چرا کارگردان اسکورسیزی ، این بار یک فیلم خانوادگی ساخت؟
این فیلمساز مشهور ۶۹ ساله که تا بحال ۵ بار ازدواج کرده است و دو دختر بزرگ و یک دختر نوجوان دارد بعد از اینکه کتاب هوگو را برای دختر ۱۴ ساله اش ، فرانسسکا خواند ، تصمیم گرفت فیلم سه بعدی هوگو را بسازد. این کارگردان با سابقه ، پیش از این به ساختن فیلمهای وحشتناک و خشن برای بزرگسلان مثل فیلم ” راننده تاکسی ” مشهور بود.
او گفت:”من کتاب هوگو را برای دخترم خواندم او خیلی از این کتاب خوشش آمد ، دوستش هم خیلی از شنیدن داستانهای این کتاب لذت برد . هر دوی آنها این کتاب را دوست داشتند.”
“من همیشه فیلمهای خشن و ترسناک که برای بزرگسالان مناسب است می سازم اما به نظر من حالا زمان مناسبی است که ساختن یک فیلم مثل “هوگو ” را نیز امتحان کنم.”
“دختر اولم زمانی متولد شد که من ۲۰ سال داشتم و هنگامیکه ۳۰ ساله بودم دختر دوم من متولد شد اما دخترسوم من وقتی متولد شد که من ۵۷ ساله بودم .من و همسرم ، پدر و مادر پیری برای دخترمان هستیم اما از آنجایی که من هر روز در کنار دخترم هستم و وقت زیادی را با او می گذرانم روش زندگی ام کاملا” تغییر کرده است.”
فرانسسکا نیز دیگر بزرگ شده است و نمی تواند دروغها و تصورات پدرش درباره طبیعت و جهان اطرفش را باور کند.
مارتین اسکورسیزی گفت:”من و دخترم ساعتها با هم بازی می کنیم و حرف می زنیم . او اغلب سئوالات زیادی درباره طبیعت از من می پرسد .
این فیلمساز مشهور ۶۹ ساله که تا بحال ۵ بار ازدواج کرده است و دو دختر بزرگ و یک دختر نوجوان دارد بعد از اینکه کتاب هوگو را برای دختر ۱۴ ساله اش ، فرانسسکا خواند ، تصمیم گرفت فیلم سه بعدی هوگو را بسازد. این کارگردان با سابقه ، پیش از این به ساختن فیلمهای وحشتناک و خشن برای بزرگسلان مثل فیلم ” راننده تاکسی ” مشهور بود.
او گفت:”من کتاب هوگو را برای دخترم خواندم او خیلی از این کتاب خوشش آمد ، دوستش هم خیلی از شنیدن داستانهای این کتاب لذت برد . هر دوی آنها این کتاب را دوست داشتند.”
“من همیشه فیلمهای خشن و ترسناک که برای بزرگسالان مناسب است می سازم اما به نظر من حالا زمان مناسبی است که ساختن یک فیلم مثل “هوگو ” را نیز امتحان کنم.”
“دختر اولم زمانی متولد شد که من ۲۰ سال داشتم و هنگامیکه ۳۰ ساله بودم دختر دوم من متولد شد اما دخترسوم من وقتی متولد شد که من ۵۷ ساله بودم .من و همسرم ، پدر و مادر پیری برای دخترمان هستیم اما از آنجایی که من هر روز در کنار دخترم هستم و وقت زیادی را با او می گذرانم روش زندگی ام کاملا” تغییر کرده است.”
فرانسسکا نیز دیگر بزرگ شده است و نمی تواند دروغها و تصورات پدرش درباره طبیعت و جهان اطرفش را باور کند.
مارتین اسکورسیزی گفت:”من و دخترم ساعتها با هم بازی می کنیم و حرف می زنیم . او اغلب سئوالات زیادی درباره طبیعت از من می پرسد . برای مثال از من سئوال می کند که گل چیست؟ من در ذهنم یک جواب برایش می سازم و برایش می گویم.”
” اما او دیگر بزرگ شده است و متوجه می شود که جوابهایم واقعی و درست نیست و از من می پرسد : دروغ گفتی ؟ و من پاسخ می دهم : من در واقع دروغ نگفتم بلکه تصورات خودم از یک گل را برایت شرح دادم.”