محمود پاك‌نيت»، بازيگر تلويزيون و سينما :
    بازي در «سلام» تجربه تلخي بود


    
    
    سعيد ابك : «محمود پاك‌نيت» پس از بازي در نقش «حسام بيك» در مجموعه روزي روزگاري توانست خيلي زود خود را در دل مخاطبان جا كند. پاك‌نيت كه بازي و هنر خود را مديون تئاتر است، تئاتر را از شهر زادگاهش شيراز آغاز كرد و پس از كسب تجربيات فراوان در زمينه بازي، صحنه تئاتر را براي هميشه ترك كرد و بيشتر وقت خود را صرف بازي در مجموعه‌هاي تلويزيوني و فيلم‌هاي سينمايي كرد.

     بازي در نقش‌هاي تاريخي چون «شاه عباس صفوي» و حضرت يعقوب در مجموعه «حضرت يوسف(ع)» كه به تازگي تصويربرداري‌اش به پايان رسيده، نشان از علاقه او به تاريخ دارد. پاك‌نيت را اين روزها در نقش سرهنگ در مجموعه «سلام» كه از شبكه تهران پخش مي‌شود، مشاهده مي‌كنيم. به همين بهانه با او به گفت‌وگو نشستيم.
     پس از بازي در نقش‌هاي تاريخي چون حسام بيك «روزی روزگاري»، شاه عباس «روشن‌تر از خاموشي» يا زلقي مجموعه «صنوبر»، يعني از نقش‌هايي كه در ذهن‌ها به خوبي ماند با پخش مجموعه نود شبي «سلام» اصلا باور كردني نبود كه محمود پاك‌نيت را در چنين نقش و مجموعه‌اي ببينيم، چون به تجربه ثابت شده توليدات اينچنيني پس از 20، 30 قسمت دچار افت كيفيت مي‌شود و ...
    خودم هميشه از مجموعه‌هاي نود شبي فراري بودم، دقيقا به همان دليلي كه خودتان اشاره كرديد. حتي سال قبل سريال «نرگس» هم به من پيشنهاد شد اما آن را رد كردم ولي مجموعه «سلام» با طرح معضلات و مشكلات جامعه به نوعي مستقيما با مردم ارتباط دارد. به همين دليل آن را پذيرفتم. همچنين طبق صحبت‌هاي كارگردان از همان ابتدا قرار بود بار فرهنگي اثر را بالا ببريم و مسائلي را مطرح كنيم كه مردم از نزديك با آن روبه‌رو هستند. خواستم در اين زمينه هم تجربه‌اي داشته باشم. معتقدم هنرمند و به طور كل انسان در برخي از مواقع بايد فداكاري كند.
    
     حالا تجربه خوبي بود؟
    واقعيتش را بخواهيد نه، واقعا تجربه تلخي بود. نسبت به آثاري كه تا به حال انجام داده‌ام از نظر كيفيت در سطح قابل قبولي قرار ندارد اما اين افت كيفيت را ناشي از نابلد بودن عوامل و كارگردان نمي‌دانم بلكه زمان انجام كار بسيار اندك است. گروه نويسندگان، بازيگران و عوامل ديگر، فشار زيادي را تحمل مي‌كنند. معتقدم هر كاري كه زمان كافي براي توليد نداشته باشد، خواه و ناخواه به لحاظ كيفي دچار افت خواهد شد. البته در ميان نودشبي‌ها اثر قابل قبولي است. از اين جهت كه همچنان در مسير اصلي خود قدم بر مي‌دارد و به هجويه كشيده نشده است. تلاش تمامي عوامل سازنده مجموعه اين است كه در مسير موازين فرهنگي و اجتماعي حركت و راهگشاي مشكلات جامعه و مردم باشد.
    همچنين اين موضوع را نيز نبايد از ياد ببريم كه مجموعه «سلام» نيروي پليس را در كنار مردم نشان مي‌‌دهد نه در مقابل آنها. همين مورد خود يك فرهنگ‌سازي است كه مردم از نيروي پليس هراسي نداشته باشند و آنها را در كنار خود ببينند. به هر حال همان‌طور كه گفتم به خاطر نبود زمان كافي افت كيفيت دارد و نسبت به آثار قبلي‌ام ضعيف‌تر است ولي آن را بد نمي‌دانم.
     اگر يك بار ديگر مجموعه نودشبي به شما پيشنهاد شود باز هم فداكاري مي‌‌كنيد؟
    (مي‌خندد) ديگر نه، واقعا كار سختي است. هيچ‌كدام از عوامل حتي بازيگر و كارگردان تمركز كافي براي كاركردن ندارند. باور كنيد آقاي فرزين را بهترين فرد در زمينه ساخت سريال و مجموعه مي‌دانم. تصور كنيد اگر ايشان زمان كافي داشت يك شاهكار خلق مي‌كرد. واقعا كار خودش را خوب بلد است و مي‌تواند آثار قابل قبولي را به روي آنتن بفرستد اما...
    
     آيا فرصت مي‌كنيد، نتيجه كار را ببينيد تا درصدد رفع نقاط ضعف برآييد؟
    تمام روز حتي تا آخر شب سر كار هستم، نه هنگام پخش شبانه و نه زمان تكرار پخش نمي‌‌توانم ببينم، البته خانواده هر قسمت را برايم ضبط مي‌كنند و پس از رسيدن به خانه آن را مي‌بينم.
     پس علاقه داريد تا نسخه‌اي از آثارتان را به عنوان آرشيو داشته باشيد؟
    بله، برخي از آثارم را تهيه كرده‌ام و در آرشيو شخصي‌ام نگه مي‌دارم. مانند «پس از باران»، «خانه‌اي در تاريكي» و «روزي روزگاري» كه البته روي نوار ويدئويي است و به دليل گذشت زمان خراب شده است.
     از آنجايي كه خود شما اهل شيراز هستيد، علاقه نداشتيد كه شخصيت سرهنگ را با لهجه شيرازي ايفا كنيد؟
    لازم است بگويم، شيرازي بودن سرهنگ به هيچ عنوان به اين دليل نبود كه من اهل شيرازم. شخصيت از قبل چنين تعيين شده بود. در مورد لهجه شيرازي هم چون صحبت كردن با لهجه و زبان شيرازي كند و كش‌دار است خودم با اين مورد مخالفت كردم. چون شخصيت سرهنگ، آدم فعال و پرجنب و جوشي است و احساس كردم اين مورد ريتم بازي‌ام را خواهد گرفت و تحركات سرهنگ را كند مي‌كند.
     از شهر شيراز گفتيم، اگر مايل باشيد كمي به عقب برگرديم، چه شد كه به هنر سينما و تلويزيون علاقه‌مند شديد؟
    12 ساله بودم كه با يكي از دوستانم در راه برگشت از مدرسه با دوچرخه مقابل سينماي شهرمان ايستاديم. همان روز معلم انشا گفته بود كه دوست داريد چه‌كاره شويد، لحظه‌اي به پرده بالاي سينما نگاه كردم و بعد به دوستم گفتم، «مي‌خواهم بازيگر شوم.»
    دوستم مرا مسخره كرد و خنديد اما از همان موقع بود كه تب و تاب بازيگري در سرم افتاد. حدود 15، 16 ساله بودم كه راديو قصه‌هاي شب با صداي اكبر مشكين را گوش مي‌دادم. آرزو داشتم به راديو هم بروم اما نشد. سپس در يكي از كلاس‌‌هاي تئاتر آن زمان شهرمان شيراز ثبت‌نام كردم.
     پس از اينكه بازيگري در تئاتر را تجربه كرديد، روياي اينكه روزي عكس‌تان روي پرده برود و به دوستتان كه شما را مسخره كرده، ثابت كنيد كه ...
    آن زمان كه تئاتر كار مي‌‌كردم، به ما حتي اين اجازه را هم نمي‌دادند كه پس از پايان اجرا از سالن خارج شويم. بايد تمام تماشاگران از سالن خارج مي‌شدند، بعد بازيگران، چرا كه نمي‌خواستند اين‌طور وانمود شود كه بازيگران خودنمايي مي‌كنند. من با اين تفكر و روش در سينما، تئاتر و تلويزيون رشد كردم.
     موفقيت در بازيگري را مديون چه كسي هستيد؟
    مديون تئاتر هستم. هر چه دارم و به هر موقعيتي كه رسيده‌ام نتيجه حضورم در عرصه تئاتر است.
     علاقه داريد بيشتر با كدام كارگردان كار كنيد؟
    با كارگرداناني كه تا به حال كار كرده‌ام راحت بوده‌ام. بيشترين آثارم با مجتبي راعي بوده است. از سال 72 حدود شش اثر را در كنارش بوده‌ام. از مجتبي راعي درس‌ها و تجربيات زيادي آموخته‌ام. همچنين با آقاي احمدجو كه اولين اثر سينمايي‌ام هم با ايشان بود. كار با محمدرضا هنرمند و سعيد سلطاني هم بسيار برايم لذتبخش است.
    
     معمولا پس از اتمام يك پروژه باز هم با كارگردان آن ارتباط داريد؟
    اگر تولد و يا وفاتي باشد حتما تماس خواهم گرفت. البته به دليل مشغله فراوان و گرفتاري‌هايي كه برايشان وجود دارد زياد مزاحمشان نمي‌شوم اما گاه‌گداري با يكديگر ارتباط برقرار مي‌كنيم.
     مثلا اطلاع داريد كه امرالله احمدجو در تدارك نوشتن فيلمنامه‌اي تاريخي به سفارش شبكه يك سيما در مورد مظفرالدين شاه است؟
    نه، خبر نداشتم.
     اگر احمدجو براي بازي اين نقش سراغتان بيايد مي‌پذيريد؟
    
    اگر خوشم بيايد حتما آن را مي‌پذيرم. مطمئنا آقاي احمدجو به زيبايي آن را پرداخت خواهند كرد. قلم ايشان بسيار شيوا و دقيق است.
     چه نقشي را دوست داريد بازي كنيد كه تا به حال فرصتش پيش نيامده است؟
    آرزو دارم فرصتي دست دهد و بتوانم نقش آغامحمدخان قاجار را بازي كنم.
     حالا چرا آغامحمدخان؟
    آغامحمدخان قاجار در كودكي و نوجواني‌اش بسيار ظلم‌ها در حقش شده و بعد به خاطر همين ظلم‌ها قسي‌القلب مي‌شود. به نوعي موقعيت اجتماعي و محيطي روي شخصيتش تاثير گذاشته و از او انساني خونخوار مي‌سازد. به طور كل شخصيت پيچيده‌اي دارد.
     ظاهرا به مطالعه تاريخ بسيار علاقه‌منديد، يادم هست كه در زمان بازي در نقش «شاه عباس صفوي» اطلاعات كامل و جامعي در مورد شخصيتش داشتيد؟
    بله، همين‌طور است. تاريخ را خيلي دوست دارم. البته هيچ ارتباطي به اين موضوع ندارد كه به خاطر فلان نقش، مقطعي از تاريخ را مطالعه كنم. به طور كل مطالعاتي در مورد تاريخ گذشتگان داشته‌ام. عقيده دارم بايد تاريخ پدرانمان را براي بهتر زندگي كردن‌مان مورد مطالعه قرار دهيم.
     اشاره كرديد، هر چه داريد از تئاتر است، چرا ديگر تئاتر كار نمي‌كنيد؟
    حدود 23 سال در وزارت فرهنگ و هنر شيراز فعاليت مي‌كردم و از نزديك هم به تئاتر متصل بودم و همچنان فعاليت مي‌كردم اما به خاطر برخي از ناملايماتي كه از طرف مسوولان و دست‌اندركاران وقت انجام شد، تصميم گرفتم خود را بازخريد كنم و پس از سال 72 كه آخرين تئاترم را به همراه همسرم به روي صحنه برديم، تصميم گرفتم ديگر تئاتر كار نكنم.
    
     تا به حال كاري را براي اداي دين كردن به مردم شهرتان انجام داده‌ايد؟
    سال پيش، اثري در مورد منابع طبيعي پيشنهاد شد كه در مورد قطع درختان در شيراز بود. اين كار را به خاطر شهر شيراز و مردمش انجام دادم. البته وقتي حاصل كار را ديدم بسيار ضعيف بود اما پشيمان نيستم گاهي اوقات براي اينكه به نتيجه مطلوبي برسي بايد در برخي از موقعيت‌ها از خودگذشتگي داشته باشي.
     از شهر شيراز چه خبر، آخرين باري كه به آنجا رفتيد، به ياد گذشته سري به سالن‌هاي نمايش و نمايش ها زده‌ايد؟
    
    زماني شهر شيراز و مشهد دو قطب تئاتر ايران را تشكيل مي‌دادند اما متاسفانه در حال حاضر تئاتر شهر ما رو به زوال و نابودي رفته است. علتش هم مسوولان تئاتر شهرمان هستند. مسوولان بيشتر به فكر حفظ صندلي خود هستند تا تئاتر مملكت و جواناني كه در اين هنر فعاليت مي‌كنند.

 

 

 






جستجو
WWW tafrihi

Copyright © 2005-2007 Tafrihi.com