گفت و گو با «حسین عابدینی» بازیگر مجموعه «از یاد رفته»
نقش شفیع با دیگر نقشهایم فاصله دارد
کاش «از یاد رفته» به شکل هفتگی پخش میشد!
از حرفه اش به خوبی سخن میگوید و در این زمینه با انگیزه است. بعد از سالها بازی در آثار مختلف سینمایی و تلویزیونی هم اکنون در رشته کارگردانی تحصیل میکند و میگوید: بعد از بازیگری علاقه بسیاری به کارگردانی دارم و امیدوارم بتوانم در این حرفه موفق شوم. «حسین عابدینی» زمانی که نوجوانی بیش نبود به طور اتفاقی پا به دنیای بازیگری آن هم از نوع حرفه ای گذاشت و با «مجید مجیدی» کارگردان کاربلد و نام آشنای سینما در فیلم «پدر» همکاری کرد. حضور او در مجموعه «از یاد رفته» در نقش «شفیع اسکویی»، جوان شیک پوش و مؤدب آذری زبان که در رشته پزشکی تحصیل میکند ما را بر این داشت تا گفت و گویی با او انجام دهیم که به گرمیپاسخ گوی سؤالات مان شد.
«حسین عابدینی» بازیگر زنجانی مجموعه «از یاد رفته»، متولد ۱۳۵۹ است. او برای بازی خوب و روانش در فیلم «باران» مجید مجیدی توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را از نوزدهمین جشنواره فیلم فجر (۱۳۷۹) از آن خود کند و بعد از آن هم در فیلمهایی نظیر رسم عاشق کشی، مارمولک، چند میگیری گریه کنی، در شهر خبری نیست هست، باد در علفزار میپیچد و سه درجه تب بازی کرد. او در حالی که به تازگی بازی اش در فیلم «روییدن در باد» را به پایان برده بود پاسخ گوی سؤالات ما شد.
گویی ورودتان به دنیای بازیگری خیلی اتفاقی بود؟
نقش شفیع با دیگر نقشهایم فاصله دارد
کاش «از یاد رفته» به شکل هفتگی پخش میشد!
از حرفه اش به خوبی سخن میگوید و در این زمینه با انگیزه است. بعد از سالها بازی در آثار مختلف سینمایی و تلویزیونی هم اکنون در رشته کارگردانی تحصیل میکند و میگوید: بعد از بازیگری علاقه بسیاری به کارگردانی دارم و امیدوارم بتوانم در این حرفه موفق شوم. «حسین عابدینی» زمانی که نوجوانی بیش نبود به طور اتفاقی پا به دنیای بازیگری آن هم از نوع حرفه ای گذاشت و با «مجید مجیدی» کارگردان کاربلد و نام آشنای سینما در فیلم «پدر» همکاری کرد. حضور او در مجموعه «از یاد رفته» در نقش «شفیع اسکویی»، جوان شیک پوش و مؤدب آذری زبان که در رشته پزشکی تحصیل میکند ما را بر این داشت تا گفت و گویی با او انجام دهیم که به گرمیپاسخ گوی سؤالات مان شد.
«حسین عابدینی» بازیگر زنجانی مجموعه «از یاد رفته»، متولد ۱۳۵۹ است. او برای بازی خوب و روانش در فیلم «باران» مجید مجیدی توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را از نوزدهمین جشنواره فیلم فجر (۱۳۷۹) از آن خود کند و بعد از آن هم در فیلمهایی نظیر رسم عاشق کشی، مارمولک، چند میگیری گریه کنی، در شهر خبری نیست هست، باد در علفزار میپیچد و سه درجه تب بازی کرد. او در حالی که به تازگی بازی اش در فیلم «روییدن در باد» را به پایان برده بود پاسخ گوی سؤالات ما شد.
گویی ورودتان به دنیای بازیگری خیلی اتفاقی بود؟
بله همین طور است. سال ۱۳۸۳ «مجید مجیدی» در تهران از بیش از ۳ هزار نفر تست گرفته بود که شخصیت مورد نظرش را پیدا نکرده بود و طراح چهره فیلم «باران» به «مجیدی» پیشنهاد داده بود از بچههایی که در بازار کرج کار میکنند تست بگیرد. من در آن مقطع، خیلی شر و شیطان بودم.
عوامل این فیلم رو به روی مغازه ما تست میگرفتند و با شتاب وارد آن جا شدم و دوربین را ندیدم و فقط از بچهها شنیده بودم که فیلم برداری میکنند و گفتم از من هم فیلم برداری کنید. آنها که دیدند بچه زرنگی هستم از من قصد تست گرفتن را داشتند. من مقابل دوربین شروع به خالی بندی کردم و تمام مشخصات خود و محل سکونتم را دروغ گفتم! «مجیدی» با دیدن فیلم از من خوشش آمد و به دنبال آدرس من گشتند اما به دلیل دادن آدرس اشتباه پیدایم نکردند. طراح چهره فهمید که من در بازار کار میکنم و آن جا پیدایم کردند. ابتدا بازی در فیلم را نپذیرفتم اما با اصرار به تهران رفتم و بعد از قبول نقش به نطنز برای فیلم برداری رفتیم.
سینما و تلویزیون و کلیشه کردن بازیگران
شما بیشتر در نقشهایی بازی میکنید که صداقت و سادگی در وجودشان موج میزند؛ آیا «فریدون حسن پور» به دلیل این ویژگی شما را برای بازی در مجموعه «از یاد رفته» دعوت کرد؟
در بیشتر آثار نقش شخصیتی آذری زبان، صاف و ساده و بی ریا را بازی میکنم. متأسفانه اتفاقی که در سینما و تلویزیون ما افتاده این است که وقتی بازیگری در نقشی جا میافتد، از آن به بعد همان گونه نقشها به او پیشنهاد میشود؛ یعنی بازیگری نقش مثبت و دیگری منفی را به خوبی ایفا میکند و در نقشش کلیشه میشود. آغاز فعالیت بازیگری ام با «مجید مجیدی» بود که در ادامه کارگردانهای دیگر از این دست نقشها به من پیشنهاد دادند. آقای «حسن پور» هم پیشنهاد بازی در نقش «شفیع» با همان ویژگیها را به من داد. البته خودم به چنین نقشهایی علاقه مندم. تصور میکنم با پذیرفتن این گونه نقشها تلنگری به مردم میزنم تا شاید فردی تغییر پیدا کند.
تجربه همکاری با یک کارگردان جهانی
بازی در فیلم «باران» تأثیر به سزایی در ادامه کارم داشت و خواست پروردگار بود که در این فیلم بازی کنم. وقتی در فیلم حس میگرفتم «مجیدی» میگفت همین را میخواهم. «مجید مجیدی» نقش بسیاری در این زمینه داشت و جایزه ای را که از جشنواره دریافت کردم مدیون او هستم. علاوه بر آن تلاش ناچیزم هم مؤثر بود و احساس کردم وقتی با یک کارگردان جهانی و شناخته شده کار میکنم باید به خوبی بازی کنم. نقشم در «باران» بسیار سخت و چند لایه ای بود. در ابتدا، «مجیدی» تردید داشت که این نقش را به من بسپارد اما به او گفتم که در فیلم «پدر» بازی کردم و قول میدهم که نقش را بهتر از این فیلم بازی کنم. عوامل پشت صحنه معتقد بودند که بازی در فیلم «باران» میتواند سکوی پرتابم باشد و تلاش کردم و با راهنمایی کارگردان به نتیجه مطلوبی رسیدم.
فیلم نامه خوب، اولویت اصلی پذیرش یک نقش
به مجموعه «از یاد رفته» برگردیم. فیلم نامه رکن اساسی یک اثر تلویزیونی محسوب میشود و اگر فیلم نامه قوی و از معیارهای لازم برخوردار نباشد بازیگر هر چه قدر هم در آن اثر خوب بازی کند موفق نیست؛ فیلم نامه «از یاد رفته» دارای چه ویژگیهایی بود؟
18 سال است که در این حرفه فعالیت میکنم و اولویت نخستم برای پذیرش یک نقش فیلم نامه خوب است. تاکنون در بیش از ۲۵ فیلم بازی کرده ام و میتوانستم تعداد آنها را به ۵۰ اثر هم برسانم اما برخی فیلم نامه خوب و بن مایه محکمینداشت و نپذیرفتم. فیلم نامه و کارگردان خوب میتواند روی نقش اثر بگذارد. فیلم نامه «از یاد رفته» قوی بود و قصه خوبی داشت. در کارنامه هنری ام برای نخستین بار نقش جوانی متمول، شیک پوش و دانشجوی پزشکی را بازی کردم. البته همه نقشهایی که تا به حال بازی کردم را دوست دارم و به آنها افتخار میکنم، اما نقشم در مجموعه «از یاد رفته» با بقیه نقشهایم فاصله دارد.
سعی کردم متفاوت باشم
«شفیع اسکویی» که همان طور در سخنان تان اشاره کردید نقشی متفاوت است. او به طور اتفاقی هم کلاسی مرتضی میشود و با یکدیگر زندگی و تحصیل میکنند. با وجود تفاوتهایش با دیگر نقشهای تان، سادگی را میتوان در او دید. برای درآوردن نقش چه ملاکهایی را مدنظر گرفتید؟
سعی کردم تفاوتهایی را در نقش داشته باشم تا متفاوت ظاهر شوم و کارگردان اصرار داشت در نقش زندگی کنم و بازی نکنم و من هم این معیار را در نظر گرفتم. «شفیع»، جوان آذری با اصالت، مؤدب و با شخصیتی است و با هم فکری کارگردان نقش را درآوردم.
فیلم نامه «از یاد رفته» محکم و شسته رفته است
«فریدون حسن پور» قصه و فیلم نامه این مجموعه را براساس رمانی با همین نام دراماتیزه کرده است و در قالب اثری نمایشی روایت میکند؛ او را در مقام نویسنده و کارگردان چگونه دیدید؟
«حسن پور» یکی از کارگردانهای خوب کشور است و فیلمهایی که تاکنون ساخته، پر محتوا و فرهنگی است و پیامیبا خود دارد. علاوه بر آن قلم خوبی دارد و فیلم نامه «از یاد رفته» هم محکم و شسته رفته است و شخصیت پردازی درستی شده بود. او اهل شمال است و به خوبی با آن منطقه و آداب و رسومش آشنایی دارد و این مجموعه هم اثری قابل قبول درآمده است. سر صحنه فیلم برداری هنوز رمان «فریدون حسن پور» چاپ نشده بود و بعد از فیلم برداری قرار شد وارد بازار شود.
بداهه گویی با اجازه ۱۵ کارگردان
پس با توجه به سخنان تان میتوان گفت شخصیت پردازی خوب «شفیع» در فیلم نامه توانست به بازی تان کمک کند؟
همین طور است. وقتی شخصیتی خوب پرداخته و نوشته شود بازیگر در ارائه نقشش موفق است و مخاطب با آن همذات پنداری میکند. من از آن دست بازیگران هستم که با اجازه کارگردان نکاتی را به نقش اضافه میکنم، بعضی کارگردانها اجازه میدهند تا بازیگر نظرهایش را مطرح و در به کارگیری و ارائه بهتر نقش اضافه کند و «فریدون حسن پور» از آن دست کارگردانهایی است که معتقد بود فیلم نامه اش کامل است و اجازه بداهه گویی را نمیداد. او نسبت به فیلم نامه و متن حساسیت داشت. البته با ۱۵ کارگردان دیگری که تاکنون کار کرده ام اجازه بداهه در راستای فیلم نامه را به من دادند. هر چند که چند پیشنهادم را کارگردان پذیرفت. به طور مثال پیشنهاد بیان چند جمله ترکی را دادم و در دیالوگهایم گفتم تا ترک زبانها خوش شان بیاید.
ای کاش هفتگی پخش میشد
مجموعه «از یاد رفته» تا این جای کار چقدر رضایت مخاطبان را به دست آورده است؟
به دلیل بازی در فیلم «روئیدن در باد» رهبر قنبری ارتباط کمتری با مردم داشتم اما در همان میزان برخوردی که با مردم کوچه و بازار دارم متوجه شدم با مجموعه ارتباط برقرار کرده اند، ولی ای کاش مجموعه به طور هفتگی پخش میشد چرا که زحمت زیادی برای ساخت آن کشیده شده است.
گزیده کار بوده ام
فکر میکنید کدام یک از شخصیتهایی که تاکنون بازی کرده اید در ذهن مخاطبان باورپذیر و ماندگار شده است؟
تاکنون در فیلمهای متعددی بازی کرده و گزیده کار بوده ام. همه نقشهایم را دوست دارم اما بازی ام در فیلم «باران» در ذهن خیلی از بینندگان ماندگار شده است، مردم از مجموعه «بچههای مدرسه» با گذشت ۱۷ سال از پخشش هنوز یاد میکنند و نقشم را در فیلم «پدر» هم دوست دارم. فیلم تلویزیونی «لیست انتظار» را در مشهد کار کردم که به آن هم علاقه دارم. مردم هم به بازی ام علاقه نشان میدهند.