جوک های جمله سازی


جوک های جمله سازی از جمله جوک های بامزه ای بودند که مدتهای طولانی، تا یکی دو سال پیش جزو جوک های مدرن فارسی محسوب می شدند. البته بدون هیچ دلیلی فاعل این جوک ها ترکه بود که من چون کار بهتری برای ایشان سراغ داشتم فاعل جوک ها را عوض کردم. یکی از مهمترین خصوصیات جوک های جمله سازی این است که باید گفته شوند و طبیعتا خواندن آنها از روی متن نوشته شده خیلی راحت نیست. از دوستان درخواست می شود اگر جوک های جمله سازی دیگری دارند برایم بفرستند.


خرچنگ: به یکی می گن باخرچنگ جمله بساز. می گه: کره خر چنگ نزن!

نمونه: به یکی می گن با نمونه جمله بساز. می گه: یکی از اعضای بدنمون کونمونه.

ممه: به یکی می گن با ممه جمله بساز. می گه: خیلی گرممه

سی دی: به یکی می گن با سی دی جمله بساز. می گه چسیدی. می گن: نه، با سی دی صوتی جمله بساز. می گه: گوزیدی...

حسین فهمیده: به یکی می گن باحسین فهمیده جمله بساز. می گه: حسن گوزیده،حسین فهمیده.

توله سگ: به یکی می گن: با توله سگ جمله بساز. می گه: طول سگ ضربدرعرض سگ مساوی با مساحت سگ.

نمودار: به یکی می گن با نمودارجمله بساز. می گه: امان از کون مودار.

مترو، به یکی می گن با مترو یک جمله بساز. می گه: سر این مترو بگیر!

بلاغت: به یکی می گن با بلاغت یه جمله بساز. می گه: اوی فاطی بلا قت کشیدی!

شمشیر: به یکی می گن با شمشیر جمله بساز. می گه: پاشم شیر بخورم.

شاملو: به یکی می گن با شاملو یک جمله بساز. می گه: امشب شام لوبیا داریم.

دو تا حمال: به یکی می گن یه جمله بساز که توش دو تا حمال باشه. می گه: این یخچال هم مال منه، هم مال داداشم.

کوبیسم: به یکی می گن یک جمله با کوبیسم بساز. می گه: میخو بکوب ایسماعیل.

لواط: به یکی می گن با لواط جمله بساز. می گه: بر محمد و آل او صلوات.

کشور: به یکی می گن با کشور یک جمله بساز. می گه با کش ور رفتم خورد تو چشمم.

بالش: به یکی می گن با بالش یک جمله بساز. می گه: با تفنگ زدم به یه کفتر خورد تو بالش. می گن: نه، منظورمون توشک و بالش هست. می گه: با تفنگ زدم به یه کفتر توشک بودم که خورد توبالش یا نه.

به یکی می گن با زنجیر و انجیر یک جمله بساز. می گه: گاهی آدم می خواد زن جیرش بیاد، ان جیرش می آد.

چیپس: به یکی می گن با چیپس یک جمله بساز. می گه چی پسر خوبی!

نخ سوزن: به یکی می گن با نخ سوزن یه جمله بساز. می گه: تیم ایران همه اش خوبه نخصوزن علی دائی.

قباد: به یکی می گن با اسم قباد یه جمله بساز. می گه: بزن بریم بسرعت برق و باد...

اختاپوس: به یکی می گن با اختاپوس جمله بساز. می گه: اوخ تا پوستم نسوخته برم تو سایه.

ماتیس: به یکی می گن با اسم ماشین ماتیس جمله بساز. می گه: مات ایس یور نیم؟

45: به یه معتاد می گن با 45 , 46 , 47 ,48 جمله بساز. می گه: چلا پنجه می کشی؟ چلا شیشه می شکنی؟چلاهف نمی زنی؟ چلا هشتی ناراحت؟

نجیب: به یکی می گن با نجیب یه جمله بساز. می گه: کت من نه استرداره نه جیب.

ماشین: به یکی می گن با ماشین جمله بساز. می گه: بیاین همسایه ما شین.

داشبورد: به یکی می گن باداشبورد جمله بساز.می گه: داییم اومد بچه هاشوورداشبورد.

وطن: به یکی می گن: با وطن جمله بساز. می گه: دیروزرفتم حمام و سر و تنم را شستم. می گن: منظور «ط» دسته داربود. می گه: اتفاقا منم با تی دسته دار شستم.

بقیه: به یکی می گن با بقیه جمله بساز. می گه : دیشب شام خوردم. می گن: پس بقیه اش کو؟ می گه: اتفاقا بقیه اش تو یخچاله.

صداقت: به یک نفر می گن با صداقت جمله بساز. می گه: داشتم تلفنی حرف می زدم صدا قت شد.

ترکش: به یکی می گن باترکش جمله بساز. می گه: سیگارروباید ترکش کرد.

پل: به یکی می گن با پل جمله بساز. می گه: چطوری، تپل؟

زیزیگولو: به یکی میگن با زیزیگلو جمله بساز. می گه : خداداد عزیزی گلو درد گرفته.

سگ: به یکی می گن با«سگ» جمله بساز. می گه: پدر سگ خودتی و جد و آبادت!

ابریشم: به یکی می گن با ابریشم جمله بساز. می گه: هوا ابری شم خوبه.

بنزین: به یکی می گن با بنزین جمله بساز. می گه: خوش به حال شماها که سوار بنزین.

تلاش: به یکی می گن با تلاش جمله بساز.‌ می گه: ننه ام رفت بازار طلاشو فروخت.

تورج: به ترکه می گن با تورج جمله بساز. می گه: حقوق گرفتم، رفتم همه رو زدم تو رج!

توکیو: به یکی می گن با توکیو جمله بساز. می گه: من سکینه رو دوست دارم توکیو؟

تویوتا و پاجیرو: به یکی می گن با تویوتا و پاجیروجمله بساز. می گه: تویوتاک قد کشیده، پاجیروفتی روی سینه ام.

جام جم: به یکی می گن با جام جم جمله بساز. می گه: صبح که از خواب پامی شم جامو جم می‌کنم!

حمید و فرید: به یکی می گن با حمید و فرید جمله بساز. می گه: شما با همید؟ چند نفرید؟

حیدر: به یکی می گن با حیدرجمله بساز. می گه: اومدم در خونه تون هی در زدم، هی در زدم، هیچکی درو باز نکرد. بهش می گن: نه بابا، با آقا حیدر جمله بساز. می گه:‌ اومدم در خونتون، آقا! هی در زدم، آقا! هی در زدم، هیچکی در رو باز نکرد!

دوچرخه: به یکی می گن با دوچرخه جمله بساز. می گه: با دوچرخه خسته می شم، ولی اگر می خوای با موتورگازی می سازم.

رادار: به یکی می گن با رادار جمله بساز. می گه: از اینجا به خونه ما راداره.

ریلکس: به یکی می گن با ریلکس جمله بساز. می گه: رفتیم باغ‌وحش با گوریل عکس گرفتیم.

ستیز: به یکی می گن با ستیز جمله بساز. می گه: موبایل ست ایز آف!

سوسن: به یکی می گن با سوسن جمله بساز. می گه: من چلوکباب دوست دارم، مخصوصا با سماق!

سینا: به یکی می گن با سینا جمله بساز. می گه: با عباس‌اینا رفتیم بیرون.

شیده: به یکی می گن با شیده جمله بساز. می گه: رفتم خونه، دیدم بچه شاشیده.

علی: به ترکه می گن با «علی» جمله بساز. می گه: نشستم رو صندعلی.

قیمت: به یکی می گن با قیمت یک جمله بساز. می گه: ننه، بدو که خورشت قیمت سوخت.

کوشش یعنی کار: به یکی می گن با کوش یک جمله بساز. می گه: شلوار من کوش؟ می گن: این که نشد، «کوش به معنی کوشش هست.» می گه: شلوار من کوشش؟ می گن: بابا، کوشش یعنی کار. می گه: خب از اول می‌گفتین، شلوار کار من کوشش؟

کیشمیش: به ترکه میگن با کیشمیش یک جمله بساز. می گه: من پسر عموی علی میشم، تو کیشمیشی؟

لجن: به یکی می گن با لجن جمله بساز. می گه: نمی دونم چرا همه بچه های ‌محل با من لجن؟

لوبیا: به یکی می گن با لوبیا جمله بساز. می گه: کوچولوبیا!

لوستر: به یک اصفهانی می گن: با لوسترجمله بساز،‌ میگه: من سه تا دختر دارم، یکی از یکی لوس‌تر!

مناجات: به یکی می گن با مناجات یک جمله بساز. می گه: مونا جات رو بنداز بخواب.

مینا و تینا: به یکی می گن: با مینا و تینا یک جمله بساز. می گه: مامانم اینا با باباتینا رفتن مهمونی.

مینا: به یکی می گن با مینا جمله بساز. می گه: با قاسم‌اینا رفتیم بیرون!

هندونه: به یکی می گن با هندونه یک جمله بساز. می گه: ببینم، هند اونه که بغل پاکستانه؟

بید: به لره می گن با بید یک جمله بساز. می گه: در خانه ما یک بید بید.می گن: اون بید نیست، بوده. می گه: آهان، باشه، در خانه ما یک بود بید.

شاش و جیش: به یکی می گن با شاش جمله بساز. می گه من و پرویز و داداشاش رفتیم سینما. می گن بابا جون شاش یعنی جیش. می گه: خب، آبجیش هم بود دیگه.

به یکی می گن: یه جمله بساز که توش چای باشه. می گه: قوری

عناصر: به یکی می گن با عناصر جمله بساز. می گه: وقتی سیفون رو می کشی عنا سر می خورند می رن پائین.

ترجمه: به یکی می گن با تر جمه جمله بساز. می گه: عنترجمعه کجا بوذی؟

اعضای بدن: به یکی می گن با اعضای بدن یک جمله بساز. می گه: مری ومعده ومریم از اعضای بدن ما هستند. می گن مریم دیگه چیه؟ می گه مریم جیگره.

جمله: به یکی می گن جمله بساز. می گه من فقط یخچال می سازم، جمله نمی سازم.

آجر: به یکی می گن با آجر جمله بساز. می گه: با آجر که جمله نمی سازن، خونه می سازن.

هفت هشت تا: به یکی می گن هفت هشت تا چند تا می شه؟ می گه: بی خیال، همون جمله رو بگو بسازم.

گهر: به ترکه می گن با گهر جمله بساز. می گه تو گه هروقت منو می بینی میگی جمله بساز.

 


 

 

 

جستجو
WWW Tafrihi

Copyright © 2005 Tafrihi.com  All rights reserved




 
 

ارسال اين صفحه براي دوستانتان

مشخصات شما :
اسم شما: *

ايميل شما: *

مشخصات دوستان شما :
ايميل دوستان شما: *

ايميل دوستان شما 2:

ايميل دوستان شما 3:

 پيغام: (optional)

Created by Tafrihi