گفتوگو با کیوان ساکت همزمان با انتشار آلبوم «رقص انگشتان»
به موسیقی توجه نمیشود
کیوان ساکت از جمله هنرمندانی است که با رسانه ارتباط خوبی داردو گاهی هم دست به قلم میبرد اما وسواس او را میتوان در کلامش و یادداشتهایی که گه گاه در نشریات مختلف منتشر میشود، به وضوح دید. وسواسی که در خلق آثارش به اوج میرسد تا اثری ماندگار از او به جا بماند.
کیوان ساکت در سال ۱۳۷۵ گروه «وزیری» را تاسیس کرد و از آن زمان تا کنون آثار زیادی را با این گروه اجرا کردهاست. در سال ۱۳۶۹ به دعوت پرویز مشکاتیان به عنوان نوازنده و تکنواز به گروه «عارف» دعوت شد و حاصل این همکاری آثاری نظیر «افشاری مرکب»، «افق مهر»، «وطن من» با صدای ایرج بسطامی و «مقام صبر» با صدای علیرضا افتخاری است.
اوایل سال «نای شکسته» و کتاب «بیایید تار و سه تار بنوازیم» از کیوان ساکت راهی بازار شد. ساکت سه سال پیش ضبط آلبوم «نای شکسته» با آواز امیرمحمد تفتی را در استودیو «پژواک» و «رهگذر هفت اقلیم» آغاز کرد اما این اثر در سال ۹۰ توسط انتشارات آوای باربد پخش شده است؛ هر چند این آلبوم به دلیل جو نابسامان بازار نشر موسیقی تا سه سال در آرشیو انتشارات آوای باربد ماند اما به گفته ساکت چیزی از ارزش کار کاسته نشده است. در این اثر نوازندگان سرشناس موسیقی ایرانی نظیر حسن ناهید (نی)، ارسلان کامکار (ویلن)، سیاوش زهرالدینی (ویلن آلتو)، علیرضا خورشید فر (کنترباس)، ناصر رحیمی ( فلوت)، فرشید حفظی فر (ابوا) حضور داشتند. این اثر به مناسبت بزرگداشت امیرخسرو دهلوی و براساس شعر معروف او یعنی «ابر میبارد و من میشوم از یار جدا» ساخته شده است.
به موسیقی توجه نمیشود
کیوان ساکت از جمله هنرمندانی است که با رسانه ارتباط خوبی داردو گاهی هم دست به قلم میبرد اما وسواس او را میتوان در کلامش و یادداشتهایی که گه گاه در نشریات مختلف منتشر میشود، به وضوح دید. وسواسی که در خلق آثارش به اوج میرسد تا اثری ماندگار از او به جا بماند.
کیوان ساکت در سال ۱۳۷۵ گروه «وزیری» را تاسیس کرد و از آن زمان تا کنون آثار زیادی را با این گروه اجرا کردهاست. در سال ۱۳۶۹ به دعوت پرویز مشکاتیان به عنوان نوازنده و تکنواز به گروه «عارف» دعوت شد و حاصل این همکاری آثاری نظیر «افشاری مرکب»، «افق مهر»، «وطن من» با صدای ایرج بسطامی و «مقام صبر» با صدای علیرضا افتخاری است.
اوایل سال «نای شکسته» و کتاب «بیایید تار و سه تار بنوازیم» از کیوان ساکت راهی بازار شد. ساکت سه سال پیش ضبط آلبوم «نای شکسته» با آواز امیرمحمد تفتی را در استودیو «پژواک» و «رهگذر هفت اقلیم» آغاز کرد اما این اثر در سال ۹۰ توسط انتشارات آوای باربد پخش شده است؛ هر چند این آلبوم به دلیل جو نابسامان بازار نشر موسیقی تا سه سال در آرشیو انتشارات آوای باربد ماند اما به گفته ساکت چیزی از ارزش کار کاسته نشده است. در این اثر نوازندگان سرشناس موسیقی ایرانی نظیر حسن ناهید (نی)، ارسلان کامکار (ویلن)، سیاوش زهرالدینی (ویلن آلتو)، علیرضا خورشید فر (کنترباس)، ناصر رحیمی ( فلوت)، فرشید حفظی فر (ابوا) حضور داشتند. این اثر به مناسبت بزرگداشت امیرخسرو دهلوی و براساس شعر معروف او یعنی «ابر میبارد و من میشوم از یار جدا» ساخته شده است. با اینکه علاقه مندی کیوان ساکت موسیقی بیکلام است و معتقد است جای خالی این نوع موسیقی در فرهنگ موسیقی ما کم است اما از انتشار آلبوم باکلام نیز غافل نشده است.
کیوان ساکت معتقد بوده و هست که ما باید موسیقی خود را به جهان معرفی کنیم. در همین راستا او شروع به تحقیق و مطالعه کرد و پس از چندین سال تلاش پیگیر، در نهایت با انتشار آلبوم «دیدار شرق و غرب East meets West» همه چشمها را خیره کرد. چراکه او برای اولین بار، در این آلبوم قطعات «مارش ترک» از موتزرات، «چهارفصل» از ویوالدی، «رقص مجار» شماره ۱ و ۴ و ۵ از برامس، «چارداش» از مونتی و «کاپریس ۲۴» و سه واریاسیون را از پاگانی نی و همچنین تمهایی از سمفونی شماره ۴۰ موتزارت را با تار و همراهی پیانو اجرا کرد.
کیوان ساکت به تازگی آلبوم «رقص انگشتان» را روانه بازار موسیقی کرده است که این بهانهای شد تا سراغ او برویم و از این هنرمند درباره ضبط این آلبوم که در یکی از استودیوهای روسیه انجام شده، بپرسیم.
این روزها یکی از آثار شما راهی بازار موسیقی شده است که ضبط، انتشار و توزیع آن با فاصله زمانی بسیار کمی همراه بود. آلبوم «رقص انگشتان» چطور با این سرعت خلق شد؟
مدتی پیش برای اجرای برنامهای از سوی کنسرواتوار چایکوفسکی روسیه به این کشور دعوت شده بودم که علاوه بر برگزاری کنسرت، ترتیب ضبط برنامهای نیز در یکی از مشهورترین استودیوهای این کشور داده شد و آنچه امروز در قالب آلبوم «رقص انگشتان» منتشر شده، یادگار سفر به مسکو است. آلبوم «رقص انگشتان» حاصل دو ساعت نوازندگی در این سالن است. ضمن اینکه در حین اجرا تعدادی از اساتید کنسرواتوار چایکوفسکی و برخی افراد دیگر مانند دوستان و همراهان ایرانیام و کنسول ژاپن در روسیه از نزدیک شاهد این اجرا بودند که در طبیعیتر شدن حس اجرا تاثیر مستقیم داشت.
این آلبوم در ۳ بخش اجرا شده، این بخشهای در چه فضاهایی هستند؟
بله. این آلبوم از سه قطعه تشکیل شده است که بخش اول در حدود ۱۲ دقیقه، قطعه دوم حدود ۲۲ دقیقه و قطعه سوم حدود ۸ دقیقه است. نوازندگی این قطعات به طور بداهه انجام شده است. من در قطعه اول سازم را سه گاه کوک کرده بودم اما ناگهان کوک ساز را به «افشاری لا» تغییر دادم. در این بخش نگاه من در نوازندگی ترکیبی است از نوازندگی استاد احمد عبادی، نوازندگی استاد صبا و دیدگاه شخصی خودم در موسیقی. در قطعه اول از درآمد افشاری آغاز کردهام و سپس ۴ مضرابی را در این آواز نواختهام و در پایان مثنوی افشاری را که به نظرم زیباترین مثنوی در میان مثنویهای ردیف دستگاهی است اجرا کردم. این نکته را نیز باید تاکید کنم که گاه جملاتی از صبا یا عبادی در کارم دیده میشود که سعی کردهام گرفتار محض آنها نشوم. در قطعه دوم ابتدا از درآمد راست پنجگاه کارم را آغاز کردم، سپس گوشه نغمه، قطعه نگاه و فرود به اصفهان، سپس ورود به دشتی و اجرای گوشه دیلمان، اجرای گوشه عاشق کش و در پایان چهار مضراب ۷ ضربی راز مهتاب را اجرا کرده ام. در قطعه سوم من بر روی مومان دوم» کاپریچیو اسپانول» اثر کورساکوف ساز زدهام. در واقع اجرای زنده ارکستر فیلارمونیک برلین را از این قطعه برای من فرستادند و من پیش از ورود به استودیو یکبار آن را گوش کردم و پس از ورود به استودیو آنچه در هنگام پخش قطعه به ذهنم میرسید را اجرا کردم.
شما در این اثر بداهه نوازی هم داشتید. فکر میکنید آیا همچنان بداهه نوازی مخاطب دارد؟
بله. بسیار زیاد.
پس چرا امروز در مقایسه با گذشته، اجرای بداهه نوازی تا این حد کاهش پیدا کرده و اگر در کنسرتی بداهه نوازی اجرا شود بسیار کوتاه و محدود به یک قطعه است؟
برای اینکه بداهه نوازی نیاز به مهارت، دانش و تجربه دارد و اینکه نوازنده بتواند در لحظه موسیقی را خلق، ارائه و به زیباترین شکل، بیان کند.
بیشتر هنرمندانی که تجربه اجرا و ضبط اثری را در کشورهایی چون اوکراین یا روسیه دارند، از این اتفاق راضی هستند و ترجیح میدهند که باز هم آثار خود را در آن کشورها اجرا و ضبط کنند، این تمایل براساس چه معیارهایی شکل گرفته است؟
متاسفانه ما در ایران امکان ضبط آنسامبل ارکستر را نداریم. گروهی از هنرمندان ایرانی که برای اجرا آثار خود به آنجا میروند، با ارکستر کار میکنند که ارکستر بسیار قوی و توانمندی است اما من خودم ساز زدم و رضایت من از استودیوی چایکوفسکی است. البته اجرا و ضبط این آلبوم دلیل دیگری داشت. من به روسیه دعوت شده بودم و این اثر هم در استودیوی چایکوفسکی ضبط شده و آلبوم آن پس از ضبط به من داده شد. من هم پس بازگشت به ایران آن را منتشر کردم.
فضای آن استودیو چطور بود، با استودیوهای خودمان قابل مقایسه بود؟
با کمال تاسف باید بگویم هیچ شباهتی به استودیوهایی که در ایران وجود دارد، نداشت. استودیو مانند یک سالن کنسرت در اندازه کوچکتر بود یعنی وقتی نوازنده مشغول کار بود حدود ۳۰ نفر میتوانستند کار او را تماشا کنند، ضمن اینکه صدای بسیار مطلوب و باکیفیتی را تجربه کردم.
هزینه اجرا و ضبط چطور بود؟ آیا به گونهای است که آهنگسازان دیگری هم بتوانند آثار خود را در خارج از ایران اجرا و ضبط کنند؟
بله. هزینهها از ایران کمتر است. هزینه اجاره این سالن ساعتی ۵۰۰ دلار بود و ضبط آلبوم «رقص انگشتان» در کل دو ساعت طول کشید. خوشبختانه کیفیت کار نشاطی برایم همراه آورد که خستگی راه و هزینهاش را فراموش کردم.
شما ۲ بار در روسیه برنامه اجرا کردید. با توجه به اینکه ایران و روسیه تشابه فرهنگی ندارند، آشنایی مردم آن کشور با موسیقی ما تا چه اندازه بود؟
راستش میزان احترام و ارزشی که برای موسیقی ایران قائل بودند برایم شگفت انگیز بود. بخصوص که بیشتر تماشاگران برنامه روس بودند و جالب اینکه بسیار علاقهمند بودند متاسفم که در کشور خودمان همین موسیقی با بیتوجهی دست اندرکاران مواجه است و در کشوری دیگر آنقدر محترم است.
آیا این شناخت معطوف به روسیه است یا میتوان ادعا کرد که موسیقی ایران در سطح بینالمللی جایگاهی دارد؟
غربیها به تازگی با موسیقی ایران آشنا شدهاند و از این آشنایی زمان زیادی نگذشته است. به نظر من با اجرای کنسرتهای موسیقی ایرانی در کشورهای مختلف میتوان ملتها را با موسیقی ایرانی آشنا کرد. زمانی که من روسیه بودم، کنسولگری ایران در مسکو جنگی ترتیب داده بود و از یک گروه موسیقی دعوت کرده بود تا در این برنامه، موسیقی اجرا کند. من هم به طور ناشناس به همراه چند نوازنده کنسرواتوار به آنجا رفتیم اما متاسفانه برنامه بسیار تحقیرآمیزی بود. به طوری که برخی از روسهایی که در این برنامه حضور داشتند، از موسیقی ایرانی استقبال نکردند هر چند نوازندهها خوب بودند و کارشان را خوب انجام دادنداما صدابرداری بسیار بد بود و نمیشد آن را به عنوان برنامهای برای اشاعه موسیقی ایرانی دانست و برعکس این دست برنامهها به موسیقی ضربه میزند. در حالی که رایزن فرهنگی سفارتخانههای دیگر کشورها برای هنر ارزش زیادی قائل هستند و برنامههای بسیار خوبی تدارک میبینند.
برای امسال چه برنامههای دیگری دارید؟
روز ۷ مرداد در بوشهر کنسرتی داشتم. پس از آن هم در یکی دیگر از شهرستانهای ایران کنسرتی خواهم داشت. همچنین دفتر دوم کتاب «بیایید تارو سهتار بنوازیم» را با ویرایش مجددی منتشر کردهام که در نسخه جدید آن بسیاری از درسها تغییر کرده است. این کتاب اوایل عید ۹۰ در تیراژ سه هزار نسخه منتشر شد. مهمترین ویژگیهای کتاب «بیاید تار و سه تار بنوازیم» این است که این اولین کتاب موسیقی است که به دو زبان انگلیسی و فارسی انتشار یافته، همچنین در این کتاب تمپوهای خاص و علاوه بر آن دینیامیک و نوانسها مشخص شده است که از همان ابتدا شاگرد بتواند قطعه را با حالت و احساس بنوازد.