رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

By registering with this blog you are also agreeing to receive email notifications for new posts but you can unsubscribe at anytime.


رمز عبور به ایمیل شما ارسال خواهد شد.


کانال رسمی سایت تفریحی

دکه سایت


نظر سنجی

نظرسنجی

به نظر شما کدام سریال امسال ماه رمضان بهتر است؟

Loading ... Loading ...

کلیپ روز




logo-samandehi

تصاویری از فرش قرمز اختصاصی برای بازیگران دیر رسیده در جشنواره فجر

عکس از جشن تولد ۳۸ سالگی آزاده صمدی

مصاحبه از زندگی شخصی امیرحسین مدرس و همسر دومش

عکس همسر آزاده نامداری و دخترش گندم

عکس جدید مهناز افشار و دخترش لینانا

نامه عسل پورحیدری در شبکه اجتماعی پس از خاکسپاری پدر

عکسی جالب از تینا آخوندتبار با دستکش بوکس در حال ورزش

تصاویر تبلیغاتی الیکا عبدالرزاقی و همسرش امین زندگانی

رتبه بدهید:

محسن یگانه:بیشتر طرفداران من شکست عشقی خورده اند

موج خوانندگانی که در ابتدای فعالیت خود با برخی کم توجهی ها در دستگاه های رسمی متولی موسیقی مواجه شدند هیچ گاه متوقف نشده و به تدریج برخی از آنان توانستند مجوزهای لازم را دریافت کنند.
محسن یگانه از جمله این خوانندگان است که پس از مدتی که در جمع خوانندگان موسوم به «زیرزمینی» طبقه بندی شد، حتی توانست تیتراژ برخی مجموعه های پرطرفدار تلویزیونی مانند «ماه عسل» را بخواند.
هفته نامه همشهری جوان گفتگویی با محسن یگانه دارد. حسین کلهر در توضیح ابتدای این گفتگو نوشته است: متولد ۱۳۶۴ است. اما در ۲۵ سالگی آن‌قدر معروف است که نامش را می‎توان بالای فهرست پرطرفدارترین خواننده‎های پاپ دید. بعضی‌ها پشت سرش می‎گویند که شبیه فلان خواننده آن‌ور آبی آهنگسازی می‎کند، خودش را با محسن چاووشی بزرگ کرده، اعتمادبه‌نفسش زیاد است و هزارجور از این حرف‎ها. اما هرچه که هست، بین جوان‎ها خیلی طرفدار دارد. موسیقی‎اش موسیقی جوان است. یکی، دو نسل قبل‎تر معمولا با موسیقی‎اش ارتباط برقرار نمی‎کنند… خودش قبول دارد که هنوز هم کم تجربه است اما می‎گوید خانه پر چهار، پنج سال دیگر کار موسیقی می‎کند.

موج خوانندگانی که در ابتدای فعالیت خود با برخی کم توجهی ها در دستگاه های رسمی متولی موسیقی مواجه شدند هیچ گاه متوقف نشده و به تدریج برخی از آنان توانستند مجوزهای لازم را دریافت کنند.

محسن یگانه از جمله این خوانندگان است که پس از مدتی که در جمع خوانندگان موسوم به «زیرزمینی» طبقه بندی شد، حتی توانست تیتراژ برخی مجموعه های پرطرفدار تلویزیونی مانند «ماه عسل» را بخواند.


محسن یگانه:بیشتر طرفداران من شکست عشقی خورده اند


هفته نامه همشهری جوان گفتگویی با محسن یگانه دارد. حسین کلهر در توضیح ابتدای این گفتگو نوشته است: متولد ۱۳۶۴ است. اما در ۲۵ سالگی آن‌قدر معروف است که نامش را می‎توان بالای فهرست پرطرفدارترین خواننده‎های پاپ دید. بعضی‌ها پشت سرش می‎گویند که شبیه فلان خواننده آن‌ور آبی آهنگسازی می‎کند، خودش را با محسن چاووشی بزرگ کرده، اعتمادبه‌نفسش زیاد است و هزارجور از این حرف‎ها. اما هرچه که هست، بین جوان‎ها خیلی طرفدار دارد. موسیقی‎اش موسیقی جوان است. یکی، دو نسل قبل‎تر معمولا با موسیقی‎اش ارتباط برقرار نمی‎کنند… خودش قبول دارد که هنوز هم کم تجربه است اما می‎گوید خانه پر چهار، پنج سال دیگر کار موسیقی می‎کند.


محورهای اصلی پاسخ های محسن یگانه در ادامه می آید:

• الان شاید حوزه مخاطب‌های من به صحبت شما – که آن را فقط جوانان می نامید – نزدیک‌تر شده باشد؛ البته نه به این حدی که می‎گویید، در این رنج سنی که می‎گویید بیشترین طرفدار را دارم و تعدادشان هم خدا را شکر کم نیست. اینکه فکر می‎کنم هنوز افراد متفاوتی هستند که حوصله دارند به من گوش بدهند، برایم خیلی ارزشمند است.

محسن یگانه:بیشتر طرفداران من شکست عشقی خورده اند• از همان اول خیلی سطحی کارم را شروع کردم؛ یعنی شعر و موسیقی من سطحی بود و البته غمگین. بگذارید روشن‌تر بگویم؛ یک وقت، یک غم و درد عمیقی به سراغت می‎آید که هیچ کاری تو را آرام نمی‎کند، یک وقت هم هست که تو غمی را احساس می‌کنی که با یک گریه کوچک از بین می‌رود. مخاطبان من موسیقی‌های سطحی من را گوش می‌دادند؛ کارهای غمگینی که اصلا نیازی نداشت درباره‌شان فکر کنی. همان اول آهنگ متوجه می‌شدی که داستان از چه قرار است و به سرعت هم با آن ارتباط برقرار می‎کردی.

• نمی‌شود گفت همه مخاطبان من شکست خورده‌های عشقی بودند اما اکثرا همین اتفاق برایشان افتاده بود. بیشتر آنهایی که آهنگ‎های من را گوش می‎کنند یا با آنها خاطره دارند، بیشتر سابقه‎شان در همین زمینه شکست عشقی است.

• خود من هم یک آدم غمگینم. شوخی می‌کنم، بگو بخند می‌کنم ولی بالا بروم، پایین بیایم یک غصه‌ای ته دلم دارم که حل نمی‌شود. خود من هم الان غمگینم، برای همین به سمت آهنگ‌های غمگین می‌روم که بتوانم خودم را تخلیه کنم. از یک بابت از اینکه شاید با درآوردن اشک بعضی‌ها بار غصه‌شان را کم کنم خوشحالم؛ یعنی راضی نیستم که اشک کسی را دربیاورم اما خودتان می‌دانید بعضی وقت‌ها تنها راه چاره این است که خودت را با یک موسیقی غمگین خالی کنی.

• من به شخصه آدم تنهایی بودم ولی الان به هیچ وجه چنین حسی ندارم. من ازدواج کرده‌ام و نحوه زندگی‎ام عوض شده است. حالا شاید بخواهی بپرسی که آیا آدمی که تغییر کرده است، هنوز می‎تواند در همان فضا شعر بگوید، آهنگ بسازد و با همان حس بخواند؟ باید بگویم بله. من که نمی‌توانم خودم را در یک موقعیتی جا بزنم و بگویم از اول همین بوده‌ام. دوباره به خاطره‎هایم برمی‌گردم، دوباره خودم را در آن لحظه‌های تلخ تصور و همان‎ها را تعریف می‎کنم. برای همین هنوز شنونده من قصه غصه‎هایم را می‎شنود.

• من و محسن چاووشی کارهای مشترک زیادی انجام دادیم، اما «نشکن دلمو» و «نفس بریده» از همه آنها معروف‌تر شد. قبل از نشکن دلمو با هم کارهای دیگری هم انجام داده بودیم. اما این قطعه ما جرای دیگری داشت؛ زمانی که داشتیم این قطعه را ضبط می‌کردیم من هم برای خودم در استودیو این قطعه را می‌خواندم؛ همان‌طور که می‌دانید صدای من هم چپ کوک است و شعرها را با یک تونالیته دیگری نسبت به محسن چاووشی می‌خوانم. در آن لحظه به این نتیجه رسیدیم که صدای من چقدر در این آهنگ می نشیند. محسن اصرار کرد که بیا این قطعه را با هم بخوانیم و من هم قبول کردم.

• از آخرین کاری که روی اینترنت منتشر کردم تا اولین آلبومم دو سال سکوت کردم و هیچ کاری پخش نکردم. فقط همان تیتراژ «ماه عسل» را بیرون دادم. یک چیزی به من ثابت شد؛ اینکه حتی وقتی زیرزمینی هستی، اگر دید مثبتی داشته باشی، اتفاق‎های خوبی برایت می‌افتد. اگر شیطنت نکنی، شرایط هم با تو همسو می‎شود. من قبلا کار غیرمجاز منتشر کرده بودم و ضررهایی هم از این بابت دادم که هیچ‌وقت به طور کامل جبران نمی‎شود.

• شرکتی که دنبال مجوز برای کارهای من بود، خیلی بیشتر از مجوز گرفتن برای یک خواننده صفر کیلومتر تلاش و دوندگی کرد. برای من هم که سه سال عادت به حرف زدن داشتم خیلی سخت بود که دو سال سکوت کنم. یک سال اول که خیلی سخت گذشت. اینکه می‌گویم سخت برای یک دقیقه‌اش است. من بودم و روز و شب با یک لپ‌تاپ مشغول کار موسیقی. هر هفته دو بار می‎آمدم بیرون با دوستان گشتی می‎زدم و باز می‎رفتم پای همان لپ‌تاپ کذایی. تنظیم را همان موقع یاد گرفتم.

• «آخه دل من» آن روزها خیلی بازارش داغ بود. چون هنوز درگیر فیدبک‌های این کار اینترنتی‎ام بودم،یک سال طول کشید تا گرد و خاک آن‌ قطعه بخوابد و بتوانم برای مجوز اقدام کنم. بعد هم به این فکر می‎کردیم که شخص من چطور به آدم موجه و مجازی تبدیل شود که اصلا مجوز دادن به آلبوم‌هایش در دستور کار قرار بگیرد. طبیعتا این پروسه همین‌قدر هم زمان می‌برد.

• اگر آلبوم من بدون هیچ حاشیه‎ای مثل آلبوم قبلی بیرون می‎آمد، مثلا آهنگی مثل «سکوت» یا «راست چپ» توی آلبوم نباشد می‎دانید چه می‎شد؟ همه می‎گفتند ای بابا، یک کار تکراری کرده و دارد مثل همیشه دور خودش می‌چرخد. این را خیلی‎ها می‎گویند و من از اینکه فکر کنم یک آدم تکراری‎ام بیزارم. چون پیش خودم فکر می‎کنم عرضه دارم ایده‎های جدید بدهم و وقتی این اعتماد به نفس را دارم این کار را می‎کنم. البته من برای این کار خیلی فکر نداشتم. پشت میکروفون بودم، همین سوتی را دادم و دلم خواست توی آلبوم هم بازسازی‎اش کنم. خوشم می‎آمد و کیف داد؛ همین. صدای ناظر ضبط هم خودم هستم. منتها میکروفون را بردم جلوی فن کامپیوتر که صدایم تغییر کند و تابلو نشود.

• بعد از «ماه عسل» تیتراژ برنامه نشان بی‎نشانه‎ها که درباره آدم‎هایی از جنگ بود که به‌شان بی‎توجهی شده بود را خواندم. من این موضوع را دوست داشتم و آن را درک می‎کنم و موسیقی‎اش را هم با تمام احساسم ساختم. «آدم‎ها» یا همان «یک آسمان آبی» هم تیتراژ یک فیلم تلویزیونی بود که متاسفانه آنجا کار نشد ولی در آلبوم می‎توانید آن را گوش دهید.

• من مودی هستم ولی مدی نیستم؛ یعنی مد جامعه برایم تعیین تکلیف نمی‎کند؛ مثلا یک هفته دوست دارم زرشک پلو شیرازی بخورم ولی هفته بعد حالم ازش به هم می‎خورد! به یک چیزی گیر بدهم خودم را خفه می‎کنم. من تافته جدا بافته نیستم ولی این‌جوری بزرگ شده‎ام. دوست دارم شبیه خودم باشم.

• ۸۰ تا عکس بگذاری در جلد آلبوم جدیدم زیاد نیست به خدا. بابا اگر قرار است عکس من بیرون بیاید، بگذار خوب در بیاید دیگر؛ یا رومی رومی یا زنگی زنگ.

• چند سالی است درباره بازنشستگی حرف می زنم . آن موقع می‎گفتم مثلا دو، سه آلبوم دیگر با موسیقی خداحافظی می‎کنم. شاید یک کمی هم بد قول بشوم ولی مدت زیادی نخواهد بود. دوست دارم زندگی عادی خودم را داشته باشم چون زندگی این مدلی خیلی برایم سخت است.

• من در رشته مهندسی صنایع تهران جنوب درس می‎خواندم و‌ترم شش انصراف دادم. تو کلاس شیمی دانشکده، استاد از روی فهرست حاضر غایب می‎کرد. به محض اینکه استاد گفت محسن یگانه، بچه‎ها این‌قدر برگشتند و به من ابراز لطف کردند که استاد به شان برخورد و من را از کلاس بیرون انداختند. آن موقع کارهایم هنوز اینترنتی بود و بچه‎ها چهره‎ام را نمی‎شناختند. ولی اسمم برایشان آشنا بود.

• انرژی که برای بالا خواندن بعضی قطعه‎ها مثل وزنه برداری است. وقتی می‎خواهی یک ضرب بزنی فشار بیشتری تحمل می‎کنی. یک عده می‎گفتند این اگر خواننده است چرا وقتی حرف می‎زند صدایش شبیه افشین قطبی می‎شود. من تنها لحظه‎هایی که می‎بینم مخاطب پایین سن دارد لذت می‎برد، این فشار یادم می‎رود. من قلبم را عمل کرده‎ام. یک سری چیزها برایم عوارض دارد، به هر صورت آدم چپ کوکی هستم و دوست دارم بالا بخوانم؛ مثلا «ای خدا دلگیرم» را دو گام پایین‌تر بخوانم، واقعا اثر مطلوب را نمی‌گذارد.

تصاویر جدید بنیامین بهادری در کنار زن سال هند

تصاویر و حواشی حضور سحر قریشی و بازیگران در جشن پیراهن استقلال

عکسی جدید از آنا نعمتی و برادرش در رستوران

تصاویر جدید از هدیه تهرانی و مهران مدیری در سری جدید «قلب یخی»

عکس هایی از عروسی گلزار و النازشاکردوست در یک فیلم عروسی

دو عکس متفاوت الناز شاکردوست با عروسک گوفی و در آمبولانس

تصاویر نرگس محمدی به همراه مادرش در کنسرت موسیقی

تصاویری از حضور هنرمندان در کنسرت بابک جهانبخش

تبلیغ فروشگاهی

مطالب مرتبط با این موضوع

اجباری اجباری، ایمیل شما هرگز منتشر نخواهد شد