7 نقطه از گيلان كه نبايد نبينيد!
تصميم گرفتم
حالا كه
تعطيلات دو
هفتهاي بلكه
بيشتر نوروزي
تمام شده و
ديگر كسي
قرار نيست به
گيلان بيايد (امسال
دو ميليون و
سيصدهزار نفر
به استان ما
آمدند. اين
يعني دقيقاً
دو برابر شدن
جمعيت در آن
واحد، آن هم
با اين وضع
مديريت شهري
كه خدا ميداند
چه مدلي است!)
به مناسبت و
ميمنت هفت تا
بودن سينهاي
سفرهي
عيدتان، هفت
نقطه از اين
ديار هميشه
سبز را به شما
معرفي كنم كه
اگر خداي
ناكرده سال
بعد تصميم
داشتيد تشريف
بياوريد (خودتان
هم ميدانيد
گيلانيها در
ميهماننوازي
در سراسر
ايران تكند،
در نتيجه
خداي ناكرده
از اين جهت كه
اگر بياييد،
حداقل
ميزبانتان در
صورت آشنا يا
فاميل بودن،
چند ميليون
توماني پياده
ميشود!) دست
پر برويد و
همه جا را
بگرديد.
7- رشت: رشت
آخرين جايي
است كه توصيه
ميكنم تشريف
ببريد. هرچند
به اندازهي
خودش زيباست
ولي نه
اندازهي
مركز يك
استان. به
آرامگاه
ميرزا كوچك
جنگلي فرزند
ميرزابزرگ،
مبارز نامدار
گيلاني در
سليمانداراب
سر بزنيد، بر
سر مزار
شهداي مشروطه
در خيابان
پرستار يك
فاتحه
بخوانيد، به
عمارت كلاهفرنگي
در پارك
محتشم برويد
و آكواريوم
بزرگ رشت (ميگويند
اندازهي
آكواريوم كيش
است!) در پارك
ملت را
ببينيد. اگر
دلتان خواست،
خانهي
جهانگرد
نزديك همين
پارك ملت را
هم سير كنيد و
ديگر اگر
خيلي اهل ذوق
بوديد، موزهي
رشت كه
گنجينهي
مردمشناسي
گيلان است و
همينطور
مجموعهي
شهرداري رشت
را ببينيد.
6- ماسوله:
ماسوله
اينقدر معروف
است كه ديگر
نيازي به
معرفي ندارد.
يك گروه
فيلمبرداري
از سيسيتيوي
چين و
همينطور
خبرنگاران
آساهي شيمبون
براي مخابره
كردن عكس و
گزارش و متن
از ماسوله،
چند ماهي
اينجا اطراق
كردند. شبكهي
ملي ژاپن هم
از "بهشت
گمشده"ي
گيلان يك
فيلم ساخت.
شهركي كه
خانههايش
روي همديگر
قرار دارند و
بام هر خانه،
حياط خانهي
ديگري است... يك
شيرينيپزي
خيلي تميز
دارد و امكان
ندارد هردفعه
يك گروه آدم
خارجي داخلش
پيدا نكنيد!
5- صومعهسرا:
باور كنيد
خودم هم
اينجا نرفتم.
ضيابر از
توابع صومعهسراست...
ولي عكسهايش
را ديدم و از
پدرم هم
شنيدم.
درختهاي
آلوچهيي كه
سرتاسر
خيابانهاي
صومعهسرا
بزرگ ميشوند،
منظرههاي
فوقالعادهيي
به اين شهر ميدهند.
زيباترين
مزارع برنج
ايران اينجا
واقع شدند.
باور كنيد.
شهري در غرب
گيلان با
مردمي بسيار
آرام و كمحرف...
4- چابسكر:
اگر اهل صفا
كردن، خوشگذراندن
و خلاصه اهل
دل هستيد،
برويد چابسكر.
تنها شهري در
گيلان (غير از
رشت) كه بيشتر
از يك هتل
دارد و
ويلاهاي
متعدد و خانههاي
دم ساحلش،
مسافر زياد
جذب ميكند.
شهردار اين
شهر، پارسال
شهردار نمونهي
گيلان شد.
اصول
زيباسازي شهر
حداقل اينجا
بيشتر از
هرجاي ديگر
گيلان رعايت
ميشود.
جدولهاي هر
خيابان،
رنگهاي خاص
خودشان را
دارند، داخل
فضاي سبز
بلوارها،
تنديسهاي
بزرگي از
صنايع دستي
هست و باغها
و گلخانههاي
فراواني براي
ديدن هست.
3- دهكده
ساحلي انزلي:
فكر ميكنم
با كل گيلان
متفاوت باشد.
حتماً شنيديد
كه ميگويند
محروميتهاي
گيلان پشت
طبيعت سبز و
اغواكنندهي
اين ديار گم و
پنهان شدهاند.
اين قسمت از
گيلان آنقدر
توسعه پيدا
كرده (معلوم
نيست چرا) كه
بتواند فردا
ادعاي
خودمختاري
كند! معماران
اكثر ويلاها
و ساختمانهاي
اين دهكده،
غيرايراني و
اكثراً
آلماني،
اتريشي يا
سوييسي هستند
و تمامي
ساختمانها را
با سبك
كشورهاي
خودشان ساختهاند.
خيابانهاي
زيبايي كه
سرتاسرشان از
سبزه و گل و
درختهاي
گوناگون پر
شده... لطفاً
فكر اجاره
كردن ويلا در
اين دهكده
نباشيد اگر
از اقشار
آسيبپذير
هستيد!
2- لاهيجان:
درست حدس
زديد. شهر
كلوچه و چاي.
كاشفالسلطنه
اولين بار
وقتي در
هندوستان
بود، بذر چاي
را در جوف
عصاي خودش
پنهان كرد و
به ايران
آورد. موزهي
تاريخ چاي
ايران
اينجاست.
مجهزترين تلهكابين
ايران كه
بهترين دوپنمايرهاي
اتريشي براي
ساختنش بسيج
شدند اينجاست.
تلهكابين
احرار. رفت و
برگشت براي
هر نفر سههزار
تومان! از
بالاي
لاهيجان رد
ميشويد و
برميگرديد
سر جايتان.
بهترين كلوچهي
ايران هم كه
ميدانيد
اينجا طبخ ميشود.
اگر بخواهيد،
در عرض سي
دقيقه عكس
شما يا
دلبندانتان!!
روي جعبهي
كلوچهيي كه
ميخواهيد
ببريد، چاپ
ميشود!!
1- تالش:
متاسفانه
بعضيها دوست
دارند يك
طوري بين
اقوام اين
شهر و گيلكها
تفرقه
بيندازند به
اين بهانه كه
از روند
توسعهي
استان
غافلشان
گذاشتهايم!
يكي نيست
بيايد بگويد
خود استان
كجا بود كه
روند توسعهاش
باشد...؟ باغ
گلهاي لالهي
آقاولر، به
قول اهالي
خود اينجا
تكهيي از
بهشت روي
زمين خداست...
پربيراه هم
نميگويند.
بيشترين
پرورشدهندگان
زنبور عسل
مملكت هم
اينجا هستند.
اگر ميخواهيد
ببينيد
عسلتان اصل
است يا نه،
بريزيد روي
يك زمين خاكي،
بعد فوت كنيد،
اگر خاكها از
روي عسل كنار
رفتند،
بدانيد
كارتان درست
است! مزارع
توتفرنگي و
خانههاي
روستايي
ماسال را از
ياد نبريد كه
اگر در
سريالهاي
تلويزيوني
سبزي و طراوت
شمالي ميبينيد،
بدانيد
همينجاست.
اكثر
كارگردانهاي
ايراني،
فيلمهاي
شماليشان را
در تالش و كمي
اينطرفتر
ماسال و
رضوانشهر ميسازند.
تنها مناطق
سنينشين و
غيرگيلك
استان. شاد
باشيد!
|