رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

By registering with this blog you are also agreeing to receive email notifications for new posts but you can unsubscribe at anytime.


رمز عبور به ایمیل شما ارسال خواهد شد.


کانال رسمی سایت تفریحی

دکه سایت


نظر سنجی

نظرسنجی

به نظر شما کدام سریال امسال ماه رمضان بهتر است؟

Loading ... Loading ...

کلیپ روز




logo-samandehi

تصاویری از فرش قرمز اختصاصی برای بازیگران دیر رسیده در جشنواره فجر

عکس از جشن تولد ۳۸ سالگی آزاده صمدی

مصاحبه از زندگی شخصی امیرحسین مدرس و همسر دومش

عکس همسر آزاده نامداری و دخترش گندم

عکس جدید مهناز افشار و دخترش لینانا

نامه عسل پورحیدری در شبکه اجتماعی پس از خاکسپاری پدر

عکسی جالب از تینا آخوندتبار با دستکش بوکس در حال ورزش

تصاویر تبلیغاتی الیکا عبدالرزاقی و همسرش امین زندگانی

رتبه بدهید:

نگاهی به فیلم «جدایی نادر از سیمین» ساخته «اصغر فرهادی»

کپی برابر اصل
اصغر فرهادی حالا دیگر با ساخت «جدایی نادر از سیمین» مهر تاییدی زد بر علاقه‌اش به سینمای اجتماعی و درام‌های خانوادگی که البته این گرایش ریشه عمیقی در کارنامه سینمایی او دارد. فرهادی فیلم به فیلم بر کیفیت نگاه مستندگونه‌اش به مسائل روزمره‌ای که منجر به حوادث تلخ و ناگوار می‌شوند، افزوده و شاید بتوان گفت حتی ژانر تازه‌ای در سینما باب کرده به نام «مستند ساختگی» یا «رئالیسم نمایشی»! انتخاب این عناوین از آن‌روست که فرهادی اصرار دارد در فیلم‌هایش همه‌چیز را همان‌گونه که در عالم واقع رخ می‌دهد، به نمایش درآورد اما به ناچار برای این بازنمایی واقعیت، مجبور است عوامل مکانیکی و غیرمرتبطی (با واقعیت) مانند بازیگر، دوربین، طراحی صحنه و لباس،گریم و گاهی جلوه‌های ویژه را در ساخت آثارش شریک کند تا به خلق بکر یا بازآفرینی درستی از تصویر ذهنی خود از حقیقت دست یابد.
گرچه به شخصه سینمای داستانگو و تا حدودی رویاپرداز را بیشتر می‌پسندم چون معتقدم یکی از اهداف اختراع سینما، ساخت و ثبت لحظاتی است که در دنیای حقیقی یا اصلا رخ نمی‌دهند یا به ندرت شاهد آنها هستیم وگرنه با وجود گونه‌ای به نام «مستند» در عالم سینما،چه نیازی به این همه زحمت و داستانسرایی و هزینه اضافی و عوامل فرعی و اصلی است؟!
 با این‌حال، فرهادی در سینمای شخصی خود، دوست‌تر می‌دارد فیلم‌هایش نزدیک‌ترین تصویر به زندگی پشت دوربین باشد.

کپی برابر اصل
اصغر فرهادی حالا دیگر با ساخت «جدایی نادر از سیمین» مهر تاییدی زد بر علاقه‌اش به سینمای اجتماعی و درام‌های خانوادگی که البته این گرایش ریشه عمیقی در کارنامه سینمایی او دارد. فرهادی فیلم به فیلم بر کیفیت نگاه مستندگونه‌اش به مسائل روزمره‌ای که منجر به حوادث تلخ و ناگوار می‌شوند، افزوده و شاید بتوان گفت حتی ژانر تازه‌ای در سینما باب کرده به نام «مستند ساختگی» یا «رئالیسم نمایشی»! انتخاب این عناوین از آن‌روست که فرهادی اصرار دارد در فیلم‌هایش همه‌چیز را همان‌گونه که در عالم واقع رخ می‌دهد، به نمایش درآورد اما به ناچار برای این بازنمایی واقعیت، مجبور است عوامل مکانیکی و غیرمرتبطی (با واقعیت) مانند بازیگر، دوربین، طراحی صحنه و لباس،گریم و گاهی جلوه‌های ویژه را در ساخت آثارش شریک کند تا به خلق بکر یا بازآفرینی درستی از تصویر ذهنی خود از حقیقت دست یابد.
گرچه به شخصه سینمای داستانگو و تا حدودی رویاپرداز را بیشتر می‌پسندم چون معتقدم یکی از اهداف اختراع سینما، ساخت و ثبت لحظاتی است که در دنیای حقیقی یا اصلا رخ نمی‌دهند یا به ندرت شاهد آنها هستیم وگرنه با وجود گونه‌ای به نام «مستند» در عالم سینما،چه نیازی به این همه زحمت و داستانسرایی و هزینه اضافی و عوامل فرعی و اصلی است؟!
 با این‌حال، فرهادی در سینمای شخصی خود، دوست‌تر می‌دارد فیلم‌هایش نزدیک‌ترین تصویر به زندگی پشت دوربین باشد. فرهادی نطفه این سبک فیلمسازی را زمانی بست که فیلمنامه «داستان یک شهر» را برای تلویزیون می‌نوشت و بعدتر با ورود به سینما و ساخت فیلم‌هایی برآمده از دل جامعه و شهروندانش، به آگاهی عمیقی در چگونگی ترسیم موقعیت‌های زنده از زندگی رسید.
«جدایی نادر از سیمین» را کامل‌ترین فیلم فرهادی می‌دانم، چرا که او از هیچ پلانی برای روایت مشکلات ناشی از طلاق نادر (پیمان معادی) و سیمین (لیلا حاتمی) به سادگی نمی‌گذرد و در همه لحظات با نگاه تیزبینانه‌اش، جزئیات آزارنده‌ای را به خورد تماشاگر می‌دهد تا او نیز لحظه‌ای شک برش دارد مجموعه‌ تصاویری که روی پرده می‌بیند، یک فیلم سینمایی ساخته‌شده است یا برنامه‌ای مستند که به لطف حضور یک دوربین مخفی در تمام لحظات، مجال ضبط و اکران یافته‌اند! چنین اتفاقی در «چهارشنبه‌سوری» هم افتاده بود و حتی در «درباره الی» بیشتر، که تازه آنجا فرهادی تمام توانش را به کار گرفته بود حضور دوربین و عوامل فنی دیده و حس نشود (و به همین دلیل، «دربارۀ الی» را یک فیلم فنی موفق می‌دانم تا یک اثر داستانگو) و گرچه در این امر موفق بود، به خاطر روایت پرحاشیه و غیرمستقیم و جدا از فرم‌های کلاسیک روایی، مخاطب حین همراهی با اثر و عذاب ناخواسته از تماشای شرایط شخصیت‌ها، گاهی هم به یاد می‌آورد تصاویر پیش‌رو،ت نها بازسازی شکلی از یک فاجعه‌اند، نه بیشتر. بنابراین در نهایت، فقط از خیال این‌که چنین رویدادی در عالم حقیقی هم رخ داده یا می‌دهد، متاثر می‌شد اما در «جدایی نادر…» از ابتدای فیلم، تماشاگر درگیر آدم‌ها و ماجراهایشان می‌شود. حتی عنوان‌بندی اثر، نوعی پیش‌زمینه ذهنی ایجاد می‌کند که به خاطر کدام اتفاق، عده‌ای از اوراق شناسایی و مدارک‌شان کپی می‌گیرند؟ آیا این کپی‌ها برای عملی خیر است یا شر؟ و درست بعد از تیتراژ، امیدِ واهی تماشاگر به باد می‌رود وقتی با زوج نه چندان سن و سال‌داری در دادگاه خانواده روبه‌رو می‌شود که قصد جدایی دارند. از این منظر، نگاه فرهادی به مسائل اجتماعی و بعضا خانوادگی، نگاه تلخی است ولی سیاه نیست.
او حتی نظریه‌ها و شخصیت‌ها را خط‌کشی نمی‌کند. نمی‌گوید خوب و بد کدام است. حکم مطلق صادر نمی کند. فقط طرح وضعیت می‌کند و شک برمی‌انگیزد.
 شک و دودلی (شما بخوانید بددلی) و دروغ انگار شده دغدغه ذهنی این فیلمساز و این دغدغه به نظر کاملا هماهنگ با فضای جامعه و روز است؛ همانطور که در «جدایی…» آدم‌ها از ترس این‌که حرف‌شان را باور نکنند یا در مخمصه بزرگتری گرفتار نشوند، به دروغ و پنهانکاری پناه می‌برند. آدم‌ها از کاری که می‌کنند یا حرفی که می‌‌زنند، چندان مطمئن نیستند.
کدگذاری‌های فیلم به لحاظ نشانه‌شناسی نیز هوشمندانه و سرشار از جزیی‌نگری‌های کنایی است که فیلم را یک اثر انتقادی ‌اعتراضی نیز جلوه می‌دهد.
 در مورد نام فیلم، اگر برخلاف منظوری که می‌رساند، در فیلم چندان به موضوع طلاق و جدایی پرداخته نمی‌شود (دست‌کم به صراحت) و لحظاتی پس از چند سکانس اول، این مسئله به حاشیه می‌رود و قضیه فقر و جرم و قتل پیش می‌آید، به این معنا نیست که این فیلم قرار نبوده به طلاق و پیامد‌های آن بپردازد.
اتفاقا با توجه به این موضوع که سیمین همان ابتدای فیلم بار و بندیلش را جمع می‌کند و می‌رود و تا نیمه‌های فیلم، بنا بر ضرورت دوباره، خبری از او نمی‌شود، می‌توان نتیجه گرفت «جدایی…» دقیقا به موضوع بازخوردهای طلاق زوجین و تقبیح آن اشاره دارد.
 مگر نه این که «ترمه» به مادرش گوشزد می‌کند: «اگر تو نرفته بودی، هیچ کدام از این اتفاق ها نمی‌افتاد»؟ هرچند که فیلم با پایان بازش، همچنان تماشاگر را در مواجهه با این موضوع و تایید و تکذیب آن، بلاتکلیف و در محاق نگه می‌دارد تا خود درباره آن و نیکی و زشتی‌اش تصمیم بگیرد.
کارگردان «جدایی…» این فضاسازی رئالیستی را از روایت به بازی‌ها، فیلمبرداری، شیوه دیالوگ‌نویسی و سایر عوامل فنی نیز تعمیم داده است. فیلمبرداری پرلرزش و روی دست محمود کلاری و رنگ پریده تصاویر، کاملا التهاب و بحران موجود در اثر را تداعی می‌کند. انگار دوربین هم با نگرانی هرجا دنبال ذره‌ای صداقت و درستی می‌گردد. افسوس که هرچه بیشتر می‌جوید، کمتر می‌یابد.
 در میان مجموعه بازی‌ها،می‌توان در یک کلیت تام گفت همه بازی‌ها خوب و درستند. با این‌حال، بازیگرهای نقش اصلی، یعنی لیلا حاتمی، پیمان معادی، ساره بیات و شهاب حسینی خود را کاملا به جریان زندگی پیش روی دوربین و هدایت کارگردان سپرده‌اند که نتیجه چنین اعتمادی به متن و نگارنده‌ آن، می‌شود بازی‌های یکدست و باورپذیری که در فیلم شاهدیم.
حسن کار اینجاست که غیر از مریلا زارعی و پیمان معادی که تجربه دوباره‌ای را با فرهادی و جادوی کارگردانی‌اش پشت سر گذاشتند، دو بازیگر موفق این سال‌ها نیز شانس حضور در فیلم این کارگردان خلاق را یافتند تا بازی‌های یکسره متفاوتی از تمام آنچه تاکنون ارائه کرده‌اند، به کارنامه هنری خود بیفزایند.
 لیلا حاتمی اینجا آنقدر متفاوت و خوب است که به سختی باور می‌کنیم این همان لیلا حاتمی نچسب و ضعیف «بی‌پولی» و «چهل‌سالگی» است.حتی بیان و صدای او اینجا در خدمت کارگردان و نقش سیمین است و شهاب حسینی که دیگر این اواخر داشتیم کم‌کم به حضورش در فیلم‌های تجاری و باری به هر جهت عادت می‌کردیم، در «جدایی…» ناگهان با بازی دلپذیرش غافلگیرمان می‌کند.
او تا توانسته به شخصیت حجّت، مظلومیت و درماندگی تزریق کرده و یک الگوی تمام‌عیار از مرد بیکار دلسوز و مسئولیت‌پذیر آفریده است و البته بی‌انصافی است اگر یادی از دو بازی خوب دیگر در فیلم نکنیم؛ ساره بیات و سارینا فرهادی هر دو به عالی‌ترین شکل‌ممکن در نقش‌های خود درخشیده‌اند. با آن‌که انتخاب سن ۱۱ سالگی برای «ترمه» به دلیل جثه بزرگ‌تر و نگاه و چهره پخته‌تر سارینا فرهادی، کمی دور از ذهن و ناممکن به نظر می‌رسد ولی می‌توان این ضعف کوچک را به قوت کلی اثر بخشید.
«جدایی نادر از سیمین» بازتابی خیره‌کننده و روشن از حقیقت است؛ یک داستان واقعی که عینا منطبق بر اصل رویدادی مشابه ساخته شده است. تماشاگر چنین فیلمی باید بداند این یک کپی از واقعیت است،نه خود آن. اما این کپی، برابر اصل است.
درست مثل همان کپی‌هایی که ابتدای فیلم از شناسنامه و قباله ازدواج و سند و مدارک دیگر برداشته می‌شود تا به جای نسخه اصلی آن، تحویل دادگاه شود.

تصاویر جدید بنیامین بهادری در کنار زن سال هند

تصاویر و حواشی حضور سحر قریشی و بازیگران در جشن پیراهن استقلال

عکسی جدید از آنا نعمتی و برادرش در رستوران

تصاویر جدید از هدیه تهرانی و مهران مدیری در سری جدید «قلب یخی»

عکس هایی از عروسی گلزار و النازشاکردوست در یک فیلم عروسی

دو عکس متفاوت الناز شاکردوست با عروسک گوفی و در آمبولانس

تصاویر نرگس محمدی به همراه مادرش در کنسرت موسیقی

تصاویری از حضور هنرمندان در کنسرت بابک جهانبخش

تبلیغ فروشگاهی

مطالب مرتبط با این موضوع

اجباری اجباری، ایمیل شما هرگز منتشر نخواهد شد