«منوچهر آذري» هنرمند پيشكسوت راديو
    جذابیت برنامه های رادیویی را افزایش دهید


    
    
    
    ‌منوچهر آذري خالق تيپ‌هايي چون «كارمند كوچولو» و «آقاي شوت‌زاده» فعاليت هنري خود را از 12 سالگي آغاز كرده است.
    او اكنون، پس از سال‌ها فعاليت در عرصه‌ راديو، تلويزيون و سينما از كم‌توجهي اهالي هنر به پيشكسوتان گله دارد و اين پرسش را مطرح مي‌كند كه آيا بايد پيشكسوتان را كه عمري را در راه هنر صرف كرده‌اند، فراموش كرد؟ او به مناسبت سالروز تاسيس راديو در ايران برايمان از فعاليت‌هاي هنري خود، وضعيت پيشكسوتان و نمايش‌هاي راديويي گذشته و حال سخن گفت.كار هنري را از كودكي شروع كرديد؟

    بله، زماني كه در كلاس ششم دبستان تحصيل مي‌كردم؛ نمايشنامه‌هاي كمدي مي‌نوشتم و با همكلاسي‌هايم تمرين مي‌كردم. روزهاي جمعه با دو تخت چوبي و يك پتو و پرده، سن درست مي‌كرديم و براي بچه‌هاي مدرسه نمايش كمدي يك ساعته اجرا مي‌كرديم. در دوره دبيرستان يك راديو به تبعيت از برنامه‌هاي راديو، درست كرده بوديم، بدين ترتيب كه لطيفه‌هايي را از نشرياتي مثل «كيهان بچه‌ها» انتخاب مي‌كردم و بعدازظهرها من و برخي از همكلاسي‌هايم در دفتر مدرسه جمع مي‌شديم و اين مطالب را به اضافه بعضي اخبار مدرسه روي ضبط صوت، ضبط مي‌كرديم. اين برنامه در زمان زنگ تفريح پخش مي‌شد و بچه‌ها گوش مي‌كردند. البته مسوولان مدرسه از اين كار خيلي استقبال كردند و ما آخر سال تحصيلي به مناسبت‌هاي مختلف، نمايش‌هاي گوناگوني را در سالن مدرسه اجرا مي‌كرديم.
    بعد از گرفتن ديپلم، چگونه به فعاليت هنري خود ادامه داديد؟
    وارد دانشگاه هنرهاي دراماتيك شدم. در آن زمان رياست اين مكان را دكتر مهدي فروغ بر عهده داشت. در دانشگاه هنرهاي دراماتيك هنرپيشگي، كارگرداني و فن بيان خواندم. پس از گرفتن ليسانس، وارد كافه‌هاي جوانان شدم. آنجا بود كه با مرحوم فرهنگ مهرپرور آشنا شدم و با هم نمايشنامه‌هاي مختلفي را كار كرديم.
    چطور شد كه همكاري شما با مرحوم مهرپرور در تلويزيون هم ادامه پيدا كرد؟
    در همان دوران آگهي استخدام هنرپيشه براي گروه هنر ملي به سرپرستي عباس جوانمرد را در روزنامه ديدم و در امتحان ورودي آن شركت كردم و قبول شدم . آنجا دوره‌هاي مختلفي را زير نظر استاداني چون بهرام بيضايي و نصرت‌ا... كريمي گذراندم و با هنرمنداني چون بهزاد فراهاني، عزيز هنرآموز، فردوس كاوياني و حسين محجوب كه در آن زمان هم دوره‌اي‌‌هاي من بودند، آشنا شدم. سپس من و مهرپرور براي حضور در يك گروه هنري تلويزيوني پذيرفته شديم كه سرپرست آن حسن خياط باشي بود. در آن زمان به اتفاق هنرمنداني چون پري اميرحمزه، عليرضا جاويدنيا و محسن يوسف‌بيگ برنامه‌هاي طنزي چون «خارج از محدوده» و «شبكه صفر»‌ و تئاترهاي مختلفي را به مناسبت‌هاي گوناگون در تلويزيون اجرا كرديم. خياط‌باشي پس از مدتي ساخت برنامه‌اي را در راديو بر‌عهده گرفت و براي آنكه با نام خانواد‌گي‌اش تناسب داشته باشد اسم برنامه را «دوخت و دوز» گذاشت. «دوخت و دوز»‌ طنز بود و ماهي يكبار پخش مي‌شد.
    چه سالي به استخدام راديو درآمديد؟
    بعد از انقلاب همه برنامه‌ها به هم خورد و مدتي ما برنامه‌اي اجرا نكرديم تا اينكه مسوولان تصميم گرفتند كه گوينده‌ها و هنرپيشه‌ها را استخدام كنند، زيرا ما قبل از انقلاب به طور قراردادي با راديو همكاري مي‌كرديم. درجه‌بندي داشتيم و براساس اين درجه‌ ميزان درآمدمان مشخص مي‌شد. اين درجه‌بندي هم براساس تحصيلات و تجربه‌مان بود. بعد از انقلاب 14 نفر به استخدام راديو درآمدند كه بنده هم يكي از آنها بودم.
    از چه سالي در برنامه‌هاي روزهاي جمعه راديو، مشغول شديد؟
    در سال 1354، به دعوت حميد قنبري كه در آن زمان كارگردان راديو بود به برنامه‌هاي روز جمعه راديو دعوت و به تدريج در «داستان شب» مشغول به كار شدم . در سال 1355 در نمايش‌هاي برنامه «530083» كه نام آن از شماره‌ تلفن برنامه گرفته شده بود بازي كردم. «530083» را خياط‌باشي اجرا مي‌كرد و مردم در تماس با برنامه، آهنگ‌هايي را براي پخش درخواست مي‌كردند.
    پس از انقلاب فعاليت‌تان چه روندي پيدا كرد؟
    پس از گذشت چهار سال به همراه 16 نفر از هنرمندان چون عزت‌ا...مقبلي، توران مهرزاد، بهزاد فراهاني و فرهنگ مهرپرور استخدام رسمي صدا و سيما شدم. در سال 58، برنامه‌اي را به نام «زير ذره‌بين» براي پخش در روزهاي جمعه‌ ساختيم كه برخي از متن‌هاي آن را فرهنگ مهرپرور مي‌نوشت. مطالب «زير ذره‌بين» مقداري سنگين بود و در اين برنامه كمتر موسيقي و شعرهاي طنز پخش مي‌شد.
    فكر مي‌كنم در قدم بعد راهي «صبح جمعه با شما» شديد؟
    بله. پس از مدتي احمد شيشه‌گران و سعيد توكل «صبح جمعه با شما» را راه‌اندازي كردند و من و مهرپرور نيز به اين برنامه پيوستيم. چندي بعد، مرحوم منوچهر نوذري براي همكاري با «صبح جمعه با شما» دعوت شد كه با ورود او، اين برنامه حال و هواي تازه‌اي گرفت. البته به مرور نويسنده‌هاي جديد و دوبلورهاي‌ خوبي چون اكبر مناني، پرويز ربيعي، مينو غزنوي، فاطمه برزويي، حسين عرفاني و شهلا ناظريان به جمع ما ملحق شدند.
    طي سال‌هايي خاطرم است اكيپ «صبح جمعه با شما» دستخوش تغييراتي شد؟
    آره، بين گروه، اختلاف به وجود آمد و سازندگان « صبح جمعه با شما» به دو گروه تقسيم شدند كه من و مهرپرور به همراه فرهنگ جولايي، صادق عبداللهي و محمد عيوضي به فعاليت پرداختيم؛ البته بعد از گذشت مدتي،‌ مجدداً يك گروه شديم و اين همكاري در قالب برنامه‌ « صبح جمعه با شما» تا سال 76 ادامه يافت.
    به نظر شما رمز موفقيت اين برنامه چه بود؟
    در آن سال‌هاي ابتدايي انقلاب كه جنگ امان مردم را بريده بود، اين برنامه برايشان شادي و نشاط‌آور بود. صبح‌هاي جمعه صداي برنامه ما از راديوي تمام خانه‌ها به گوش مي‌رسيد. حتي در جبهه‌ها. يادم هست يك دفعه رزمنده‌اي نامه‌اي فرستاده بود برايمان كه در آن نوشته بود كه برنامه شما جان مرا نجات داد. قضيه از اين قرار بوده كه او مشغول ديده‌باني بوده كه برنامه ما شروع مي‌شود و دوستانش او را صدا مي‌زنند، به محض اينكه از برجك خارج مي‌شود، آنجا را با خمپاره مي‌زنند و... خلاصه برنامه محبوبي بود و از همه جاي ايران برايمان نامه مي‌نوشتند. شايد نيمي از لطيفه‌هايي كه در برنامه اجرا مي‌كرديم، از بين همين نامه‌ها انتخاب مي‌شد. زمان ضبط برنامه هم مردم به استوديو مي‌آمدند. در هفته 3 روز برنامه ضبط مي‌كرديم، دو روز خانم‌ها و يك روز نوبت آقايان بود كه در برنامه حاضر باشند.
    پس از توقف پخش اين برنامه چه كرديد؟
    توكل ساخت برنامه‌اي را به نام «قندونمك» براي راديو تهران برعهده گرفت كه من نيز در اين برنامه مشغول شدم. «قند و نمك» پنجشنبه‌ها و جمعه‌ها اجرا مي‌شد و مورد استقبال مردم قرار گرفت. بعد، مديران راديو تصميم گرفتند كه اين برنامه با نام «جمعه ايراني» در راديو پخش شود. اكنون نزديك به چهار سال است كه «جمعه ايراني» پخش مي‌شود.
    البته در اين بين 7 سال نيز كارگرداني قطعات نمايشي برنامه‌ «جمعه خوب من» را بر عهده داشتم كه از شبكه‌ راديويي جوان پخش مي‌شد.
    بازي شما در مجموعه تاريخي «هزار دستان» از اولين كارهايي است كه بعد از انقلاب به عنوان بازيگر از شما ديديم.
    درست است در مجموعه هزار دستان، نقش كوتاهي را بازي كردم،‌ نقش‌آفريني در اين سريال براي من افتخاري بزرگ است. در دوره بعد از انقلاب در فيلم‌هاي «دزد عروسك‌ها»، «عبور از غبار»، «شاخه‌هاي بيد»، «سايه خيال»، «يك مرد يك خرس»، «در مسير تند باد»، «مجردها» و « زن بدلي» ايفاي نقش كردم. البته الان در فيلم يا سريالي مشغول كار نيستم و از اين بابت گله دارم .
    شايد به خاطر اين است كه شما را بيشتر به عنوان هنرمند راديو مي‌شناسند؟
    بله. بعضي‌ها فكر مي‌كنند كه امثال من، فقط توانايي كار در راديو را دارند ولي به نظر من، كسي كه هنرپيشه راديو است، توانايي حضور در عرصه‌هاي هنري ديگر چون تئاتر، سينما و تلويزيون را هم دارد.
    امروزه پيشكسوتان زيادي از كم‌كاري گله دارند.
    بايد براي پيشكسوتان ارزش قائل شد. الان بيشتر آنها بيكار مانده‌اند. در اين شرايط دلم مي‌خواهد كه به كارگردانان و تهيه‌كنندگان بگويم: چرا به داد ما نمي‌رسيد؟ آيا پيشكسوتان اين عرصه بايد فراموش شوند؟
    اگر موافق باشيد قدري درباره نمايش‌هاي راديويي كنوني صحبت كنيم، به نظر شما اين نمايش‌ها نسبت به آثاري كه در گذشته توليد مي‌شد در چه وضعيتي قرار دارند؟
    شرايط كنوني نسبت به گذشته تغييرات قابل توجهي كرده است. چون در گذشته به علت محدود بودن رسانه‌ها، مردم تمايل زيادي به گوش دادن به راديو داشتند و وقت بيشتري را با اين رسانه صرف مي‌كردند ولي اكنون؛ زندگي سريع شده است و وسايل ارتباط جمعي زيادي مثل اينترنت و ماهواره در اختيار مردم است. علاوه بر گذشته، نويسندگان و هنرمندان بزرگي در راديو فعاليت مي‌كردند و اين گونه نبود كه هر كسي سرش را پايين بيندازد، وارد شود. به ياد دارم، زماني كه مي‌خواستم براي كار در راديو امتحان دهم، يك ماه سر تمرين نمايشنامه‌اي به نام «تنگسير» رفتم و بعد به من اجازه دادند كه اين جمله را بگويم: «شير محمد! حالت چطوره؟» البته اكنون نيز در واحد نمايش راديو زحمات زيادي كشيده مي‌شود، ولي اين رسانه مانند قبل شنونده‌ پر و پا قرص ندارد.
    چگونه مي‌توان مخاطبان راديو را افزايش داد؟
    بودجه زيادي بايد به اين رسانه اختصاص داده شود،‌ بايد از تجربيات هنرمندان خوب قديمي راديو و تئاتر بهره گرفته شود. البته در كنار آنها بايد جوانان نيز فعاليت كنند. اين در حاليست كه اكنون از تركيب مناسبي از افراد براي ساخت برنامه‌ها استفاده نمي‌شود. نكته ديگر اين كه برنامه‌هاي مختلف بايد در زمان مناسبي پخش شوند. به عنوان مثال، «داستان شب» بايد همزمان با سريال‌هاي تلويزيوني روي آنتن نرود. از طرف ديگر؛‌ جذابيت برنامه‌هاي راديويي را بايد افزايش داد كه اين كار نياز به پژوهش دارد. همچنين اطلاع رساني درباره برنامه‌هاي راديويي از طريق رسانه‌هاي مختلف از جمله مطبوعات و تلويزيون بايد افزايش پيدا كند.

 

 

 






جستجو
WWW tafrihi

Copyright © 2005-2007 Tafrihi.com