گزارشی از پشت صحنه سریال «سهمی برای دوست»
سریال «سهمی برای دوست» را مسعود اطیابی برای پخش از شبکه ۲ سیما کارگردانی میکند
رقابت جوانان در فضای کمدی
«اخلاقتو خوب کن» آخرین فیلم سینمایی مسعود اطیابی است که در گونه کمدی ـ اجتماعی در حال اکران در سینماهاست و حالا اطیابی در ژانر کمدی ـ موقعیت، اولین سریال خود را برای تلویزیون کارگردانی میکند.
تلهفیلم «اسرار پدری» تنها تجربه تلویزیونی اطیابی بوده و حالا او قصه ۲ برادر را در یک سریال با ترکیبی از بازیگران تئاتر و تلویزیون تهیه و تدارک میبیند، هر چند علاقه شخصی اطیابی ساخت سریال یا فیلم در ژانر پلیسی ـ اکشن است، اما نمیدانیم چرا کارگردانان برای رسیدن به علاقه شخصی خودشان همیشه از راه غیرمستقیم وارد میشوند.
به عنوان مثال اطیابی در صحبتهایش اشاره کرد که پیشنهادهای متفاوتی برای ساخت سریال داشته، اما آنچه باعث شده «سهمی برای دوست» را بپذیرد قصه نو و تازگی خط درام آن بوده است.
مسیر سیمهای سیاهرنگ مانند روبان قرمز
صبح روز جمعه به نظرم، تنها روز مناسب برای تهیه گزارش است. اول اینکه خیابان خلوت است و سکوت عجیبی همه جا را فراگرفته، انگار تمام شهر در خواب عمیقی فرو رفته است و تنها شما هستید که بیدارید. گهگاه چند ماشین با فاصله زمانی بسیار از کنارتان عبور میکنند و شما بیتوجه به آن به مسیر خود ادامه میدهید. دوم این که مسیری را که غیر از روز تعطیل قرار بوده در مدت زمانی مثلا یک یا ۲ ساعت سپری کنید و به مقصد برسید در عرض نیم ساعت طی میکنید.
از میدان آرژانتین تا محل تصویرپردازی (لوکیشن) را پای پیاده میروم. در آسانسور طبقه چهارم که باز میشود، سیمهای سیاه بلندی مسیر حرکت من را به سمت دفتر مدیرعامل شرکت هدایت میکنند. اشکان خطیبی، بازیگر نقش اول سریال با کت و شلوار طوسیرنگ پشت در اتاق مدیرعامل ایستاده است. او منتظر چیست. هنوز نمیدانیم. وقتی صدای کات کارگردان را میشنوم با هماهنگی حمید علیپور، دستیار اول کارگردان وارد اتاق میشوم.
در نمایی که تصویربرداری میشود حدود ۲۰ نفر از کارکنان شرکت بورس دور میز بزرگی نشستهاند و مدیر شرکت که پیراسته نام دارد و شاهمحمدی نقش او را بازی میکند، در صدر میز نشسته است. با سکوت کوتاهی که همزمان با ورود من در صحنه ایجاد میشود، روی اولین مبلی که پیدا میکنم، مینشینم تا کارگردان دستور حرکت مجدد را بدهد. غیر از بازیگرانی که نقش کارکنان شرکت را بازی میکنند، صدابردار (وحید سلطانی) و دستیارانش (میثم قراقزلو و نیما محصولی)، طراح گریم (ایمان امیدواری) و منشی صحنه (سمانه مرادیان) و مهمتر از همه گروه فیلمبرداری به مدیریت حسین ملکی نیز داخل اتاق هستند. دوربین ملکی کمی با فاصله پشت سر مدیرعامل شرکت گذاشته شده است. به گفته برنامهریز کار، گروه تصویربرداری که سریال گمشده ساخته راما قویدل را تصویربرداری کردهاند، در سریال سهمی برای دوست حضور دارند. حسین ملکی تذکراتی میدهد که نشان از تجربه فراوان او دارد. اولین تجربه سینماییاش با فیلم «نیاز» علیرضا داوودنژاد شروع شده و قبل از آن ۳۵ سال عکاس فیلم بوده است. معمولا مصاحبه نمیکند، اما با خنده میگوید این کار ویژگی خاصی نمیخواهد و قرار نیست چیز جدیدی خلق کنیم. آخرین کار سینمایی او که به نظر خودش یکی از بهترین کارهایش است، فیلم شکارچی شنبه، ساخته پرویز شیخطادی است.
میخهایی برای سختیهای زندگی
اشکان خطیبی که در میزند و داخل میشود همه ساکت میشوند. سلام میکند و تا میخواهد بنشیند، آقای پیراسته به او میگوید: نشستید؟ حالا زوده… رسم این است که کارمندان جدید اول خودشان را برای همه معرفی میکنند، نگاه کارکنان به او دوخته شده است… او میگوید: اسماعیل ترابیان هستم، ۳۵ ساله که تحصیلات خود را در کشور … به اینجا که میرسد مجددا کسی پشت در اتاق است. لیلا (سپیده خداوردی) با عجله وارد دفتر میشود و به پیراسته سلام میکند و عذرخواهی از این که مجددا دیر کرده است. نگاه او با نگاه اسماعیل که تلاقی میکند، سکوتی کوتاه همه جا را فرا میگیرد، کمی بعد به خود میآید، روی صندلی مقابل اسماعیل مینشیند، با فاصلهای کوتاه از آن طرف دفتر پیراسته صدای کارگردان میآید که دیالوگی را میخواند… نگاهها، نگاهها، این نگاهها را اسماعیل خوب میشناخت، نگاههایی که چیزی در آن نیست جز این که تو موفق نمیشوی… نگاههایی که اسماعیل را خرد کرد و … بعدا که از کارگردان درباره این دیالوگها پرسیدم، گفت او ندای درون اسماعیل است، ندایی که قرار است توسط یکی از بازیگران شناخته شده که کارگردان نام آن را بنا بر مصلحت فاش نکرد روی سریال ضبط شود. این دیالوگها از ابتدای سریال تا انتها همراه اسماعیل است.
اسماعیل همزمان با این دیالوگها نگاهی به لیلا میاندازد، تبسمی میکند و مجددا شروع به معرفی خودش میکند. از دیالوگهایش میتوان فهمید او جوان است و شور و شعف زیادی برای استخدام شدن در شرکت بورس دارد. مشخص است نقشهای دارد و جملاتش بوی زیر آب زدن لیلا را دارد. او میگوید: آدم پا به این دنیا گذاشته برای چی؟ همه به هم نگاه میکنند… ادامه میدهد، آدم پا به دنیا گذاشته که به جای تلفن، از تلفن همراه استفاده کند، البته نه از تلفن همگانی، چون فرق میان تلفن همراه و همگانی زیاد است… مجددا همه تعجب کردهاند و او ادامه میدهد، آدم به این دنیا آمده تا میخ خود را در سختیهای زندگی فرو کند و … چندین و چند بار این صحنه از زوایای مختلف گرفته میشود.
رونق اقتصادی، موضوع اصلی سریال
در فرصتی که پیش میآید با اطیابی کارگردان سریال صحبت میکنم. قرار است برای یک ساعت صحنه را ترک کند و به مراسم ختم یکی از اقوامش برود.
او میگوید: سهمی برای دوست، ایده مناسبی دارد و موضوع آن کمدی ـ رمانتیک و موقعیت است. فیلمنامه براساس قصه جذابی نوشته شده است.
اطیابی ادامه میدهد: این روزها پیدا کردن قصهای که موضوعی تازه داشته باشد، سخت است و آنقدر فیلم و سریال ساخته شده که انگار تمام قصهها کهنه شدند، اما در این کار سعی داریم حتی در ساختار سریال تفاوت را لحاظ کنیم تا کار برای مردم هم جذابیت بیشتری داشته باشد. فضاهای مفرح بسیاری در سریال وجود دارند که از واقعیات زندگی نشات گرفتهاند. او در پاسخ به این سوال که سریال بیشتر چه گروهی از مخاطبان را مدنظر دارد؟ گفت: موضوع سریال بیشتر به معضل جوانها میپردازد. ازدواج و زندگی توام با آرامش و آینده آنها و در نهایت رونق اقتصادی موضوع مهم این سریال است.
همزمان با آمادهسازی صحنه، از اطیابی تعریف یک خطی درباره سریال میپرسم. او میگوید: سهمی برای دوست، قصه ۲ برادر (اشکان خطیبی و علی سرابی) است که برای کار و رونق اقتصادی خود ۲ راه متفاوت را بر میگزینند. این دو راه در موازات هم، قصههای فیلمنامه را تشکیل میدهند. قصههایی که در طول مسیر با هم تنیده میشوند و در عین حال جدا از هم پیش میروند و موقعیتهای جذابی را برای هر کدام پیش میآورند. برای یکی در فضای کمدی ـ رمانتیک (علی سرابی) و برای دیگری در فضای کمدی ـ موقعیت و شخصیت (اشکان خطیبی).
اطیابی درباره انتخاب بازیگران میگوید: سعی کردیم در این سریال از استعدادهای جوان و باتجربه در تئاتر و تلویزیون استفاده کنیم مثل مهشاد مخبری و علی سرابی، مسعود میرطاهری، نوید محمدزاده، عباس امیری و بازیگران تلویزیون چون مهتاج نجومی، بیژن بنفشهخواه و… با این انتخابها خواستیم ترکیب خوب و جذابی از بازیگران را کنار هم داشته باشیم.
لیلا، گلرخ نیست
جابهجایی در صحنه ادامه دارد و اشکان خطیبی ترجیح میدهد سریال پخش شود تا بعد درباره نقش اسماعیل صحبت کند. خطیبی در صحنه فعال است. با بازیگران نقش کارکنان شرکت صحبت میکند و به آنها میگوید چگونه نگاه کنند. گاه نظراتش را به کارگردان و حتی تصویربردار (حسین ملکی) میگوید و در کارش جدی است به شکلی که از صدای زیپ کیف عکاس هم گله میکند.
سپیده خداوردی که بتازگی سریال از یاد رفته با بازی او از تلویزیون پخش شد درباره لیلا میگوید: نقش لیلا کاملا با گلرخ متفاوت است. من به این خاطر این نقش را پذیرفتم تا تواناییهای خودم را در بازی نقشهای متفاوت نشان دهم. او میگوید: نمیخواستم مخاطبان من را فقط با گلرخ به یاد آورند.
لیلای سریال سهمی برای دوست کمی لکنت زبان و عینک بزرگی دارد که معمولا آن را از همکارانش پنهان میکند تا متوجه نشوند چشمهایش خوب نمیبیند. خداوردی میگوید: این شرایط شخصیت لیلا را نه طنز، بلکه شیرینتر و دوست داشتنیتر میکند.
بافت دراماتیک قصه
پشتبام بزرگ شرکت بورس مکان خوبی برای استراحت عوامل سریال است. شاه محمدی، بازیگر نقش پیراسته در حال نوشیدن چای است. او درباره سریال میگوید: قصه به جوانها میپردازد این که اگر به جوانان و توانمندیهای آنان توجه کنیم. اتفاقات خوبی رخ میدهد.
قصه یکسری هشدارهایی به جوانان میدهد تا سطح توقعاتشان را پایین بیاورند. او معتقد است، قصه فضاهای طنز دارد، اما طنز آن منطق دارد.
شاه محمدی در پایان میگوید: قصه بافت دراماتیک قشنگی دارد. انتظار و تعلیق این قصه زیاد است و بیننده را تا انتهای داستان میبرد.
شم کارآگاهی و پلیسی جعفر
سریال سهمی برای دوست، یک شخصیت بانمک هم به اسم جعفر دارد که نقش او را باقر صحرارودی بازی میکند. او به مزاح میگوید: من معمولا نقشهایی مثل صاحبخانه و کدخدا را دارم، اما در این سریال نقش آبدارچی را بازی میکنم، نقشی که جعفر به واسطه آن سعی میکند از حس کارآگاهی و پلیسی خود استفاده کند تا کسانی را که در شرکت رفت و آمد میکنند خوب بشناسد و همه را زیرنظر بگیرد. وظیفه جعفر ضمن آبدارچی بودن این است که مدام به رئیس شرکت گوشزد کند که اسماعیل و دوستش نقشهای در سر دارند، اما آنها قبول نمیکنند و…
بیش از نیمی از سریال سهمی برای دوست تصویربرداری شده است. سریال لوکیشنهای زیادی دارد و به گفته کارگردان در هر لوکیشن تقریبا یک تا ۲ روز تصویربرداری انجام میشود. سریال فضاهای خارجی زیادی دارد و سعی شده در مکانهای زنده شهر ضبط شود. از دیگر ویژگیهای این کار تدوین همزمان آن است که بهزاد مصلح آن را انجام میدهد. سعید اسدی هم طراح صحنه و لباس و پویانبحق نیز عکاس این سریال هستند.
بعد از صرف ناهار، اشکان خطیبی صحنه را ترک میکند و سپیده خداوردی اما مجدد مقابل دوربین حسین ملکی قرار میگیرد تا ادامه سکانس تصویربرداری شود.