رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

By registering with this blog you are also agreeing to receive email notifications for new posts but you can unsubscribe at anytime.


رمز عبور به ایمیل شما ارسال خواهد شد.


کانال رسمی سایت تفریحی

دکه سایت


نظر سنجی

نظرسنجی

به نظر شما کدام سریال امسال ماه رمضان بهتر است؟

Loading ... Loading ...

کلیپ روز




logo-samandehi

تصاویری از فرش قرمز اختصاصی برای بازیگران دیر رسیده در جشنواره فجر

عکس از جشن تولد ۳۸ سالگی آزاده صمدی

مصاحبه از زندگی شخصی امیرحسین مدرس و همسر دومش

عکس همسر آزاده نامداری و دخترش گندم

عکس جدید مهناز افشار و دخترش لینانا

نامه عسل پورحیدری در شبکه اجتماعی پس از خاکسپاری پدر

عکسی جالب از تینا آخوندتبار با دستکش بوکس در حال ورزش

تصاویر تبلیغاتی الیکا عبدالرزاقی و همسرش امین زندگانی

رتبه بدهید:

مارادونا همه دارایی ما از فوتبال است

دیه گوی افسانه ای دوباره زمین خورده و این بهترین فرصت برای کسانی است که سالهای سال است هر کاری کرده اند تا اسطوره مارادونا- تنها اسطوره ماندگار دنیای فوتبال- را در ذهن مردم بشکنند و کماکان در حسرت سر سوزنی از عشق آتشین عادی ترین مردمان به اسطوره باقی مانده اند.
موجودی در حد ریوالدوی برزیلی که در بازی گروهی برزیل و ترکیه ۲۰۰۲ آن حرکت کثیف را انجام داد و البته تاوانش را با آن خفتی که در میلان کشید پرداخت حق دارد این گونه از زمین خوردن مارادونا کیف کند. پله و پلاتینی و بکن باوئر و هاوه لانژ و بلاتر و یوهانسون و باقی دایناسورهای دنیای فوتبال احتمالا دیروز را شیرین ترین روز زندگیشان می دانند.
دیگر وقتی کار به جایی می رسد که گزارشگر ایتالیایی تلویزیون ایران در تمام طول بازی به کسی که آرزوهای آتزوری در جام جهانی ۹۰ را یک تنه به باد فنا داد کنایه می زند یعنی گمان کرده دیه گوی ما بدجوری زمین خورده و حالا فرصتی برای تسویه همه کینه های قدیمی است. اما این آقایان باز هم اشتباه می کنند و به زودی به شدت و حدتی بیش از بارهای گذشته به اشتباهشان پی خواهند برد.
این اولین باری نیست که مارادونا زمین می خورد. از ۱۹۸۲ تا به امروز دون دیه گو مدام در حال اشتباه کردن و زمین خوردن است و روز به روز هم بر محبوبیتش افزوده می شود. او به هروئین و کوکائین معتاد می شود و محبوب می شود، رسوایی اخلاقی به بار می آورد و محبوب می شود، از مالیات دادن فرار می کند و محبوب می شود، با دست گل می زند و محبوب می شود

دیه گوی افسانه ای دوباره زمین خورده و این بهترین فرصت برای کسانی است که سالهای سال است هر کاری کرده اند تا اسطوره مارادونا- تنها اسطوره ماندگار دنیای فوتبال- را در ذهن مردم بشکنند و کماکان در حسرت سر سوزنی از عشق آتشین عادی ترین مردمان به اسطوره باقی مانده اند.

موجودی در حد ریوالدوی برزیلی که در بازی گروهی برزیل و ترکیه ۲۰۰۲ آن حرکت کثیف را انجام داد و البته تاوانش را با آن خفتی که در میلان کشید پرداخت حق دارد این گونه از زمین خوردن مارادونا کیف کند. پله و پلاتینی و بکن باوئر و هاوه لانژ و بلاتر و یوهانسون و باقی دایناسورهای دنیای فوتبال احتمالا دیروز را شیرین ترین روز زندگیشان می دانند.

دیگر وقتی کار به جایی می رسد که گزارشگر ایتالیایی تلویزیون ایران در تمام طول بازی به کسی که آرزوهای آتزوری در جام جهانی ۹۰ را یک تنه به باد فنا داد کنایه می زند یعنی گمان کرده دیه گوی ما بدجوری زمین خورده و حالا فرصتی برای تسویه همه کینه های قدیمی است. اما این آقایان باز هم اشتباه می کنند و به زودی به شدت و حدتی بیش از بارهای گذشته به اشتباهشان پی خواهند برد.

این اولین باری نیست که مارادونا زمین می خورد. از ۱۹۸۲ تا به امروز دون دیه گو مدام در حال اشتباه کردن و زمین خوردن است و روز به روز هم بر محبوبیتش افزوده می شود. او به هروئین و کوکائین معتاد می شود و محبوب می شود، رسوایی اخلاقی به بار می آورد و محبوب می شود، از مالیات دادن فرار می کند و محبوب می شود، با دست گل می زند و محبوب می شود، بزرگترین بازیکنان آرژانتینی را به تیم ملی دعوت نمی کند و محبوب می شود و حالا سنگین ترین شکست آرژانتین پس از جام جهانی ۱۹۵۸ را رقم زده و شک نکنید که باز هم محبوب و محبوب تر می شود.


«بسیار خوشحالم که همیشه پایبند تعهداتم باقی مانده ام. من جز به خانواده ام به هیچ کس دیگری مدیون نیستم. می توانم به صورت هرکسی نگاه کنم چون من به کسی جز به خودم بدی نکرده ام.»


آلمان دیروز ۴ گل به آرژانتین مارادونا زد و حق دارد که از خود بی خود شده باشد. اما ظاهرا آلمانها و کسانی که کینه شان از مارادونا آلمانیشان نموده فراموش کرده اند که آرژانتین مارادونا همین پارسال ۶ گل از تیمی مثل بولیوی خورده بود. این نوشته اصلا کاری به فوتبال ندارد، چرا که وقتی مربی ای زانتی و کامبیاسو و ریکلمه و آبوندانزیری را به تیمش دعوت نمی کند و بهترین مدافع وسط و بهترین نوک حمله حال حاضر دنیا را روی نیمکت می نشاند بالاخره جایی تاوانش را پس می دهد.

مگر ما آرژانتینی ها خودمان این چیزها را نمی دانستیم؟ نه تنها ما که از ما مهمتر خود مارادونا هم اینها را می دانست. نکند می خواهید بگویید درک مارادونا از فوتبال به اندازه مثلا مزدک میرزایی هم نیست؟

او می دانست، همه را می دانست. می دانست که دعوت از آرسه به جای زانتی با این توجیه که او را از خواب قهرمانی آرژانتین در جام جهانی به یادش مانده است بیچاره اش می کند. او می دانست که دمیکلیس یک صدم تواناییها و مهارتهای ساموئل را هم ندارد.

او می دانست که ورون در ۳۶ سالگی به گرد پای ریکلمه و کامبیاسو هم نمی رسد. او می دانست که میلیتو خیلی بهتر از هیگواین است. بله، او همه اینها را می دانست ولی مگر مارادونا نمی دانست مواد مخدر چه بلایی به سرش خواهد آورد؟

مگر نمی دانست انتخاب تیم کارگری جنوب ایتالیا یعنی ناپولی و رد کردن پیشنهادات میلیونی شمالیهای پرنفوذی مثل یوونتوس و میلان چه تبعاتی برایش خواهد داشت؟ و مگر نمی دانست دست ندادن و لبخند دیپلماتیک نزدن به هاوه لانژ در مراسم اهدای جام ۸۶ برایش دردسر درست خواهد کرد؟

او می دانست، مارادونا همه اینها را می دانست. اما تمام این کارها را انجام داد چون او مارادوناست و مارادونا یعنی سولوئیست، تنها سولوئیست باقیمانده در عصر ما. او همیشه می خواهد از کوره راهها حرکت کند و در دل تاریکی به خورشید برسد.

او همیشه دقیقا عکس هرچه “کارشناسان” می گویند را انجام می دهد و این اصل اساسی ترین ایده او برای زندگی است. دنیای امروز برای همه چیز از جمله موفقیت برنامه دارد و طبیعی است کسانی را موفق بنامد و بداند که از این برنامه ها پیروی می کنند.

اما ما عاشقان مارادونا به تاسی از مرد محبوبمان این موفق ها را دوست نداریم. مگر همین “کارشناسان” پله را بهترین بازیکن قرن فوتبال معرفی نکردند؟ یا مگر همین ها نبودند که بازیکنی درحد کریستیانو رونالدو را بهترین بازیکن جهان دانستند؟

خب طبیعی است که مسیر عاشق مارادونا شدن با راه دوست داشتن کسی مثل رونالدو به کلی متفاوت است. البته همین جا بگویم که این عاشق بودن ابدا کوچکترین ارتباطی به صحبتهای سطحی و عوامانه “کارشناس” تازه مد شده ایرانی ندارد که عشق و لذت بردن از فوتبال را با ساده لوحی و بازی خوردن اشتباه گرفته و خیال می کند هرکسی که نمی خواهد مثل او به سیستم حاکم بر فوتبال دنیا اعتماد داشته باشد لابد عاشق فوتبال نیست و از آن لذت نمی برد.

کسی بیش از مارادونا در تاریخ توپ گرد از فوتبال لذت نبرده و به دیگران لذت نبخشیده است و هموست که برای اولین بار فریاد کشید روسا دارند فوتبال را نابود می کنند. روسایی که به رهبری هاوه لانژ برزیلی در فینال جام ۹۰ با ادواردو کورسال مکزیکی از مارادونا انتقام گرفتند و در سال ۹۴ هم با آن اتهام مسخره دوپینگ، مارادونای دوباره متولد شده را به بند کشیدند تا آن آرژانتین چشم نواز تسلیم شود و اسطوره مارادونا پررنگ تر نشود.

اما وقتی مارسلو مورااروهو خبرنگار آرژانتینی بی بی سی از خودکشی دسته جمعی ۵۰۰ بنگلادشی در شب اعلام خبر محرومیت مارادونا خبر داد تازه فهمیدند که چه اشتباهی کرده اند.


«آنهایی که سر قدرت بودند هرگز این حرفها را از من قبول نمی کردند، چرا؟ برای اینکه کثیف بودند، آلوده بودند، غرق در نجاست بودند. آنها از خون کسب درآمد می کنند. آنها ملتی را از آرزوهایش محروم کردند. آخر چطور ممکن است من کوکائین را رها کنم و بعد به سراغ افدرین بروم؟ من با ریاضت کشی وزنم را از ۸۹ به ۷۶ رسانده بودم و بارها و بارها از خداوند تقاضا کرده بودم ما را موفق کند اما شاید خدا کاری به این موضوع نداشت.»


آلمان کشور هگل و فوئرباخ و شوپنهاور و نیچه و توماس مان و کارل مارکس و هایدگر و آدورنو و والتر بنیامین است. آلمان یعنی هوش و عقل و نظم و اراده. بشریت در همه حوزه های فکری و هنری به آلمان بدهکار است. آنها در فوتبال هم قابل احترام و ستایش برانگیزند. تیم امسال آنها فوق العاده است.

نه بر توسن پسند عامه سوارند و نه روی موج رسانه های پولکی حرکت می کنند. خوشحالم که تیمی مثل آلمان ما را شکست داد. اما تمام دلخوشی ما عاشقان مارادونا دیدن اسطوره مان کنار زمین بود. با آن کت و شلواری که به درخواست دختر عزیزدردانه اش دالما می پوشید که پیش از شروع تورنمنت گفته بود:

« به بابا گفتم آخر آن گرمکن رنگ و رو رفته را چرا می پوشی؟ لطفا یک لباس مناسب بپوش.»

ما فوتبال را با مارادونا شناختیم و معتقدیم اگر کسی از مثلا مریخ بیاید و از زمینیها بپرسد فوتبال یعنی چه باید مارادونا را به او نشان داد. ما بیش از تلالو جام ۹۰ در دستان ماتئوس اشکهای مارادونا را به یاد می آوریم و بیش از کراوات مزین به پرچم آمریکای پله در مراسم اهدای جام ۹۴ اوردوز مارادونا و شمعهای روشن مردم در خیابانها و کلیساها- از بوینس آیرس تا بمبئی- برای سلامتی او در خاطرمان مانده است.

در تمام این سالهایی که روسا سعی می کردند هر ستاره ای را جایگزین مارادونا معرفی کنند تنها لبخند کنایه آمیزی می زدیم و رد می شدیم. گل سرسبد همه آنها یعنی لیونل مسی در بازی دیروز به خوبی نشان داد تفاوت او و مارادونا از قبیل تفاوت دنیا و آخرت است.

حالا “کارشناسان” چپ و راست بگویند که مسی به خاطر مربی نبودن مارادونا در آرژانتین کارایی بارسا را ندارد و یادشان برود که در همان بارسا هم مسی در مقابل گاس هیدینک و مورینیو تبدیل به یک بچه بی آزار شده بود و اینکه آن ژاوی که مرتب کمبودش در آرژانتین را به عنوان عامل ندرخشیدن مسی در تیم ملی معرفی می کنند اگر خیلی کارایی داشت به تیم ملی خودشان کمک می کرد تا اینگونه حریفان معمولیشان را به کمک داور و با نتیجه یک بر صفر نبرند.

سولو نواختن، یک تنه زندگی کردن، یک تنه به قلب حریف زدن و یک تنه تیمی را دوبار پیاپی به فینال جام جهانی رساندن یک رویاست و مارادونا یعنی رویا. اینکه دیگر کسی نمی تواند به حدود او نزدیک هم بشود نه به دلیل تغییر فوتبال که به دلیل بی همتایی و دست نیافتنی بودن اوست. ما البته برای شکست تیم محبوبمان اشک ریختیم و خواهیم ریخت، اما از اول هم می دانستیم ممکن است چنین اتفاقی بیفتد.

چون بعد از مارادونا دیگر نمی توانیم به “فرد”ی دل ببندیم که یک تنه در مقابل “سیستم” منظمی چون آلمان نجاتمان بدهد. اما ما هرگز فراموش نمی کنیم که از صمیم قلب حاضریم در تمام جامهای جهانی باقیمانده عمرمان هم مارادونا سرمربی آرژانتین باشد تا لااقل به اندازه سه بازی گروهی بتوانیم حضورش را ببینیم و لمس کنیم.

من که بعد از گل دوم آلمان دیگر بازی را ندیدم، اما شنیدم که همان دالما پس از بازی به زمین آمده تا پدر را تسلی بدهد. شنیدم که استاد گفته انگار زیر مشتهای محمدعلی کلی له شده است. کاش می توانستیم بار غمهایت را به دوش بکشیم دیه گو. اما حال که نمی توانیم می خواهیم بدانی تمام سهم ما از فوتبال تویی.

می خواهیم بدانی که کماکان در این دنیا تنها یک نفر هست که وقتی در جایی حاضر است حضور ستاره هایی چون لئوناردو دی کاپریو و چارلیز ترون در آن محل هم دیگر رنگ و بویی ندارد و آن یک نفر تویی. دشمنان قدیمیت این بار هم کور خوانده اند.

این بار هم این جام و این چهار گل فراموش می شوند و باز این تویی که همچون ماه بر آسمان فوتبال دنیا می درخشی. سرت را بلند کن مرد ما. این چهار گل فدای یکی از آن گلهایی که در بچگی در کوچه خاکیهای پایتخت می زدی. سرت را بلند کن و دوباره فریاد بکش:


«من ال دیه گو از فقیرنشین ویلافیوریتو بلند شدم و بر بام دنیا فرود آمدم، اما خودم را گم نکردم. شلوار همیشگی ام را پوشیدم و به آنچه که مردم می خواستند عمل کردم.»


*نقل قولهای داخل گیومه همگی از کتاب «من، دیه گو؛ اتوبیوگرافی مارادونا» برگرفته شده اند.

تصاویر جدید بنیامین بهادری در کنار زن سال هند

تصاویر و حواشی حضور سحر قریشی و بازیگران در جشن پیراهن استقلال

عکسی جدید از آنا نعمتی و برادرش در رستوران

تصاویر جدید از هدیه تهرانی و مهران مدیری در سری جدید «قلب یخی»

عکس هایی از عروسی گلزار و النازشاکردوست در یک فیلم عروسی

دو عکس متفاوت الناز شاکردوست با عروسک گوفی و در آمبولانس

تصاویر نرگس محمدی به همراه مادرش در کنسرت موسیقی

تصاویری از حضور هنرمندان در کنسرت بابک جهانبخش

تبلیغ فروشگاهی

مطالب مرتبط با این موضوع

اجباری اجباری، ایمیل شما هرگز منتشر نخواهد شد