مختــرع اتومبيل كيست؟

درباره مخترع اصلي اتومبيل بحث‌هاي زيادي در گرفته و اختلاف نظر وجود دارد. بعضي از طرفداران بنز، مخترع اتومبيل را كارل بنز مي‌نامند. از سويي ديگر نام آرماند پژو نيز در ليست مخترعين اتومبيل جاي دارد. لئون برپوله يكي ديگر از مبتكران اتومبيل است اما در واقع بايد گفت كه طبق اسناد و مدارك به جا مانده (گوتليب دايملر) نخستين موتور احتراق داخلي و نخستين موتورسيكلت و نخستين اتومبيل را اختراع كرده است .او توانست يك گاري بدون اسب را به حركت درآورد.دايملر با تلاش شبانه‌روزي خود موفق به ساخت موتور درون‌سوز شد و آن را بر روي موتور سيكلت و سپس اتومبيل قرار داد. اكنون به شرح حال زندگي اين مخترع بزرگ مي‌پردازيم.

 

زندگي يك مخترع

(گوتليب دايملر) در 17 مارس 1834 در شوندرف آلمان به دنيا آمد. خانواده وي در سطح متوسط جامعه قرار داشتند. پدرش جوهانس دايملر نانوا بود و مادرش فردريكا در خانه براي مردم خياطي و گلدوزي مي‌كرد. پدر و مادر گوتليب همه تلاش خود را براي راحتي و آسايش فرزندشان به كار مي‌بردند.بعد از تولد گوتليب، دو فرزند ديگر پا به اين خانه گذاشتند و جمع خانوادگي آنها به پنج نفر رسيد و گوتليب صاحب خواهر و برادر شد.در آن زمان به ويژه در شهر كوچكي چون شوندرف مردم به تحصيل فرزندشان توجهي نمي‌كردند و پسرها بايد از همان دوران كودكي در كنار پدرشان مشغول به كار مي‌شدند و خرج خود و خانواده را درمي‌آوردند.
اما پدر گوتليب با اين نظريه مخالف بود و به دليل اين‌كه خودش در دوران كودكي فرصت تحصيل پيدا نكرده بود و تمام اوقات زندگي خود را در كنار تنور نانوايي ايستاده بود، آرزو داشت فرزندانش تحصيل كنند و به مقامات بالا دست يابند و به روياهاي پدر جامه عمل بپوشانند. گوتليب نيز از همان دوران طفوليت هوش سرشار خود را ابراز كرد. كتاب‌هاي داستاني را كه مادرش براي وي مي‌خواند بلافاصله حفظ مي‌كرد. همچنين طبق تربيت صحيح والدينش رفتار و اخلاق بزرگ‌منشانه در اين كودك پنج ساله به خوبي مشاهده مي‌شد.پدر، او را به مدرسه برد. او هم هر چه را مي‌آموخت به سرعت ياد مي‌گرفت. علاقه عجيبي به درس خواندن داشت. تمام مدت زنگ تفريح در كلاس مي‌نشست و درس مي‌خواند و مسائل رياضي براي خودش طرح مي‌كرد. او مانند ساير بچه‌ها به بازي علاقه‌اي نداشت و اوقات خود را در تنهايي و حل مسائل رياضي مي‌گذراند.
سيزده ساله بود كه دوران دبستان و دبيرستان را به پايان رساند و زودتر از بچه‌هاي هم‌سن و سال خود ديپلم گرفت. به طور كلي پسري منزوي بود و بچه‌ها به او حسودي مي‌كردند زيرا هميشه مورد تشويق معلمان خود قرار مي‌گرفت. همكلاسي‌هايش با او حرف نمي‌زدند و در بازي‌هاي دسته جمعي او را كنار مي‌گذاشتند البته گوتليب نيز علاقه چنداني به بازي با آنها نداشت او به دنبال هدفي والا بود و مي‌خواست با ادامه تحصيل باعث افتخار والدينش شود. او حتي روزهاي يكشنبه كه روز تعطيل به حساب مي‌آمد باز هم درس و مطالعه را كنار نمي‌گذاشت.
گوتليب از لابه‌لاي كتاب‌هاي درسي‌اش علاقه‌مندي خود را به مكانيك و علوم تكنيكي و فيزيك يافته بود.او در سال 1848 يعني در سن چهارده سالگي وارد رشته مكانيك و چهار سال بعد فارغ‌التحصيل شد و براي تكميل تحصيلاتش بايد قدم‌هايي فراتر برمي‌داشت و در كنار آن، كار هم مي‌كرد.

دايملر جهانگرد شد


پس از به پايان رساندن تحصيلات خود در كالج شهر، دايملر به توصيه پدر و مادرش آلمان را ترك كرد و به فرانسه رفت. او در پاريس به تحصيل در رشته مهندسي مكانيك پرداخت. در آن زمان هجده سال داشت. سپس در همانجا وارد رشته پلي‌تكنيك شد. پس از فعاليت در چند رشته فيزيك و مكانيك در پاريس، راهي انگليس، اتريش و بلژيك شد.
در لندن در كارگاه دوست پدرش (هنريش استراب) مشغول به كار شد تا هزينه تحصيل و اقامت در كشورهاي خارجي را به دست آورد. او حتي براي والدينش هم پول مي‌فرستاد. روزها به دانشگاه مي‌رفت و شب‌ها تا نيمه وقت در كارگاه ريخته‌گري به كار مي‌پرداخت.دايملر پا به بيست و نه سالگي گذاشته بود. او با توشه‌اي از علم و تجربه و بعد از چندين سال دوري از وطن به آلمان مراجعت كرد و براي خود كارگاهي كوچك اجاره كرد تا در آنجا به تحقيقات خود بپردازد.مادرش (فردريكا) به فكر يافتن دختري مناسب براي پسر عزيزش افتاد. او در ميان دختران اقوام و دوستان، (اماكانز) را مناسب براي همسري با گوتليب يافت.گوتليب در ابتدا حاضر به ازدواج نمي‌شد زيرا احساس مي‌كرد با تشكيل خانواده نمي‌تواند به فعاليت‌هاي تحقيقاتي خود بپردازد اما بالاخره با اصرار مادرش در سال 1867 با اماكانز دختر زيبا و محجوب از خانواده باشخصيتي ازدواج كرد. پدر همسرش داروساز بود و خانه‌اي را به اين عروس و داماد هديه داد تا گوتليب هم بتواند در زيرزمين خانه به تحقيقات خود ادامه دهد.حاصل اين ازدواج پنج فرزند بود كه به فاصله سه سال از هم پا به دنيا گذاشتند. در اين ميان (پائول دايملر) فرزند سوم گوتليب به شغل پدر علاقه‌مند شد و راه پدر را در پيش گرفت.

و اختراع موتور احتراق

دايملر سي و پنج ساله سعي در ساخت يك موتور احتراق داخلي با سوخت بنزين داشت تا بتواند يك گاري را بدون اسب به حركت درآورد. او در دوران دانشجويي با (مي باخ) يكي از جوانان با شور و اشتياق و علاقه‌مند به رشته مكانيك آشنا شد.
او تصميم گرفت با همكاري مي‌‌باخ دست به ابداع يك وسيله حركتي بزند و در جهت رفاه زندگي مردم گامي بردارد.
دايملر همان طور كه از كودكي منزوي بود در دوران جواني نيز مردي ساكت و سر به زير به نظر مي‌رسيد. زماني كه در كارگاه خود سرگرم كار مي‌شد براي اين‌كه كسي مزاحمش نشود پرده‌اي تيره به پنجره مي‌زد و در را به روي خود قفل مي‌كرد و با شريك خود مي‌‌باخ مشغول كار و تحقيق مي‌شد اما از شر همسايه‌هاي كنجكاو در امان نبود. مردم اطراف خانه وي به او و شريكش مظنون شدند و فكر كردند كه آنها در كارگاهشان دست به كارهاي خلاف از جمله چاپ اسكناس جعلي و يا ساخت داروهاي مخدر مي‌زنند؛ لذا پليس را خبر كردند و اظهار داشتند در همسايگي ما دو مرد در كارگاهي مخوف مشغول تهيه موادمخدر و يا چاپ اسكناس جعلي هستند. تحقيقات پليس آغاز شد. البته پليس نيز ظنين بود و به موجب اين ظن و گمان، پدر همسر گوتليب را كه صاحب خانه بود دستگير كرد و تا مشخص شدن ماجرا او را به زندان انداخت. بالاخره بعد از چند ماه تحقيق و بررسي معلوم شد كه گوتليب سرگرم انجام كارهاي خلاف قانون نيست وفقط بر روي چند مقاله فيزيكي مشغول به آزمايش و تحقيق است، لذا پدر همسر او از زندان آزاد شد و (گوتليب) و (مي‌‌باخ) نيز كار خود را در كارگاه‌شان از سر گرفتند.
بدين ترتيب دايملر توانست فرصت كافي براي انجام كارهاي خود پيدا كند و اختراعات خود را پشت سر هم عرضه كند. او موفق شد موتوري با سوخت بنزين ابداع كند. دايملر تجارب زياد خود را روي وسيله حركتي كه همان اتومبيل بود، به كار گرفت و نام دخترش مرسدس را رويش گذاشت.
در سال 1887، زماني كه او براي تكميل تحقيقاتش به پاريس سفر كرده بود، خبر مرگ همسرش اماكانز او را دچار شوك كرد. همسر مهربانش به دليل عارضه قلبي چشم از جهان فرو بست و او را تنها گذاشت.
دايملر نيز از حال و روزگار خوبي برخوردار نبود گاه گاهي درد عجيبي در ناحيه سينه و قلبش زندگي را جلوي چشمان وي تيره و تار مي‌كرد و سرانجام او با اختراع موتور درون‌سوز توانست اتومبيلي را وارد بازار كند و اتومبيل او در بازار خوب به فروش رفت. دايملر كارگاه را روز به روز بيشتر توسعه داد تا اين‌كه صنعت اتومبيل‌سازي او به صورت يك صنعت بسيار پر سود درآمد.

منبع: مجله خانواده سبز

 


 

 

 

جستجو
WWW Tafrihi

Copyright © 2005 Tafrihi.com  All rights reserved




 
 

ارسال اين صفحه براي دوستانتان

مشخصات شما :
اسم شما: *

ايميل شما: *

مشخصات دوستان شما :
ايميل دوستان شما: *

ايميل دوستان شما 2:

ايميل دوستان شما 3:

 پيغام: (optional)

Created by Tafrihi