رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

By registering with this blog you are also agreeing to receive email notifications for new posts but you can unsubscribe at anytime.


رمز عبور به ایمیل شما ارسال خواهد شد.


کانال رسمی سایت تفریحی

دکه سایت


نظر سنجی

نظرسنجی

به نظر شما کدام سریال امسال ماه رمضان بهتر است؟

Loading ... Loading ...

کلیپ روز




logo-samandehi

تصاویری از فرش قرمز اختصاصی برای بازیگران دیر رسیده در جشنواره فجر

عکس از جشن تولد ۳۸ سالگی آزاده صمدی

مصاحبه از زندگی شخصی امیرحسین مدرس و همسر دومش

عکس همسر آزاده نامداری و دخترش گندم

عکس جدید مهناز افشار و دخترش لینانا

نامه عسل پورحیدری در شبکه اجتماعی پس از خاکسپاری پدر

عکسی جالب از تینا آخوندتبار با دستکش بوکس در حال ورزش

تصاویر تبلیغاتی الیکا عبدالرزاقی و همسرش امین زندگانی

رتبه بدهید:

گفتگو با حمید حامی : موسیقی و مانتوی کوتاه!!

حمید حامی از چگونه خواننده شدن می‌گوید
صدای حامی برای افرادی که به موسیقی سطحی نگاه نمی‌کنند آشناست؛ او ۱۵ سال است که می‌خواند و طرفداران خاص خودش را دارد اما کم کنسرت می‌گذارد و شاید سالی ۲ بار کنسرت بگذارد. این‌بار از او پرسیدیم که چگونه خواننده شده و چرا در مقایسه با بسیاری از خواننده‌ها کم‌کار است؟

فقط ۵ درصد خواننده داریم
خواننده واقعی بودن شدنی نیست، بودنی است، من اصلا قصد نقد کردن کسی را ندارم اما باور کنید ۸۰درصد خواننده‌هایی که درحال حاضر می‌خوانند نباید بخوانند  آن ۲۰درصدی که باقی می‌مانند درجات مختلفی بین ضعیف، خوب و عالی دارند یعنی شاید فقط ۵درصد خواننده داریم اتفاق بدی که این سال‌های اخیر در ایران افتاده اینکه فیلترهایی برای خواننده شدن وجود ندارد (البته ممیزی‌هایی برای شعر وجود دارد.)

من را خواننده سینمایی می‌دانند
قبل از این‌که شروع کنم به حرفه‌ای خواندن با پیام میرجعفری که هم محله‌ای‌مان بود آشنا شدم، او  نوازنده پیانو بود و الان هم در ارمنستان مشغول تحصیل موسیقی است. او در آن دوره مرا با رضا اردلان آشنا کرد، ایشان در سینما صدابردار و صداگذار هستند و همین آشنایی باعث شد من قطعه با صدای بی‌صدا و… را درسال ۷۳ بخوانم که در یک مجموعه تصویری که نمی‌دانم  پخش ‌شد یا نه استفاده شد. بعد از ‌آن هم رفتم سربازی و در آنجا با برادرزاده علی‌ شاه‌حاتمی، کارگردان آشنا شدم که ایشان هم مرا به فریبرز لاچینی معرفی کردند ولی اولین کاری که به صورت حرفه‌ای خواندم برای فیلمی به نام «فال‌گیر» که آهنگسازش علی راست‌گفتار بود. بعد برای فیلم «جوانی» خواندم که در آلبوم «قبیله عشق» ترانه‌هایش موجود است. چون من با خواندن تیتراژ کارم را شروع کردم خیلی‌ها من را خواننده سینمایی می‌شناسند. تلویزیون که مال ما نیست و اصولا فقط چند نفر انگشت‌شمار هستند که تمام تیتراژها را می‌خوانند؛ تلویزیون بهترین رسانه برای عرضه محصولات موسیقی است، وقتی چندبار یک قطعه به گوش بیننده برسد اگر خوب باشد حتما نام خواننده آن در ذهن ثبت می‌شود. حتی بعضی از سریال‌ها ضعیف هستند اما خواننده تیتراژ آن آن‌قدر کارش خوب است که ترانه‌اش مورد استقبال همه قرار می‌گیرد. خوشبختانه در سینما چون آهنگسازها می‌دانند که کارشان برای زمان طولانی ثبت می‌‌شود اجازه نمی‌دهند کارشان با صدای یک خواننده ضعیف خراب شود و خوشبختانه من توانسته‌ام تیتراژ فیلم‌های خوبی را بخوانم مثل قطعه «دلم گرفت» با آهنگسازی بابک بیات، «غزل» با آهنگسازی ناصر چشم‌آذر و…

خیلی تلاش کردم تا حرفه‌ای شوم
از بچگی، درست یادم نمی‌آید چه سنی خواندن و موسیقی را بیشتر از باقی هنرها دوست داشتم. آن زمان موسیقی مثل الان آزاد نبود و تهیه کردن ساز کار بسیار دشواری بودو مردم به خاطر شرایط جنگ  بیشتر به فکر این بودند که آسایش و امنیت خانواده‌شان را تامین کنند و وقتی برای موسیقی نداشتند. در سنین نوجوانی کم‌کم شروع کردم به خواندن، آن زمان کم‌کم ساز و آواز آزاد شده بود، من هم دست‌و‌پا شکسته هم می‌خواندم هم به دنبال یاد گرفتن ساز بودم. برایم آرزو بود که در آینده خواننده شوم،‌ شاید هم می‌دانستم که این اتفاق می‌افتد. برای رسیدن به آرزویم به هرچیزی چنگ می‌زدم مثلا شروع کردم آهنگ‌های سنتی گوش دادن و آن‌ها را می‌خواندم با این‌که می‌دانستم حنجره و صدای من مناسب آهنگ‌های سنتی نیست. بالاخره دریکی از استودیوهای تلویزیون تست دادم و یکی از کارهای آقای ناظری را خواندم.

بهترین کنسرت عمرم
اولین کنسرت زنده‌ام با ارکستر در مراسمی در سال ۷۸ بود که من به همراه حمیدخندان و حمید طالب‌زاده این برنامه  را اجرا کردیم. آن موقع ارکستر من همه بچه‌های شمال بودند که بعدها همگی از نوازنده‌های بزرگی شدند، آن زمان آن‌ها همه نوجوان بودند. یادم نمی‌آید که در اجرای اولم استرس داشته باشم شاید ترسم از دیدن مردم بود اما ترس از خواندن نداشتم چون خیلی تمرین می‌کردم. اجرای دومم بهار سال ۷۹ بود که همراه با ناصر عبداللهی در سالن همایش‌های دانشگاه کیش رفتم، آهنگساز آلبوم اول من آقای چراغعلی بود که آنجا همراهم بودند. دومین کنسرتم هم دوباره با ناصر عبداللهی، مانی رهنما و آرتین شاه‌وران در شیراز بود که تجربه خیلی خوبی بود و بعد از آن کنسرت‌ها ادامه پیدا کرد.

اولین کنسرتی که قرار شد به تنهایی در تهران اجرا کنم را به خوبی به یاد دارم، دوست داشتم این کنسرت با یک ارکستر بزرگ و بدون مشکل برگزار شود به خاطر همین ۲ سال تمام انرژی‌ام را برای این‌کار گذاشتم و با بهنام ابطحی و محمد رضا عقیلی و یکسری از نوازنده‌ها تمرین کردیم و به سختی مجوز گرفتیم تا بالاخره این کنسرت در کاخ سعدآباد برگزار شد؛ این بهترین کنسرت من در زندگی‌ام بود و در ۴ روز ۷ هزار بلیت فروخته شد.

هرچه مد شود، پسندیده شود
مردم ما متاسفانه خیلی بدسلیقه شده‌اند این اتفاق تنها در موسیقی نیفتاده حتی در لباس پوشیدن، فیلم دیدن و… می‌توان این سلیقه را دید، هرچه مد می‌شود به دنبال آن می‌روند مثلا اگر مانتوی کوتاه مد می‌شود همه کوتاه می‌پوشند یعنی کسی خودش سلیقه‌ای ندارد که از آن استفاده کند؟! در موسیقی هم همین‌طور شده، در ماشین هرکسی که می‌نشینی فقط ترانه خواننده‌های غیرحرفه‌ای  را می‌شنوی که در بدترین شرایط و به صورت مبتدی و بدون رعایت قوانین موسیقی و صدابرداری و آهنگسازی و ترانه سرایی و … و در اتاق خواب خانه شان ضبط کرده‌اند. در این فضای بد موسیقی ایران که همه تقریبا موسیقی غیرمتفکر تولید می‌کنند شاید فقط ۵درصد از خواننده‌ها این‌طوری نمی‌خوانند چون فکر می‌کنند  لااقل به شعور خودشان توهین می‌شود.

کارهایم در گاوصندوق است
کلیپ و داشتن تصویر ۹۵درصد در کار یک خواننده تاثیر دارد، من واقعا دلم می‌خواهد کلیپ داشته باشم و آن را پخش کنم، با داشتن یک ویدئو‌کلیپ خوب حتی اگر ۲ماه هم از یک شبکه خوب پخش شود یک خواننده می‌تواند برای همیشه شناخته شود. اما وقتی یک خواننده خوب باشی بهترین موزیک را هم داشته باشی اما این صدا و آهنگ شنیده نشود چه فایده‌ای دارد؟ تفاوت من با خواننده‌ای که کلیپ دارد دقیقا مثل این است که من نشسته‌ام در خانه و کارهایم را در گاوصندوق گذاشته‌ام ولی آن‌ها به صرف داشتن تصویر همه‌جا شناخته شده‌اند.

بیراهه نرفته‌ام
در برنامه پارک ملت یکی از دوستان گفته بود که حامی از خودش تعریف کرده و بقیه را رد می‌کند. اصلا این‌طور نیست و من ادعایی در خواندن ندارم اما حالا ممکن است بخوانم و خودم را با این آقایانی که اصلا معلوم نیست شعرشان چیست و آن‌ها از کجا آمده‌اند مقایسه نمی‌کنم. وقتی خواننده‌های واقعی کشورهای دیگر را نگاه می‌کنم می‌بینم ما اصلا حرفی برای گفتن نداریم اما در این فضای بد موسیقی کشورمان ادعا می‌کنم که تا حالا بعد از ۱۵‌سال کارکردن بیراهه نرفته‌ام و درست کار کرده‌ام. من خیلی‌اوقات کارهای خودم را هم رد کرده و به پشت سرم نگاه می‌کنم و اشتباهاتم را در آلبوم‌هایم می‌بینم. در فضایی که حرفی برای گفتن ندارد، دعوا نکنیم که کی خوب است، کی بد.

خواننده‌هایی که با آمبولانس این طرف و آن طرف می‌روند
با پول همه کار می‌شود کرد، می‌شود بازیگر شد، کارگردان شد، گالری عکس و نقاشی گذاشت و می‌توان خواننده هم شد به‌خصوص در ایران و در دوره‌ای که تنها شرط خواننده شدن قدرت تکلم است. من وقتی خواستم اولین آلبومم را ضبط کنم قدرت مالی نداشتم چون پدرم وقتی ۱۹‌ساله بودم فوت کرد و من روی پای خودم ایستادم و هیچ‌گونه سرمایه‌ای به من تزریق نشد و برای ۲ آلبوم اولم دستمزد نگرفتم و از جیب خودم هزینه کردم اما الان حدود ۳-۲ سال است که وضعیت مالی‌ام بهتر شده. در صورتی‌که بعضی از خواننده‌ها روزی ۶-۵ برنامه در جاهای مختلف دارند و برای رفت‌و‌آمد آمبولانس اجاره می‌کنند که از خط ویژه حرکت کنند! شاید ما ۵درصدی که این کارها را نمی‌کنیم تاجر نیستیم و بازاری فکر نمی‌کنیم. من نهایتا سالی ۲ کنسرت می‌گذارم چون آن حمایت‌های عجیب و غریب و آنچنانی را ندارم!.

تصاویر جدید بنیامین بهادری در کنار زن سال هند

تصاویر و حواشی حضور سحر قریشی و بازیگران در جشن پیراهن استقلال

عکسی جدید از آنا نعمتی و برادرش در رستوران

تصاویر جدید از هدیه تهرانی و مهران مدیری در سری جدید «قلب یخی»

عکس هایی از عروسی گلزار و النازشاکردوست در یک فیلم عروسی

دو عکس متفاوت الناز شاکردوست با عروسک گوفی و در آمبولانس

تصاویر نرگس محمدی به همراه مادرش در کنسرت موسیقی

تصاویری از حضور هنرمندان در کنسرت بابک جهانبخش

تبلیغ فروشگاهی

مطالب مرتبط با این موضوع

اجباری اجباری، ایمیل شما هرگز منتشر نخواهد شد