گفتوگو با آرام جعفری، بازیگر نقش کاترین در سریال قهوه تلخ
از بازی در ژانر کمدی میترسیدم!
آرام جعفری متولد ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۹ است. او دانش آموخته رشته نقاشی در دانشکده سوره است. اولین کارش به عنوان بازیگر در ۱۶ سالگی و اجرای یک نمایش تئاتر بوده. او پیش از این کار در کلاسهای بازیگری سمندریان شرکت کرده.
جعفری پس از سالها بازی در تئاتر توانست مقابل دوربین تلویزیون و سینما نیز قرار بگیرد. از مجموعههایی که او در آنها بازی داشته است میتوان به کارهایی چون زیر آسمان شهر، دختران، رسم شیدایی، پرواز در حباب، برای آخرینبار، خانهای در تاریکی و… اشاره کرد.
شما تابهحال با مهران مدیری کار نکرده بودید و شکل کار کردن با او را هم نمیدانستید. کار با مدیری چطور است؟
بله تابهحال با مدیری کار نکرده بودم و خیلی هم خوشحالم که توانستم با او کار کنم. ولی کار با او بسیار برای من لذتبخش بود، جدای از آن خود آقای مدیری استاد کار کمدی و طنز هستند. کارکردن با او نه تنها جذاب است، بلکه بازیگر در کنار او در حیطه کار طنز چیزهای زیادی هم یاد میگیرد.
سختگیریهای یک کارگردان سختگیر را ندارد؟ چون ما شنیدهایم خیلی در کارش جدی ست!
سختگیری که نه. آقای مدیری کارگردان نکتهسنج، دقیق و حساسی هستند، یعنی خیلی دقیق همه چیز را میبینند ولی من منظورتان از سختگیری را نمیفهمم.
از بازی در ژانر کمدی میترسیدم!
آرام جعفری متولد ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۹ است. او دانش آموخته رشته نقاشی در دانشکده سوره است. اولین کارش به عنوان بازیگر در ۱۶ سالگی و اجرای یک نمایش تئاتر بوده. او پیش از این کار در کلاسهای بازیگری سمندریان شرکت کرده.
جعفری پس از سالها بازی در تئاتر توانست مقابل دوربین تلویزیون و سینما نیز قرار بگیرد. از مجموعههایی که او در آنها بازی داشته است میتوان به کارهایی چون زیر آسمان شهر، دختران، رسم شیدایی، پرواز در حباب، برای آخرینبار، خانهای در تاریکی و… اشاره کرد.
شما تابهحال با مهران مدیری کار نکرده بودید و شکل کار کردن با او را هم نمیدانستید. کار با مدیری چطور است؟
بله تابهحال با مدیری کار نکرده بودم و خیلی هم خوشحالم که توانستم با او کار کنم. ولی کار با او بسیار برای من لذتبخش بود، جدای از آن خود آقای مدیری استاد کار کمدی و طنز هستند. کارکردن با او نه تنها جذاب است، بلکه بازیگر در کنار او در حیطه کار طنز چیزهای زیادی هم یاد میگیرد.
سختگیریهای یک کارگردان سختگیر را ندارد؟ چون ما شنیدهایم خیلی در کارش جدی ست!
سختگیری که نه. آقای مدیری کارگردان نکتهسنج، دقیق و حساسی هستند، یعنی خیلی دقیق همه چیز را میبینند ولی من منظورتان از سختگیری را نمیفهمم.
از آنجایی که شما تازه به گروه مدیری اضافه شدهاید و مثل سحر زکریا نیستید که سالهاست با مدیری کار میکند و نحوه کار با او را میداند. پس کمتر او را میشناسید و تا مدیری بخواهد از شما و بازیتان همان چیزی را بسازد که خودش میخواهد، زمان میبرد. برای این کار بسیار به شما سخت میگیرد؟
آقای مدیری از آن دست کارگردانهایی است که میتواند به خوبی بازیگرش را هدایت کند. یعنی با اطمینانی که به آقای مدیری داشتم و از قبل هم در مورد کارش شنیده بودم، سعی میکردم با مشورت ایشان سکانسها را بازی کنم و خوشبختانه همینطور هم بود. یعنی هیچجا پشت بازیگرش را خالی نمیکرد. خیلی هوای بازیگرش را دارد!
نقش کاترین، بهعنوان اولین نفر به شما پیشنهاد شد یا قبل از شما به دیگران هم پیشنهاد شده بود؟
تا آنجایی که من میدانم اولین نفر خود من بودم. یعنی اصلا اول من انتخاب شدم و بعد کاترین را نوشتند.
یعنی از اول قرار بود شما باشید ولی اینکه با چه نقشی حاضر شوید، معلوم نبود؟
نه از اول قرار بود همان سوگلی باشد، یعنی قرار بود که یک سوگلی با داستانی به دربار بیاید و بعد از آن قرار بود آن سوگلی کاترین باشد چون در زمان نگارش فیلمنامه به گروه پیوستم و هنوز کار نگارش تمام نشده بود این تصمیمات گرفته شد. برای همین هم فکر میکنم به اولین نفری که پیشنهاد شد خود من بودم.
وقتی آقای مدیری با شما تماس گرفتند نقشتان را گفتند یا اینکه بعدا این نقش به شما داده شد؟
وقتی تماس گرفتند و من به دفترشان برای صحبت کردن رفتم، آنموقع نقش مشخص بود، ولی هنوز نوشته نشده بود و هنوز به آن پرداخته نشده بود ولی کاملا نقش مشخصی بود و قرار بود نقش سوگلی دربار را داشته باشم.
چطور با نقش رابطه گرفتید؟ چون به هر حال کاراکتری است که از خارج آمده و یک اجنبی بود و اینکه بتوانی لهجه را درست ادا کنی، کمی سخت بوده، اینطور نیست؟
در همه کارها هر بازیگری برای خودش یک نقطه شروع دارد. من هم با صحبت کردن با آقای مدیری و فیلمنامهنویسها سعی کردم این کاترینی که الان به وجود آمده را بسازم و سعی کردم دوست داشتنی شود که امیدوارم همینطور شده باشد و خوشبختانه از انرژیهای مردم به این نتیجه میرسم که این نقش را دوست دارند و امیدوارم که اینطور باشد.
خودم همیشه با نقشهایم برای خودم یک نمودار میکشم و فراز و فرودهای نقش را روی آن ترسیم میکنم تا نقشم را زیرنظر داشته باشم. در مورد کاترین هم همینطور بود. کاترین از اول قرار نبود که لهجه خاصی داشته باشد. روزی که من رفتم جلوی دوربین، آقای مدیری از من خواستند که کاترین را با لهجه بازی کنم و در عرض ۲۳ دقیقه این اتفاق افتاد. اینطرز صحبت من خیلی بداهه بود!
یعنی هیچ کاری روی لهجه نکردید؟
نه. واقعا در عرض ۲۳ دقیقه این اتفاق افتاد و تصمیم بر این شد که من با لهجه صحبت کنم و از آنجایی که روسی خودش یک زبان مجزا بود و ما باید لهجه را نزدیک میکردیم به روسی، مثل تاجیکی، واقعا هیچ فکر قبلی روی آن نبود و یکدفعه جلوی دوربین تصمیم بر این شد و من با لهجه صحبت کردم.
در مورد بازخورد کارتان در میان مردم گفتید، پس شما بازخورد نقشتان در میان مردم را حتما بررسی کردهاید، درست است؟
بله، من بهخاطر بازی در کاری در کیش بودم و تازه به تهران برگشتهام. میدانید که در آنجا از همه نقاط ایران میآیند. خوشبختانه اول چیزی که وجود داشت این بود که مردم با قهوه تلخ خیلی ارتباط برقرار کرده بودند و دوم اینکه همه مردم من را در آنجا با نام کاترین صدا میکردند.
در حالت معمول اینطور نیست و معمولا همه من را با نام خودم صدا میزنند ولی در اینجا اینطور نبود یعنی اینکه مردم از این نقش خوششان آمده و من خیلی خوشحالم که شخصیت کاترین برای مردم دوست داشتنی شده.
فکر میکنید کاترین وزنه چندگرمی قهوه تلخ است؟
ببینید، این کار، کار بسیار پر بازیگری است و اولین کار تاریخی طنز است با این حجم بازیگر که باید به همه آنها پرداخته شود. یعنی داستان باید روی همه اینها چرخیده میشد. نمیتوانم درصدی بگویم و از ریاضی به دور است که بخواهم درصد بگویم ولی میتوانم بگویم یکی از کاراکترهایی است که در خانواده شاه تاثیر خودش را داشته و حتما لازم بوده که باشد که آقای مدیری و نویسندهها تصمیم گرفتهاند این نقش را خلق کنند.
تا کجا داستان کاترین ادامه دارد؟
نمیدانم الان کار مونتاژ به چه صورتی است ولی فکر میکنم تا قسمت ۴۰ هستم.
بعد چه اتفاقی میافتد؟
بعدش را که با هم میبینیم! (میخندد)
قرار است کاترین چقدر در فیلم پررنگ باشد؟
همه شخصیتها باید بهنوعی در فیلم پررنگ باشند چون شخصیتها مثل یک زنجیر هستند که به هم وصل هستند تا یک سریال دوست داشتنی باشد و هم بچهها زحمت کشیدهاند.
این فیلم قرار بود در تلویزیون پخش شود و قطعا آنموقع محدودیتهایی داشته و یکسری ملاحظات ولی بعد از آن دیگر به قطعیت رسیده بود که راهی شبکه خانگی میشود، این قضیه تفاوتی در روند فیلم داشت؟
نه. تمام ملاحظاتی که برای تلویزیون انجام میشد،همانها برای شبکه خانگی هم میشد و در روند فیلم هیچ تاثیری نداشت. یعنی از اول همه گریم و لباسها همینهایی بود که قرار بود باشد. یعنی ملاحظاتی که بود هنوز هم هست. اینطور نبود که چون دیگر در تلویزیون پخش نمیشود روند عوض شود یا دیگر ملاحظاتی در کار نباشد.
خودتان به شخصه دوست داشتید این کار در تلویزیون پخش شود یا اصولا برایتان فرقی نمیکند؟
در مورد این سریال خیلی برایم فرقی نمیکرد. میشد بازتابش را پیشبینی کرد و مدتها بود که مردم منتظر کار آقای مدیری بودند. بعد از مرد دوهزارچهره دیگر کار ۹۰ قسمتی از آقای مدیری ندیده بودند به خاطر همین هم خیلی منتظر بودند.
پس با این شرایط برای من فرقی نمیکرد که در کجا باشد. الان هم رسانهاش طوری است که جایش را میان مردم باز کرده.
و اگر شبکه خانگی راهش را در میان مردم باز نمیکرد ترجیح میدادید که در تلویزیون پخش شود دیگر؟
الان که باز کرده! ولی بههرحال تلویزیون جایگاه خاص خودش را دارد. با اینکه کار برای آقای مدیری است ولی تلویزیون چیز دیگری است.
وقتی با شما تماس گرفته شد، چون آقای مدیری بود سریع قبول کردید؟
من از اینکه با آقای مدیری کار کردم بسیار خوشحالم. همیشه از کار کردن در ژانر طنز میترسیدم. اینکه کار طنز باشد نه اینکه موقعیتش طنز باشد. مثلا من در «برای آخرین بار» که سال ۸۵ پخش شد موقعیت طنز داشتم ولی کاراکترها جدی بودند. به همین دلیل میترسیدم از اینکه کاری را فقط انجام دهم که طنز باشد و همیشه دوست داشتم اگر قرار است زمانی این اتفاق بیفتد، با آقای مدیری باشد. خیلی تجربه خوبی بود و چیزهای بسیاری از ایشان یاد گرفتم.
این کارتان با نقشهای قبلی که بازی کردهاید خیلی متفاوت است؟
بله. من خودم به شخصه دوست دارم در ژانرهای مختلف بازی کنم و همه ژانرها را تجربه کنم. من همه جور نقشی را بازی کردهام و همیشه دوست دارم نقشهای متفاوتی بازی کنم و دوست ندارم که برای همیشه در یک قالب بمانم. این تجربهام خیلی برایم جالب بود و دوست دارم باز هم بتوانم برای ایشان بازی کنم.
تا اینجای کار بازخورد قهوه تلخ میان مردم قابل قبول بوده، فکر میکنید تا آخر داستان همینطور پیش میرود؟
تا الان که اینطوری بوده و برای بعدش هم آرزو میکنم همینطور پیش برود. با توجه به نگاهی که تا الان نسبت به کار داشتهام نسبت به آیندهاش هم نگاه خوشبینانهای دارم.