اسكندر دلدم ـ نویسنده و روزنامه‌نگارـ، در نامه‌ا‌ی خطاب به مدیر شبكه‌ی سه سیما و رونوشتی به رییس سازمان صداوسیما، نسبت به آن چه مشابهت طرح وی با «شب‌های برره» (كه چندی پیش به سیما ارائه داده بود) می‌نامید، گله و شكایت كرد.

به گزارش ایسنا، وی در این نامه خطاب به پورمحمدی مدیر شبكه سه سیما آورده است: بنده مدت مدیدی است كه با خودم كلنجار می‌روم كه این نامه را خطاب به حضرتعالی بنویسم و یا این كه كل موضوع را نادیده گرفته و احقاق حقوق پایمال شده خود را به روز جزا واگذار كنم و فعلا به ناله و نفرین اكتفا كنم.

دلدم در ادامه در توضیح شكایت خود خطاب به پورمحمدی مدعی شده است:

در حدود ۴-۵ ماه قبل از آن كه حضرتعالی مدیریت شبكه‌ی 5 را واگذار كرده و به شبكه‌ی 3 نزول اجلال فرمایید اینجانب به اتفاق یكی از مدیران بخش‌های رادیو به ملاقات شما نایل شده و در آن ملاقات خلاصه 15 قسمت از یك داستان طنز و فكاهی تحت عنوان «زنگول آباد» را به جنابعالی ارایه كرده و در توضیحات شفاهی عرض كردم كه این داستان‌ها در یك روستا به نام «زنگول آباد» اتفاق می‌افتد و محور داستان فردی از اهالی یكی شهر بزرگ است كه به طور اتفاقی وارد روستای آرام و پاك و منزه از جرم و خلاف و ناهنجارهای اجتماعی شده و انواع حقه‌ بازی‌ها و مفاسد اقتصادی و اجتماعی را در آن روستا رواج می‌دهد. حتی موضوع ازدواج یك پسر و دختر روستایی، به عنوان حلقه‌ی ارتباطی در كل سریال را شرح دادم و نهایتا عرض كردم نتیجه‌گیری این سریال نشان دادن قباحت مال اندوزی و هدف قرار دادن پول است كه متاسفانه در جامعه‌ی ما مسبب اصلی بروز بسیاری از ناهنجاری‌هاست و...

وی در بخشی دیگر از این نامه آورده است: مدت‌ها از این قضیه گذشت و بنده با توجه به ابراز لطف حضرتعالی منتظر تماس شبكه‌ی تحت مدیریت شما و دعوت از اینجانب برای تهیه‌ی این سریال طنز بودم كه با پخش سریال تلویزیونی برره دچار چنان شوك شدیدی شدم كه به بستر بیماری افتاده و در حال حاضر كه این برنامه را برای شما می‌نویسم به افسردگی دچار شده‌ام.

با توجه به آن كه در راس مدیریت صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران فرد متدین و خداترسی چون آقای ضرغامی قرار دارد و با توجه به سابقه‌ی حضرتعالی كه از اوتاد و از ابرار مصداق بارز السابقون هستید به خد گفتم كه احتمالا به قول شعرا «توراد» شده است!

اما در حین پخش قسمت‌هایی از این سریال مشاهده كردم كه بعضی از قسمت‌ها درست بر اساس خلاصه‌ داستا‌هایی كه من تقدیم حضرتعالی كرد‌ه‌ام نوشته شده است!

اینجانب چون دارای قدرت دنیوی نیستم و از زر و زور و تزویر كاملاً بی بهره هستیم و در این ایام پیری و بیماری حوصله راهپیمایی در راهرو‌های دادگستری را هم ندارم تصمیم گرفتم احقاق حق پایمال شده خود را به روز جزا موكول كنم. در حال حاضر به ناله و نفرین اكتفا كنم، اما چند روز قبل ریاست محترم صدا و سیمای جمهوری اسلامی را در مراسم اهدای لوح سپاس به پیر غلامان مداح اهل بیت ملاحظه و به فاصله‌ی چند روز حضرتعالی را در یك برنامه‌ی تلویزیونی دیگر مشاهده و تحت تاثیر دیانت و ایمان آن برادران عزیز قرار گرفتم و به خود گفتم ممكن است در دادگاه عدل الهی شما و سایر مسوولین مدعی شوید اگر به من مطلب را به اطلاعتان رسانده بودم از من احقاق حق می‌كردید.

وی ضمن توضیحاتی درباره‌ی مذاكرات خود با پورمحمدی در آن ایام، در پایان آورده است: علی رغم مستندات كافی و شهود عادل و آگاه، فعلا قصد پیگیری قضایی ندارم و مطمئن هستم كه عالم محضر خداست.