نگاهی به مجموعه «ساختمان پزشکان»
نقشهای اجتماعی جدی زیر تیغ طنز
هر وقت نام قاسمخانیها به عنوان فیلمنامهنویس در مجموعهای طنز مطرح میشود، نمیتوان آن را نادیده گرفت، حتی اگر کارگردانی مثل سروش صحت در «ساختمان پزشکان» نیز نتواند فیلمنامه قابل قبول این دو برادر را کامل اجرا کند. ضعف در کارگردانی، جایی که فیلمنامه خوبی در کار باشد تا حدود زیادی پوشیده میماند یا مورد اغماض قرار میگیرد.
ساختمان پزشکان اگرچه یک مجموعه طنز آپارتمانی است، اما فضاسازی، نوع شخصیتپردازی و شیوهای که در روایت قصه و نوع داستان برگزیده است، شمایل متفاوتی از طنزهای متداول تلویزیون در سالهای اخیر ترسیم کرده که شاید خیلی نوآورانه نباشد، اما دستکم تکراری نیست. ساختار کمدی ساختمان پزشکان را از نظر دراماتیک و توجه به عناصر داستانی میتوان به ۳ مولفه و عنصر اصلی تقسیم کرد. این ویژگیها را در واکاوی عنوان سریال هم میتوان جستجو کرد. یعنی این سریال از یکسو مبتنی بر مکان و لوکیشن ثابت است و بستر اصلی اتفاقات و ماجراهای آن در ساختمان و مناسبات آن میگذرد و دوم اینکه، محوریت قصه بر مبنای یک گروه شغلی و مناسبات حرفهای آنها بنا شده است. در عین حال، ساختمان پزشکان شخصیتمحور است و داستانهای آن حول شخصیت اصلی یعنی دکتر افشار روایت میشود. این شخصیت محوری بعد عمیقتری هم دارد. به این معنا که طنز ماجرا در نوع شخصیتها و ویژگیهای رفتاری آنها ریشه دارد که در قصه میبینیم.
نقشهای اجتماعی جدی زیر تیغ طنز
هر وقت نام قاسمخانیها به عنوان فیلمنامهنویس در مجموعهای طنز مطرح میشود، نمیتوان آن را نادیده گرفت، حتی اگر کارگردانی مثل سروش صحت در «ساختمان پزشکان» نیز نتواند فیلمنامه قابل قبول این دو برادر را کامل اجرا کند. ضعف در کارگردانی، جایی که فیلمنامه خوبی در کار باشد تا حدود زیادی پوشیده میماند یا مورد اغماض قرار میگیرد.
ساختمان پزشکان اگرچه یک مجموعه طنز آپارتمانی است، اما فضاسازی، نوع شخصیتپردازی و شیوهای که در روایت قصه و نوع داستان برگزیده است، شمایل متفاوتی از طنزهای متداول تلویزیون در سالهای اخیر ترسیم کرده که شاید خیلی نوآورانه نباشد، اما دستکم تکراری نیست. ساختار کمدی ساختمان پزشکان را از نظر دراماتیک و توجه به عناصر داستانی میتوان به ۳ مولفه و عنصر اصلی تقسیم کرد. این ویژگیها را در واکاوی عنوان سریال هم میتوان جستجو کرد. یعنی این سریال از یکسو مبتنی بر مکان و لوکیشن ثابت است و بستر اصلی اتفاقات و ماجراهای آن در ساختمان و مناسبات آن میگذرد و دوم اینکه، محوریت قصه بر مبنای یک گروه شغلی و مناسبات حرفهای آنها بنا شده است. در عین حال، ساختمان پزشکان شخصیتمحور است و داستانهای آن حول شخصیت اصلی یعنی دکتر افشار روایت میشود. این شخصیت محوری بعد عمیقتری هم دارد. به این معنا که طنز ماجرا در نوع شخصیتها و ویژگیهای رفتاری آنها ریشه دارد که در قصه میبینیم. به عبارت دیگر، خود ساختمان به عنوان شیء و لوکیشن اصلی، صنف پزشکی با رفتارشناسی خاص خود و شخصیت و پرسوناژهای درام به عنوان ۳ عنصر اصلی نمایشی و کمیک در ساختمان پزشکان برجسته شده و ساختار کمدی سریال مبتنی بر آنها شکل گرفته است.
واقعیت این است که ساختمان پزشکان اگرچه یک طنز شخصیتمحور و صنفی است، اما از حیث محتوایی میتوان آن را موضوع محور نیز دانست. به این دلیل که در هر قسمت یک سوژه و رفتار اجتماعی همچنین مسائل فردی و جمعی، دستمایه روایت قرار گرفته و همه اجزاء و عناصر درام در خدمت بازنمایی آن قرار میگیرند، مثلا بیاعتمادی زن و شوهر به هم، بیتوجهی همسران به یکدیگر و فراموشی، بدبینی و سوءتفاهم، وسواس و… هرکدام از این سوژهها هم به واسطه نسبت نزدیک، عمیق و ملموسی که با زندگی روزمره و مسائل عینی مخاطب دارند و هم به دلیل ارتباط موضوعیشان با روانشناسی یا مسائل پزشکی، در نسبتی هماهنگ و منطقی با ساختار کلی سریال قرار میگیرند. نویسندگان این مجموعه سعی کردهاند در بستر همین واقعیتهای روزمره، قصه خود را روایت کنند و ظرفیتهای کمدی و طنز ماجرا را نیز از دل همین موقعیت بیرون بکشند و پرورش دهند. این شیوه موجب میشود مخاطب هم از لحظات مفرح و کمیک سریال لذت ببرد و سرگرم شود و هم به واسطه همذاتپنداری با سوژه و شخصیتها احساس نزدیکی بیشتری با آن کند. ضمن اینکه تلاش شده وجوه طنازانه سریال در نهایت به سویه راهبردی و فرآیند حل مساله پیوند بخورد و در نهایت مخاطب نه فقط از قصه لذت ببرد، بلکه راهکاری نیز برای حل مسائل خود بیابد. به همین دلیل شاید این مجموعه بهتر از برنامههای ترکیبی و گفتوگومحور در حوزههای روانشناسی تاثیرگذار باشد و مخاطب را اقناع کند. به عبارت دیگر میتوان نمونهای کوچک از هنردرمانی را در ساختار روایی ساختمان پزشکان ردیابی کرد که مسائل تلخ و بغرنج را با زبان طنز، هم به تصویر میکشد و روایت میکند و هم راهحل ارائه میدهد.
طنز سریال ساختمان پزشکان را در وضعیتی بین طنز کلامی و فانتزی میتوان قرار داد که البته کمدی شخصیت نیز در آن برجسته شده است؛ اما بیش از اینها باید نوعی طنز مفهومی را در این مجموعه جستجو کرد؛ یعنی ساختار کمیک قصه بیش از هر چیز مبتنی بر مفاهیم و مسائلی است که دستمایه طنز قرار گرفته و نگاه نامتعارف و ساختارشکنانه به آنها که خندهای با تامل را برای مخاطب به همراه میآورد.