منوچهر واليزاده
از خاطرات
تلويزيونياش
ميگويد
تبليغچي
فيلمهاي
سينما «اخبار»
لالهزار
بودم
اولين
بار در كجا
تلويزيون
ديديد؟
خاطرم
هست يك روز در
راه برگشت از
مدرسه، ديدم
جلوي
فروشگاهي
نرسيده به
چهارراه
مخبرالدوله
جمعيت زيادي
جمع شدهاند.
رفتم جلو
و از پشت شيشه
براي اولين
بار چشمم به
تلويزيون
افتاد. از آن
روز كارم شده
بود اينكه در
راه برگشت از
مدرسه جلوي
شيشه اين
فروشگاه
بايستم و
تلويزيون
تماشا كنم.
اين قضيه چند
سالي ادامه
داشت تا
اينكه
بالاخره به
سر كار رفتم و
خودم يك
تلويزيون
قسطي به قيمت 5
هزار تومان
خريدم.
خريد
تلويزيون هم
برايتان
عالمي داشت؟
آره،
تلويزيون يك
پديده نو و
تازهاي بود.
آن روزها
جمعيت تهران
خيلي كم بود و
اكثر مردم هم
وضع مالي
مساعدي
نداشتند. هر
كسي توانايي
خريداري
تلويزيون را
نداشت. مدت
برنامههاي
تلويزيوني هم
خيلي كوتاه
بود. يك شبكه
داشتيم به
نام ثابت
پاسال كه چند
تا سريال و
يكسري برنامههاي
تئاتري را بهطور
زنده پخش ميكرد.
ظاهراً
آن روزها شما
هم در اين
تئاترهاي
زنده بازي ميكرديد؟
بله،
نمايش «خسرو و
شيرين» را در
شبكه ثابت
پاسال بهطور
زنده بازي
كردم، منتهي
هيچوقت
نتوانستم
بازي خودم را
از تلويزيون
ببينم.
معمولاً كم و
كيف كارم را
از دوستانم
جويا ميشدم.
انتخاب
شما براي
حرفه دوبله
در همين سالها
انجام شد؟
زماني كه
تئاتر كار ميكردم،
منصور متين
من را براي
حرفه دوبله
انتخاب كرد و
به من گفت كه
از عهده اين
كار برميآيم.
از آنجا كه از
كودكي عاشق
اين حرفه
بودم،
پيشنهاداتي
را قبول كردم.
قبلاً هم
كار گويندگي
انجام داده بوديد؟
بله،
دوران
نوجوانيام
در سينما
اخبار لالهزار
توسط پدر يكي
از دوستانم
كه با
سينماچي اين
سينما آشنا
بود، استخدام
شدم. كار من
تبليغ و
معرفي فيلمهاي
سينمايي بود.
از پشت يك
ميكروفن
ابتدايي و
قديمي داد ميزدم،
بشتابيد،
بشتابيد، «2
فيلم با يك
بليت»، «فلان
فيلم سينمايي
با بازي فلان
بازيگر...»
معمولاً اسمها
را درست بلد
نبودم تلفظ
كنم ولي خب
بلد بودم
چطوري مشتري
جلب كنم (ميخندد).
سينما
اخبار فقط
پنجشنبهها و
جمعهها تا
ساعت 7-6
بعدازظهر
برنامه داشت،
در آن سالها
بود كه
آشنايي من با
حرفه گويندگي
صورت گرفت،
از سن 17 سالگي
هم رسماً
وارد عرصه
گويندگي شدم.
مراحل
ابتدايي
كارتان چطور
گذشت؟
كارم
ابتدا با نقشهاي
كوچكتر شروع
شد، بعد كمكم
با استاد علي
كسمايي آشنا
شدم و در
استوديو
ايران فيلم
كه الان به
خانه سينما
تبديل شده،
ميرفتم. در
اولين كارم
آقاي كسمايي
يك صفحه متن
كامل را به من
داد و گفت
بايد اين را
دوبله كني،
خلاصه با
مشقت بسيار
اولين كارم
را انجام
دادم و بعد از
آن بود كه به
جاي بازيگر
اصلي فيلم «دخترك
بنفشه» صحبت
كردم.
اولين
حقوق حرفهايتان
چقدر بود؟
يك چك 100
توماني. آن
روز آنقدر
خوشحال بودم
كه چك را به
تمام بچههاي
استوديو نشان
ميدادم (ميخندد).
و بعد سر
از تلويزيون
درآورديد؟
چند سال
بعد از بازي
در اولين
فيلم سينماييام
يعني سال 1350
سريال «سركار
استوار» كه
توسط 3
كارگردان بهنامهاي
پرويز صياد،
پرويز كاردان
و منصور
پورمند ساخته
ميشد، به من
پيشنهاد شد.
آن زمان من
بيشتر با
منصور پورمند
كار ميكردم.
چندين
دهه از
فعاليت شما
در عرصه
دوبله ميگذرد.
امروز كه به
گذشته نگاه
ميكنيد، رمز
و راز موفقيتتان
را در چه ميبينيد؟
من
معتقدم اگر
كسي ميخواهد
در هر عرصهاي
موفق و
پايدار
بماند، بايد
كارش را ريشهاي
دنبال كند.
اگر امسال من
پنجاهمين
سالگرد
پيوندم با
حرفهام را
جشن ميگيرم،
به اين دليل
بوده است كه
كارم را از
پايه آغاز
كردهام. در
ضمن اين لطف
همه مردم
نسبت به من
بوده است كه
توانستهام
به چنين
جايگاهي برسم.
تشويقهاي
آنان، احساس
آرامشخاطر
بسيار خوبي
به من منتقل
ميكند.
|
|
|
|
|
|