پیغام گیر تلفن شاعران ایرانی (طنز)
پیغام گیر فردوسی
نمیباشم امروز اندر سرای
که رسم ادب را بیارم بجای
به پیغامت ای دوست گویم جواب
چو فردا بر آید بلند آفتاب
پیغام گیر سعدی
از آوای دل انگیزه تو مستم
نباشم خانه و شرمنده هستم
به پیغامه تو خواهم گفت پاسخ
فلک گر فرصتی دادی به دستم
پیغام گیر فردوسی
نمیباشم امروز اندر سرای
که رسم ادب را بیارم بجای
به پیغامت ای دوست گویم جواب
چو فردا بر آید بلند آفتاب
پیغام گیر سعدی
از آوای دل انگیزه تو مستم
نباشم خانه و شرمنده هستم
به پیغامه تو خواهم گفت پاسخ
فلک گر فرصتی دادی به دستم
پیغام گیر حافظ
رفته ام بیرون من از کاشانه ی خود غم مخور
تا مگر بینم رخ جانانه ی خود غم مخور
بشنوی پاسخ ز حافظ گر که بگذاری پیام
زان زمان کو باز گردم خانه ی خود غم مخور
پیغام گیرمنوچهری
از شرم به سرخی باشد رویم
در خانه نباشم که سلامی گویم
بگذاری اگر پیام پاسخ دهمت
زان پیش که همچون برف گردد رویم
پیغام گیر خیام
این چرخ فلک عمر مرا داد به باد
ممنون توام که کرده ای از من یاد
رفتم سره کوچه ” منزله کوزه فروش
آیم چو به خانه پاسخت خواهم داد
پیغام گیرمولانا
بهر سماع از خانه ام رفتم برون رقصان شوم
شوری برانگیزم بپا ” خندان شوم شادان شوم
برگو به من پیغامه خود ” هم نمره و هم نام خود
فردا تورا پاسخ دهم جان تورا قربان شوم …