دعوت رضا
کيانيان به
دوباره نگاه
کردن
خانه
هنرمندان
شلوغتر از
هميشه به نظر
ميرسد، از
در اصلي سالن
كه وارد ميشوي
درست سمت چپ
جمعيت زيادي
در حال رفت و
آمد هستند،
هر كدام هم پچپچهايي
با هم دارند.
درست مشخص
نيست موضوع
اين صحبتها
چه ميتواند
باشد. يكي با
هيجان صحبت
ميكند و آن
ديگري فقط
شگفتزده
است، يكي بياحساس
است و آن يكي
چندان هم
راضي به نظر
نميرسد
اولين راهروي
سمت چپ را در
پيش ميگيريم
و وارد ميشويم
درست انتهاي
همين راهروي
شلوغ
نمايشگاه
آثار چوبي
رضا كيانيان
در نمايشگاهي
با عنوان «دوباره
نگاه كن» قرار
گرفته. خود
هنرمند هم در
ميان آثارش
ديده ميشود.
احساس ميكني
اين جمعيت
زياد فقط به
واسطه شيفتگي
به هنرمند
محبوبشان اينجا
جمع شدهاند.
هنرمند به هر
سمتي كه ميرود
سيلي از
جمعيت به
همراه او
جابهجا ميشود.
عدهاي هم با
قلم و كاغذ
دنبالش هستند
تا يك امضاي
يادگاري از
او بگيرند.
دو اتاق
كوچك _شايد_ 12
متري در كنار
هم و يك سالن
بزرگ _شايد_ 24
متري درست
روبهروي دو
اتاق حاوي
آثار ارزشمند
هنرمند است و
او در كريدور (راهرو)
بين جمعيت
مشتاق
ايستاده است
وارد اتاق كه
ميشوي تازه
مفهوم واقعي
كلمه هنر را
ميفهمي،
آثار چوبي
رضا كيانيان
در نوع خود بينظير
هستند. تازه
ميفهمم
موضوع پچپچهايي
كه لحظات پيش
شاهدشان بودهام
چه هستند.
تازه متوجه
علت هيجان در
چهره بيشتر
مردم ميشوم
و من هم هيجانزده
ميشوم از
ديدن اين همه
ذوق و سليقه
هنري.
تا پيش از
ديدن آثار
دليل استقبال
زياد از
نمايشگاه را
حضور بازيگر
محبوب سينما
در نمايشگاه
ميدانستم.
تمام آثار
ديدني هستند،
از آن جوجه
كلاغ چوبي تا
زنهاي چادر
به سر و درختهاي
پر شاخه و
پرندههاي در
حال پرواز و
آشيانه پرندهها
همه چيز دست
به دست هم
داده تا تو
بيشترين لذت
را از حضورت
در نمايشگاه
ببري. وقتي از
اين اتاق به
آن اتاق ميروي
هيجانت با
ديدن اثرهاي
جالبتر چند
برابر ميشود.
تمام آثار در
قابهاي چوبي
كرم رنگ و هم
اندازه قرار
داده شده،
كنار هر قاب
يك برچسب
خورده كه روي
آن اسم
هنرمند و سال
توليد ديده
ميشود. وقتي
قابها را
يكييكي ميگذرانم
تا اثرهاي
بعدي را
ببينم بيشتر
از همه حرفهاي
بازديدكنندگان
توجهم را جلب
ميكند. يكي
به ديگري ميگويد:
«واقعا جالبه
اصلا فكر نميكردم
جماعت بازيگر
هم چنين
هنرهايي
داشته باشد.»
ديگري هم
در پاسخ ميگويد:
«هنر يعني
همين، از هيچ
چيز ساختن.
جالبترين
آثار آنهايي
هستند كه از
به درد
نخورترين تكههاي
چوب مثل ريشههاي
درخت ساخته
شدن.» من هم
اعتراف ميكنم
كه اين معناي
واقعي هنر و
هنرمند است.
هنرمند
با لبخند
جواب تمام
بازديدكنندگان
را ميدهد؛
هر چند كه
خسته به نظر
ميرسد. هر چه
باشد ساعت 19
است و او از
ساعت 10 صبح در
اينجا حضور
دارد. اما در
كنار مردم
بودن و يا
شايد غرق در
هنر شدن براي
او مفهوم
حياتي زندگي
است. بيشك
همين خلق خوب
او، كيانيان
امروز را تا
اين حد محبوب
كرده، يكبار
ديگر داخل
اتاقها را
نگاه كلي مياندازم
تا در ذهنم
مرورشان كنم.
داخل
راهرو اطراف
هنرمند كمي
خلوتتر از
چند لحظه پيش
است، خلق
چنين آثار
جذابي را به
او تبريك ميگويم
او هم با رويي
باز از من به
خاطر حضورم
در نمايشگاه
تشكر ميكند.
بيرون ميآيم
و در تنهايي
خودم مفهوم
هنر را مرور
ميكنم.
اكرم
شعباني
عکس:
دوربين نت
|
|
|
|
|
|