رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

By registering with this blog you are also agreeing to receive email notifications for new posts but you can unsubscribe at anytime.


رمز عبور به ایمیل شما ارسال خواهد شد.


کانال رسمی سایت تفریحی

دکه سایت


نظر سنجی

نظرسنجی

به نظر شما کدام سریال امسال ماه رمضان بهتر است؟

Loading ... Loading ...

کلیپ روز




logo-samandehi

تصاویری از فرش قرمز اختصاصی برای بازیگران دیر رسیده در جشنواره فجر

عکس از جشن تولد ۳۸ سالگی آزاده صمدی

مصاحبه از زندگی شخصی امیرحسین مدرس و همسر دومش

عکس همسر آزاده نامداری و دخترش گندم

عکس جدید مهناز افشار و دخترش لینانا

نامه عسل پورحیدری در شبکه اجتماعی پس از خاکسپاری پدر

عکسی جالب از تینا آخوندتبار با دستکش بوکس در حال ورزش

تصاویر تبلیغاتی الیکا عبدالرزاقی و همسرش امین زندگانی

رتبه بدهید:

گلاب آدینه در زندگی خانوادگی همسر مهدی هاشمی

بعید است کسی را پیدا کنید که از دستش دلخور باشد. اصلا کافی است لحظه ای چهره اش را در ذهن تان متصور شوید تا لبخند های زیبا و دلنشینش را به یاد آورید و به آرامش برسید.
او علاوه بر این که همسری مهربان برای «مهدی هاشمی» است، وظیفه سنگین دیگری نیز بر عهده دارد؛ «اداره یک سینما و تئاتر حرفه ای در خانه!» او فرمانده یک خانواده کاملا هنرمند است؛ دخترشان «نورا» که مانند پدر و مادر بازیگری می کند و «سیاوش اسعدی» داماد خانواده هم کارگردانی می کند؛ خودتان قضاوت کنید در چنین خانه و خانواده ای چقدر اتفاقات سینمایی می افتد و چه حرف هایی ردوبدل می شود. حرف های «گلاب آدینه» همیشه خواندنی است، به خصوص زمانی که قرار باشد درباره زندگی، همسر و البته دنیای این روزهایش صحبت کند.
● نسخه هر کاری قبل از ساخت در خانه ماست
حدود ۶ سالی می شود که فیلمی در سینما از من نبود، البته به این صورت نبوده که طی این سال ها اصلا کار تصویری انجام نداده باشم اما واقعیت این است که در این ۶ ۵ سال متنی که برایم جالب باشد وجود نداشته است! در این مدت ۲ کار ویدئویی انجام دادم که قرار بود تبدیل شود اما نشد؛ یکی به نام «دوازده روز» که اقتباسی از نمایش «اریک امانوئل اشمیت» بود که کارگردان جوانی به نام «نصرت هرمزی» آن را ساخته بود و دیگری هم کاری به اسم «نار» بود که کارگردان جوانی به نام خانم «بهاره رضایی» آن را ساخته بود که آن هم سرنوشت مشابهی داشت، البته گویا قرار است در جشنواره فیلم کودک و نوجوان اکران شود. هر دوی این کارگردان ها نخستین کار بلند سینمایی شان را می ساختند

بعید است کسی را پیدا کنید که از دستش دلخور باشد. اصلا کافی است لحظه ای چهره اش را در ذهن تان متصور شوید تا لبخند های زیبا و دلنشینش را به یاد آورید و به آرامش برسید.
او علاوه بر این که همسری مهربان برای «مهدی هاشمی» است، وظیفه سنگین دیگری نیز بر عهده دارد؛ «اداره یک سینما و تئاتر حرفه ای در خانه!» او فرمانده یک خانواده کاملا هنرمند است؛ دخترشان «نورا» که مانند پدر و مادر بازیگری می کند و «سیاوش اسعدی» داماد خانواده هم کارگردانی می کند؛ خودتان قضاوت کنید در چنین خانه و خانواده ای چقدر اتفاقات سینمایی می افتد و چه حرف هایی ردوبدل می شود. حرف های «گلاب آدینه» همیشه خواندنی است، به خصوص زمانی که قرار باشد درباره زندگی، همسر و البته دنیای این روزهایش صحبت کند.
● نسخه هر کاری قبل از ساخت در خانه ماست
حدود ۶ سالی می شود که فیلمی در سینما از من نبود، البته به این صورت نبوده که طی این سال ها اصلا کار تصویری انجام نداده باشم اما واقعیت این است که در این ۶ ۵ سال متنی که برایم جالب باشد وجود نداشته است! در این مدت ۲ کار ویدئویی انجام دادم که قرار بود تبدیل شود اما نشد؛ یکی به نام «دوازده روز» که اقتباسی از نمایش «اریک امانوئل اشمیت» بود که کارگردان جوانی به نام «نصرت هرمزی» آن را ساخته بود و دیگری هم کاری به اسم «نار» بود که کارگردان جوانی به نام خانم «بهاره رضایی» آن را ساخته بود که آن هم سرنوشت مشابهی داشت، البته گویا قرار است در جشنواره فیلم کودک و نوجوان اکران شود. هر دوی این کارگردان ها نخستین کار بلند سینمایی شان را می ساختند و با توجه به این که روحیات، نظرات و همچنین متن شان را دوست داشتم، در کارشان بازی کردم. بهتر است بگویم قسمت نشده تا امروز سریال یا فیلم سینمایی جدیدی بازی کنم وگرنه هر کاری ساخته می شود، دوستان لطف دارند و حتما یک نسخه از آن کار قبل از ساخت در خانه ما هست.
● به دست آوردن شهرت که کاری ندارد
به دست آوردن شهرت که کار مشکلی نیست، کافی است ۳ ۲ هفته به هر بهانه ای روی آنتن تلویزیون باشی، بعد از آن مشهور می شوی! این محبوب شدن است که مشکل به دست می آید؛ وقتی شهرت دارید، مجبور هستید به گونه ای رفتار کنید که شهرت تان، محبوبیت را نیز برای تان به ارمغان بیاورد، نه منفورتان کند! بعد از این ها ماندگاری و چگونه ماندن برای به موفقیت رسیدن یک بازیگر اهمیت دارد؛ همه این ها را می توان با آموزش به دیگران آموخت. نیروها ی جوان و آدم های جدید حتما باید وارد بازیگری شوند تا این عرصه تازه بماند و خون در رگ هایش جریان داشته باشد. به شخصه به هر کسی که دوست دارد وارد این حرفه شود، خیرمقدم می گویم اما بهتر است قبل از ورود، فرد آموزش های لازم را دیده باشد و توسط دانشکده ها و آموزشگاه های معتبر به صورت علمی وارد این حرفه شوند.
اگر تا حدودی در این حرفه به موفقیت هایی رسیده ام، فقط به دلیل پیگیر بودن ، غمگین نشدن، همیشه امیدوار بودن، به جلو نگاه کردن و از پا ننشستن بوده است. فکر می کنم هدف همه ما آدم ها این است ، در هر قدم و در هر کار و شرایطی که هستیم، انسان های بهتری شویم. کسی که تلاش می کند انسان بهتری شود، منشا اثری خواهد شد که دیگران هم انسان های بهتری شوند. من هم مثل هر انسان دیگری دوست دارم در هر قدم از زندگی ام بهتر شوم و اگر توانستم، به بغل دستی ام هم برای بهتر شدن کمک کنم.
● اگر همسرم نباشد نمی دانم چه کنم؟
مطمئنا هر کسی بر اساس حرفه ای که دارد شرایط خاص خودش را دارد، بنابراین مجبور است قواعد زندگی اش را برپایه شرایطش برنامه ریزی کند، من و آقای مهدی هاشمی هم براساس شرایط کاری مان قواعد زندگی مان را ریخته ایم و از اول زندگی مشترک مان هم طبق همین اصول جلو رفتیم. کارهای یکدیگر را همیشه دنبال می کنیم اما من هیچ وقت این جسارت را نمی کنم بخواهم کار آقای هاشمی را نقد کنم اما اگر راهنمایی های ایشان نباشد واقعا نمی دانم چه کاری درست است و چه کاری اشتباه. نقش ایشان در کارهای من خیلی بیشتر از یک مشاور است. دخترم «نورا» نیز چند سالی می شود ازدواج کرده و از ما جدا شده، ایشان هم در حرفه بازیگری فعالیت می کند. در جواب این که نورا از کجا تعالیم بازیگری را آموخته باید بگویم از روزی که چشم باز کرد و به دنیا آمد با دنیای ما آشنا شد و پدر و مادرش را می دید که چطور درگیر این وادی هستند، بنابراین خودش خودبه خود آنچه باید می آموخت را آموخت و طی این سال ها حسابی تجربه کسب کرد.
● شبیه هستند
بازیگرها ی نسل جوان امروز ایران، هیچ فرقی با بازیگران نسل جوان دوران ما ندارند؛ در هر دوره ای هم آدم های برجسته ظهور کرده اند و هم آدم های معمولی و پیش پا افتاده. بازیگران جوان زیادی هستند که کارهای شان را دوست دارم، در تئاتر خانم «پانته آ پناهی ها» هستند که بهترین نمونه یک بازیگر پرتلاش است یا «سیما تیرانداز»، «مهسا مهجور»، «پانته آ بهرام» و «داریوش موفق» ، «آقای سرابی» و خیلی های دیگر که بازیگران قابل و توانایی هستند.
● زندگی مشترک ما مشکل ندارد
من و آقای هاشمی همیشه هم از یکدیگر دور نیستیم. قبل از این که آقای هاشمی برای بازی در فیلم «غیرمجاز» مجبور شوند از تهران دور شوند، چند سال هر دوی مان کارمان در تهران بود و کنار یکدیگر بودیم؛ الان هم که کارشان تمام شده، مثل همیشه خیلی به هم نزدیک هستیم. همواره تفکر من و آقای هاشمی از داشتن یک زندگی خوب، داشتن حال خوب بوده، بنابراین تمام تلاش مان این بوده که هیچ گاه سختی ها را سخت نبینیم. وقتی آدم در اخبارها می بیند مثلا در آفریقا قحطی آمده و این تنها عوامل طبیعی نیستند که چنین اتفاقاتی را رقم می زنند و عامل اصلی اکثرشان خود ما مردم هستیم که با کمک نکردن مان به یکدیگر شرایط را بیشتر و بیشتر بغرنج می کنیم و حتی حاضریم صدها تُن شکر و برنج را داخل دریا بریزیم تا تعادل اقتصادی جهان به هم نخورد، حال مان خراب می شود. من و آقای هاشمی وقتی چنین اتفاقاتی یا بی عدالتی ها و خشونت ها را می بینیم، دیگر روی مان نمی شود نام «مشکل» را روی مسائل زندگی مان بگذاریم، بنابراین خدا را شکر در زندگی مان چیزی به نام «مشکل» در زندگی مان نداشته ایم. اوایل زندگی مان، واقعا بدون هیچ پولی با هم ازدواج کردیم اما این بی پولی هیچ گاه ما را در زندگی اذیت نکرد چون آن زمان به این مسائل فکر نکردیم که خانه مان حتما باید مبل آنچنانی داشته باشد یا اصلا مبل داشته باشد، حتما باید برای عروسی اقوام مان کادوی گران قیمت ببریم و… ؛ همیشه فکر کردیم همان طور که شرایط مان ایجاب می کند باید زندگی کنیم و همین برای مان لذت بخش است. من و آقای هاشمی سعی کرده ایم فقط برای خودمان زندگی کنیم و زندگی مان را براساس زندگی دیگران پایه ریزی نکنیم.
● مانع یکدیگر نمی شویم
بعضی وقت ها با توجه به این که زمان کاری من و آقای هاشمی به هم نمی خورد، نمی توانیم همه جا کنار یکدیگر باشیم. یکی از بهترین تفریح های آقای هاشمی، رانندگی در جاده، آن هم تنهایی است. به خاطر نوع کاری که داریم، نمی توانیم همیشه یکدیگر را همراهی کنیم، اصلا معنای زندگی این نیست که زن و مرد حتما باید به یکدیگر چسبیده باشند! با هم بودن، به معنی به هم چسبیدن نیست! باید یاد بگیریم با هم باشیم اما مستقل از هم . وقتی زن و مرد از یکدیگر مستقل باشند، می توانند بهترین کمک و یاور برای لحظات سخت زندگی شان باشند، دیگر مانع هم نخواهند بود اما زمانی که به یکدیگر بچسبند، خیلی زود دست وپاگیر می شوند و باعث آزار هم می شوند. زمانی که آقای هاشمی می خواهد یکی از تفریحات لذت بخش زندگی اش (تنها رانندگی کردن در جاده) را تجربه کند، اگر بخواهم مانع از کارش شوم، پس کجا می تواند به آسایش خیال و آرامشی که نیاز دارد برسد؟ دوست داشتن این نیست که زن و مرد حتما باید با هم مسافرت بروند یا حتما باید همه جا با هم باشند. بهترین مثال را «جبران خلیل جبران» در این باره آورده است که می گوید: «هیچ گاه ستون های یک ساختمان عظیم به یکدیگر چسبیده نیستند اما با وجود جدایی شان از یکدیگر، توان نگه داشتن یک ساختمان عظیم را دارند.»
   مجله زندگی ایده آل

تصاویر جدید بنیامین بهادری در کنار زن سال هند

تصاویر و حواشی حضور سحر قریشی و بازیگران در جشن پیراهن استقلال

عکسی جدید از آنا نعمتی و برادرش در رستوران

تصاویر جدید از هدیه تهرانی و مهران مدیری در سری جدید «قلب یخی»

عکس هایی از عروسی گلزار و النازشاکردوست در یک فیلم عروسی

دو عکس متفاوت الناز شاکردوست با عروسک گوفی و در آمبولانس

تصاویر نرگس محمدی به همراه مادرش در کنسرت موسیقی

تصاویری از حضور هنرمندان در کنسرت بابک جهانبخش

تبلیغ فروشگاهی

مطالب مرتبط با این موضوع

اجباری اجباری، ایمیل شما هرگز منتشر نخواهد شد