بزن و خوشحال باش که از طرف من يه sms اومده واست
 
   
   
براي نقد کردن چکي ديگر که روي آن نوشته بود:
دوستت دارم تمامي شهر را زير پا گذاشتم نمي دانم
شايد روزي نمايشگاهي داير کنم از اين چک هاي بي
محل در وجه حامل
 
   
   
تركه به زنش ميگه اگه بچمون پسر بود اسم باباي منو
ميذاريم.اگه دختر بود اسم باباي تو رو
 
   
   
اين مسيج رو تا سه روز ديگه نخون
.
.
.
.
.
.
.
.
نخون عزيزم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
نخون گلم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اَه ه ه ه، نخون ديگه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
نه، مثل اينكه تو جنبه نداري، باشه، همون سه روز ديگه بهت ميگم!
 
   
   
پسر خوب چگونه پسري است ؟ پسري كه اولا دوست دختر نداشته باشه دوما دوست دختر نداشته باشه سوما دوست دختر نداشته باشه چهارما دوست دختر نداشته باشه ..... چون دوست دختر بناي اوليه منحرف شدن اين گل هاي پاك است
 
   
   
خروسه رو میگیرنش، دوستش ازش میپرسه چی شد گرفتنت ؟
میگه هیچی بابا تو جیبم عکس مرغ پرکنده پیدا کردن !
 
   
   
ترکه راديولوژيست ميشه به مريض ميگه: تو عکستون يک شکستگي تو دنده راست سينتون ديدم، با فتوشاپ درستش کردم
 
   
   
برات یه هدیه دارم



##**#####**##



این یه سیم خارداره. بپیچ دورت تا کسی دستش به گل من نرسه
 
   
   
خواستي
خواستم
رفتي
ماندم
نيامدي
ماندم
برنگشتي
ماندم
عشق ساختي
ماندم
آشيانه ساختي
ماندم
شکستي
شکستم
آن لحظه که آمدي
من مرده بودم !
 
   
   
عميق ترين درد در زندگي مردن نيست، بلکه نداشتن کسي است که الفباي دوست داشتن را برايت تکرار کند و تو از اون رسم محبت بياموزي
 
   
   
خدايا شكرت كه غم را آفريدي ، درد را آفريدي ، دلتنگي را آفريدي ، اشك را آفريدي چرا كه اگر هميشه مي خنديدم و شاد بودم تو را از خاطر مي بردم اين واقعيت است ؛ من انقدر نمك نشناس هستم كه تنها تو را در غم هايم صدا مي كنم چرا كه شانه هايم توان تحملشان را ندارد
 
   
   
همه ي آرزوهاتو يادداشت کن... نه به خاطر اينکه خدا فراموشکاره... يادداشت کن تا هميشه يادت بمونه همه ي اين چيزايي که داري یه روز آرزوت بوده !!
 
   
   
محبت تو رو قبول میکنم بدون اینکه دغدغه های فردا رو داشته باشم


میدونی چرا؟


چون فردا بیشتر از امروز دوستت دارم.
 
   
   
وقتي که بهم مي رسيم ،3 نفريم ! ( من .تو. عشق ) ،


از هم که جدا ميشيم 4 نفريم ! ( تو و تنهايي ، منو عذاب )
 
   
   
آن شب که دلي بود به ميخانه نشستيم

آن توبه صد ساله به پيمانه شکستيم

از آتش دوزخ نهراسيم که آن شب

ما توبه شکستيم، ولي دل نشکستيم
 
   
   
عشق شايد تنها جايزه ي اين روزگار نامهربان است كه براي بردنش نيازي به پارتي نيست !! برايش مهم نيست كه تو "شاهي يا گدا" ! مردي يا زن ! هر چه كه هستي ، باش ! فقط تنها شرطش اين است كه ارزش آن را بشناسي و حرمتش را نگه داري
 

 

 

 

جستجو
WWW Tafrihi

Copyright © 2005 Tafrihi.com  All rights reserved