شروط ضمن عقد برای ازدواج آسان یا طلاقی عذاب آور !؟
تعهدات زیادی برای زوج و زوجه در سند ازدواج قید شده که گاهی زن و شوهر بدون اطلاع از مفاد آن خود را پایبند این تعهدات کرده و در برخی موارد نیز آگاهانه یا ناآگاهانه و حتی بدون مطالعه هر یک از طرفین همه شرایط قید شده در سند ازدواج را میپذیرند و ذیل این تعهدات را امضاء میکنند. از سوی دیگر عدم توجه به همه جوانب زندگی و عدم سازشهای احتمالی از سوی زن و شوهر یا عدم دقت درباره انتخاب همسری ایدهال برای یک زندگی طولانی ـ البته پس از گذشت روزهای احساسی پس از ازدواج ـ مشکلاتی را برای زوجین و غالبا برای زنان به همرا میآورد که یافتن چاره پس از امضاء عقدنامه و پذیرش شروط آن یا عدم مدنظر قرار دادن برخی شروط ممکن دیگر، راه را برای بازگشت به گذشته دشوارتر میکند. ممکن است در روزهای سخت زندگی و زمانی که کار زن و شوهر به دادگاه بیفتد هر کدام از آنها از روی اجبار به سند ازدواج مراجعه و نسبت به تعهداتی که بواسطه امضاهای دایمی ایجاد کردهاند اگاهی حاصل کنند و تازه متوجه شرایط ضمن عقد شوند.
به گزارش ایسنا؛ زنان زیادی در دنیا به این باورند که در قوانین و شرایط ازدواج بسته به شرایط مقررات هر کشور، توجه کمتری به حق و حقوق آنها شده است و قریب به اتفاق این قوانین به نفع مردهاست. کافی است سری به راهروهای دادگاه خانواده بزنید تا از نزدیک شاهد این موارد باشید.
خانمی میانسال که بسیار نگران و عصبی به نظر میرسد در دادگاه خانواده میگوید:« ۶ ماه است به دلیل اعتیاد شوهرم درخواست طلاق دادهام اما هنوز نتوانستهام، راه به جایی ببرم…». دیگری که مهریهاش را مطلبه کرده، میگوید:
تعهدات زیادی برای زوج و زوجه در سند ازدواج قید شده که گاهی زن و شوهر بدون اطلاع از مفاد آن خود را پایبند این تعهدات کرده و در برخی موارد نیز آگاهانه یا ناآگاهانه و حتی بدون مطالعه هر یک از طرفین همه شرایط قید شده در سند ازدواج را میپذیرند و ذیل این تعهدات را امضاء میکنند. از سوی دیگر عدم توجه به همه جوانب زندگی و عدم سازشهای احتمالی از سوی زن و شوهر یا عدم دقت درباره انتخاب همسری ایدهال برای یک زندگی طولانی ـ البته پس از گذشت روزهای احساسی پس از ازدواج ـ مشکلاتی را برای زوجین و غالبا برای زنان به همرا میآورد که یافتن چاره پس از امضاء عقدنامه و پذیرش شروط آن یا عدم مدنظر قرار دادن برخی شروط ممکن دیگر، راه را برای بازگشت به گذشته دشوارتر میکند. ممکن است در روزهای سخت زندگی و زمانی که کار زن و شوهر به دادگاه بیفتد هر کدام از آنها از روی اجبار به سند ازدواج مراجعه و نسبت به تعهداتی که بواسطه امضاهای دایمی ایجاد کردهاند اگاهی حاصل کنند و تازه متوجه شرایط ضمن عقد شوند.
به گزارش ایسنا؛ زنان زیادی در دنیا به این باورند که در قوانین و شرایط ازدواج بسته به شرایط مقررات هر کشور، توجه کمتری به حق و حقوق آنها شده است و قریب به اتفاق این قوانین به نفع مردهاست. کافی است سری به راهروهای دادگاه خانواده بزنید تا از نزدیک شاهد این موارد باشید.
خانمی میانسال که بسیار نگران و عصبی به نظر میرسد در دادگاه خانواده میگوید:« ۶ ماه است به دلیل اعتیاد شوهرم درخواست طلاق دادهام اما هنوز نتوانستهام، راه به جایی ببرم…». دیگری که مهریهاش را مطلبه کرده، میگوید: «مردهای ما در ایران فقط زمانی که اختلاف داشته باشند و نخواهند زندگی مشترک را ادامه بدهند، مهریه همسرشان را پرداخت میکنند…».
دکتر محمد ادیب، وکیل پایه یک دادگستری درمورد اینکه چرا برخی زنان برای گرفتن طلاق که حق نیز با آنهاست باید مدتهای زیادی در دادگاههای خانواده سرگردان باشند، میگوید: زوجین آزاد هستند هر شرطی را که خلاف قانون نباشد در شرایط نکاح و عقد در سند ازدواج و یا در سند جداگانهای بیاورند و در صورت قبولی زوج یا زوجه آن سند امضا میشود که در این صورت خدای نکرده در هنگامی که شرایط و قصد جدایی حاصل شود زن، کمتر گرفتار دادگاه و رفتوآمدهای آن خواهد شد.
بر اساس این گزارش، در حال حاضر آن چه که در قوانین ایران معمول است شروط ۱۲ گانهای است که در سند ازدواج وجود دارد و معمولا زن و شوهر در هنگام عقد آنها را با امضاء میپذیرند. عدم پرداخت نفقه از طرف شوهر به مدت ۶ ماه ، سوءرفتار ، غیبت بیش از ۶ ماه ، محکومیت به حبس بیش از ۵ سال ، اعتیاد ، اختیار کردن همسر دیگری بدون رضایت همسر اول یا عدم رعایت عدالت بین همسران و امثالهم از جمله شروطی است که اگر تحقق پیدا کند زن در گرفتن طلاقش وکیل است، اما مشکلی که وجود دارد دشواری اثبات تحقق بسیاری از این موارد است.
… آقا آزمایش میدهد و چون داروهای خاصی مصرف کرده اعتیادش ثابت نمیشود، البته محاکمی هم هستند که میگویند چون در سند ازدواج قید شده اعتیاد مضری که خللی بر اساس زندگی وارد آورد موجب اختیار حق طلاق برای زن خواهد بود، بنابراین اگر اعتیادی که شوهر دارد به نحوی نیست که اساس زندگی را ویران کند و همچنان که شوهر معتاد است، اگر کاسبی هم میکند این اعتیاد نمیتواند مورد پذیرش دادگاه باشد.
آیا شرایطی وجود دارد که برای طلاق نیاز به اثبات دلیل آن نباشد؟
بله اگر زوج در شرایط عادی قرار دارد، برخی از شرایط زوجه از جمله حق طلاق و حق مسکن را قبول کند شرایط تغییر میکند. مثلا برای حق طلاق، در شرایط ازدواج، شرط ضمن عقد به این نحو است که اگر ۶ ماه نفقه ندهد زوجه بدون مراجعه به محکمه در طلاق خودش وکیل است اما در اجرا که میآید محاکمه نمیپذیرند، چون هر طلاقی که در کشور قرار است انجام شود باید با حکم دادگاه باشد، سردفتری که بخواهد بدون حکم دادگاه صیغه طلاق را جاری کند متخلف محسوب میشود و مجازاتهای سختی حتی تا بسته شدن دفترش برای او در نظر گرفته شده است. بنابراین باید محاکم رأی طلاق بدهند. محاکم هم میگویند اینجا نوشته شده اگر ۶ ماه نفقه پرداخت نشد. شما عدم پرداخت نفقه به مدت ۶ ماه را برای ما اثبات کن.
همانطور که گفته شد این خود مشکل دیگری است و زوجه در موارد زیادی قادر به اثبات نیست. اما اگر سند ازدواج تنظیم شود و همانطور که گفته شد خانم حق طلاق را بخواهد و شوهر هم آن را پذیرفته باشد، دیگر نیاز به اثبات امری برای طلاق در دادگاه نیست. چون شرطی وجود ندارد تا تحقق آن موجب وکالت زن در طلاق خودش شود، زیرا ابتدای ازدواج مرد حق طلاق را به همسرش داده است، بنابراین زن میتواند اقدام به تقدیم دادخواست طلاق کند و یا زوجین به یک دفتر اسناد رسمی مراجعه میکنند. سند ازدواج را به دفتردار نشان میدهند و زوج میگوید، میخواهم حق طلاق را به نحو بلاعزل به همسرم واگذار کنم، دفتر اسناد رسمی هم این کار را انجام میدهند و سند را تنظیم میکند حتی بعضی از دفاتر برای این موضوع ۵۰ و در مواردی ۹۰ سال را قید میکنند اما از نظر دادگاه همین که قید شود حق طلاق بلاعزل با خانم است دیگر نیاز به استعلام هم نیست. همین که زوجه به دادگاه مراجعه و این سند را ارایه دهد دادخواستی تنظیم و مراحل قانونی طی میشود.
دادخواست چگونه باید تنظیم شود؟
چون طلاق یکطرفه است، زوجه یک وکیل دادگستری انتخاب میکند، زیرا دادخواست باید از طرف وکیل ارایه شود.
مهریه کاملا دریافت میشود؟
بله، در این وکالت زوجه با تمام حق و حقوقش میتواند طلاق بگیرد و در تمام مراحل دادخواست و مراجعه به دادگاه و … نیازی به حضور مرد نیست چون وکالت را به خانم داده است و اگر در همان سند وکلات اجرای صیغه طلاق را نیز قید کرده باشد، سردفتر طلاق نیازی به اخطاردادن به زوج را نخواهد داشت و با همان وکالتنامه، طلاق میدهد و سند طلاق را برای زوجه صادر میکند.
اگر زوجه حق طلاق نداشته باشد و واقعا زندگی برایش مشکل و برای اثبات هم به زمان زیادی احتیاج باشد، آیا باز هم سیر مراحل قانونی طول میکشد؟
دادگاهها برای طلاق شروط ۱۲گانه را مدنظر قرار میدهند، یک عبارت کلی دیگر با عنوان عسر و حرج وجود دارد، یعنی اگر احراز شود که ادامه زوجیت برای زوجه سختی به دنبال دارد، دادگاه حکم به طلاق میدهد، در رابطه با طولانی بودن مراحل قانونی که میگوید زوجه از همهچیز میگذرد، اینگونه نیست و به لحاظ قانونی این مسأله جایگاهی ندارد. طلاقی که دادگاه صادر میکند ابتدا وارد بحث مهریه نمیشود، دلیل طلاق را بررسی میکند تا ببیند دادخواست زوجه وارد است یا نه؟ در واقع متکی به دلایل محکمه پسند هست یا نه، بعد نوبت به صدور گواهی عدم امکان سازش برای اجرای صیغه طلاق میرسد. ضمنا در دادخواست قید میشود که با مهریه یا بدون مهریه که این در اصل رسیدگی به طلاق نقشی ندارد، چون دادگاه مدعی مهریه نیست، در این زمینه یک نحوه طلاق به نام طلاق خلعی وجود دارد که بانوان برای اینکه راحتتر طلاق بگیرند و شوهر هم نتواند اذیت کند و دادخواست اثبات رجوع بدهد و در ایام عده نگوید که من رجوع کردهام و با این کارش باعث شود که طلاق قطعی نشود محاکم به زوجه پیشنهاد میکنند که قسمتی از مهریهات را بذل کن تا طلاق شما از نوع طلاق خلع صادر شود.
در مورد طلاق خلع بیشتر توضیح دهید؟
طلاق خلع، یعنی اینکه زوجه مثلا از ۵۰۰ سکه بهار آزادی یک سکه یا بیشتر را میبخشد، دادگاه هم هیچ اجباری نمیکند این باعث میشود نوع طلاق خلع باشد و دست شوهر برای اذیت و اثبات رجوع و … بسته شود، دفاتر طلاق هم این طلاق را راحتتر ثبت میکنند. در شرایط عادی، طلاق رجع خواهد بود. چون این طلاق، ایام عده دارد و شوهر میتواند در ایام عده بگوید من رجوع داشتهام و طلاق مشکلتر صورت میگیرد، بنابراین در این شرایط تمام حق و حقوقی که زن دارد باید نزد سردفتر طلاق به امانت بماند تا ببیند بعد از ۳ ماه که پایان عده است شوهر اعتراضی دارد یا نه، تا بعد از آن طلاق قطعی شود اما در مورد طلاق خلع، چون این حق رجوع برای شوهر نیست زن فقط عده نگه میدارد به این خاطر، اگر محاکم میگویند یک قسمت از مهریهات را ببخش حتما لازم نیست ۵۰ درصد مهریه و یا تمام آن باشد.
به نظر شما شرایط ضمن عقد مثل حق طلاق و حق مسکن و … به استحکام بنای خانواده کمک میکند؟
بله، به میزان زیادی موثر است به این دلیل که در جامعه ما اینطور که در پروندهها شاهد هستیم متأسفانه بیشتر تخلفات از ناحیه مرد است و خانمها در فروپاشی زندگی کمتر مقصر هستند. تکیهگاه زن، همسرش و خانهای که برایش فراهم شده، است، ولی مردها ممکن است دنبال تکیهگاهها و یا موارد دیگر بروند. بنابراین هرچه مردها را بتوان بیشتر مقید کرد، دوام زندگی بیشتر میشود و برای زندگی مشترک هم بهتر است.