رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

By registering with this blog you are also agreeing to receive email notifications for new posts but you can unsubscribe at anytime.


رمز عبور به ایمیل شما ارسال خواهد شد.


کانال رسمی سایت تفریحی

دکه سایت


نظر سنجی

نظرسنجی

به نظر شما کدام سریال امسال ماه رمضان بهتر است؟

Loading ... Loading ...

کلیپ روز




logo-samandehi

تصاویری از فرش قرمز اختصاصی برای بازیگران دیر رسیده در جشنواره فجر

عکس از جشن تولد ۳۸ سالگی آزاده صمدی

مصاحبه از زندگی شخصی امیرحسین مدرس و همسر دومش

عکس همسر آزاده نامداری و دخترش گندم

عکس جدید مهناز افشار و دخترش لینانا

نامه عسل پورحیدری در شبکه اجتماعی پس از خاکسپاری پدر

عکسی جالب از تینا آخوندتبار با دستکش بوکس در حال ورزش

تصاویر تبلیغاتی الیکا عبدالرزاقی و همسرش امین زندگانی

رتبه بدهید:

فلسفه احکام

گروهى، سؤالهایى درباره فلسفه احکام مى‏کنند; به عنوان مثال، مى‏پرسند:

چرا باید نماز بخوانیم؟ چرا باید براى نماز وضو بگیریم؟ فلسفه این که در نماز پیشانى خود را بر روى خاک مى‏گذاریم چیست؟ چرا در اسلام استعمال ظروف طلا و نقره حرام است؟ چرا دفن میت لازم است؟ چرا خوردن گوشت مردار جایز نیست؟ و چرا….


پاسخ: براى این که پاسخ تمام سؤالهاى فوق و نظایر آنها روشن شود، بهتر است که یک اصل اساسى و قاعده کلى در باره فلسفه احکام بیان شود تا در همه موارد، قانع کننده باشد.


ما وقتى به زندگى روزانه خود مى‏نگریم، مى‏بینیم هنگامى که بیمار مى‏شویم و به دکتر مراجعه مى‏کنیم، دکتر نسخه‏اى مرکب از چند داروى مخصوص، مانند آمپول، کپسول، و قرص براى ما مى‏نویسد و دستور مى‏دهد که هر روز یکى از این آمپولها را تزریق کنید و هر چهار ساعت‏یکى از این کپسولها و هر شش ساعت‏یکى از این قرصها را میل نمایید و اضافه مى‏کند که از ترشیها و غذاهاى سرخ کرده پرهیز کنید و…


ما بدون این که از خصوصیات داروها سؤالى نماییم به دستورهاى او عمل مى‏کنیم، زیرا به علم و دانش و تخصص وى در رشته‏طب معتقدیم و مى‏دانیم که او جز معالجه و بهبود ما منظور دیگرى‏ندارد.

گروهى، سؤالهایى درباره فلسفه احکام مى‏کنند; به عنوان مثال، مى‏پرسند:

چرا باید نماز بخوانیم؟ چرا باید براى نماز وضو بگیریم؟ فلسفه این که در نماز پیشانى خود را بر روى خاک مى‏گذاریم چیست؟ چرا در اسلام استعمال ظروف طلا و نقره حرام است؟ چرا دفن میت لازم است؟ چرا خوردن گوشت مردار جایز نیست؟ و چرا….


پاسخ: براى این که پاسخ تمام سؤالهاى فوق و نظایر آنها روشن شود، بهتر است که یک اصل اساسى و قاعده کلى در باره فلسفه احکام بیان شود تا در همه موارد، قانع کننده باشد.


ما وقتى به زندگى روزانه خود مى‏نگریم، مى‏بینیم هنگامى که بیمار مى‏شویم و به دکتر مراجعه مى‏کنیم، دکتر نسخه‏اى مرکب از چند داروى مخصوص، مانند آمپول، کپسول، و قرص براى ما مى‏نویسد و دستور مى‏دهد که هر روز یکى از این آمپولها را تزریق کنید و هر چهار ساعت‏یکى از این کپسولها و هر شش ساعت‏یکى از این قرصها را میل نمایید و اضافه مى‏کند که از ترشیها و غذاهاى سرخ کرده پرهیز کنید و…


ما بدون این که از خصوصیات داروها سؤالى نماییم به دستورهاى او عمل مى‏کنیم، زیرا به علم و دانش و تخصص وى در رشته‏طب معتقدیم و مى‏دانیم که او جز معالجه و بهبود ما منظور دیگرى‏ندارد.


همین طور وقتى به یک مهندس ساختمان مراجعه مى‏کنیم و از او مى‏خواهیم که براى ما ساختمان زیبایى بسازد، او مى‏گوید این نقشه در زمین شما جالب از کار در مى‏آید و لازم است که لوازم و مصالحى را که صورت مى‏دهم، تهیه کنید; ما چون به تخصص او در رشته ساختمان ایمان داریم و مى‏دانیم که او نمى‏خواهد به ما ضرر و زیانى برساند، بنابه دستور او مصالح را طبق صورتى که به ما داده است، تهیه مى‏کنیم و در اختیار او مى‏گذاریم و هیچ در کار او چون و چرا نمى‏کنیم.


این دومثال و نظایر آن روشن مى‏کند که اگر انسان به علم و دانش کسى ایمان داشته باشد و او را در رشته خود متخصص بداند و نیز بداند که نظر سویى در کار نیست، قطعا دستورات او را در آن رشته بدون این‏که از او توضیحات زیادى بخواهد، مورد عمل قرار مى‏دهد.


اکنون که این مقدمه روشن شد مى‏گوییم: احکام و مقررات دینى هم نسخه‏هایى است که پیامبران الهى و پیشوایان دینى از طرف خدا براى بشر آورده‏اند تا سعادت و خوشبختى آنان را از هر جهت تامین نمایند.


بدیهى است هنگامى که ما اعتقاد داشته باشیم که این احکام از علم بى‏پایان خداى تبارک و تعالى سرچشمه گرفته و به حکمت و لطف و مهربانى خدا ایمان داشته باشیم و نیز بدانیم که پیامبران الهى در تبلیغ و رساندن احکام به هیچ وجه گرفتار خطا و لغزش نمى‏شوند، (به معصوم بودن آنان معتقد باشیم) در این صورت با کمال جدیت و بدون هیچ گونه اضطرابى در عمل به دستورهاى دینى مى‏کوشیم و هیچ نیازى نمى‏بینیم که از فلسفه احکام و مقرراتى که قرار داده شده است‏سؤال نماییم; زیرا مى‏دانیم که خدا علم برآغاز و انجام همه چیز دارد و هرچه مقرر کرده به خیر و صلاح ما بوده است و انبیاى الهى، در بیان احکام، اشتباهى نکرده‏اند.


آرى، اگر کسى در وجود خدا یا علم و دانش و حکمت او یا در حقانیت انبیا و معصوم بودن آنان تردید داشته باشد، لازم است قبل از این سؤال در اصل اعتقاد به خدا و صفات کمالیه او و حقانیت پیامبران الهى و صفات ایشان وارد بحث‏شود.


بنابراین، کسانى‏که پایه توحید خود را محکم ساخته‏اند و طبق دلایل قطعى عقیده دارند که قانونگذار اسلام یعنى، خداوند متعال، بى‏نیاز مطلق و داراى علم و حکمت‏بى‏پایان است، هیچ‏گونه تردیدى نخواهند داشت که تمام احکام و مقررات و دستورهاى اسلامى که پیامبر اسلام از طرف خداى متعال براى بشر آورده است، داراى مصالح و فوایدى مى‏باشد، زیرا علم و حکمت‏خداى بزرگ ایجاب مى‏کند که هیچ فرمانى را بدون رعایت مصالح بندگانش ندهد و چنین افرادى همیشه در صدد پیروى از دستورهاى الهى هستند و دانستن و ندانستن جزئیات فلسفه احکام در روحیه آنان اثرى نخواهد داشت.


البته ما نمى‏گوییم کسى نباید از فلسفه احکام سؤال کند و یا نباید به دنبال تحقیق و جستجو بر آید، زیرا شکى نیست که هر کسى این حق را دارد که با تمام وسایل ممکن براى آگاهى از اسرار احکام و قوانین دینى بکوشد و خوشبختانه امکانات زیادى هم براى این کار موجود است، چنان‏که در قسمتى از آیات قرآن مجید و بسیارى از کلمات پیشوایان بزرگ دین ما، توضیحاتى درباره فلسفه احکام وارد شده است و از طرفى یک سلسله قراین عقلى که با پیشرفت علوم، روز به روز افزایش مى‏یابد، پرده از روى بسیارى از این اسرار برداشته است.


خلاصه، با این که ما حق این سؤال را داریم و تا اندازه‏اى هم امکانات آن موجود است، ولى هرگز نباید انتظار داشته باشیم که با معلومات محدود بشرى به تمام جزئیات اسرار و فلسفه احکام دست‏یابیم، زیرا این احکام از مبدئى سرچشمه گرفته است که تمام علوم‏و دانشهاى وسیع امروز، در برابر علم او حکم قطره در برابر دریا راهم ندارد و اساسا ناچیزى معلومات ما در برابر مجهولات مطلبى است‏که امروزه دانشمندان بزرگ دنیا با صراحت کامل به آن اعتراف مى‏کنند.


بنابراین، اگر ما تمام کوششهاى لازم را براى آگاهى از فلسفه یک حکم به کار بردیم، ولى مطلب قابل توجهى به دست نیاوردیم، هرگز نمى‏توانیم آن حکم را نادیده بگیریم و یا بگوییم این حکم هیچ فایده و مصلحتى در بر ندارد، زیرا عدم درک مصلحت غیر از آن است که مصلحتى نداشته باشد.


حضرت رضا -علیه السلام مى‏فرماید:


«انا وجدنا کل ما احل الله تبارک و تعالى ففیه صلاح العباد وبقائهم ولهم الیه الحاجه التى لایستغنون عنها ووجدنا المحرم من الاشیاء لاحاجه للعباد الیه ووجدنا مفسدا داعیا الى الفناء والهلاک‏» (۲۲)


همانا ، چنین یافتیم که هر آنچه را که خداى تبارک و تعالى حلال فرموده صلاح و بقاى بندگان در آن بوده است و به آن احتیاج دارند و بى‏نیاز از آن نیستند و در آنچه حرام نموده است نیازى براى بندگان به آن نیافتیم بلکه مایه فسادى است که ایشان را به سوى نابودى و هلاکت‏سوق مى‏دهد.»


و بر همین اساس، دانشمندان مى‏گویند: احکام شرع تابع مصالح و مفاسد است; یعنى، هیچ چیزى بدون جهت‏حلال و یا واجب نمى‏شود; این طور نیست که خدا مثلا شراب را بى‏هیچ مفسده و ضررى حرام و یا نماز صبح را بى‏هیچ مصلحت و فایده‏اى واجب کرده باشد. البته وقتى گفته مى‏شود، فلان کار به مصلحت‏بشر است، نباید تنها به فواید جسمى و بهداشتى آن توجه داشت، بلکه فواید، روحى، فردى، اجتماعى، دنیوى، اخروى و دیگر فواید آن را نیز ملاحظه کرد که، همه جزو مصالح بندگان است وچه بسا یک حکم، فایده جسمى براى بشر نداشته باشد، ولى روحیات او را تهذیب نماید; به عنوان مثال شاید گذاشتن پیشانى برروى خاک اثر بهداشتى نداشته باشد، ولى این که روح تواضع و بندگى‏انسان را در مقابل خداوند پرورش مى‏دهد و کبر و خودبزرگ‏بینى را از وى دور مى‏کند، خود ، بزرگترین فایده و مصلحت محسوب مى‏شود.


و نیز ممکن است فایده یک حکم از نظر فردى معلوم نباشد; فرض کنید اسلام مى‏گوید: استعمال ظروف طلا و نقره حرام است; شاید به ظاهر این حکم، مصلحت فردى نداشته باشد، ولى عمومى شدن این کار موجب مى‏شود که قسمت مهمى از ثروت مملکت در خانه‏ها متمرکز شود و در نتیجه، زیانهاى اقتصادى زیادى براى جامعه و ملت‏به بار آورد همچنین اگر عده‏اى غذا نداشته باشند، در مقابل، دسته دیگر در ظروف طلا غذا بخورند، اختلاف طبقاتى فاحشى پیش مى‏آید و چه بسا مشکلاتى به وجود مى‏آورد که ممکن است گاهى اجتماعى را به خاک و خون بکشد و اتفاقا همین اختلاف طبقاتى و رفع خصومتهاى بین طبقات، یکى از فواید و فلسفه‏هایى است که اسلام در قانون وجوب زکوت در نظر گرفته است.


امام هشتم -علیه السلام مى‏فرماید:


«و عله الزکوه من اجل قوت الفقراء وتحصین اموال الاغنیاء»و امام ششم -علیه السلام مى فرماید:


«ان الله عزوجل فرض للفقراء فى مال الاغنیاء ما یسعهم… ولو ان الناس ادوا حقوقهم لکانوا عایشین بخیر»


و نیز در حدیث دیگر مى‏فرماید: «ولوان الناس ادوا زکوه اموالهم ما بقى مسلم فقیرا محتاجا» (۲۳)


خلاصه معناى این چند حدیث این است که خداوند متعال با مقرر کردن قانون زکات خواسته است، نیازمندیهاى فقرا و مستمندان برطرف گردد و اموال اغنیا محفوظ بماند و همه مردم زندگى رضایتبخشى داشته‏باشند و اگر مردم زکات و سایر حقوق مالى را مى‏پرداختند، هرگز فقیر و نیازمندى در جامعه مسلمانان پیدا نمى‏شد و همه با خیر و خوبى زندگى مى‏کردند.


و بطور خلاصه باید گفت: فلسفه اصول احکام و واجبات و محرمات، مثل فلسفه تحریم شراب (که مضرات جسمى و روحى آن از نظر علم هم ثابت‏شده است) و وجوب نماز و زکات و وضو (که یکى از فلسفه‏هاى وضو همان نظافت و پاکیزگى است) براى ما روشن است، ولى فلسفه خصوصیات آنها بطور کامل براى ما روشن نیست.


به عنوان مثال،نمى‏دانیم که چرا نماز صبح دو رکعت و نماز ظهر وعصر چهار رکعت است و یا چرا هنگام وضو باید دستها را از بالا به پایین بشوییم و یا چرا وقتى گندم به یک حد معلومى رسید، زکات داردو….


ولى یقین داریم که آنها بدون فایده و مصلحت هم نیستند، زیرا همان‏طور که قبلا گفته شد، خداى حکیم هیچ حکمى را بدون حکمت و مصلحت نفرموده است، و کسى که به علم و حکمت‏بى‏پایان خدا ایمان داشته باشد، دانستن فلسفه احکام و ندانستن آن براى او هیچ تاثیر عملى ندارد، بلکه در هر صورت با جدیت کامل در صدد اطاعت و انجام دستورهاى الهى بر مى‏آید.


و شاید یک جهت این که پیشوایان دینى ما زیاد در موضوع فلسفه احکام و جزئیات آن وارد نشده‏اند، همین باشد که خواسته‏اند مقررات اسلامى به عنوان یک سلسله قوانین مقدس الهى پیروى شود و از این راه روح ایمان، خداشناسى، بندگى و اطاعت در افراد تقویت گردد تا در مقابل فرمان خداى دانا و حکیم و مهربان، هیچ چون و چرایى نداشته و کاملا مطیع باشند.


در خاتمه لازم است‏به دو نکته زیر توجه شود:


۱٫ فلسفه‏هایى که در بعضى از روایات وارد شده، اغلب به عنوان یکى از فلسفه‏ها و فواید حکم ذکر شده است;مانند روایت زیر که:


«امروا بدفن المیت لئلا یتاذى به الاحیاء بریحه وبمایدخل علیه من ال‏آفه والفساد» فلسفه لزوم دفن میت این است که مردم از بوى تعفن او اذیت نشوند و نیز موجب امراض و بیماریها نگردد.


این سخن بدان معنا نیست که تنها فلسفه وجوب دفن میت همین است، بلکه منظور بیان یکى از فلسفه‏هاى آن بوده است.


۲٫ در بیان فلسفه احکام فقط به دو اصل مى‏توان تکیه کرد:


الف) آنچه از قرآن مجید و کلمات پیشوایان دینى به ما رسیده است که بیشتر آنها را مرحوم شیخ صدوق، یکى از علماى بزرگ شیعه (متوفاى ۳۸۱ه.ق.) در کتابى به نام «علل الشرایع‏» جمع آورى کرده و به چاپ نیز رسیده است.


ب) آنچه از نظر علم بطور قطع ثابت‏شده است، مانند این که امروزه ثابت گردیده است که شراب براى جسم و روان انسان ضررهاى زیادى دارد یا گوشت مردار، کانون میکرب و منشا بیماریهایى مى‏باشد که خوردن آن خطرناک است.


این دو اصل باید در فلسفه‏یابى احکام، همیشه مورد نظر باشد، امامطالبى که فقط در حد احتمال مى‏باشد، به هیچ وجه نباید در مورد فلسفه احکام، مورد اعتماد قرار گیرد و به عنوان فلسفه احکام ذکر شود، زیرا همان‏طور که احکام دینى حقایقى است صددرصد ثابت، باید فلسفه‏هایى هم که براى آنها بیان مى‏گردد، جنبه قاطعیت و ثبوت داشته باشد.


بنابراین، تئورى و فرضیه‏اى که اساس محکمى ندارد و ممکن است چند روز بعد، تغییر پیدا کند، نباید در فلسفه احکام مورد اعتماد قرار بگیرد.

تصاویر جدید بنیامین بهادری در کنار زن سال هند

تصاویر و حواشی حضور سحر قریشی و بازیگران در جشن پیراهن استقلال

عکسی جدید از آنا نعمتی و برادرش در رستوران

تصاویر جدید از هدیه تهرانی و مهران مدیری در سری جدید «قلب یخی»

عکس هایی از عروسی گلزار و النازشاکردوست در یک فیلم عروسی

دو عکس متفاوت الناز شاکردوست با عروسک گوفی و در آمبولانس

تصاویر نرگس محمدی به همراه مادرش در کنسرت موسیقی

تصاویری از حضور هنرمندان در کنسرت بابک جهانبخش

تبلیغ فروشگاهی

مطالب مرتبط با این موضوع

اجباری اجباری، ایمیل شما هرگز منتشر نخواهد شد