رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

By registering with this blog you are also agreeing to receive email notifications for new posts but you can unsubscribe at anytime.


رمز عبور به ایمیل شما ارسال خواهد شد.


کانال رسمی سایت تفریحی

دکه سایت


نظر سنجی

نظرسنجی

به نظر شما کدام سریال امسال ماه رمضان بهتر است؟

Loading ... Loading ...

کلیپ روز




logo-samandehi

تصاویری از فرش قرمز اختصاصی برای بازیگران دیر رسیده در جشنواره فجر

عکس از جشن تولد ۳۸ سالگی آزاده صمدی

مصاحبه از زندگی شخصی امیرحسین مدرس و همسر دومش

عکس همسر آزاده نامداری و دخترش گندم

عکس جدید مهناز افشار و دخترش لینانا

نامه عسل پورحیدری در شبکه اجتماعی پس از خاکسپاری پدر

عکسی جالب از تینا آخوندتبار با دستکش بوکس در حال ورزش

تصاویر تبلیغاتی الیکا عبدالرزاقی و همسرش امین زندگانی

رتبه بدهید:

فرمانروا وسردار (داستان)

فرمانروایی که می کوشید تا مرزهای جنوبی کشورش را گسترش دهد، با مقاومت های سرداری محلی مواجه شد و مزاحمت های سردار به حدی رسیدکه خشم فرمانروا رابرانگیخت ، بنا براین او تعداد زیادی سرباز را مامور دستگیری سردار کرد . عاقبت سردار و همسرش به اسارت نیروهای فرمانروا در آمدند و برای محاکمه و مجازات به پایتخت فرستاده شدند. فرمانروا از سردار پرسید : ای سردار ، اگر من از گناهت بگذرم و آزادت کنم ، چه میکنی ؟
سردار پاسخ داد : ای فرمانروار، اگر از من بگذری به وطنم باز خواهم گشت و تا آخر عمر فرمانبردار تو خواهم بود. فرمانروا پرسید : و اگر از جان همسرت در گذرم ، آن گاه چه خواهی کرد؟

سردار گفت : آن وقت جانم را فدایت خواهم کرد ! فرمانروا از پاسخی که شنید آن چنان یکه خورد که نه تنها سردار و همسرش را بخشید بلکه او را به عنوان استاندار سرزمین جنوبی انتخاب کرد.

فرمانروایی که می کوشید تا مرزهای جنوبی کشورش را گسترش دهد، با مقاومت های سرداری محلی مواجه شد و مزاحمت های سردار به حدی رسیدکه خشم فرمانروا رابرانگیخت ، بنا براین او تعداد زیادی سرباز را مامور دستگیری سردار کرد . عاقبت سردار و همسرش به اسارت نیروهای فرمانروا در آمدند و برای محاکمه و مجازات به پایتخت فرستاده شدند. فرمانروا از سردار پرسید : ای سردار ، اگر من از گناهت بگذرم و آزادت کنم ، چه میکنی ؟
سردار پاسخ داد : ای فرمانروار، اگر از من بگذری به وطنم باز خواهم گشت و تا آخر عمر فرمانبردار تو خواهم بود. فرمانروا پرسید : و اگر از جان همسرت در گذرم ، آن گاه چه خواهی کرد؟

سردار گفت : آن وقت جانم را فدایت خواهم کرد ! فرمانروا از پاسخی که شنید آن چنان یکه خورد که نه تنها سردار و همسرش را بخشید بلکه او را به عنوان استاندار سرزمین جنوبی انتخاب کرد.

سردار هنگام بازگشت از همسرش پرسید : آیا دیدی سرسرای کاخ فرمانروا چقدر زیبا بود ؟ دقت کردی صندلی فرمانروا از طلای ناب ساخته شده بود؟ همسر سردار گفت : راستش رابخواهی ، من به هیچ چیز توجه نکردم .

سردار با تعجب پرسید : پس حواست کجا بود ؟ همسرش در حالی که به چشمان سردار نگاه میکرد به او گفت : تمام حواسم به تو بود . به چهره مردی نگاه میکردم که گفت حاضر است به خاطر من جانش را فد ا کند!

تصاویر جدید بنیامین بهادری در کنار زن سال هند

تصاویر و حواشی حضور سحر قریشی و بازیگران در جشن پیراهن استقلال

عکسی جدید از آنا نعمتی و برادرش در رستوران

تصاویر جدید از هدیه تهرانی و مهران مدیری در سری جدید «قلب یخی»

عکس هایی از عروسی گلزار و النازشاکردوست در یک فیلم عروسی

دو عکس متفاوت الناز شاکردوست با عروسک گوفی و در آمبولانس

تصاویر نرگس محمدی به همراه مادرش در کنسرت موسیقی

تصاویری از حضور هنرمندان در کنسرت بابک جهانبخش

تبلیغ فروشگاهی

مطالب مرتبط با این موضوع

اجباری اجباری، ایمیل شما هرگز منتشر نخواهد شد