شهلا ناظريان از خاطرات تلويزيوني‌اش مي‌گويد
    براي اولين دوبله، 7 زن را كنار زدم

    چه زماني تلويزيون شما را مخاطب خودش كرد؟
    همان اوايل كه تلويزيون تازه به تهران آمده بود، پدرم يك دستگاه تلويزيون خريد و با برنامه‌هايش كلي ما را سرگرم مي‌كرد. آن زمان ما در محله فرهنگ واقع در منيريه ساكن بوديم.
    از خاطره اولين روزهايي كه پاي تلويزيون مي‌نشستيد، برايمان بگوييد؟

    هر تصويري كه از تلويزيون نشان داده مي‌شد، ما را پاي تلويزيون مي‌نشاند. خلاصه پديده جالب و جذابي بود.
    حتماً بعد از آن تماشاي تلويزيون تمام اوقات فراغتتان را پر مي‌كرد؟
    دقيقاً، تا قبل از اينكه پدرم تلويزيون بخرد، گوش دادن به برنامه‌هاي راديو ما را سرگرم مي‌كرد اما با آمدن تلويزيون ديگر راديو براي ما جذابيتي نداشت چرا كه اين پديده جديد و دوست‌داشتني توانست آدم‌هايي كه حرف مي‌زنند را به ما نشان دهد.
    ديدن برنامه‌هاي تلويزيوني و گوش كردن به برنامه‌هاي راديويي تا چه حد توانست شما را در انتخاب حرفه هنر كمك كند؟
    به آن صورت نتوانست كمكي داشته باشد، از همان دوران كودكي من به كار گويندگي علاقه داشتم.
    پس چطور شد كه جذب حرفه هنر شديد؟
    من بيشتر از كار گويندگي، به بازيگري علاقه داشتم. از نظر خانواده هم براي من بهتر بود كه كار گويندگي را انجام دهم. بنابراين سال 1341 مادرم كه با زنده‌ياد ژاله كاظمي رابطه‌ دوستانه‌اي داشت، صحبت كرد و قرار شد كه من حرفه گويندگي را دنبال كنم. ابتدا مانند همه كارآموزها، كارم را با گفتن ديالوگ‌هايي كوتاه آغاز كردم.
    براي چه فيلمي ديالوگ گفتيد؟
    اولين تجربه‌ام فيلمي بود به نام «7 زن از جهنم».
    حتماً خيلي استرس داشتيد؟
    يادم هست هرچه تلاش مي‌كردم، نمي‌توانستم خودم را به ميكروفن برسانم. استوديو خيلي شلوغ بود و اين 7 زن دوبلور به من اجازه نمي‌دادند كه جلوي ميكروفن بروم و ديالوگم را بگويم. خلاصه آقاي سعيد شرافت آمد و اين 7 خانم را كنار زد و اولين فرصت در حرفه گويندگي برايم مهيا شد.
    اولين حقوقي كه با انجام يك كار حرفه‌اي دريافت كرديد، چقدر بود؟
    300 تومان.
    اين مبلغ را خرج امور خاصي كرديد؟
    يادم هست كه همه پولم را به مادرم دادم و هيچ چيز براي خودم نخريدم. (مي‌خندد)
    چطور شد كه كار راديويي انجام داديد؟
    اوايل دهه 60 زنده‌ياد منوچهر نوذري به من كار در راديو را پيشنهاد دادند و خواستند كه با برنامه «صبح جمعه با شما» همكاري كنم و... اين‌طوري بود كه زمينه حضور من در راديو نيز فراهم شد.
    و بعد سر از تلويزيون درآورديد.
    بله، اولين‌بار سال 1378 اجراي مسابقه «تلاش» به همراه همسرم آقاي عرفاني به من پيشنهاد شد البته قبل از آن در مجموعه «اين خانه دور است» نيز بازي كرده بودم.
    از حضور در مقابل دوربين تلويزيون چه احساسي داشتيد؟
    احساس خوبي بود از آنجا كه من پيش از آن كار تئاتر كرده بودم به خوبي توانستم از عهده‌اش برآيم. ديگران هم خيلي من را تشويق كردند و از كارم راضي بودند.
    امروز بيشتر، مخاطب كدام بخش از تلويزيون هستيد؟
    مجموعه‌‌هاي داستاني پرطرفدار.
    فيلم‌ها و سريال‌هايي كه خودتان دوبله داشته‌ايد را هم تماشا مي‌كنيد؟
    صد درصد. اگر فرصت داشته باشم حتماً پيگير هستم.
    رمز موفقيت شهلا ناظريان طي اين 45 سال در چه بوده است؟
    فقط عشق و علاقه به كار چرا كه اين كار آن‌قدر حقوق ندارد و فقط عشق و علاقه است كه ما را در اين عرصه نگه مي‌دارد.

 

 






جستجو
WWW tafrihi

Copyright © 2005-2007 Tafrihi.com