شهرام قائدی و چهارچرخ
شهرام قائدی را این روزها در سریال «چهارچرخ» می بینیم. او در سریال ها و فیلم های طنز بسیاری بازی کرده اما از پس نقش های جدی هم برمی آید. وی پس از ایفای نقش در سریال «چهارچرخ»، تله فیلم «گنجشک و قناری» را بازی کرد و در حال حاضر خود را برای بازی در سریال «۵کیلومتر تا بهشت» آماده می کند. گفت وگوی ما را با شهرام قائدی می خوانید.
آقای قائدی چطور است که بیشتر در کارهای طنز حضور دارید؟
خدا را شکر به مرحله ای رسیدم که دیگر می توانم انتخاب کنم. اوایل دوره کاری هر کسی دوره سربازی اوست، هر رشته کاری یک دوره آموزشی دارد. این لطف پروردگار و محبت دوستان دست اندرکار است که می توانم نقش هایم را انتخاب کنم. من به این فکر نمی کنم این نقشی که پیشنهاد شده طنز است یا جدی. چون بازیگری برایم مقدس است پس برایم شیرین است و تمام سختی هایش برایم سهل و آسان می شود. من برای انتخاب نقش هایم در وهله اول به این فکر می کنم که کاراکتر به دو عنصر فیزیک و بیان من نزدیک باشد چون وجود این دو عنصر باعث می شود نقش را قابل باور بازی کنم. وقتی به عنوان بازیگر نقش را قابل باور بازی کنید، مخاطب شما را می پذیرد و قبول می کند. در حال حاضر هم فیلمنامه هایی که به من پیشنهاد می شود به صورت یک در میان کمدی و جدی است.
یکی از اتفاقاتی که درباره بازیگران طنز می افتد این است که با حضور در کاراکترهای کمدی شاید مخاطب او را در نقش جدی باور نکند و این یک ریسک برای هنرپیشه محسوب می شود. نظر شما در این باره چیست؟
شهرام قائدی را این روزها در سریال «چهارچرخ» می بینیم. او در سریال ها و فیلم های طنز بسیاری بازی کرده اما از پس نقش های جدی هم برمی آید. وی پس از ایفای نقش در سریال «چهارچرخ»، تله فیلم «گنجشک و قناری» را بازی کرد و در حال حاضر خود را برای بازی در سریال «۵کیلومتر تا بهشت» آماده می کند. گفت وگوی ما را با شهرام قائدی می خوانید.
آقای قائدی چطور است که بیشتر در کارهای طنز حضور دارید؟
خدا را شکر به مرحله ای رسیدم که دیگر می توانم انتخاب کنم. اوایل دوره کاری هر کسی دوره سربازی اوست، هر رشته کاری یک دوره آموزشی دارد. این لطف پروردگار و محبت دوستان دست اندرکار است که می توانم نقش هایم را انتخاب کنم. من به این فکر نمی کنم این نقشی که پیشنهاد شده طنز است یا جدی. چون بازیگری برایم مقدس است پس برایم شیرین است و تمام سختی هایش برایم سهل و آسان می شود. من برای انتخاب نقش هایم در وهله اول به این فکر می کنم که کاراکتر به دو عنصر فیزیک و بیان من نزدیک باشد چون وجود این دو عنصر باعث می شود نقش را قابل باور بازی کنم. وقتی به عنوان بازیگر نقش را قابل باور بازی کنید، مخاطب شما را می پذیرد و قبول می کند. در حال حاضر هم فیلمنامه هایی که به من پیشنهاد می شود به صورت یک در میان کمدی و جدی است.
یکی از اتفاقاتی که درباره بازیگران طنز می افتد این است که با حضور در کاراکترهای کمدی شاید مخاطب او را در نقش جدی باور نکند و این یک ریسک برای هنرپیشه محسوب می شود. نظر شما در این باره چیست؟
من از تئاتر شروع کردم و برای اکثر بزرگان تئاتر مثل قطب الدین صادقی، پری صابری، گلاب آدینه و… نقش اصلی بازی کردم. اولین باری که به صورت واضح توسط مخاطبان دیده شدم یک نقش کاملاً جدی در فیلم سینمایی «ارتفاع پست» بود. من ابتدا نقش جدی کار کردم و سپس وارد کار طنز شدم. شاید اگر من به عنوان یک کمدین و بازیگر طنز به جامعه هنری معرفی می شدم حضورم در کارهای جدی سخت می شد. من بازیگری هستم که برای حفظ ریتم و رکورد بازی چارت بازیگری برای خودم می کشم. من پس از «چهارچرخ» در «گنجشک و قناری» بازی کردم که طنز بود، الان شبانه روز دارم تمرین می کنم که نقش منفی سریال «۵ کیلومتر تا بهشت» را بازی کنم و تلاش می کنم قابل باور باشد.
کارگردان «۵ کیلومتر تا بهشت» علیرضا افخمی است. این سریال پس از «پنجمین خورشید» دومین تجربه همکاری شما با او است. از این همکاری بگویید؟
من حاضر نیستم حتی یک نقش چندپلانه را در کارهای افخمی از دست بدهم. کار با او مثل کلاس بازیگری است. خوشحالم که در کارهای او بازی می کنم و به سواد بازیگری ام اضافه می شود.
کارگردان اول «چهار چرخ» اصغر نعیمی بود که پس از ۲۰ درصد از انجام کار جایش را به جواد مزدآبادی داد. آیا تعویض کارگردان شما را در ارائه نقش با توجه به چارتی که برای خودتان کشیده بودید، اذیت نکرد؟
خیر، من با جواد مزدآبادی در چند کار همکاری کرده بودم و به شدت او را می شناختم، حتی به سفارش و مشورت وی بازی در این سریال را پذیرفتم، پس کاملاً به نقشم آگاه بودم، ضمن اینکه اصغر نعیمی هم کارگردانی نبود که نگاهش با مزدآبادی فاصله زیادی داشته باشد.
از اینکه امسال ایام ماه مبارک رمضان میهمان مخاطبان خواهید بود. چه احساسی دارید؟
خیلی شیرین است، لحظات افطار یکی از بزرگترین لحظات احساسی ناب است. وقتی به این فکر می کنم که در چنین لحظه قشنگی در کنار مردم هستم در پوست خودم نمی گنجم.